eitaa logo
خانواده چند فرزندی🇮🇷
6.8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
711 ویدیو
88 فایل
#خانواده_چند_فرزندی یک مادر در حال یادگیری مشاور و تسهیل گر متولد ۶۷ و مادر چهار فرزند مزیات چالش ها و راهکارهای چند فرزندی خادم کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری @asheri110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودش را خرج رهنمودهای رهبری کرد بدون آنکه ذره ای رهبری را خرج خود کند https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
خانواده چند فرزندی🇮🇷
⭕️پویش معرفتی مساوات اربعینی ویژه بانوان 🔸 همۀ کسانی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده‌اند صحنه‌ه
تا آخر کلیپ هفتم چند بار گوش دادم حسرت خوردم و شرمسار شدم و دعا کردم که خدا بحق امام حسین علیه السلام ما رو در این مسیر قرار بده
🏴ابعاد تاثیر تربیتی پیاده روی و زیارت اربعین قسمت اول تقویت ایمان و اعتقاد آشنایی عمیق با مفهوم شهادت و ایثار: پیاده‌روی اربعین، فرصتی برای آشنایی کودکان و نوجوانان با واقعه کربلا و مفهوم و فرهنگ شهادت و ایثار است. این آشنایی، باعث تقویت ایمان و اعتقاد آن‌ها به ارزش‌های اسلامی می‌شود. تقویت ارتباط با خدا: حضور در جمع عظیم زائران و انجام عبادات جمعی، احساس نزدیکی به خدا را در کودکان و نوجوانان تقویت می‌کند. شناخت بهتر معارف اسلامی: شرکت در برنامه‌های فرهنگی و مذهبی که در طول مسیر برگزار می‌شود، باعث افزایش آگاهی کودکان و نوجوانان از معارف اسلامی و شیعی می‌شود. https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
🏴ابعاد تاثیر تربیتی پیاده روی و زیارت اربعین ▪️قسمت دوم 🔻رشد شخصیت 🍃 تقویت روحیه ایثار و گذشت: مشاهده ایثار و از خودگذشتگی موکب‌داران و میزبانان و زائران در طول مسیر، روحیه ایثار و گذشت را در کودکان و نوجوانان تقویت می‌کند. 🍃افزایش صبر و استقامت: پیاده‌روی طولانی و تحمل سختی‌های مسیر، به کودکان و نوجوانان می‌آموزد که صبور باشند و در برابر مشکلات استقامت کنند. 🍃 تقویت روحیه همدلی و همکاری: زندگی جمعی در طول مسیر، روحیه همدلی و همکاری را در کودکان و نوجوانان تقویت می‌کند. 🍃تقویت روحیه مسئولیت‌پذیری: کمک به دیگران در طول مسیر، به کودکان و نوجوانان می‌آموزد که مسئولیت‌پذیر باشند و به دیگران کمک کنند. https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
یکی از راه های مواسات اینه که اگه فهمیدی دوستت یا هم محله ای ات بیمارشده به کمکش بشتابی مثل دوستی که با یه قابلمه سوپ و مخلفات و وسایل درمان میاد تا به دادت برسه https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
بسم الله الرحمن الرحیم قسمت اول در آخرین لحظه ها گوشی ام زنگ خورد پاسپورت همه آماده بود جز پسر کوچکتر که با کمک دوستمان زودتر رسید حالا نوبت این رسیده بود که ساک هایی که از چند روز قبل با عشق جمع کرده بودیم ببندیم تا شروع به حرکت کنیم از همینجا سفر تربیتی ما شروع شد: 🌱با هم قرار گذاشتیم فقط و فقط در حد ضرورت لباس و وسیله برداریم و سفر اربعین سفری نیست که دائم لباس های رنگارنگ و بند در مادیات باشیم همه چیز را چک کردیم برای هرکس یک دست لباس پیاده روی و یک دست لباس راحتی بعلاوه کمی تدابیر طب سنتی و چند قرص و دستمال و ضد آفتاب و .‌.‌. خلاصه وسایل مورد نیاز البته برای سال بعد قطعا فقط یک دست لباس میبرم ان شاالله چون با وجود گرمای بسیار لباس ها راحت خشک می شوند پس لازم نیست بارمان سنگین شود 🌱همینجا باز با هم قرار گذاشتیم که سختی سفر را تحمل کنیم و با علم به اینکه ممکن است اذیت بشویم و گرما را تحمل کنیم راه افتادیم .... حالا دیگر این کیف ها برایمان رنگ و بوی دیگری دارد حالا دیگر این کیف ها قدر و منزلت دیگری دارند درست است که شی هستند اما برایمان خاطره آفریدند و بیشتر دوست شان داریم در راه امام🌱 https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
خانواده چند فرزندی🇮🇷
بین همدان و کرمانشاه ایستادیم تا نماز بخونیم و بچه ها کمی بازی کنند ایستگاه دوم
ایستگاه دوم کمی ایستادیم نماز خواندیم استراحت کردیم بچه ها توپ بازی و بازی کردند 🌱قرار گذاشتیم در این سفر حتما نمازمان اول وقت خوانده شود
خانواده چند فرزندی🇮🇷
ایستگاه سوم موکب حضرت قائم
ایستگاه سوم رفتیم موکب حضرت قائم جای باصفایی بود در دامنه یک کوه مقتدر به گمانم بیستون بود همانجا که دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد پسرم گشت ولی حاج کاظم را پیدا نکرد چای خوردیم و راه افتادیم
سفر تربیتی اربعین قسمت دوم ... حوالی بامداد رسیدیم به قصر شیرین ماشین را پارک کردیم کمی استراحت کردیم 🌱قرار شد این چند روز بچه ها در خوابیدن و بیدار شدن همکاری لازم را داشته باشند با اینکه شب دیر خوابیدند صبح زود بیدار شدیم البته اول سفر بود و کمی غر و نق طبیعی بود اما کم کم همراه شدند راه افتادیم برای رد شدن از مرز خیلی شلوغ نبود خیلی معطل نشدیم انتخاب ما مرز خسروی بود 🌱یکی از قرارهای دیگرمان این بود که در این سفر خودمان، خودمان را سیر کنیم یعنی منتظر غذای دلخواه نباشیم و هرچه رسید بخوریم بین راه چند موکب جلو ماشین را می گرفتند از آب تا غذا همه چیز به وفور بود بچه ها غذا خواستند همانجا در ماشین خوردند یکی از خاصیت های سفر اربعین تشنگی و گرسنگی زیاد است ، نمیدانم چرا شاید بخاطر فعالیت زیاد، گرمای هوا و... اما دلم سوخت دلم سوخت برای آن تشنه لبانی که چند روز آب و غذا نخوردند به یاد همه شهدای کربلا دلم سوخت به یاد کودکان غزه و تمام مظلومان عالم 🌱گاهی این ها را به بچه ها یادآوری می کردم تا تحمل شان را بیشتر کنند لا یوم کیومک یا ابا عبدالله 😭 https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
ادامه دارد...
سفر تربیتی اربعین قسمت سوم رسیدیم نجف ... انگار که بعد از سال ها تازه رسیدیم به وطن جلو وادی السلام پیاده مان کردند پیاده راه افتادیم به سمت حرم انگار که در تاریخ قدم می زدیم از پیامبران اولوالعزم و انبیا تا علما و معاصرین... با هر قدم برگ برگ تاریخ ورق میخورد هوا گرم به شدت گرم و ما که دقیقا در اوج گرما رسیده بودیم نجف کلاه آفتابی، چفیه خیس و هرچه داشتیم رو کردیم اما جواب نمی داد صورت بچه ها از گرما گل انداخته بود و عرق از سر و صورتشان سرازیر بود میان این گرما ناگهان کسی شلنگ به دست آب می پاشید آب پاش وسیله جذابی که حال بچه ها را میان گرما عوض می کرد خدارو شکر کردم شاید مسیر انقدر طولانی نبود ولی برای ما تمام نمی شد 🌱اینجا انفاق و ایثار را تمرین کردیم . چفیه خیس را از خودمان دریغ و به دیگری می دادیم و او هم بعد از مدتی به دیگری تا همه خنک بمانیم جناب پدر تصمیم گرفتند بچه های کوچکتر و ساک ها را با گاری با سرعت بیشتر ببرند و من و پسر بزرگتر عقب ماندیم خلاصه که انگار پیاده روی ما از همینجا شروع شده بود شروع سختی بود ☺️ بالاخره رسیدیم به مکان مورد نظر نزدیک منزل دوستمان در حوالی حرم در ساختمان که باز شد نسیم خنکی از راهروها زد انگار نسیم بهشتی بود جان گرفتیم... به واحدشان رسیدیم مستقیم به سراغ حمام رفتم و همه را توصیه به یک دوش کوتاه پنج دقیقه ای کردم و خودم هم کمکشان کردم دعا می کنم روز قیامت خداوند دست این دوست عزیز را بگیرد https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
سفر تربیتی اربعین قسمت چهارم بعد از دوش و کمی سبک شدن با یک شربت سنتی ایرانی جان تازه گرفتیم میزبان ایرانی ما یک فرزند داشتند حالا حسابی با بچه های ما گرم گرفته بود و دلش نمی‌خواست ما برویم حالا در این کشور غریب چند همبازی و هم زبان پیدا کرده بود حق داشت مثل ما که تازه نجف را دیده بودیم و دلمان نمی‌خواست به این زودی دل بکنیم خلاصه رفتیم حرم برای زیارت از هر دری وارد شدیم فوج فوج جمعیت بود دیدم اگر اصرار بر داخل رفتن داشته باشم بچه ها در میان جمعیت اذیت میشوند 🌱یکی از قرارهای ما در این سفرها تقسیم دو به دو است . پسرها با پدر، دخترها با مادر، هم بخاطر کمک به هم ، هم بخاطر مسائل و از حیاط سلام دادیم 🌱بادخترهابا هم زیارت امین الله خواندیم، من می‌خواندم آن ها تکرار می کردند گاهی اوقات ترجمه هم می کردم . دلم خوش بود به اینکه دوهفته قبل از داخل یک دل سیر زیارت کرده بودم و راضی شدم دوباره برگشتیم به سمت منزل دوست تا لباس هایی که شسته شده بودو وسایل را برداریم و حرکت کنیم به سمت مشایه باز هم دختر کوچولوی میزبان دل نمی کند قرار شد همراه پدرش ما را همراهی کنند تا ماشین بگیریم https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
با ما همراه شد دختر بزرگترم مثل یک مادر و خواهر بزرگ مراقبش بود بعدها مادرش به من گفت این دختر شما چه کرده با دل دختر ما☺️ این عکس هم به یادگار گرفتیم
ادامه دارد....
🏴ابعاد تاثیر تربیتی زیارت اربعین ▪️قسمت سوم 🔻آثار روانشناختی: 🍃کاهش اضطراب و استرس: انجام فعالیت‌های فیزیکی و حضور در طبیعت و جمعیت، به کاهش اضطراب و استرس در کودکان و نوجوانان کمک می‌کند. 🍃افزایش اعتماد به نفس: موفقیت در طی کردن مسیر طولانی و انجام کارهای گروهی و مثبت، به افزایش اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان کمک می‌کند. 🍃 ایجاد خاطرات خوش: جاذبه معنوی و خاطرات خوشی که در طول مسیر ایجاد می‌شود، تأثیر مثبتی بر روحیه کودکان و نوجوانان می‌گذارد. https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
خانواده چند فرزندی🇮🇷
سفر تربیتی اربعین قسمت چهارم بعد از دوش و کمی سبک شدن با یک شربت سنتی ایرانی جان تازه گرفتیم می
سفر تربیتی اربعین قسمت پنجم... در مسیر به سمت گرفتن ماشین برای رسیدن به عمود مورد نظر برای شروع پیاده روی صحنه های مختلف و جالبی می دیدیم... در گوشه گوشه خیابان افرادی بودند که از فرط خستگی به شکل های مختلف خوابیده بودند 🌱بچه ها هم این صحنه ها را می دیدند. البته بچه های ما از ابتدا وابستگی به تخت یا پتو یا بالشت خاصی نداشتند اما این صحنه ها تقویت کننده بعضی دروس بود، اینکه آدم خسته هرجا و در هر شرایطی خوابش میبرد ... اینکه قرار نیست همیشه جای گرم و نرم برای خوابیدن داشته باشیم و خیلی چیزهای دیگر ... خیلی درس های غیر مستقیم که شاید خود ما هم متوجه نشدیم ... عبور می کردیم و از تنفس در هوای امیرالمومنین لذت می بردیم ... هوای نجف هوای بهشت ... ظاهر ماجرا گرما و خستگی بود باطن ماجرا وصل... 🌱یکی دیگر از درس های بزرگ این سفر همراهی زیاد بچه هاست ... چون بعضی اوقات هیچ چیز قابل پیش بینی نیست اما آن ها هم همراه می شوند https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
نام اثر: شای عراقی... طعمی که خستگی ها را به در می برد https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
شیر دارچین عسل بلکه سرفه ها کمی آرام گیرند https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
خانواده چند فرزندی🇮🇷
سفر تربیتی اربعین قسمت پنجم... در مسیر به سمت گرفتن ماشین برای رسیدن به عمود مورد نظر برای شروع پ
سفر تربیتی اربعین قسمت ششم.... بالاخره بعد از کلی پیاده روی رسیدیم کنار جاده همانجا که پلیس اجازه نمی‌داد ماشین ها بایستند و ما مجبور شدیم چندباری جابجا شویم 🌱از درس های دیگر این سفر انعطاف پذیری بود، اینکه خودمان را با شرایط مختلف و غیر قابل پیش بینی وفق بدهیم. اینجا دیگر خبری از ماشین دم دست و اسنپ نیست ، بلکه باید منتظر ماند تا ماشینی گیر بیاید ... دوستمان بخاطر زندگی در نجفکانلا به زبان عربی عراقی مسلط بودند، کمک مان کرد تا ماشین خوب و قیمت مناسب بگیریم ... 🌱برای بچه ها جذاب بود، اینکه یاد گرفتن یک زبان چقدر می‌تواند کمک کننده باشد و در طول این سفر دائم سعی می کردند کلمات جدید یاد بگیرند ، به نظرم باسفر هرساله و مداومت بر یادگیری میشود زبان عراقی را یاد گرفت ان شاالله... ماشین گرفتیم و رفتیم تا نزدیکی های عمود مورد نظر همه خسته بودیم معمولا همه شب ها پیاده می رفتند ولی ما به قدری خسته بودیم که فقط دنبال جای خواب می گشتیم رسیدیم خوابیدیم صبح بیدار شدیم و از مهمان نوازی ایرانی های مستقر درموکب لذت بردیم https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
اصلا هر جا که ایرانی ها مستقر بودند رنگ و بوی پذیرایی شان متفاوت بود... نه اینکه زحمت و مهمان نوازی عزیزان عراقی را نادیده بگیریم نه ... https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
سفر تربیتی اربعین قسمت هفتم صبح بیدار شدیم از ساعت ۹ یا ۱۰ صبح دیگر نمی شد از گرما حرکت کرد تصمیم گرفتیم همینجا در همین موکب خنک بمانیم تا کمی گرمای هوا بیفتد و بعد حرکت کنیم 🌱بچه ها هم مشغول بازی شدند و کشف اسرار یک مکان جدید، این هم یکی از آثار این سفر بود : سفر به دنیای ناشناخته ها ... هر موکب یک مکان جدید برای کیف و کشف و سرگرمی بود و این خودش بر جذابیت ماجرا می افزود ... نهار هم همینجا ماندیم اینجا هیچکس بدون غذا نمی ماند بسکه موکب ها به هم لطف دارند علاوه بر اینکه هوای زوار را دارند حواسشان به موکب های همسایه شان هم هست با خانم های ایرانی مستقر در این موکب هم صحبت شدیم نزدیک اذان ظهر نماز جماعت خوانده شد و بعد هم زیارت عاشورا و کمی روضه این در اکثر مواکب رسم بود... چه رسم شیرین و قشنگی ... کاش خانه ما همیشه موکب باشد همیشه روضه برقرار باشد تا هم خودمان هم فرزندان مان در هوای روضه تنفس کنند اینجا بچه ها کلی بازی ابداعی انجام دادند https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi