eitaa logo
💖رازهای خوشبختی خانواده💖
626 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
142 فایل
پاسخگویی به مسائل شرعی و مشاوره 🔰 https://eitaa.com/sarbazegomnam313z 🔰 محتوای این کانال تولیدی خودمان می باشد و استفاده از محتوا با ذکر صلوات مانع شرعی ندارد. آدرس کانال ما در ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 هیچ مردی نباید فضای شخصی همسرش را از او بگیرد. زنان فضاهایی دارند که مختص به خودشان است. 💠 مثلا: "امشب دامن آبی‌مو بپوشم بهتره یا قرمزه رو؟" 💠 مرد نباید این فضا را از او بگیرد، چون خودش نمی‌تواند جایگزینی برای آن باشد. 💠 زنها در این مدل حرف‌ها کلی انرژی عاطفی رد و بدل می‌کنند که مردها هیچ وقت نمی‌توانند چنین کاری بکنند. ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🔴 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: 💠 پس از اسلام، هيچ نعمتى براى مرد بهتر از زن مسلمانى نيست که هرگاه به او بنگرد، مسرورش کند و هرگاه به او فرمان دهد، اطاعتش نمايد و در غياب او حافظ ناموس و مالش باشد. 📙من‌لا‌يحضره‌الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۵ ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 یکی از تکنیکهایی که می‌تواند باعث شود تا زن و شوهر نسبت به نقاط مثبت یکدیگر و عیب‌های خود در همسرداری تفکّر کنند بازی مثبت و منفی است. 💠 هر کدام یک قلم و کاغذ بردارید و قرار بگذارید که طی چند دقیقه به فرض سه نقطه‌ی مثبت طرف مقابل را بنویسید. بعد از اتمام وقت، کاغذها را جابجا کنید و بخوانید. 💠 سپس قرارتان این باشد که پشت همین برگه‌ای که نقاط مثبت شما در آن درج شده، سه نقطه‌ی منفی خودتان را بنویسید. بعد از چند دقیقه کاغذها را عوض کنید. الان در دست هر کدامتان کاغذی است که حاوی نقاط مثبت همسرتان است که دست‌خط شماست و دارای نقاط منفی‌ همسرتان است که دست‌خط اوست آن را با دقّت بخوانید. 💠 از فوائد این کار تقویت روحیه انتقاد‌پذیری در خود و محبوب شدن در نزد همسر است و اینکه احساس می‌کنید یکدیگر را درک کرده‌اید. ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🔆آقایان یادتان باشد که محبــــــــــ❤️ـــــــــــت به همسرتان ‼️ نباید در قلبتان حبس شود ⏪ باید آنرا آزاد کنید. 👈پس به اوبگوید که" د و س ت ش "دارید♥️ ‼️ و"خ ج ا ل ت " نکشید 😊 ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 مردی شبی را در خانه‌ای روستایی می‌گذراند. پنجره‌های اتاق باز نمی‌شد. نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی‌توانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید. صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است! 💠 او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود!! 💠 افکار از جنس انرژی‌اند و با انرژی، رفتارهای مثبت و باانگیزه انجام می‌گیرد. 💠 زن و شوهری که فکر خود را مدیریت می‌کنند و همیشه نقاط مثبت همسر و زندگی خود را در ذهن می‌پرورانند انسانهایی شاکر، صبور، مدیر و آرام هستند و از زندگی و شرایط خود بیشترین لذّت را می‌برند. ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگو دوسِت دارم! استاد پناهیان ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باعرض پوزش داستان طولانی هست ولی خوندنش خالی از لطف نیست.
در سالنِ انتظارِ فرودگاه جده در حال برگشت به ایران، دو حاجی ایرانی با یکدیگر آشنا شدند و قرار شد برای پُر کردنِ زمانِ تاخیر پروازِ هواپیما داستانِ حجِ شان را برای همدیگر تعریف نمایند. 🔹️حاجی اولی: بنده پیمانکارِ ساختمان هستم الحمدلله دهمین بار است که فریضه حج را بجا می آورم. 🔹️حاجی دومی: از خداوند برای شما حجِ مقبول و سعی مشکور مسئلت دارم. بنده دکتر سعید ، پزشکِ متخصص هستم و در یکی از بیمارستان های خصوصی کار می کنم. بعدِ سی سال کار در یکی از بیمارستان های خصوصی توانستم هزینه حج را پس انداز کنم، اما روزی که برای دریافتِ پس اندازم به بخش مالی مراجعه کردم ،همانجا با مادرِ یکی از بیمارانم که فرزند معلولی دارد برخوردم، بعد از احوال پرسی مختصر متوجه شدم که خانم بسیار غمگین و پریشان است و دلیلِ ناراحتی ایشان این بود که به خاطر اخراجِ شوهرش از کار ، دیگر توانایی پرداختِ هزینه ی معالجه ی فرزند معلول شان را در بیمارستان خصوصی ندارند. پیشِ مدیرِ بیمارستان رفتم و ازش خواهش نمودم تا ادامه درمانِ آن طفلِ مریض به حساب بیمارستان صورت گیرد، اما مدیرِ بیمارستان به تقاضای من جواب رد داد و گفت : این جا بیمارستانِ خصوصی ست، نه بنیاد خیریه. با نا امیدی تمام از پیشِ مدیرِ بیمارستان خارج شدم و در حالی که دلم بحال مریض و خانواده اش سخت میسوخت، بصورت اتفاقی و غیر ارادی دستم به جیبم که پولِ پس اندازِ حج در آن بود، خورد. برای چند لحظه ، به فکر فرو رفتم که این پول کی و کجا هزینه شود بهتر است؟ بی اراده سرم را به سمتِ آسمان بلند کردم و خطاب به خداوند گفتم: بار الها!🤲 خودت بهتر از هر کسی آرزوی دلم را میدانی، هیچ چیزی برایم از رفتنِ حج و زیارت خانه ات و مسجدِ حضرتِ نبی اکرم محبوب تر نیست و اینرا نیز میدانی که برای رسیدن به خانه ات تمام عمر تلاش نموده و زحمت کشیدم. بار الها!🤲 من مشکلِ این زنِ نا امید، وشوهرِ ناچار و فرزندِ مریض اش را بر میل باطنی ام ، که همانا زیارتِ خانه ی توست ترجیح می دهم. خدایا از من بپذیر که امید بی پناهانی. خدایا مرا از فضل و کرمت بی نصیب مگردان! مستقیم رفتم به بخشِ مالی بیمارستان و هر چه پول داشتم همه را یکجا به صراف تحویل دادم وگفتم این پولِ شش ماه پیش پرداخت برای بستری و هزینه ی درمان طفلِ مریضِ و معلول . و همچنان به مدیرِ بخش گفتم یک خواهشی دیگر هم از شما دارم که لطفاً تحتِ هیچ شرایطی به مادر مریض نگوئید که هزینه ی بستر و علاجِ طفلِ معلولِ شان را من پرداخت نموده ام و اگر اصرار نمودند بگوئید بیمارستان پرداختِ هزینه ی بیمارِ شمارا متقبل شده است . به خانه برگشتم از یکطرف بخاطرِ اینکه سفر حج و زیارتِ خانه ی خدا را از دست داده ام بسیار نا امید و غمگین بودم، اما در عینِ حال حسِ رضایتِ عجیبی وجودم را فرا گرفته بود و ازینکه خداوند مرا وسیله قرار داد تا مشکلِ آن بیمار بر طرف شود، احساس خوبی داشتم. آن شب در حالتی که صورتم و گونه هایم خیس اشک بود به خواب رفتم، در خواب دیدم که حال طوافِ خانه ی خدا هستم، و مردم به من سلام می کنند و میگویند، حجِ تان قبول باشد حاج سعید، میگفتند بشارت باد بر شما، قبل از این که در زمین حج کنید، در آسمانها حج کرده اید، و از من التماس دعای خیر داشتند. از خواب پریدم و احساسِ خوشحالی عجیبی سرا پایم را فراگرفته بود . خدا را شکرگزاری نمودم و به رضای پروردگار راضی شدم. چند دقیقه ای از بیدار شدنم نگذشته بود که زنگِ تلفنم به صدا در آمد ، مدیرِ بیمارستان بود. بعدِ احوال پرسی مختصر گفت: صاحبِ بیمارستان امسال هم عازم حج هستند و ایشان هیچ وقت بدونِ پزشک خصوصی خودشان حج نمیروند، اما متاسفانه اینبار پزشکِ خصوصی ایشان به دلیلِ بارداری خانمش و نزدیک شدن وضعِ حمل، نمی تواند صاحبِ بیمارستان را در این سفر همراهی کند، خواهشی از شما دارم که امسال زحمتِ همراهی ایشان را در سفرِ حج شما عهده دار شوید. اشک شوق از چشمانم جاری شد، فوراً سجده شکر بجا آوردم و همانطور که حالا می بینید خداوند حج و زیارتِ خانه خودش را بدونِ پرداختِ هیچ هزینه ای، نصیبم گردانیده. الحمدلله نه تنها که هزینه ای بابت این سفر ؛ پرداخت نکردم، بلکه به دلیلِ رضایت از همراهی و خدماتم ، هدایای زیاد و هزینه ی قابلِ ملاحظه ای نیز برایم پرداخت نمودند. در طول سفرِ حج فرصتی دست داد تا این داستان را برای صاحبِ بیمارستان تعریف کنم. ایشان هم گفتند که به محضِ برگشت از سفر ، دستورخواهند داد تا فرزندِ مریضِ آن خانواده برای بهبودی کامل از حساب خاصِ بیمارستان درمان شود، همچنان دستورِ خواهند داد صندوقِ خاصی برای پاسخگویی مواردِ مشابه و درمان فقرا در بیمارستان تاسیس گردد. و یک دستور دیگری که خیلی خوشحال کننده بود این بود که قول دادند : شوهر آن زن را در یکی از شرکت هایشان استخدام کنند.
و تمام پولی گه بابت معالجه ی مریض معمول پرداخت نموده بودم دوباره به حساب ام واریز گردد. آیا، تا حالا فضل و کرمی بالا تر از فضل و کرمِ پروردگارِ عالمیان دیده اید؟!!! حاجی اولی که با اشتیاق تمام به سخنانِ دکتر سعید گوش می داد، غرقِ در اشکِ شرمندگی شده بود، 😓پیشانی حاج سعید را بوسید و گفت : به خدا سوگند هیچ وقت همانندِ امروز احساسِ حقارت و بیچاره گی نکرده بودم، هرسال پشتِ سر هم حج می رفتم و با خودم فکر می کردم جایگاهم در نزد خدا با هر بار حج کردن بالاتر و بالاتر خواهد رفت، اما حالا متوجه شده ام که حجِ شما هزار برابرِ حجِ من و امثال من اجر و پاداش دارد. چون، تفاوت اینجاست که من خودم به حج و زیارتِ خانه خدا میرفتم ، اما شما را خداوند شخصا به خانه اش دعوت نموده است. و چه سعادتی بالاتر از این.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال پراز....... استوری های مذهبی و شهدایی و رهبری eitaa.com/joinchat/1443561529Cf38ee566db @hich_99 دوستان ی سر بزنید😍
😂🤓 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ معلمه به دانش آموزانش میگه: بچه ها شما دلتون پاکه دعا کنید بارون بباره🤲 یکی پا میشه میگه: ما اگه دلمون پاک بود شما تا حالا صد دفعه رفته بودی زیر تریلی!!!🤣😂🤦 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💢موضوع:دعا 💠آیه خداوند متعال در آیه 60 سوره غافر (مؤمن) می فرماید: «وَ قالَ رَبُّکمُ ادْعونی اسْتَجِبْ لَکمْ انَّ الَّذینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ»؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند! 💠روایت «مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:   الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ وَ مِصباحُ الظُّلمَةِ.   دعا کلید رحمت الهی و چراغ ظلمت و تاریکی‌ها است. (بحار، ج ٩٣، ص ٣٤١) 💠داستان زنی بود با لباس های کهنه و مندرس وارد خواربار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد. به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمی تواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند صاحب مغازه با بی اعتنایی محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند. زن نیازمند در حالی که اصرار می کرد گفت: آقا شما را به خدا به محض اینکه بتوانم پولتان را می آورم مغازه دار گفت نسیه نمی دهد مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را می شنید به مغازه دار گفت: ببین این خانم چه می خواهد؟ خرید این خانم با من. خواربار فروش گفت: لازم نیست خودم می دهم لیست خریدت کو؟ زن گفت: اینجاست. مغازه دار با طعنه گفت: لیست ات را بگذار روی ترازو به اندازه ی وزنش هر چه خواستی ببر! زن با خجالت یک لحظه مکث کرد از کیفش تکه کاغذی درآورد و چیزی رویش نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت. همه با تعجب دیدند کفه ی ترازو پایین رفت. خواربارفروش باورش نمی شد. مشتری از سر رضایت خندید. مغازه دار با ناباوری شروع به گذاشتن جنس در کفه ی دیگر ترازو کرد کفه ی ترازو برابر نشد، آن قدر چیز گذاشت تا کفه ها برابر شدند. در این وقت، خواربار فروش با تعجب و دل خوری تکه کاغذ را برداشت ببیند روی آن چه نوشته است. کاغذ لیست خرید نبود، دعای زن بود که نوشته بود ” ای خدای عزیزم! تو از نیاز من باخبری خودت آن را برآورده کن “ مغازه دار با بهت جنس ها را به زن داد و همان جا ساکت و متحیر خشکش زد. زن خداحافظی کرد و رفت. مشتری یک اسکناس با ارزش به مغازه دار داد و گفت: فقط خداست که می داند وزن دعای پاک و خالص چقدر است؟ ========================= کپی متن همراه با لینک جایز است https://eitaa.com/joinchat/250413120Cd32e25768c =========================
کانال«در محضر احکام» 🌺احکام شرعی و مبتلابه و موردنیاز 🌼با نشر این کانال،شما هم در ثواب نشر احکام دین شریک باشید.🙏 کانال در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2547318806C4d6adefc2e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا در بعضی خانواده‌ها پدر و مادر باعفت و باحجاب هستند اما فرزندان... 🔴 ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🔴 💠 معمولاً هر شب هنگام پخش سریال در تلویزیون، خلاصه‌ی قسمت‌های قبل، به صورت آنچه گذشت نمایش داده می‌شود تا بیننده، موضوع اصلی سریال را گم‌ نکند و با دیدن خلاصه‌‌ی آن، داستان فیلم را مرور کرده و تسلّط بیشتری به ابعاد آشکار و پنهان سریال پیدا کند. 💠 چه خوب است زن و مرد گاه در تنهایی خود به ویژه در سکوت، با تفکّر و یا دیدن آلبوم و فیلم‌های قدیمی، سریال زندگی خود با همسرشان را در ذهن، بازنگری کنند. تصوّر و مرور صحنه‌ها و خاطرات تلخ و شیرین زندگی، تصوّر صحنه‌های گذر از سختی‌ها و مشکلات، تصوّر تلاش‌‌های من و همسرم در رسیدن به اهداف و شرایط ایده‌آل، تصوّر روزهای اوّل زندگی عاشقانه و بطور کلّی مرور ایّام سپری شده‌ی زندگی، برکات و فواید خوبی دارد. 💠 این‌کار تلنگر خوبی برای یادآوری زودگذر بودن، فانی بودن و بی‌وفایی دنیاست و روحیه‌ی گذشت، درک همسر، قدر یکدیگر دانستن و نگاه اخروی را در ما زنده می‌کند. 💠 این‌کار باعث می‌شود برخی از واقعیّت‌های فراموش شده‌‌ی زندگی و نقش مثبت همسر و تلاش‌های او در سریال زندگی‌مان دیده شود و این نکته را به ما یادآوری کند که هردو باهم تا این نقطه از زندگی را پیموده‌ایم در نتیجه حسّ اتّحاد و همدلی را در ما تقویت کند. ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 http://eitaa.com/khanevadeh_mahdavi ╚═ ⚘════⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا