eitaa logo
خانواده مهدوی
327 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
47 فایل
•💕•|🌸بِښـمِـ‌رَبِّـ‌الْمَہدۍ🌸|•💕• ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ ✿ـساعتـ[⏰]ـم‌را✿ ✿ـجلومیکشـ[✨]ـم✿ ✿ـشایدبہ‌آمدنت[👣]✿ ✿ـنزدیکترشـ[🌱]ـوم✿ ♥️اَللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَڃْ♥️ ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ راه ارتباطی ⬅️ @avb399 تبادلات⬅ @bano_nk
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 هلال شب های کربلا: نافع بن هلال ⚫️ نیمه شب عاشورا نافع، زیر نوه ماه، اطراف خیمه ها را می پایید. سیاهی مردی از دور دیده می شد که می نشست و بر می خاست. نزدیک تر رفت. و پرسید:« کیستی ای مرد؟» صدای امام به گوشش رسید:« نافع منم، خدایت رحمت کند.» نافع گفت: « مولای من، در این سیاهی شب، نزدیک دشمن گزندی به شما نرسد! مولای من! چرا می نشستی و بر می خاستی؟» ⚫️ حضرت در پاسخ فرمودند: « نافع، فردا وقتی در غربت این دشت، کودکان و زنان خسته و تشنه و بی پناه می گریزند، خارها پایشان را خواهد آزرد. آنها را بر می دارم تا پای کودکان کمتر آسیب ببیند. نافع، تو یار وفادار بودی. من بیعت خود را برداشتم. از تاریکی شب استفاده کن و برو.» ⚫️ سخن سیدالشهدا (علیه السلام) نافع را به التماس انداخت: « ای فرزند پیامبر، مرا به رفتن می خوانی؟ جان برگیرم و بروم؟! جانِ بی شما هیمۀ دوزخ است. مرگ بی شما ذلت و خواری است. مرگم باد که در پای شما نمیرم!» 📚 منبع: محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب ، ج2، ص 725 و 726 https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 🏴 صلوات خاصه امام (علیه السلام) 🕌 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ الرَّشِید قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ صَلاَهً نَامِیَهً زَاکِیَهً مُبَارَکَهً یَصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لاَ یَنْفَدُ آخِرُهَا أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِینَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ‏ . @khanevadahmahdvi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴تازه مسلمان کربلا: عبدالله بن وهب 🐪 کاروان امام حسین (ع) به ثعلبیه رسید. امام فرمان درنگ دادند. در دوردست خیمه ای ساده و کوچک پیدا بود. امام به پیش رفتند. پیرزنی تنها در خیمه ایستاده بود. سید الشهدا (ع) سلام کرده و پرسیدند : «تنها در بیابان چه می کنی مادر؟» پیرزن جواب داد: منتظر پسرم عبدالله هستم. تو که هستی ای جوانمرد؟» در پاسخ شنید: « من حسینم. فرزند دختر پیامبر،حجت خدا هستم و رو به کربلا دارم. وقتی فرزندت رسید، سلام مرا به او برسان و بگو: فرزند پیامبر آخر الزمان تو را به یاری طلبیده است.» ▪️عبدالله نصرانی سابق و تازه مسلمان عاشق ماجرا را که از مادر شنید، اندیشید و راه خود را انتخاب کرد. روز عاشورا هنگامی که دشمن، عبدالله را به شهادت رساند. سرش را به طرف خیمه ها پرتاب کرد . ام وهب سر خونین و خاک آلود را برداشت و بوسه ای بر پیشانی اش نشاند و سپس در میان حیرت همگان، سر رابه طرف میدان پرتاب کرد و گفت: « ما چیزی را که در راه خدا داده ایم، پس نمی گیریم.» ▪️آسمان و زمین مبهوت این نمایش غریب عشق و ایثار شدند. 📚 منبع: محمدرضا سنگری، آینه داران آفتاب، ج1/ص617 -محرم-کربلا https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
ثواب سلام روزانه به امام حسین علیه السلام- استاد عالی.mp3
478.7K
🕌 در سلام به امام علیه السلام 🏴 هر روز به امام حسین علیه السلام سلام بده استاد https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
🕌امام سجاد علیه السلام فرمودند : المؤمنُ مِن دُعائهِ ‏على ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ، و إمّا أن يُدْفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصِيبَهُ . 🌴 دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: يا برايش ذخيره مى‏ گردد، يا در دنيا برآورده مى‏ شود، يا بلايى را كه مى‏ خواهد به او برسد، دفع مى ‏شود. 📚 تحف العقول/ ص280 https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 امام سجادعلیه السلام فرمودند : الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضا، مِنْ اَعْلی دَرَجاتِ الْیَقینِ. 🌸 راضی بودن به سخت‌ترین مقدّرات الهی از عالی‌ترین مراتب ایمان و یقین است. 📚 مستدرك الوسائل/ج 2/ ص 413 https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
🌴 خانواده در سیره و کلام امام علیه السلام https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 عالی ترین درجه یقین 🌴 امام علیه السلام فرمودند : 🔷 الرِّضَا بِمَكْرُوهِ اَلْقَضَاءِ أَرْفَعُ دَرَجَاتِ اَلْيَقِينِ. خشنودی از پیشامدهای ناخوشایند، بلندترین درجه یقین است. 📚 تحف العقول /صفحه۲۷۸ https://eitaa.com/khanevadahmahdvi
🌴 ابراهیم کربلا: بُشر بن عمرو 🌷 بُشر بن عمَرو از کوفه به امام (ع) پیوست. روز تاسوعا پیکی از جانب به بُشر خبر آورد که فرزندش عمرو در مرز ری به اسارت در آمده است و اگر اندیشناک و نگران سرنوشت اوست، برای رهایی‌اش باید سریع چاره‌ای بجوید. ▪️کشمکش غریبی بود بین انتخاب ماندن و رفتن، عاطفه و عقل و کربلا و ری! در این اندیشه بود که امام رافت و رحمت او را فراخواندند: «خدایت رحمت کند بشر! تو یاور و دوستدار مایی. تو فداکار و وفاداری؛ اما بیعت خویش را از تو برداشتم. برو و برای رهایی فرزندت چاره ای بیندیش.» انگار تعلقی به دنیا نداشت که گفت: « مولای من، نه، هرگز نمی روم. درندگان بیایان زنده زنده قطعه قطعه ام کنند، اگر از تو جدا شوم! من بروم و در این غربت و تنهایی رهایت کنم؟ ! بروم و عزیز پیامبر را به گرگان درنده و خون خواران این دشت بسپارم؟!» ▪️سید الشهدا (ع) او را ستوده و فرمودند: « اینک که نمی روی، این پارچه های بُرد یمانی را به پسرت محمد بسپار تا در آزادی برادرش هزینه کند.» ▪️بشر همچون ابراهیم (ع) از پسرش گذشت و لقاء محبوب و شهادت در راه معشوق را برگزید. 📚 منبع: محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج2، ص 986، 987 -کربلا https://eitaa.com/khanevadahmahdvi