eitaa logo
خانواده چند فرزندی🇮🇷
6.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
723 ویدیو
88 فایل
#خانواده_چند_فرزندی یک مادر در حال یادگیری مشاور و تسهیل گر متولد ۶۷ و مادر چهار فرزند مزیات چالش ها و راهکارهای چند فرزندی خادم کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری @asheri110
مشاهده در ایتا
دانلود
مطلب بعدی یه تکه کلامی هست میگن طرف خود آزاری یا خوددرگیری مزمن داره😅😅😁😁😂😂 حالا اینجا برای ما مصداق داره چندساله خونه من به قول مامانم مسجده حسینیه اس چرا؟؟؟چون بعدازتولد اولی هرچی تزئینی و دکوری و ...داشتم تاارتفاع یک متری جمع کردم البته الان خونه خودشونم همین شده دوتا گلدون رو میزدارند که من به محض ورود میزارم بالا بالاها من حتی مبلهامو عوض کردم ویه دست مبل ساده ارزون راحتی گرفتم که قابل شستن باشه بالشتهاش وچوب و شیشه و فلز نداشته باشه تا فضای خونه کاملا امن باشه برای بچه ها خب عزیزمن شمایی که یدونه دوتا سه تا چهارتا😓بچه داری یه مدت اینهارو جمع کن هیچ اتفاقی نمیفته باورکن...دکوری و تزییناتم بالا ها کارکن خودش میزاره جلو دست بچه،بچه ام طبق فطرت وغریزه اش دوست داره باهمه چی بازی کنه بعد میگه بچه ام بده این بچه طبیعیه شمایی که نمیدونی باید چندسال جوردیگه زندگی کنی من هفت ساله درحسرت یک عدد گلدان روی میز هستم🤣😂 https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
درمورد دعوای بین بچه‌ها جنگ قدرت از زمان خلقت انسانها وجودداشته . و اصلا این برای ادامه بقا لازم وضروریه.چون انسان باید بتونه از منافعش دفاع کنه وزمانی به مقابله میپردازه که حس کنه منافعش درخطره...این حس درهمه ما وجودداره بزرگترها این رو مدیریت میکنندامابچه ها خودشون رو محور میدونند ونمیتونند درهمون لحظه به فکر منافع دیگران هم باشند درامرتربیت وفرزندداری برای هرمادری لازمه وبرای ماکه داریم ضروری... درپستهای قبل اشاره کردمبه حفظ کرامت وشخصیت مستقل هرکودک واینکه حریم ها رعایت بشه وازاول یادبگیریم وارد دیگران بشیم حالا این حریم ابعاد مختلف داره ... بچه های منم دعوامیکنند کم ومن وارد نمیشم چون این مقدار حداقلی لازمه برای آینده شون اما اگر بخواند آسیب جدی بزنند به هم وارد میشم اما نکته مهم اینه که من ازاول براشون جاانداختم اجازه بگیرند نوبتی بازی کنند مثلا ده تا ده تا تو گوشی دادن هرروز اول به یکیشون میدم تاعدالت رعایت بشه اما زمانشون مساویه وبیشتر از ده دقیقه نمیشه وقتی اسباب بازی میگیریم به تفاوتها وعلایق فردیشون توجه میکنیم وخودشون رو میبریم براانتخاب و همونجا میگم که الان دارید انتخاب میکنید بعدا نمیشه بگید اینونمیخوام اونو میخوام البته باهم مهربونند باهم تبادل میکنند وهوای همو دارند بزرگوار مطلبی دارند درمورد و که پیشنهادمیدم همه مادرای عزیز بخونند من خوندم استفاده کردم وخیلی کمکم کرد ومطلب مهم اینکه من هیچوقت هیچوقت ازبزرگه نمیگیرم بدم کوچکه یا مثلا وعده وعیدبدم بگم بده بهش به تو فلان چیزو بدم اینها آسیبه ماالگوی بزرگسالی بچه ها مون هستیم باید مراقب باشیم فقط الانو نبینیم این بچه ها باین رفتارها تعاملات اجتماعی آینده شون رو میسازند من به اون حس مالکیت احترام میزارم و میفهمم که در منافعش احساس خطرکرده باهاش همدلی میکنم والبته بعدا توقالب قصه وداستان درمورد مشارکت و ...براشون میگم یه بحث دیگه هم دارند بنام که اونم خیلی کمک میکنه توپستهای بعد براتون یه مقدارشو میزارم https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
یوقتایی عمدا یه خوراکی یه خوردنی میدم ومیگم همینو باهم بخوریدوچون ازقبل تقسیم کردن رو میدونند باهم میخورند یوقتایی ام مراسمی جایی میریم یکم بیشترمیگیرم که به بقیه هم بدند چندشب پیش رفته بودم حرم خانمه فکر کرد من مربی ام گفت خانم شما بچه هارو بازی میدید😅😅 گفتم نه اینها همه بچه های خودم هستند خلاصه اینکه همیشه هرجا میریم دوروبرمون پربچه میشه من بااین کار هم و هم رو تفهیم میکنم ان شاءالله ماکه چندتا بچه داریم نباید ازترس اینکه نکنه گریه کنند یاهرچی همیشه همه چیزرو به تعداد همه شون بگیریم نه، یوقتایی باید قناعت وتقسیم کردن رو تمرین کنند،چون میدونم که رفاه زیادی مانع رشده والبته به اقتصاد خانواده هم کمک میشه🤣 ما بیشتر وسایلمون جز چندتا اسباب بازی رو عمومی اعلام کردیم وباید باهم مشارکت کنند وباهم کناربیان https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
سلام وصبح بخیر به همه مادرای عزیزدغدغه مند وهمه همراهان گرامی این چندروز باخوندن کامنتها بیشتر به سوال برمیخورم وبعضی سوالها خیلی برام عجیبند اول اینو بگم درمورد اینکه من چجوری وقت میکنم بیام اینستا شماچه تصوری ازیه مادر دارید؟ آیا مادری که دائم سراپاگوش ودراختیار بچه باشه به اومیگن مادرخوب؟ بله تایکسالگی بایدهمین باشه اماازیکسال به بعد بچه ها بایدبتونند مستقلا بازی کنند بعضی مادرا احساس گناه دارند نسبت به بچه شون کلا درک مقصردارن ازخودشون درمورد درک مقصرو مظلوم ومسئول بخونیدتو کانال نوردیده وتوپیجشون هست سرچ کنید بعدباهمین دید ازمنم سوالهایی میپرسند من یک زن هستم خانه دار یک همسرهستم ویک مادر،حتما به خودم میرسم حتمابه خونه وهمسررسیدگی لازم رومیکنم وحتما حتما به بچه هام رسیدگی میکنم وهمه اینها بابرنامه وپرهیز ازتنبلی ممکنه وبعد میام سراغ گوشی و اینستاو پست... اگردقت کنید من بیشتر آخرشب یاالان قبل صبح پست میزارم که بچه هام خواب هستند درطول روزهم وقتهایی که وقت بازی شون یا وقت تلوزیون دیدنشون هست سر میزنم به گوشی واین چندروز چون کاری رو جدید شروع کردم بیشترسرمیزنم اینکه من چجوری باچهارتاشون همه این کارارو میکنم درس میخونم کارگاه میزارم مطالعه میکنم و..... اینها همه اولا لطف خدای مهربون هست به برکتی که به وقت من دادن وبعد برنامه ریزی وتلاش جدی....من باتوافق باهمسرجان ازمهرماه امسال که دیگه آخری ۱۸ ماهش رو ردمیکنه قراره دوسه ساعت بعدازظهرها مشغول کارخودم بشم ومن همه کارهامو تواون دوسه ساعت دارم برنامه ریزی وتنظیم میکنم تواین چندسال بابچه هام باهم رشدکردیم اینکه ایشون چجور همه رو نگه میدارن،اون تایمی که من میرم اولا زمان خواب دوتا کوچیکاس،وزمان تلوزیون دیدن بزرگا،بعدهم یکم عصرونه ومیوه وبازی،من ازاول همسررو همراه کردم😅😅والبته ایشونم همراهی کردن کارسختیه اما ممکنه ناامیدنباشین فقط نیازها وخواسته هاتونو درست بهشون انتقال بدین درست میشه ازمزایای بزرگ چندفرزندی😍 اینه که اگر درست تربیت بشند بیشتر اوقات همبازی هستند ومامان راحته،البته بماند که من چقدر سختی کشیدم تا به اینجابرسه 👌ضمنا توصیه میکنم حتما خوابتون رو تنظیم کنید کمک بزرگی میشه به خودتون وخانواده وسلامت بدنتون ، الانم که مهر میاد ولازمه خصوصابرااونهایی که بچه مدرسه ای دارند 👌 حالا اگر هرسوالی تواین موضوعات دارید همینجا زیر این پست بنویسید https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
به نام خدا وسوال خیلی ها مسئله تنظیم خواب درخانواده های چندفرزندی هست...این مسئله اززمان نوزادی باید تنظیم بشه ، باهرگریه نوزاد سریع به اوشیرندیم ،تایم شیردادن رو هریک ساعت یکبار و جلوتر هردوساعت یکبار تنظیم کنید وبعد ازغذاخورشدن به چهارپنج وعده درروز میرسه اونوقت اگربچه سیرباشه تشنه نباشه جاش تمیزباشه و دل درد نداشته باشه گرمش یا سردش نباشه ازهشت نه ماهگی راحت تاصبح میخوابه 😊😊😊😊😊 مسئله بعداینکه ازهمون نوزادی باید بین خواب شب وروز تفاوت باشه یعنی شب همه درسکوت و تاریکی میخوابیم اما روز درشرایط موجود حالا یکم ملایمتر 🍇🍇🍇🍇🍇 حالا من چندتابچه دارم کوچکه رو باهزار زحمت خوابوندم کلی کار خونه روسرم ریخته،رسیدگی به اون بچه هاباید بکنم،غذابزارم و....این وسط این بچه ها باسرصدا وبازی بچه رو بیدارمیکنند 😅😅😅😅 خب من مادر همه اینها هستم یکی به خواب نیاز داره یکی به بازی،اونی که قراره بخوابه رو جایی میخوابونم که کمتر درمعرض سرصدا باشه واوباید کم کم به این روال عادت کنه... وقتی میگیم بچه پشت سرهم سخته دقیقا همین جاهاشو میگیم دیگه اینجا صبروحوصله مادررو میطلبه یه مدتی بی خیال خونه وجمع وجورکردن بشه اگه نیروکمکی داره که خوب اگر مثل من وخیلی ها نداره حوصله کنه وبه نیازهمه بچه هاش توجه داشته باشه واما الان اینکه من چجوری خواب بچه ها تنظیم میکنم؟ باتوجه به اینکه پسرم ازامسال مدرسه میره من ازچندروز آخر تابستون شروع کردم تایم خواب رو اینورتر اوردم والان چندشبه ساعت ده خوابند خداروشکر البته صبح زودددد بیدارمیشند ظهرهم کوچکترا چرت میزنند وما بعدازظهر انرژی اونهاهم تخلیه میکنیم ودوباره ازبعد بیست وسی که پدرجان مشاهده میفرمایند کم کم نور خونه رو کم میکنیم کوچکترا رو خودمون مهیای خواب میکنیم وبزرگتراهم دستشوئی و مسواک و ادامه.... نکته:شبها تلوزیون وگوشی برای بچه هاممنوعه بازی هیجانی قبل خواب نداریم ذهن بچه هارو با صحبت یاهرچیزدیگه فعال نمیکنیم و اونها رو کم کم به سمت خواب سوق میدیم والبته یه چیزی ام بگم دخترم قبل ازخواب ذهنشو باشعر وحرف و قصه براخودش تخلیه میکنه بعدمیخوابه اولا برام سوال بود بعدا به نتیجه رسیدم😅 اگرم یوقتی یکیشون سرشب خوابیده باشه بامن میاد اتاق من کارامومیکنم اوبازی میکنه وچون همه جاسکوته یواش یواش خوابش میگیره https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
به نام خدا بحثی که این روزها خیلی داغه 🙄🙄🙄 درمورد تربیت جنسی نظرات متفاوتی وجودداره که بهترینهاشو توپیج آقای و میتونید بخونید.من میخوام این مسئله رو درخانواده هایی که چندفرزند خصوصا باجنسیت متفاوت دارند بررسی کنم. 😎😎😎 به نظرمن حساسیت زیادی والدین یا عجله در دادن اطلاعات دراین رابطه در زیر شش سال کار رو خراب میکنه وگرنه بچه زیر شش سال در دامن مادر وخانواده بزرگ میشه وتحت نظارت والدین هست ، اگر قراره مهدبره باید مهد مورد اطمینان پیداکنند و در حداینکه بگند لباستو جلو بقیه عوض نکن ، دستشویی میری درو ببند ومراقب باش کسی تو رو بدون لباس نبینه کافیه... 😊😊😊 اما در خانه مساله حیا باید ازاول جابیفته، مادر ، زمان استحمام بچه ها لباس به تن داشته باشه ،لباس مناسب ومخصوص اینکار...به هیچ عنوان بچه ها چه هم جنس چه غیرهم جنس بدون لباس جلوهم نباشند. من دو دختر دارم و دو پسر ، بخاطر آب بازی تابستونها باهم میبرمشون حمام اما همه بالباس زیر واونها اونقدر غرق بازی هستندکه به چیزدیگه ای توجه نمیکنند خودم یا پدرشون هم کنارشون میمونیم و در مرحله آخر، موقع حوله تن کردن لباس زیرشون رو درمیارند 😎😎😎 اگر جناب همسر باشند ایشون بیرون نطارت میکنند من بچه هارو میدم بیرون اگر نباشند ازبزرگ به کوچک میفرستم بیرون وخودم نظارت میکنم وبهشون گفتم اول لباس زیرتون رو بپوشید بعد حوله رو دربیارید 😊😊😊 پس اول حساسیت بیجا نشون ندیم بعد ازابتدا خودمون حیاداشته باشیم وبه بچه هاانتقال بدیم ، بعد اینکه درصورت لزوم اطلاعات خیلی مختصر به بچه ها بدیم جوری که علامت سوال تو ذهنشون نمونه 👦👧👦👧👦👧 توبازی ها و دعواهاهم گفتم چندجای بدن حساسه مراقب باشید، سر،چشم ،واون جا حساسه نزنید 🙈🙈🙈🙈🙈 خلاصه اینکه این ماییم که تربیت ومسائل رو سخت وپیچیده میکنیم وگرنه بچه تازیر هشت نه سال اونقدر سرگرم بازی هست که فکرش درگیر این مسائل نیست مگراینکه جای دیگه فکرش دستکاری شده باشه یاچیزی شنیده باشه اگر خودش گفت بازم مختصر مفید بدون دعوا و اخم پاسخ میدیم و رد میشیم ودیگه پیگیری نمیکنیم 🙃🙃🙃 اما درمورد تولد بچه اگر پرسیدند میگم مامان بابا دعا میکنند وخدابهشون نی نی میده و خانم دکتر ازدل مامان درمیاره برابچه زیر شش سال اگر بپرسه همینقدر کافیه،بچه ها بدون ناظر در اتاق دربسته نباشند،جلو چشم ما بازی کنندومراقبتهای این چنین https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
این کتاب هم ازبهترین کتابهایی هست که خوندم ودوباره میخوام بخونم... ذوق هنری درعکاسی😂😂😂😂
به نام خدا مهرماه شروع شده وفرزندبزرگ خانواده ما کلاس اول میره 😍😍😍 تا الان چهارفرزند زیر شش سال داشتم والان یکی واردهفت سال شده،حالادیگه یواش یواش سبک کارمن باایشون مسیرش از مرحله بازی محوری به سمت ادب محوری وآموزش محوری تغییر پیدامیکنه 🙄🙄🙄 خداروشکر مسئله خواب در خانواده تنظیم شده ، اما ممکنه بامسائل دیگه ای روبرو بشیم مثل اینکه بچه های کوچکتر بگند ماهم دوست داریم مدرسه بریم ماهم کیف ودفتر میخوایم ماهم دوست داریم مشق بنویسیم و مسائلی ازاین قبیل ، راه حلش سخت نیست شما چندروزی باهاشون معلم بازی کنید مشق سوری مثل خط صاف ، دایره و غیره بدید بگید بنویسند برچسب بزنید،خلاصه این بهانه ای میشه تاچندروز یه بازی جدیدباهم داشته باشید. وتواین بازی میتونیدخیلی چیزارو غیرمستقیم تفهیم کنید مثلا اینکه نبایدبه دفترکتاب همدیگه یامشق همدیگه آسیب بزنید اگرم بچه خیلی کوچک باشه که باید مراقبت کنید. ❤❤❤ ممکنه بچه های کوچکتر سراغ دفترکتاب ایشون برند ومشقی که او بادقت تمام نوشته رو برفنا بدند، اولا که پیشگیری کنید یعنی ایشون رو دراتاقی جدا ببرید که اونجا بنویسه یا روی میزوصندلی بلند که کوچکترها دسترسی آسون نداشته باشندیازمانی که کوچکها خوابیدند تکالیف رو کمکش کنید، البته کمک توتکالیف فقط برا پایه اول وخیلی کم پیشنهاد میشه وگرنه بچه ها باید مستقلا کارهاشونو انجام بدندووالدین خیلی درگیرنباشند، وبعداینکه احتمال این مسئله رو به ایشون تذکر بدید وبگیدکه ممکنه خواهربرادر کوچکترت بیاد سراغ تکالیف وکتابهات مراقب باش ، اگرهم مسئله ای پیش اومد به من بگو من کمکت میکنم، اگر اومشقی نوشت وکوچکترا خراب کردند اورو همون موقع مجبور نکنید دوباره بنویسه ،بهش پیشنهادبدید اگرقبول نکرد برای معلم شرایطتون رو توضیح بدید. 😎😎😎 مسئله بعد اینکه اورو بدرقه کنید و وقتی میاد استقبال گرم کنید(دیدن شخصیت مستقل او)، برای ما که چندفرزند داریم رفت وآمد به مدرسه میسر نیست ، اگر شکایتی کرد باهاش همدردی میکنیم مثلا گفت مادرای دیگه میاند شما نمیاید ، پسرم میدونم که دوست داری منم بیام ، منم خیلی دوست دارم بیام ، یوقتهایی که بابا باشه آجی داداشو میزارم پیشش خودم میام عزیزم ، اما خب بیشتر وقتها بایدتوخونه مراقب اینها باشم ، دوستت دارم عزیزم ، من بامعلمت درارتباطم ، پیام میدم ، وباچندتا ازمادرای دیگه درارتباط باشیم وازطریق اونها اخبار رو دریافت کنیم که الحمدلله تواین مسائل سازمان اطلاعاتم به پای خانمها نمیرسه😂😂😂 موفق باشید وبرقرار https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
به نام خدا البته این مطلب تقریبا تکرار مطالب گذشته اس اما لازمه از ابعاددیگه بهش نگاه کنیم...اول خواستم عنوان رو بزارم حسادت ، اما ازاونجایی که خودم این حس رو دربچه ها قبول ندارم وتجربم هم اینو ثابت کرده بهم، عنوان رو گذاشتم تغییرات رفتاری...رفتار تغییر میکنه چون شرایط تغییر میکنه، من اطمینان دارم نودونه درصد این تغییر رفتار به والدین واطرافیان برمیگرده 😊😊😊 اگر مواردی که درپستهای قبل گذاشتم رعایت کنیداین تغییرات رفتاری به حداقل میرسه... 🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒 بچه بعدی من به دنیااومده ، شایدتا قبل ازاین هم بزرگتره گریه میکرده اذیت میکرده اما حالا دیگه کوچکترین رفتارش رو برچسب حسادت میزنیم و ربطش میدیم به بدنیا اومدن بچه جدید،اصلا بچه ها اگر دستکاری نشند وجایگاه قبلیشون حفظ بشه و فرزند جدید درکنار او قرار بگیره نه روبروی او ،همه چیز خوب پیش میره 🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉 بچه میخواد بانوزاد ارتباط بگیره تا میاد سمت نوزاد ما جوری برخورد میکنیم انگار قراره عملیات انتحاری انجام بده ، خب این بچه بلد نیست چجوری ارتباط بگیره ، ماهم که به جای یاد دادن روش صحیح همه اش منعش میکنیم ،دورش میکنیم، حالا این نوزاد یکساله شده و اینجاست که عدم ارتباط صحیح ،خودش رو تو قالبهای مختلف نشون میده و ما اسمش رو میزاریم حسادت 🍇🍇🍇🍇🍇🍇 بعضی مادرا میگند که با ورود فرزند جدید،دیگه نمیتونند مثل گذشته به قبلی رسیدگی کنند ، خب بله مسلمه واین طبیعیه، مهم اینه که ما احساس بد نداشته باشیم واحساس گناه نداشته باشیم، قرار نیست من خودم تکه تکه کنم تقسیم کنم بین بچه هام تا اسمم مادر خوب باشه، تا عذاب وجدان نداشته باشم نه...این بچه امانته دست من، شخصیت مستقل داره وکلی توانایی داره، این ماییم که میخوایم همه امور رو خودمون دست بگیریم ، اینجوری با ورود هربچه ، کوهی از مشکلات جدید به زندگی ما اضافه میشه، ماباید بچه هارو برای مستقل شدن ورفتن آماده کنیم نه برای وابسته بودن وموندن ❤❤❤❤ بله این استقلال هزینه داره اما بازدهی ام داره، من اگر اجازه میدم بچه ام کمک من برنج پاک کنه سالاد درست کنه غذا درست کنه کیک بپزه جارو بکشه ، از دید او همه اینها بازیه اما ازدید من تمرین زندگیه بله ، ریخت وپاش داره، گاهی کار آدم ده برابر میشه ، اما بعد یه مدت او بامیل و رغبت خودش میشه کمک دستمون...بله من به این هدف بچه دار نشدم که کمکم باشه اما این مسئله برای رشد واستقلال وآینده او مفیده 🍊🍊🍊🍊🍊 http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
داشتم به سوالی که تواستوری پرسیدم فکرمیکردم،فکر کردم به الان که بچه ها سرچی دعوامیکنند؟، به یکم قبلتر وقتی کوچکتربودند، بعدرفتم عقبتر به بچگی های خودمون که سر چی دعوا میکردیم!!! بازرفتم قبل وقبل وقبل... دیدم تو تاریخ همه جنگها برسرمنافع آدمها بوده، هرجاانسان احساس کرده منافعش درخطره وامنیتش در خطره به دفاع برخاسته، حس مالکیت، چیزی بودکه جواب خیلی ازشماهابود، مالکیت یعنی مال من، یعنی نگاهی که من دارم این اسباب بازی مال منه این وسیله مال منه و هرچقدر این دایره وسیعتر بشه جنگ وجدالم بیشتر میشه ، منظورم این نیست که کسی مالک چیزی نباشه نه اصلا، این نگرشی که من میگم توضیحش تو یه پست و دوپست نمیگنجه...اینکه خودما باور کنیم که اینجا مسافریم و این مالکیت موقتیه واصلا مالکیتی در کارنیست همه چیز امانته ، تاهستیم استفاده میکنیم بعدم باید بزاریم وبریم، خلاصه خیلی بحثو عرفانی نمیکنم😅فقط دقت کردم وقتهایی که ماجایی هستیم که بحث مالکیت و مال من ومال تو درمیون نیست بچه ها اصلا باهم دعوا و جدالی ندارند،تصاویری که گذاشتم و پستهایی که قبلا درمورد بازی در طبیعت گذاشتم این رو تایید میکنه حالا بیاید بیشتر رواین مسئله فکر کنیم ودقت کنیم...اول این رو تو ذهنمون حل کنیم... اما راستش ما بزرگترها هم اگر جایی احساس کنیم ظلمی در حقمون شده ناعدالتی ای در حقمون شده و در مورد حق وحقوق مادی و معنویمون احساس ناامنی کنیم وارد عمل میشیم ، فرق مابابچه ها اینه که ما بلدیم احساسمون رو مدیریت کنیم وعقل بهمون فرمان میده اما بچه ها هنوز به این مرحله نرسیدند. ما بجای اینکه بگیم اون کوچکتره تو بزرگتری سعی کنیم مثل یک انسان بالغ بابچه ها رفتار کنیم و چون او کوچکه مثل یک انسان حقیر ونادان باهاش برخورد نکنیم....بهشون احترام بزاریم ،ازدید اونها به قضیه نگاه کنیم،من من کردنشون بخاطر اینه که میخواند شخصیت مستقلشون رو ثابت کنند، خب شخصیت مستقل وویژگیهای خوبش رو ببینیم، همه اش ایرادای بچه رو میگیم، وقتی داره باداداش و آجی اش خوب بازی میکنه هیچی نمیگیم همینکه یکم صداشون بالا میره توجه میکنیم، خب این توجه منفی باعث تقویت رفتارشون میشه،خودمون درست عمل کنیم ، اونها نگاه میکنند و از رفتار ما یاد میگیرند نه از حرفهای ما...روش برخورد درست رو نشون بدیم عملا نه با توضیحات مفصل بلکه همونجا درعمل http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا چندتا پست قبلتر درمورد پذیرش ذهنی صحبت کردیم،من اگرقراره باچندتا بچه کوچک مسافرت برم اولین مسئله،مسئله پذیرش ذهنی من وهمسرمه... باید بپذیریم که سفربابچه کوچک مثل سفرهای دونفره قبلی نیست که گازشو بگیری برسی تا مقصد،اینجا اولین توصیه من باتوجه به تجربه ام حوصله و حوصله وحوصله وبعد برنامه ریزیه.... اول اینکه مقصدتون مشخص باشه و بدونید ازچه مسیری برید بهتره، مسیرهایی که اتوبان های طولانی دارند وبه ندرت ازشهر میگذرند مسیر مناسبی برای سفر بابچه هانیست،چون شما باید هریک ساعت یکبار یه ترمزی بزنی پیاده بشید چندقدم راه برید،چایی آبی میوه ای چیزی... دوم اینکه توسفر بابچه ها باید مسافرت رو تکه تکه رفت مثلا ماازکرج که میخوایم بریم اصفهان منزل مادربزرگم اولا راه افتادنمون رو موقع خواب بچه ها تنظیم میکنیم مثلا آخرشب یا صبح خیلی زود بعدنماز یا بعدازظهر که وقت خواب عصر بچه هاست...این خیلی کمک میکنه،اگر صبح راه بیفتیم ظهر نماز قم توقف میکنیم یکم میچرخیم تو پارکی جایی تا انرژی‌شون تخلیه بشه... حالا این مسیری که من میگم مثاله ها چون زیادرفتیم بلدم میگم بعد میشه ظهر یکم میریم جلو دوباره برانهار نگه میداریم آقاهم یه چرتی میزنند منم بابچه ها دور میزنیم تا خسته بشند...وبه همین منوال شاید لازم باشه ده بار یا بارها وبارها توراه نگه داریم... مسئله بعدی اینکه دمای ماشین تنظیم باشه لباس بچه ها راحت وگشادباشه و چیزی که برای ما تواین چندسال خیلیییی کاربرد داشته کریر بوده ، دوتا کریر میزاریم عقب دوتاشون تواون میخوابند ومیشینند ویکیشون وسط ، اینجوری محدوده شونم مشخصه وکمتر باهم جدال دارند... خب مسلما چون تومسیر خوراکی و میوه وهله هوله میخورند ممکنه برا وعده اصلی دیگه میل نداشته باشند پس بهشون اصرار نکنیدبخورند،اصلا اگه زیادبخورند هم سنگین میشند هم اینکه دیگه نمیتونید باریز تنقلات سرگرمشون کنید، ما تو سفرهای بلند کل عقبو با پتو و بالشت پرمیکنیم جوری که هم سطح بشه اینجوری بچه ها راحت ترند،هرازگاهی که پیاده میشید پاهای بچه هارو وخودتونو بشورید سرحال میشیدهمگی،اونیکه بچه کوچک داره ازمسیر داخل شهربره که هرزمان لازم شد نگه داره بچه رو بشوره یا یه چرخ بزنه یکم اسباب بازی ریز که سرگرم کننده باشه مثل لگو جورچین ماشینهای کوچک عروسک های کوچک براشون ببرید بااونها کلی مشغول میشند... نفری یه قمقمه آب براشون توجیب صندلی عقب بزارید که دائم ازشما آب نخواند ، تنقلات ریز مثل پفیلا ، آجیل ، کشمش، میوه کمکتون میکنه برای مسیر برای خودتون و بچه ها وباباشون 😁 دمپایی راحتی بردارید تاهی مجبور نباشند کفش بپوشند و دربیارند،دمپایی خیلی راحت تره،توسفر، برنامه تلوزیون دیدنشونو استثناا باگوشی میدید ببینند یکم بعد بافاصله نفری ده دقیقه نوبتی بدید بازی کنند اما کوتاه و بابرنامه نه اینکه کلا سرشون توگوشی باشه ، موسیقیهایی که دوست دارید خصوصا موسیقی هایی که بچه ها دوست دارند رو بزارید باهم بخونید مثلا بچه های من شعرهای رو دوست دارند هرازگاهی یکیشونو بیارید جلو پیش خودتون یا بزرگه رو بفرستید جلو بارعایت نکات ایمنی خودتون برید عقب کتاب داستانی چیزی بخونید براشون خلاصه آخرهم یکبار تکرار میکنم پذیرش مهمترین مسئله اس اگر شما بپذیرید که سفر بابچه ها متفاوته براتون راحت تر میشه وهم حوصلتون بیشتر میشه درمورد مریضی هم که اگه مریضشدن میبرید دکتر دیگه. مگه تو شهر خودتون مریض نمیشند؟ توسفر بابچه ها راحت از همه چیز رد نشید ، من توسفر هرجا منظره یا چیز جالبی باشه پیشنهاد میدم بزنیم کنار پیاده شیم ببینیم مثلا یه گله گوسفند، یه دشت گل، گندمزار، یه تپه کوتاه که بچه ها بتونند ازش بالا برند،یکم خاک که بتونند خاک بازی کنند یکم آب که بشه آب بازی کنند خلاصه هر چیزی که سفر رو لذت بخش تر کنه برای بچه ها و به تبع اون ماهم لذت بیشتری میبریم http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9