مردی که یک روز راه رفته بود.mp3
3.58M
#قصه_شب
مردی که یک روز راه رفته بود🚶🏻♂️
🖤📚@khaneshbook
ما يَفْتَحِ اللهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [2]
هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشايد، كسى بازدارنده آن نيست؛ و هرچه را او باز دارد، كسى بعد از او قادر به فرستادن آن نيست؛ و او توانا و حكيم است...
#خداوند_توانا_حکیم
┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓
@khaneshbook
اگر تحملشو نداری اصلا نخون🚫
🔰خاطره شهید حسین خرازی از یک شهید سوخته
مرحله دوم عملیات بیت المقدس بود. با حسین در حال سرکشی از خط بودیم که در مسیر دیدیم یک نفر بر پی ام پی در حال سوختن بود و رزمندگانی با دست خاک بر آن می ریختند تا خاموش کنند.
جلوتر رفتیم. رزمنده ای داخلش بود و حین سوختن با خدا بلند و سلیس صحبت میکرد:
خدایا الان پاهایم دارد می سوزد، می خواهم آن طرف پاهای مرا ثابت قدم کنی.
خدایا الان سینه ام سوخت. این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا (س) نمی رسد.
خدایا الان دستانم می سوزد. از تو می خواهم آن دنیا دستانم را به طرف تو دراز کنم؛ دستانی که گناه نداشته باشد.
خدایا صورتم دارد می سوزد. این سوزش برای امام زمان و برای ولایت است. اولین بار حضرت زهرا (س) این طور برای ولایت سوخت.
آتش به سرش که رسید، گفت: خدایا دیگر طاقت ندارم لا اله الا الله. خدایا خودت شاهد باش، خودت شهادت بده، سوختم ولی آخ نگفتم.
به اینجا که رسید سرش با صدای تقّی از هم پاشید.
بچه ها در حال خود نبودند. زار زار گریه می کردند. حسین را نگاه کردم، گوشه ای زانو بغل گرفته و نشسته بود. های های گریه می کرد. می گفت: خدایا من چطور جواب اینها را بدهم.
دستم را که روی شانه اش گذاشتم، گفت: ما فرمانده این هاییم. اینها کجا ما کجا؟
آن دنیا خدا ما را نگه نمی دارد و نمی گوید جواب این ها را چه می دهی؟
پاهایش نای بلند شدن نداشت. پشت موتور که نشست، سرش را روی شانه ای گذاشت و آن قدر گریه کرد که پیراهن و زیر پوشم خیس اشک شد.
موقع برگشت بچه ها خاکسترش را در یک گونی ریخته بودند و برایش زیارت عاشورا می خواندند.
حسین می گفت: ای کاش ماهم مثل شهید معرفت پیدا کنیم.
🗣راوی: علی مسجدیان
📚کتاب زندگی با فرمانده؛ خاطراتی از شهید حسین خرازی؛ نویسنده: علی اکبر مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: سوم؛ ۱۳۶۴، صفحات
#شهیدانه
#شهید_حسین_خرازی
📚🌱@khaneshbook
امر و نهی دائم والدین چقدر در عدم اعتماد به نفس کودکان اثر می گذارد؟
خیلی زیاد! این والدین هیچ گاه نتوانسته اند به کودکانشان اعتماد کنند و قدرت تصمیم گیری به آنها بدهند. در صورتی که والدین هر چقدر به کودکانشان فرصت اشتباه و تصمیم گیری بدهند، آنها در آینده هم اعتماد به نفس بیشتری دارند و هم راحت تر تصمیم می گیرند. اگر والدین دائم کودک را کنترل کنند حتی دیگر کمتر می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. یادمان باشد بخش اعظم شخصیت ما در کودکی شکل می گیرد.
🧡 @khaneshbook
🔸شهادت، پاداش الهی در برابر جان مؤمنان است
🔹«شهادت، نعمت و هدیه خداست؛ این هدیه را آسان به کسی نمی دهند.»(۱) «شهادت مرگ تاجرانه است، مرگ پرسود است.»(۲) هر انسانی روزی از این دنیا می رود «کلّ نفس ذائقة الموت» اما سعادت این است که انسان با خدا تجارت کند و این «جان» را به خدا بفروشد و سود کند. «انّ الله اشتری من المؤمنین انفسهم»(۳) خدا «جان» را از مؤمنان، می خرد. اما سؤال اینجاست: مؤمنان جان خود را در برابر چه چیزی با خدا معامله می کنند؟ و خدا، جان مؤمنان را با چه بهایی می خرد؟
خداوند جان مؤمنان را در برابر «اجر» می خرد و همین، تجارت پُر سود است که شهدا را به سمت شهادت می کشاند. شهید می داند که در مکتب اسلام نه تنها خونش هدر رفتنی نیست؛ بلکه چنان «اجر»ی به او می دهند که بیشترین آثار را در هستی می گذارد.
🔻
۱) بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدای استان کرمان، ۱۳۸۴/۰۲/۱۲
۲) بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه ، ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
۳) سوره توبه، آیه ۱۱۱
🎐 #اقتدار_سلیمانی (پیام شهادت حاج قاسم در کلام رهبری)
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
📚🖤@khaneshbook
🔹وقتی کلیساها و شهرهای مسیحی از دست تروریست های تکفیری توسط رزمندگان مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی آزاد میشدند خواهری مسیحی جمله ای زیبا برای تشکر در توییتر درج کرد :
🔸مریم جان آسوده بخواب؛ مسیح دو بار به صلیب آویخته نمیشود چون فرزندان زهرا آمدهاند..."
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#مرد_میدان
📚🖤@khaneshbook
🌼روحانی: شهید سلیمانی به معنی واقعی کلمه معتدل بود
✍رییسجمهوری در جلسه هیات دولت: شهادت شهید سلیمانی انتقام از ملت ایران بود؛ انتقام از ملتهایی بود که مقابل صهیونیسم و آمریکا ایستادند. آنها نمیخواستند داعش اینگونه پایان یابد. کسی که نفع اول از جنگ و ناامنی در منطقه را میبرد، صهیونیستها هستند و بعد آمریکاییها
شهید سلیمانی به معنی واقعی کلمه معتدل بود؛ نه این جناح بود نه آن جناح. او نه دنبال مقام بود و نه موقعیت. لحظات اولیهای که داعش بر موصل مسلط شد و آماده شده بودند که به سامرا و کاظمین و کربلا حمله کنند، شهید سلیمانی خالصانه رفت
هیچ موقع ندیدم شهید سلیمانی به سمت این جناح یا آن جناح برود. مردم به این اخلاص و شهامت و فداکاری، جواب دادند. شهید سلیمانی با شهادتش منطقه را تکان داد
اربیل داشت سقوط میکرد؛ همه آنهایی که در کردستان عراق شعار میدادند و شعار میدهند فرار کرده بودند. همین که میگفتند داعش آمد، شهر خالی میشد! شهید سلیمانی در چنین شرایطی به آنجا رفت
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#مرد_میدان
📚🖤@khaneshbook
#معما_تصویر
تنها 18% افراد میتوانند زیر 20 ثانیـــــه به این معما پاسخ صحیـــــح بدهند، شما میتوانید 🤔⁉️
🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵
جواب/فردا
🧐📚@khaneshbook
•••••••••••••••••••••••○
#من_زنده_ام_قسمت_سی_و_دوم
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°○
🌿@khaneshbook