💠💠
رسول اکرم صلى الله علیه و آله:
هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد.
🔸آنان را در دين دانا مى كند.
🔸كوچك ترها، بزرگ ترهايشان را احترام مىنمايند.
🔸 مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج كردن را روزيشان مىنمايد
🔸و به عيوبشان آگاهشان مىسازد، تا آنها را برطرف كنند.
📚نهج الفصاحه، ح۱۴۷
#همسرداری
#مهارت_زندگی
👏 آفرین به غیرت یزدی ها
🔸چندروز پیش یک نانوایی در یزد به یک زن بی حجاب نان نفروخته و بهش گفته از صف برو بیرون...
زن بی حجاب سروصدا کرده و اعتراض کرده که حجابم به خودم مربوطه چه ربطی به نون داره...
🔸و نانوای باغیرت و شجاع محله باز تکرار میکنه مغازه خودمه نمیخوام به بی حجابها نون بفروشم برو بیرون
🔸حالا چند نفر از مردم رفتن پیش این نانوای غیرتمند و ازش تشکر کردن
🔸نانوا هم گفت: ممنونم ولی این وظیفه همه مردمه که اینطور برخورد کنند...
#حجاب #حجاب_عفاف
هدایت شده از آینده سازان
👈 به مناسبت #ایام_فاطمیه ، برگزار میشود
👏 #مسابقه_کتابخوانی #کتاب_حضرت_فاطمه_الگويي_براي_همه
👌 زمان بارگزاری سوالات مسابقه: ۶ دی ماه
#حجاب
#حجاب_عفاف
#حجاب_فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #شهر_مکه عربستان/ بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب
👌 حالا اگه ایران بود چه میکردند رسانه ها...
هدایت شده از آینده سازان
تیبو و نادر در کنار نرده ها گفتگو میکردند. نادر به تیبو گفت: تیبو خان ممنونم. خیلی آقایی کردی که سفارش کردی جیره این بچه پررو را قطع کنن.
تیبو: حساب میکنیم با هم. به وقتش.
نادر: نوکرتم. تو لب تر کن.
تیبو به پشت سرِ نادر چشم دوخت و گفت: این کیه داره میاد این طرف؟
نادر به پشت سرش نگاه کرد و وقتی شاپور رو دید گفت: این همون بچه پررو است. همون که زنش...
شاپور به تیبو و نادر نزدیک شد.
شاپور که لبش از عصبانیت میلرزید به نادر گفت: بازم هستی؟
نادر نگاه رندانه ای به تیبو کرد و بعدش به شاپور گفت: هستنی هستم اما تو که دیگه پول نداری!
شاپور که به کل، عقلشو از دست داده بود صداشو بلندتر کرد و با همون لرزش و عصبانیت گفت: مگه حتما باید سرِ پول باشه حرومزاده؟
نادر با پوزخند گفت : ای جونم ... ای جونم ... پس سرِ چی باشه به نظرت؟
شاپور گفت: نمیدونم. اگه دو هفته غذا نخوریم میمیریم. نامزدم دیابت داره. باید غذاش به موقع باشه.
نادر رو به تیبو کرد و چشمکی زد و گفت: تیبو خان! شما که بزرگ مایی نظرت چیه؟ اینا هیچی ندارن. سرِ چی شرط ببندیم؟
تیبو با حالت جدیت و مثلا ریش سفیدی گفت: منو قاطی این بچه بازیا نکنید.
شاپور با حالتی که ازش بوی التماس میومد گفت: آقا اگه شما میتونین، یه کاری کنین!
تیبو گفت: ببین جوون! همیشه جوری باید بجنگی که فکر کنی بعدش یا همه چیز یا هیچی!
شاپور با تعجب پرسید: ینی چی آقا؟
تیبو: از دارِ دنیا چی مونده برات؟
شاپور برای لحظاتی به فکر رفت و چهره معصوم و تکیده آرزو را به ذهنش آورد.
تیبو: اعتماد کن به حرفم. همون که کلِّ دار دنیاتو بیار وسط! بیار وسط تا غیرتی بازی کنی و روی این نادرِ بی ناموسو کم کنی!
شاپور داشت روانی میشد. دستی به سر و صورتش کشید. عرق کرده بود. چهره و گریه های آرزو از جلوی چشمانش کنار نمیرفت.
تیبو گفت: با منی یا نه؟ حواست کجاست؟ تو فقط در اون صورت میتونی یه کار درست و حسابی کنی. بالاخره یا برنده باش یا کلا نباش!
نادر که تهِ چهره اش یک شیطنت و حرامزادگی خاصی برق میزد، از حرف تیبو کیف کرده بود اما نباید چیزی میگفت تا تیبو همه چیزو برایش ردیف کنه.
تیبو وقتی سکوت و روان پریشی شاپورو دید گفت: پس شرط میذاریم سرِ دو هفته غذای کامل و گرم اگه بردی. اگرم باختی که ... دیگه ...
آنها فکر همه چیز را کرده بودند. از فشار گرسنگی و ضعف و غش تا فکر حماقت شاپور! که ناگهان شاپور دهان باز کرد و گفت: همین حالا!
تیبو رو به نادر کرد و گفت: تو هستی همین حالا؟ آمادگی داری؟ رفیقمون گرفتاره بنده خدا!
نادر طاقچه بالا گذاشت و گفت: والا تیبو خان، یه کم خستم. از صبح تا حالا میچرخیدم.
تیبو که داشت تلاش میکرد خنده اش رو مخفی کنه گفت: حالا قبول کن به خاطر سیبیل من. داداشمون و زنش گشنشونه.
نادر گفت: چشم تیبو خان! شما بزرگ مایی!
🔶🔷🔶🔷🔶🔷
آرزو داشت از پنجره بیرون را نگاه میکرد. میدید که باز هم شاپور خریت کرده و در حال قمار است. اما خبر نداشت قرار است چه بر سرش بیاید. آرام اشک میریخت و در دلش به حال شوهر نادان و احمقش زار میزد.
دست گرمی بر شانه اش احساس کرد. وقتی برگشت، دید سوزان است. به آغوش او رفت و گریه خود را ادامه داد. سوزان همانطور که آرزو در آغوشش بود، با نفرت از پنجره به نادر و تیبو و شاپور چشم دوخته بود.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶
نادر و شاپور در حال بازی بودند و تنها کسی که آنجا حاضر بود و داوری میکرد، تیبو بود. شاپور که از همان اول خودش را باخته بود، مرتب عرق میکرد و از گرسنگی چشمانش دودو میزد. که ناگهان، در یک چشم به هم زدن، شاپور به خود آمد و دید سه دور بازی کرده اند و هر سه دور را باخته و شکست سنگینی خورده است. به نفس نفس افتاد. نگاهی به پشت سرش انداخت ... به طرف پنجره اتاق 13 ... به زنش نگاه کرد.
تیبو رو به نادر و با حالتی از طعنه و کثافت گفت: تبریک میگم رفیق. هوای زن داداشمون داشته باش.
نادر با پوزخندی چندش آور گفت: کاریت نباشه. نمیذارم تو این دو هفته آب تو دلش تکون بخوره.
شاپور که زبانش بند آمده بود، قیافه اش مثل جن زده ها شده بود و از اتفاقی که قرار است از آن شب به مدت دو هفته رخ بدهد، تمام تن و بدنش میلرزید.
ادامه دارد...
#سلام بر #صاحب_الزمان #حضرت_مهدی
#سلام
#صبح_بخیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و #موفقیت را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
#تلاوت_قرآن
👈#صفحه ۳۳۶
#امروز👇
👈 #شنبه #سوم_دی ۱۴۰۱
🙏 همزمان با #ایام_فاطمیه #ثواب_قرائت امروز، هدیه محضر مبارک #بی_بی_فاطمه_زهرا و #پدر و #مادر بزرگوارش علیهم السلام و همه #شهدای_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چقدر تو کسب و کارت به امام زمان اهمیت میدی؟؟
#امام_زمان
#استاد_عالی
#هردو_بخوانیم
نفر اول بودن در #عشق :
قاعده ازدواج سالم در اینه که شما قبل از اینکه ازدواج کنید باید پدر و مادرتونو از نظر روانی و احساسی طلاق بدین.
وقتی کسی در 30 سالگی هنوز به مادرش وابسته است و نتونسته بند ناف روانی خودشو از مادرش پاره کنه معلومه که مثل بچه 8 ساله نمیتونه هیچ کس رو در جایگاهی بالاتر از مادر ببینه.
بذارید رک و راست بهتون بگم
❣اگه شما هنوز تو مرحله وابستگی مثلا به پدر و مادر موندید
به هیچ عنوان توانایی عشق ورزیدن سالم رو ندارید و اصولا کالای عشق و ازدواج نیستین
#همسرداری #مهارت_زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکم_جهاد
🎬 #رهبر&انقلاب: دستگاههای فرهنگی، حقایق تاریخ و جنایتهای دشمنان را برای جوانان تبیین کنند.
#جهاد_تبیین
#جهادتبیین
هدایت شده از خانه سبز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دیدنیها
🗣📌گفتم روسریت سر کن
📌بهم گفت میخوایم انقلاب کنیم😂
واقعا توهم تا کجا🤦♂
📢اینجا نمایشگاه بین المللی تبلیغات است و این خانم غرفه دار در #نمایشگاه_جمهوری_اسلامی
👌 روش درست #امر_به_معروف
#حجاب
#حجاب_عفاف
هدایت شده از آینده سازان
👈 به مناسبت #ایام_فاطمیه ، برگزار میشود
👏 #مسابقه_کتابخوانی #کتاب_حضرت_فاطمه_الگويي_براي_همه
👌 زمان بارگزاری سوالات مسابقه: ۶ دی ماه
#حجاب
#حجاب_عفاف
#حجاب_فاطمی
علت #سگبازی مردم اروپا از سفرنامه دستنویس علامه جعفری:
در اروپا اهمیت سگ برای مردم به دو عامل اصلی باز میگردد:
۱.سگ حس اطاعت جویی غربیها را اشباع مینماید. چون سگ از خود حالت تسلیم نشان میدهد.
۲.احساس وفا و گرایش به محبت در میان افراد وجود ندارد و به وسیله سگ اشباع میگردد
#سبک_زندگی