#احادیث_و_روایات_مرتبط_با_فرزندآوری
❌#کاهش_جمعیت
✅#فرزندآوری
💹#افزایش_جمعیت
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
🔴 زیبائی و نظم بخاطر همسر
خانهی #میرزا_جوادآقا_تهرانی، بسیار جالب و دیدنی بود، وسائل و لوازم منزل به طور منظم چیده شده بود، مثلا رنگ پردهها خیلی ساده ولی متناسب با رنگ منزل بود. علت را از ایشان پرسیدند که چرا اینقدر مرتب و منظم است؟
ایشان فرمودند: موقعی که من #ازدواج کردم همسرم از خانواده #آبرومند و نسبتاً متمکّنی بود، و من گفتم که #طلبه هستم و چیز زیادی ندارم و آنها بدین صورت قبول نمودند، ولی بعدها میدیدم هر وقت اقوام و خویشان همسرم به منزل ما میآمدند، خانه سر و سامان خوبی نداشت و باعث خجالت و شرمندگی همسرم میشد. لذا بخاطر #احترام به همسرم و #رضایت او منزل را به این صورت درآوردم که مشاهده می کنید و این موجب رضایت او شد.
زینت منزل فقط به خاطر رضایت او بوده نه برای تمایل خودم به تجملات و زرق و برق دنیوی.
💠 البته خانه و فرش مربوط به یکی از اقوام آقا بود و بعضی از وسائل خانه هم توسط همسرشان که تمکنی داشتهاند تهیه شده بود.
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
🌹#با_شهدا|شهید حسن شوکتپور
✍️ خجالت
▫️تا اومدم دست به کار بشم سفره رو انداخته بود. یه پارچ آب، دو تا لیوان و دو تا پیشدستی گذاشته بود سر سفره. نشسته بود تا با هم غذا رو شروع کنیم. وقتی غذا تموم شد گفت: الهی صد مرتبه شکر، دستت درد نکنه خانوم. تا تو سفره رو جمع کنی منم ظرفها رو میشورم. گفتم: خجالتم نده، شما خستهای، تازه از منطقه اومدی. تا استراحت کنی ظرفها هم تموم شده. نگاهی بهم انداخت و گفت: خدا کسی رو خجالت بده که میخواد خانومش و خجالت بده. منم سرم رو انداختم پایین و مشغول کار شدم.
📚 فلش کارت مهر و ماه، مؤسسه مطاف
عشق
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
✳️آن قبر که در مدینه شد گُم،
پیدا شده در مدینه قمُ
مرغ دلم راهی قُم می شود،
در حرم امن تو گُم می شود
عمه سادات سلام علیک ،
روح عبادات سلام علیک
🏴رحلت شهادت گونه کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها بر همه شیعیان تسلیت باد🏴
🖤اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
🖤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🖤تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
📖 گزیده بیانات |چگونه به کتابخوانی عادت کنیم؟
👈🏼 توصیههای رهبر انقلاب در مورد کتابخوانی
1️⃣ نیمساعتها!
کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتی میخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست، روز جمعهای هست که تفریح میکنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیلاند حتماً کتاب بخوانند. کتابهایی را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادی که کار روزانه دارند مثلاً کارمند اداری، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند وقتی به خانه میآیند، بخشی از زمان را گرچه نیمساعت برای کتاب خواندن بگذارند.
▫️چقدر کتابها را در همین نیمساعتها میشود خواند! بنده دورههای بیست جلدی و بیست و چند جلدی کتاب را در همین فاصلههای ده دقیقه، بیست دقیقه و یک ربع ساعته خواندهام. پشت این کتابها را هم یادداشت میکنم که معلوم باشد. شاید صدها جلد کتاب را همینطور در این فاصلههای کوتاه ده دقیقهای خواندهام. بسیاری از افراد را هم میشناسم که این گونهاند. ۱۳۷۲/۲/۲۱
2️⃣ پیش از خواب!
در منزل خود من، همهی افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان میبرد. خود من هم همینطورم. نه اینکه وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه میکنم، تا خوابم میآید، کتاب را میگذارم و میخوابم. همهی افراد خانهی ما، وقتی میخواهند بخوابند حتماً یک کتاب کنار دستشان است. من فکر میکنم که همهی خانوادههای ایرانی باید اینگونه باشند. توقع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را از اول با کتاب، محشور و مأنوس کنند. حتی بچههای کوچک باید با کتاب انس پیدا کنند. ۱۳۷۴/۲/۲۶
3️⃣ فرصتهای اندک
من میخواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است: کسانی که وقتهای ضایع شوندهای دارند؛ مثلاً به اتوبوس یا تاکسی سوار میشوند، یا سوار وسیلهی نقلیهی خودشان هستند و دیگری ماشین را میراند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر میبرند و به هرحال اوقاتی را در حال انتظار به بیکاری میگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانی لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهای بعدی آن را باز کنند و از همانجا بخوانند.
▫️بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم... وضعیت و فضای اتوبوسهای آن روزگار برای ما خیلی آزار دهنده بود و نمیتوانستیم تحمل کنیم. دلم میخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت میگذراندم احساس نمیکردم ضایع میشود. آن وقتها تقریباً یکساعت طول میکشید تا آدم با اتوبوس از جایی به جای دیگر میرفت. بعضی وقتها این جابجایی کمتر یا بیشتر هم طول میکشید. بههرحال چنین یکساعتهایی را احساس نمیکردم که ضایع میشود؛ چون کتاب میخواندم. ۱۳۷۵/۲/۲۲
4️⃣ بهجای آگهی تلویزیونی
گاهی میبینید یک نفر پای تلویزیون نشسته و منتظر یک فیلم است. تلویزیون آگهی تبلیغاتی پخش میکند و گاهی پخش تبلیغات بیست دقیقه طول میکشد. یکوقت است کسی به آن تبلیغات احتیاج دار؛ اما کسی که احتیاج ندارد آگهیهای تبلیغاتی را ببیند، این بیست دقیقه را چرا بیکار بنشیند!؟ یک کتاب دمِ دستش باشد؛ بردارد و بیست دقیقه مطالعه کند. اگر مردم ما عادت کنند که از این وقتهای ضایعشونده برای مطالعهی کتاب استفاده کنند، جامعه خیلی پیش خواهد رفت و فرهنگ کشور، خیلی ترقی خواهد کرد. ۱۳۷۵/۲/۲۲
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روش ارتباط و تعامل درست مرد با مادرش
🔴 دکتر_حبشی
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
➣
📜 یڪـــآیــهقـــــرآن۲۵
👈مـــدام تــلاش ڪُـــن
توی زندگیتون #هدف داشته باشین
و در مسیر رسیدن به هدفتون مدام
تـــلاش ڪنید یڪ جا نشستن چیز
خوبی نیست..!! بعضیها صبر رو با
تنبلی اشتباه میگرن!!
#صـــبر یعنی تلاش ڪنی و منتـظر
خوب نتـــیجه باشی نه اینڪه هیچ
ڪارینڪنی و بخوای نتیجه بگیری
#مثل دریـا و امواجش باش همیشه
پویا و در حرڪت نهمثل یک مرداب.
📒 ســوره انشــراح آیــه ۷
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
✨﷽✨
#پندانه
🔴سختترین آزمون قضاوت
✍یکی از دوستان قدیمی که در ارتش با درجه تیمساری خدمت میکرد روزی مطلبی را برای من تعریف کرد که فوقالعاده زیبا بود:
در سال 135٠ هنگامی که با درجه سرهنگی در ارتش خدمت میکردم، آزمونی در ارتش برگزار شد تا افراد برگزیده در رشته حقوق عهدهدار پستهای مهم قضائی در دادگاههای نظامی ارتش شوند.
در این آزمون، من و 25 نفر دیگر رتبههای بالای آزمون را کسب کرده و به دانشگاه حقوق قضائی راه یافتیم.
دوره تحصیلی، یک ساله بود و همه با جدیت دروس را میخواندیم.
یک هفته مانده به پایان دوره، روزی از درب دژبانی در حال رفتن به سر کلاس بودم که ناگهان دیدم دو نفر دژبان با یک نفر لباس شخصی منتظر من هستند و به محض ورود من فرد لباس شخصی که با ارائه مدرک شناسایی خود را از پرسنل سازمان امنیت معرفی میکرد مرا البته با احترام، دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی برده
و به داخل سلول انفرادی انداختند.
هرچه از آن لباس شخصی علت بازداشتم را میپرسیدم، چیزی نمیگفت و فقط میگفت:
من مأمورم و معذور و چیز بیشتری نمیدانم!
اول خیلی ترسیده بودم. وقتی داخل سلول انفرادی رفتم و تنها شدم، افکار مختلفی ذهنم را آزار میداد.
از زندانبان خواستم تلفنی به خانهام بزند و حداقل خانوادهام را از نگرانی خلاص کند که ترتیب اثری نداد و مرا با نهایت غم و اندوه
در گوشه بازداشتگاه به حال خود رها کرد.
آن روز، شب شد و روزهای دیگر هم به همان ترتیب گذشت و گذشت، تا اینکه روز نهم، در حالی که انگار صد سال گذشته بود، رسید.
صبح روز نهم مجددا دیدم همان دو نفر دژبان
به همراه همان لباس شخصی به دنبال من آمده
و مرا با خود برده و یکراست به اتاق رئیس دانشگاه که درجه سرلشکری داشت، بردند.
افکار مختلف و آزاردهنده لحظهای مرا رها نمیکرد و شدیدا در فشار روحی بودم.
وقتی به اتاق رئیس دانشگاه رسیدم، در کمال تعجب دیدم تمام همکلاسیهای من هم با حال و روزی مشابه من در اتاق هستند و البته همگی هراسان و بسیار نگران بودند.
ناگهان همهمهای بپا شد که ناگهان در اتاق باز شد
و سرلشکر رئیس دانشگاه وارد اتاق شده و ما همگی بلند شده و ادای احترام کردیم.
رئیس دانشگاه با خوشرویی تمام با یکایک ما دست داده و در حالی که معلوم بود از حال و روز همه ما کاملا آگاه بود، اینچنین به ما پاسخ داد:
هرکدام از شما که افسران لایقی هم هستید، پس از فارغالتحصیلی، ریاست دادگاهی را در سطح کشور به عهده خواهید گرفت و حالا این بازداشتی شما، آخرین واحد درسی شما بود که بایستی پاس میکردید.
و در مقابل اعتراض ما گفت:
این کار را کردیم تا هنگامی که شما در مسند قضاوت نشستید، قدرتمند شدید و قلم در دستتان بود از آن سوءاستفاده نکنید و از عمق وجودتان حال و روز کسی را که محکوم میکنید، درک کرده و بیجهت و از سر عصبانیت یا مسائل دیگر کسی را بیش از حد جرمش، به زندان محکوم نکنید!
در خاتمه نیز از همه ما عذرخواهی شد و همه نفس راحتی کشیدیم.
به قول سعدی شیرازی:
زیر پایت چون ندانی، حال مور
همچو حال توست، زیر پای فیل
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313