eitaa logo
راهیان کوثر خوزستان
675 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
👈مجموعه مدارس راهیان کوثرخوزستان 👈با #رویکردنوین جهت پرورش کودک ونوجوان انقلابی 👈بیش از۲۰مدرسه #پسرانه و #دخترانه در استان 👈از پیش دبستانی تا متوسطه اول 📞 #ارتباط با ادمین: درخصوص مدارس 👇 @Khanevaderahian_admin ادمین کانال👇 @javan_a_t_a_f
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین از من است ✅نگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نوۀ کوچکش بود. حسین به دنبال بچه‌ها می‌دوید. بچه‌ها فریاد می‌زدند و فرار می‌کردند. یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌خندیدند. حسین(علیه السلام) از این سو به آن سو می‌دوید. مثل آهو جست می‌زد. حسین(علیه السلام) به دنبال پسری که بزرگ‌تر از خودش بود و پیراهن سبز بلندی داشت، دوید. تا او را نگرفت، نایستاد. نوبت پسرک بود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) جلو رفت. نوه‌اش را صدا زد. بچه‌ها ایستادند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) جلوتر آمد. حسین(علیه السلام) که فهمید پدر بزرگ قصد دارد او را بگیرد، خندید و شروع به دویدن کرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌دوید. بچه‌ها دوست‌شان را تشویق می‌کردند. حسین(علیه السلام) به هر طرفی می‌رفت. از لابه‌لای مردها می‌گذشت. بچه‌ها را دور می‌زد. گاه می‌ایستاد و از پدر بزرگ می‌خواست اگر می‌تواند او را بگیرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) نفسی تازه کرد. عبایش را به سلمان داد. بچه‌ها فریاد می‌زدند و خوشحال بودند. حسین با سرعت می‌دوید. از این طرف کوچه به آن طرف می‌رفت. نفس نفس می‌زد. خسته شده بود؛ اما دوست داشت با پدربزرگ بیشتر بازی کند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) هم خسته شده بود. همه منتظر بودند، ببینند چه کسی برنده می‌شود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیر بود و حسین هفت، هشت سال بیشتر نداشت. حسین (علیه السلام) کمی دورتر ایستاد. نفس عمیقی کشید. مردها گوشه‌ای ایستاده بودند. بچه‌ها روی دیوار خرابه‌ای نشسته بودند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) قدمی پیش رفت. حسین به طرف دیگر کوچه نگاه کرد. باید از کنج دیوار فرار می‌کرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فکر او را خواند. فوری جلو رفت. دست‌هایش را دراز کرد؛ اما فقط توانست گوشۀ پیراهن نوه‌اش را بگیرد. حسین با خوشحالی خندید. دلش نمی‌خواست بازی را ببازد. اما خسته شده بود. قصد داشت فوری برود و توی کوچه کناری بپیچد و به خانه‌شان برود که پیامبر(صلی الله علیه و آله) جلو کوچه را گرفت. حسین با سرعت دوید. نتوانست بایستد. پیامبر دست‌هایش را باز کرد. محکم او را گرفت. بلندش کرد. در آسمان او را چرخاند. حسین احساس کرد آسمان هم می‌چرخد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را روی شانه‌اش گذاشت. مقداری رفت. برگشت و پایینش گذاشت. همه دور آن‌ها حلقه زده بودند. مردها از چابکی حسین تعریف می‌کردند. حسین لبخند می‌زد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) دست زیر چانه او گذاشت. چشمان نوه‌اش از شادی برق می‌زد. لب‌های نازک او را بوسید. موهای شانه کرده‌اش را نوازش کرد و گفت: «حسین از من است و من از او هستم. هر کس او را دوست داشته باشد، خدا دوستش دارد». بعد برخاست. از نوه‌اش خواست با دوستانش بازی کند. بازی دوباره شروع شد. حالا همه می‌خواستند حسین(علیه السلام) را بگیرند. فریاد می‌زدند و می‌خندیدند و دنبال نوه پیامبر می‌دویدند. علیه السلام ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 💠 موسسه فرهنگی آموزشی راهیان کوثر - خوزستان ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ لینک کانل خانواده راهیان کوثر خوزستان: 🆔 @khanevaderahian 🆔https://eitaa.com/khanevaderahian 🆔https://gap.im/khanevaderahian
به جای نابغه، خوشبخت تربیت کنید. 🏷خانواده ها می خواهند کودکشان را فلان کلاس و موسسه ثبت نام کنند تا نابغه شود و بعد از کلی رفت و امد ، نتیجه ای جز خشم و اضطراب و افسردگی برای کودکشان ندارد. گیریم که کودک شما بتواند یک عدد 8 رقمی را در یک عدد 5 رقمی ضرب کند و جوابش را در یک صدم ثانیه بگوید، یا بتواند در 15 سالگی لیسانس بگیرد، یا حافظ کل دیوان حافظ و سعدی و مولانا شود آیا آن وقت می تواند درست زندگی کند؟ از زندگی لذت ببرد؟ مسایلش را حل کند؟ درست تصمیم بگیرد؟ دوست پیدا کند؟ اصلا می تواند بخندد؟ ما نیازی به نابغه شدن ندارند، اما نیاز دارند که بدانند چگونه زندگی کنند. 💕🍃 ┄┅┅❅🔺🔻❅┅ موسسه آموزشی فرهنگی راهیان کوثر - خوزستان ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ 🔹 آیدی ما در گپ ، ایتا ، آپارات ، اینستاگرام🔸 @khanevaderahian ┄┅┅❅🔺🔻❅┅┅┄ سایت موسسه: (جهت ثبت نام در مدارس) www.rahak-khuz.ir
﷽ 〰️موسسه راهیان کوثر استان خوزستان〰️ ⛔گریه‌های الکی ✍️ برخی از برای رسیدن به خواسته‌های خود، گریه می‌کنند و تا والدین را مجبور به اطاعت از خود نکنند، دست از گریه بر نمی‌دارند. ☑️ گاهی به ‌خاطر رهایی از سر و صدای بچه، ناچار به باج‌دادن به او می‌شوند؛ در‌حالی‌که این کار در مرحله اول، شاید راحت‌ترین و بهترین راه به نظر برسد، امّا در بلند مدّت که کودک عادت به باج‌خواهی کرده است، سبک و میزان امتیاز گرفتن از پدر و مادر تغییر می‌کند و آنها مجبورند تن به خواسته‌ها بزرگتر و بیشتری بدهند. 🍏 ┄┅┅🍃✿❀🌺❀🍃✿┅┅┄ 📱پیج اینستاگرام راهیان کوثر استان خوزستان ❇️@Rahian_khuz 📱کانال ایتا خانواده بزرگ راهیان کوثر استان خوزستان ❇️ @khanevaderahian