فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فمنیست آمریکایی که محجبه شد
🔺 تِرِسا کوربین، فعال #حقوق_زنان در آمریکا چرا مسلمان شد؟
🔹 چه مسائلی باعث شد او متوجه شود زن در اسلام حقوقی عادلانه و عاقلانه دارد؟
🔹 دلیل محجبه شدن ایشان چه بود؟
🔹 واقعا اگر #اسلام بطور درست تبلیغ شود، چقدر از مردم جهان از آن استقبال خواهند کرد...
#روشنگری #بصیرت #حجاب #حجاب_عفاف
❤️✨❤️
#همسرداری
👌عیوب همسرتان را برای هر کسی بازگو نکنید.
😊زن و شوهر باید امین و رازدار یکدیگر باشند.🥰
👈عدم رعایت این مورد سبب ایجادفاصله و کم رنگ شدن محبّت بین زن و شوهر میشود.
#مهارت_زندگی #مهارت_همسرداری
#جلسه_برخط
👏 ویژه والدین
👈 #آموزش_نماز و #تربیت_معرفتی_و_روانشناختی_فرزندان
👈زمان: یازدهم آذر ساعت ۶ عصر
👌برای شرکت در #جلسه روی #لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از آینده سازان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
««قسمت پنجم»»
یک هفته بعد-استامبول – میدان تقسیم
بابک در محوطه سبز جلوی ایستگاه مترو در حال قدم زدن بود. از یکی از دکه ها نوشابه گرفت و به راهش ادامه داد. پس از چند قدم راه رفتن، روی یکی از نیمکت ها نشست و نوشابه اش را باز کرد و دو قلپ سر کشید و از دور، به جمع هایی که با خنده و قهقهه دور هم جمع شده بودند، با حسرت نگاه میکرد.
پس از نیم ساعت، دکه دار(مردی پنجاه ساله) که در حال تعطیل کردن بود، چشمش به بابک خورد و در حالی که دریچه آهنی دکه اش را میبست، دو سه بار دیگر به بابک نگاه انداخت و وقتی کارش تموم شد به طرفش رفت و کنارش نشست.
بابک متوجه حضور آن مرد شد و کمی جمع و جور نشست و لحظه ای به قیافه آن مرد نگاه کرد. دکه دار با زبان فارسی سلیس گفت: یک هفته است که هر شب میایی اینجا و یه شب چیبس و یه شب نوشابه و یه شب شیر پاکتی و یه شب دو تا نخ سیگار میخری و میشینی اینجا که چی؟
بابک: اشکالی داره؟
دکه دار: نگفتم اشکال داره. دلم برات میسوزه.
بابک: جدّا؟ حالا اومدی باهات درددل کنم؟
دکه دار: چرا اینقدر داغونی؟ کُنج پیشونیت چی شده؟
تا اینو پرسید، بابک یادش اومد که دستشو از پشت بسته بودند و شکنجه گر3 با کابل به سر و صورتش میزد. اونم هر چی داد و بیداد و التماس میکرد، گوش نمیدادند و بی رحمانه تر میزدند.
به خودش اومد و گفت: خوب میشه. یادم میره.
دکه دار: مارکه؟
بابک: زخمم؟
دکه دار: نه داداش! تیشرتتو میگم.
با این سوال هم یاد اون دختره افتاد که کمکش کرد از بیمارستان نجات پیدا کنه.
دختره: جایی داری بری؟ صبحونه خوردی؟
بابک: مثلا باید قبل از فرار از بیمارستان، ازم پذیرایی میکردن و صبحونه بهم میدادن؟
دختره با قهقهه گفت: میتونی مهمونم بشی. اسمم الدوزه. اسم شما چیه؟
بابک: کوچیک شما بابک!
الدوز: لباسات هم خیلی داغونه آقا بابک. یه فکری به حال لباسات بکن.
بابک: راستی تو چرا اینقدر فارسی خوب حرف میزنی؟
الدوز: من دانشجوی رشته ادبیات فارسیم.
بابک(با تعجب): اینجا؟ یا تهرون؟
الدوز: هیچ کدوم. آنکارا درس میخونم. نگفتی! صبحونه بخوریم؟
چند دقیقه بعد، الدوز کلید انداخت و با بابک وارد خونه شدند. تا وارد شدند، دختر بچه ای پنج شش ساله دوید به سمت الدوز.
دختر بچه با زبان ترکی به طرف مامانش دوید و گفت: مامان! سلام. بهتری؟
الدوز جوابش داد: قربونت برم دخترم. بیا بغلم. آره . بهترم. گفتم که چیزیم نیست.
دختر بچه با تعجب به بابک نگاه کرد و از مامانش پرسید: مامان این آقا کیه؟ چقدر کثیفه!
الدوز: گفته بودم نباید اشتباهات کسی جلوی خودش جار زد.
الما رو به بابک: سلام. ببخشید.
بابک: سلام خانم. ماشالله. ماشالله. چه دختر نازی!
الدوز به بابک گفت: معرفی میکنم. دخترم آقا بابک که نیاز به کمک ما داره و خیلی نمیمونه. آقا بابک دخترم.
بابک: شما که گفتی شوهر نداری!
الدوز: درسته. ندارم.
دیگه بابک دنباله حرفشو نگرفت و چیزی نگفت و محو سلیقه و جذابیت خونه نقلی الدوز و الما شد. تابلوها و قالیچه های کوچیک و تصاویر و نقاشی های کودکانه الما که فضا را قشنگتر کرده بود.
بابک اجازه گرفت که به حمام بره و یه دوش بگیره. رفت و بعد از یه ربع بیست دقیقه خوب خودشو شست و صورتشو تیغ زد و ابرو و موهاشو مرتب تر کرد. وقتی میخواست که خودشو خشک کنه، دید یه حوله تمیز و یه دست لباس کامل مردونه که رنگارنگ بود، اونجا گذاشته بودند تا بپوشه.
بابک لباسها رو پوشید و موهاشو شونه زد و اومد بیرون. الما تا چشمش به بابک خورد خیلی تعجب کرد و گفت: وَوو ... تو با بابکی که یه ربع پیش رفت حمام فرق داری!
الدوز که داشت تو آشپزخونه غذا درست میکرد، وقتی حرفای الما را شنید، با یه لیوان آب پرتقال اومد ببینه چه خبره که یهو با تیپ و قیافه و جذابیت بابک مواجه شد. دست و پاش گم کرد و حواسش نبود و لیوان از دستش افتاد و شکست.
با صداهای مرد دکه دار، بابک به خودش اومد: کجایی؟ عمو !
بابک: آره ... مارکه ... شما چرا ایرانی حرف میزنی؟
دکه دار: از بس ایرونی به پستم خورده. اینجا ... این میدون ... پاتوق همممه ایرونی هایی هست که یا واسه گردشگری اومدن ... یا رشته تاریخ هستن و اومدن محل تقسیم آب دوران عثمانی دیروز و نماد جمهوریت امروز ترکیه ببینن ... یا فراری و تحت تعقیبن و میان اینجا گاهی قدم بزنن و حال و هوایی عوض کنن و چارتا ایرونی ببینن و دلشون وا بشه. تو کدومشی؟
بابک: من؟ اومدم گردشگری!
دکه دار: آره جان عمّت! یه هفته است فقط میایی اینجا گردشگری؟ خو برو جای دیگه!
بابک: اذیت میشی که منو اینجا میبینی؟
دکه دار: نه ... وقتی مثل من زندگیت تکراری شده باشه، دنبال یه چیزی میگردی که بهش گیر بدی.
بابک در حالی که داشت از جاش بلند میشد گفت: آقا خوشحال گذشت. کاری باری؟
دکه دار: نه ... قربانت ... دکه من همین بغله ... کاری داشتی بهم بگو. راستی نگفتی کارت چیه
هدایت شده از آینده سازان
👌 تا ۱۵ آذر تمدید شد😍
#طرح_میثاق
🙏 #گفتمان_آزاد_اندیشی
👈 ویژه فرزندان دانشجو و طلبه
👏همراه با #هدیه_عمومی و جوایز ارزنده
🔴 #همسر_قدرشناس
💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباسها و ظرفها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار میکنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدهام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت میکشم. من نتونستم اون زندگیای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار میکنم. همین قدر که #درک میکنی و میفهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».
#شهید #عبدالحمید_قاضی_میرسعید
📗 نشریه امتداد، ش ۱۱
#هفته_بسیج #شهدا
هدایت شده از خانه مهر
#جلسه_برخط
👏 ویژه والدین
👈 #آموزش_نماز و #تربیت_معرفتی_و_روانشناختی_فرزندان
👈زمان: یازدهم آذر ساعت ۶ عصر
👌برای شرکت در #جلسه روی #لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
#سلام بر #شهدای_انقلاب
#سلام
#صبح_بخیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و #موفقیت را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
#تلاوت_قرآن
👈#صفحه ۳۱۴
#امروز👇
👈 #جمعه #یازدهم_آذر ۱۴۰۱
🙏 #ثواب_قرائت امروز، هدیه محضر مبارک #بی_بی_فاطمه_زهرا و #پدر و #مادر بزرگوارش علیهم السلام و همه #شهدای_انقلاب
#همسرداری
💕از کارهای مثبت همسرتون قدردانی کنید
🌀بهش القا کنید که حمایت تون کنه
⭕️مثلا کسی بهتون حرفی زد و ناراحت شدید، بگید خوبه که تو رو دارم و میتونم همه سختی ها رو فراموش کنم
#مهارت_زندگی #مهارت_همسرداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ جالب تشکر #شهید_مدافع_حرم از کودک ۳ ساله ای که سر مزارش گل میذاره😍☺️
سلام
بطور اتفاقی داشتم این صحنه که کودکم گل سر مزارها میگذاشت رو فیلمبرداری میکردم که دیدم یچیزی گفت اولش متوجه نشدم ، بعد که ازش که پرسیدم چی گفتی؟ گفت میگه دستت درد نکنه😢
پرسیدم کی بود؟! چی گفت؟!
گفت مهربون بود،از تو زمین گفت دستت دردنکنه برام گل گذاشتی😔😭
و چهره اش معلومه، به محض اینکه از کنار مزار بلند میشه با خجالت و خنده تعریف میکنه🌹
به راستی که #شهدا_زنده_اند و نزد خدا روزی میگیرند.
#هفته_بسیج
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانے(ره):
#قیامت_از_همین_دنیا_شروع_مےشود
🍃هر ڪس ظلم کند ، جزای خودش را در همین دنیا مےبیند، قیامت از همین جا شروع مےشود، از همین جا ، از همین جا...
👌مراقب باشیم مبتلا به #ظلم_به_همسر نشیم
#سخن_بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این اگر روضه نیست چیست؟
🔹 اعترافات عجیب یکی از قاتلین شهید عجمیان
🔹 آزادی تون اینه؟؟ خااااک تو سر همتون، خاک تو سر هر کسی که با این ارازل همصدا و هم فکر هست
🔹 نکنه برای اینم نه به اعدام میخواید؟
#مظلومیت #روشنگری #بصیرت
#پایگاه_بسیج #پایان_مدارا
هدایت شده از خانه مهر
#جلسه_برخط
👏 ویژه والدین
👈 #آموزش_نماز و #تربیت_معرفتی_و_روانشناختی_فرزندان
👈زمان: یازدهم آذر ساعت ۶ عصر
👌برای شرکت در #جلسه روی #لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رضایت #امام_زمان عج میارزه انسان تمام عمرش سختی بکشه...
🎙 #استاد_شجاعی
هدایت شده از آینده سازان
👌 تا ۱۵ آذر تمدید شد😍
#طرح_میثاق
🙏 #گفتمان_آزاد_اندیشی
👈 ویژه فرزندان دانشجو و طلبه
👏همراه با #هدیه_عمومی و جوایز ارزنده
هدایت شده از خانه مهر
#جلسه_برخط
👏 ویژه والدین
👈 #آموزش_نماز و #تربیت_معرفتی_و_روانشناختی_فرزندان
👈زمان: یازدهم آذر ساعت ۶ عصر
👌برای شرکت در #جلسه روی #لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تو همین اوضاعی که هرروز تو فضای مجازی، سنندج سقوط میکنه و معاندین کنترل شهر رو دست میگیرین رئیسی رفته وسط شهر و داره با مردم حرف میزنه
🔻تفاوت فضای حقیقی کشور با فضای مجازی بااین ویدئو کاملا مشهوده
#سواد_رسانه #سواد_رسانه_ای