✍ کار جالبِ شهید برای مخفیانه خدمت کردن
#متن_خاطره
داود یه دفترچه داشت که توش نشانی خانواده های شهدا و رزمندگان رو نوشته بود. بهشون سرکشی میکرد و مشکلات اونا رو مرتفع میساخت...
بعد از شهادت داود ، یکی از اهالی محل میگفت: مدتها بود که میدیدم سرِ هر ماه ، بستهی پولی را میاندازند توی حیاط خونمون. بعد از سه چهار ماه کنجکاوی کردن، فهمیدم که آقا داود مخفیانه به ما کمک می کند.
.
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید داوود حیدری
📚منبع: کتاب با راهیان نور ؛ صفحه ۱۴۰
#کمک_به_فقرا #بیتفاوت_نبودن #خانواده_شهدا #شهیدداودحیدری
@khanevadeherani
✍ کار جالبِ شهید برای مخفیانه خدمت کردن
#متن_خاطره
داود یه دفترچه داشت که توش نشانی خانواده های شهدا و رزمندگان رو نوشته بود. بهشون سرکشی میکرد و مشکلات اونا رو مرتفع میساخت...
بعد از شهادت داود ، یکی از اهالی محل میگفت: مدتها بود که میدیدم سرِ هر ماه ، بستهی پولی را میاندازند توی حیاط خونمون. بعد از سه چهار ماه کنجکاوی کردن، فهمیدم که آقا داود مخفیانه به ما کمک می کند.
.
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید داوود حیدری
📚منبع: کتاب با راهیان نور ؛ صفحه ۱۴۰
#کمک_به_فقرا #بیتفاوت_نبودن #خانواده_شهدا #شهیدداودحیدری
@khanevadeherani
✍ کار جالبِ شهید برای مخفیانه خدمت کردن
#متن_خاطره
داود یه دفترچه داشت که توش نشانی خانواده های شهدا و رزمندگان رو نوشته بود. بهشون سرکشی میکرد و مشکلات اونا رو مرتفع میساخت...
بعد از شهادت داود ، یکی از اهالی محل میگفت: مدتها بود که میدیدم سرِ هر ماه ، بستهی پولی را میاندازند توی حیاط خونمون. بعد از سه چهار ماه کنجکاوی کردن، فهمیدم که آقا داود مخفیانه به ما کمک می کند.
.
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید داوود حیدری
📚منبع: کتاب با راهیان نور ؛ صفحه ۱۴۰
#کمک_به_فقرا #بیتفاوت_نبودن #خانواده_شهدا #شهیدداودحیدری
@khanevadeherani