eitaa logo
💝خانواده بهشتی👨‍👩‍👧‍👧
1.3هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
112 فایل
مهارت های زندگی در سه محور هستند: 1️⃣.فردی 2️⃣.خانوادگی 3️⃣.اجتماعی 💢🔆💢 ارتباط با مشاور @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢نوحه‌خوانی کادر درمان قبل از ورود به اتاق عمل 🔸ویدئوی جالبی از نوحه‌خوانی و سینه‌زنی پزشکان و کادر درمان بیمارستان سمنان را در روز تاسوعای حسینی و قبل از ورودشان به اتاق عمل.
روضه مجسم شهید سید مصطفی صادقی
📸 هر ۱۶ ساعت یک شهید 🔹در مدت شش روز ، ۹ مامور پلیس در جریان درگیری با قاچاقچیان ، اشرار و همچنین ‏اقدام تروریستی به شهادت رسیدند. 🔹در این مدت به طور میانگین هر ۱۶ ساعت یک مامور پلیس به شهادت رسید.
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیار زیبا حتماً تا آخر ببینید...😔😢🙏🌹
آهسته آهسته شمر می‌شویم! خیانت، یک مسئله تدریجی است. شمر هم ناگهان شمر نشد! شمر از خط مقدم جبهه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) به خط مقدم جبهه یزید آمد، همه به تدریج شمر می‌شوند. شمر، جزو افسران علی‌بن‌ابیطالب(ع) در جنگ صفین بود که در کنار امام حسن (ع) و امام حسین (ع) با معاویه جنگیده بودند! فقیه و مجتهد بود! تاریخ می‌گوید ۱۵یا۱۷ بار به حج رفته بود اما اینک شمر، افسر نیروهای یزید در کربلا شده که ســر امام زمانش (حسین ع) را ... ⛔️همه ما این چنین هستیم و کم کم شمر می‌شویم؛ بطوری که اگر از ابتدا به خود ما بگویند که شما بیست سال دیگر چنان آدمی خواهی بود، خودمان هم باور نمی‌کنیم؛ ولی بعد چنان می‌شویم و کم‌کم به راحتی باور هم می‌کنیم. (مسئله خیانت در انقلاب)، غدّه بدخیمی است و آن موقع هم این‌گونه بود و هم الان نیز می‌تواند آن گونه باشد. این غدّه کم‌کم رشد می‌کند. هیچ کس خائن(به دنیا) نمی‌آید. همه کم‌کم خائن بار می‌آیند و خود نیز در این قضیه، مقصر هستند و یک نمونه هم وقایع کربلاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنج اصل مهم 💠قال علی علیه السلام أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَلَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ وَ لَايَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَايَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ: لَاأَعْلَمُ وَ لَايَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ وَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ، وَلَا فِي إِيمَانٍ لَاصَبْرَ مَعَهُ 🌸حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: 👈شما را به پنج چيز سفارش مى‏كنم كه اگر براى تحصيل آن شتران راهوار را به سرعت حركت دهيد (و همه جا را براى به ‏دست آوردن آن گردش كنيد) سزاوار است 1️⃣هيچ يك از شما جز به پرورگارش نباشد (و دل نبندد) 2️⃣هيچ كس جز از خود نترسد 3️⃣هيچ كس از شما اگر چيزى را از او پرسيدند كه نمى‏داند نكند و (صريحاً) بگويد: نمى‏دانم 4️⃣اگر كسى از شما چيزى را نمى‏دانست از فرا گرفتن آن نكشد 5️⃣بر شما باد كه و استقامت را پيشه كنيد، زيرا صبر و استقامت در برابر ايمان همچون سر است در برابر تن. همانگونه که تن بى سر فايده ‏اى ندارد ايمان بدون صبر و استقامت هم فایده ای ندارد 🌺حکمت 82 نهج البلاغه
من اگر روضه‌خوان بودم برای شام غریبان قرارِ جلسه را جایی بیرون شهر می‌گذاشتم، وسط یک تکه بیابانِ تاریک، کنار جاده‌. بیابان همینجوریش هول دارد. شب هم که باشد دیگر جای خود دارد. می‌گفتم حاشیه‌ی جاده موکت پهن کنند، تا رد نور و صدای ماشین‌هایی که گاه و بی‌گاه از آن طرفها عبور می‌کنند، فضا را وهم‌آورتر کند! مستمعهایم را برمی‌داشتم و با خودم می‌آوردم توی بیابان و می‌گذاشتم سُکر و سکوتِ صحرا رعب به دلشان بیندازد. شام غریبان را نمی‌شود توی حسینیه گرفت، آخر برای آدمهایی که وسط بیابان نباشند چطوری باید روضه‌ی بیابان خواند؟ برای زنهایی که خیالشان از بابت فرزندها تخت باشد چطور باید روضه‌ی اضطرابِ مادرها خواند؟ جمعیتی را که هیچ دلهره و هیچ ترسی ندارند چطور باید برای ترسیده‌ها گریاند؟ دلِ زنهای تکیه داده به پشتی و صندلی را چطور می‌شود با یاد زنهای تکیه زده به چوبهای نیم‌سوخته سوزاند؟ آدمهای زیر یک سقف امن را چطور می‌شود به یاد آواره‌های وسط یک بیابان گریاند؟ مستمع‌ها را میاوردم توی بیابان و می‌گفتم مثل امشبی یک جایی شبیه اینجا، هشتاد زن و بچه‌ی داغ‌دیده‌ی لطمه‌خورده‌ی آواره را زینب از دور تا دور دشت جمع کرده و زیر یک چادر نیم‌سوخته پناه داده، این‌ بچه‌های زخمی، این زن‌های شلاق‌خورده، این طفلهای ترسیده، این مخدره‌های آسیب‌دیده، این حرم غارت‌زده، این لشکر ورشکسته، این لب‌های ترک‌خورده، این پاهای تاول‌زده، این جان‌های رمق از دست‌داده، این آدمهای مصیبت‌دیده، این‌ها را همه باید زینب تیمار می‌کرده، باید نفر به نفر تسکینشان می‌داده، باید تسلیِ قلبِ مادرها می‌شده، باید بچه‌ها را آرام می‌کرده، تازه باید بیرون خیمه را هم می‌پاییده و نگهبانی می‌داده... باید از فرات هم آب می‌آورده و به این آدمهای لت و پار می‌نوشانده، باید توی این فاصله که تا لب فرات می‌رفته حواسش به قهقه‌ی دشمن هم می‌بوده که یه وقت دوباره سمت حرم خیز نگیرد، تازه باید لحظه لحظه حرارتِ تنِ زین‌العابدین را هم می‌سنجیده که یک موقع زیر تب از دست نرود. باید بچه‌ها را در آغوش می‌گرفته شاید کمی آرام شوند، باید زنها را دلداری می‌داده شاید کمتر بی‌تاب شوند. بعد همانطور که اشک امانم را بریده بود می‌گفتم همه‌ی این زنها که از قبیلِ زینب و رباب و سکینه نبودند، خیلی‌هایشان زن و بچه‌ی اصحاب بودند، همین زنهای معمولیِ شهر که کمتر صبوری بلدند، کمتر از عهده‌ی اشکها و غمهای خودشان برمی‌آیند، بار همه‌ی اینها را زینب به دوش کشیده، زینبی که خودش نباید اشک می‌ریخته، آخر چشم همه‌ی این هشتاد و چند زن و بچه دنبال زینب بوده، کافی بوده زینب یک ذره ضعف نشان بدهد تا اینها همه از هم بپاشند. امشب را زینب چطور به صبح رسانده؟ چطور اینهمه زن و بچه‌ی بی‌تاب را آرام کرده؟ اینها را می‌گفتم و می‌گذاشتم اهل مجلسم چند دقیقه فقط به گریه‌های بی‌تاب سرکنند. نگاهشان را سمت بیابان بچرخانند و از خودشان بپرسند یک زن وسط یک بیابان چطور از عهده‌ی اینهمه برآمده؟! خوب که گریه‌هایشان را کردند باز ادامه می‌دادم کاش فقط همین یک شب بود، کاش فقط غصه‌ی جراحتهای همان یک عصر بود... تازه صبح یازدهم که حرامی‌ها شتر بی‌جهاز آورده‌اند زینب این هشتاد و چند نفر را دانه دانه بر مرکب نشانده، حساب کنید فقط همین یک کار چقدر توان از زینب برده؟ چقدر آب دهانش را خشکانده؟ تازه اینها هنوز شروع واقعه بوده، این کاروان باید چهل منزل می‌رفته، زینب باید چهل منزل هر چه حادثه گرد این کاروان بوده را به دوش می‌کشیده، جای همه‌ی‌شان کتک می‌خورده، خواب به چشمش حرام می‌کرده، گرسنگی و تشنگی به جان می‌خریده، باید خودش را سپر همه‌ی بلاها می‌کرده... با خودتان حساب کنید زینب چطوری اینهمه را از سرگذرانده؟! بعد همینجور که اشک می‌ریختم از جا برمی‌خاستم رو به بیابان با گریه‌های بلند می‌گفتم یک جایی شبیه اینجا، نَه خیلی بدتر و ترسناک‌تر از اینجا زن و بچه‌ی ابی‌عبدالله آواره و بی‌کس شب را سرکرده‌اند، گِل به سر بگیرید و برای بچه‌های حسین از غصه بمیرید... اینها را می‌گفتم و می‌رفتم سمتِ تاریکی تا مستمعها هم از جا برخیزند و همان حوالی پراکنده شوند، هر کدام نزدیک یک بوته خار بنشینند و تا خود صبح دم یا زینب بگیرند... ✍️ملیحه سادات مهدوی اجر این روضه و اشکهایش تقدیم به آن مجلل‌بانویی که ابی‌عبدالله به قنوت نماز شبِ او توسل جسته...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ حیوانی که طبق غریزه اش عمل میکنه مقصره یا انسانی که تعقلش رو کنار گذاشته؟ 🌸🌸🌸
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸اولین دیدار پدرومادر شهید مفقود‌الاثر با پیکر فرزندشان بعد از ۴۰ سال دوری در شب عاشورا در حسینیه معلی 🔸حس و حال مادر شهید برنامه رو بهم ریخت 🌺 اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انستیتوی چشم پزشکان ژاپن ورزشی را برای چشم ابداع کردند که برای پیرچشمی، خشکی چشم و رفع خستگی چشم مفید است. 🔹این ورزش را هفته ای ۴ بار و بدون حرکت دادن سر و فقط با دنبال کردن توپ توسط چشم انجام دهید 🔹انجام این ورزش به افرادی که زیاد مطالعه میکنند، کسانی که از موبایل و کامپیوتر استفاده میکنند و همچنین افراد بالای ۵۰ سال توصیه می شود. 🌸🌸🌸
کارت دعوت توزیعی در هیئت حاج محمود کریمی...