eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
374 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ سرنخ‌های عاشقانه 💛 غذایم را در سکوت خوردم. تلاش می‌کنم موقع ناراحتی و عصبانیت حرفی نزنم. فقط موقعی که ظرف‌های غذا را به آشپزخانه بردم، به‌آرامی به او گفتم: کاش قبل از کوتاه کردن موهات نظر منو هم می‌پرسیدی! لبخند زد. فهمیدم که از حس توجهم نسبت به خودش همیشه احساس غرور می‌کند.
🚨 وقتی را به زور می‌بوسيد يا بغل می‌کنيد، در واقع به او می‌آموزيد که تسليم تمايلات ديگران باشد! ▫️مهم نيست کودکتان چند سال داشته باشد، حريم او را محترم شماريد! حتی اگر فرزند خردسال شما هنوز قادر به صحبت کردن نيست، قبل از بغل کردن او منتظر ديدن رضايت او با زبان بدنش باشيد. ▫️احترام گذاشتن به خواسته های کودکتان آنچنان روال هميشگی شما باشد که کودک باور کند که هيچ کس حق ندارد بدون اجازه ی او به او نزديک شود يا با او تماس داشته باشد. ⚠️ این مهمترین آموزش و اساس مراقبت جنسی در کودکان است.
👌راه فرار از غم های کاذب!! 🔹مرحوم حاج اسماعیل دولابی(رحمت الله علیه) ‌🔻هر وقت کسی شما را اذیت کرد و ناراحت شدید به کسی نگویید. فقط (استغفار)کنید؛ هم برای خودتان و هم برای کسی که شما را اذیت کرده است 🔻بگو: بیچاره کار بدی کرده است. اگر فهم داشت نمی کرد. وقتی استغفار می کنی خداوند دوستت دارد. قلبت باز می شود. این قلب یک جوری است که؛ اگر کسی به او خوبی کند، از او تشکر نکند ناراحت می شود. اگر کسی هم اذیتش کرد ناراحت می شود. 👈 در این جا باید استغفار کرد تا قلب انسان باز شود. آن وقت می بینی که چقدر بزرگ شده ای. 🔻اگر دو مرتبه این کار را کردی دیگر غم نمی تو‌اند شما را بگیرد. چون راهش را بلد هستی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ویدئوی کوتاه و آموزنده عدم رعایت حریم خصوصی در شبکه‌های اجتماعی ، آفت خانواده حضرت علی(ع): مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ. هر که راز زندگی اش را نزد خود پنهان دارد، اختیار زندگی به دست خودش خواهد بود
هدایت شده از 
هدایت شده از 
محمد گفت: که لابد همه بهایی های پرونده ما در اون موسسات عضو هستند و فعالیتی ندارن اما اونا را میدوشن و پولاشو هاپولی میکنن. درسته؟ دکتر گفت: دقیقا. مثلا در همین هفته اخیر، دو تا دختر رقاص در اینستا دوره افتاده بودند که واسه یه بیمار کبدی پول جمع کنند. علاوه بر پولهایی که فالورهاش واریز کرده بودند، دویست میلیون هم از یکی از همین موسسات واسشون واریز شده بود. مثلا این دویست میلیون میشه به اندازه چهار ماه تعهداتی که اون هلدینگ داده بود که اینا را صد سال تامین کنه. محمد گفت: یه دختری بود حامله بود و اینا ... اون چی شد؟ دکتر گفت: آره ... عروس زندیان منظورتونه. بله. اونم هست. پا به ماه هست و هر روز لایو داره و از تجربیات ماه آخرش میگه. از تجربیات جنسی و زناشوییش گرفته تا تکون هایی که بچش تو شکمش داره و... محمد: این چطوری ملّتو تلکه میکنه؟ دکتر: یه پیج واسه بچه اش که هنوز به دنیا نیومده زده و تبدلیش کرده به پیج مشاوره رایگان به خانم هایی که تازه طعم مادر شدن را تجربه میکنند. و از این طریق داره ماهانه حداقل دویست سیصد میلیون پول جابجا میکنه. جالبه که بالای نود درصد افراد پیجش آقایون هستند. تا دکتر این حرفو زد، خودش و محمد زدند زیر خنده! خنده تلخی که حکایت از حالم از گریه گذشته است به خود میخندم داشت. محمد گفت: پس همشون حسابی مشغولند. لطفا آمار همشون با آماری که پلیس فتا از اینا داره جمع کنید و بفرستید دادگاه و تشکیل پرونده. دکتر گفت: اطاعت. زیادند. همشو بفرستم؟ محمد گفت: آره. هر کدوم تو ایران هستند. اگه هم کسی در خارج از ایران هست، مثل همون انتری که سایت شرط بندی داشت، بفرست بچه های اون طرف روش کار کنند. ولی فعلا اولویت ما مرتبطین با پرونده خودمون هست. دکتر گفت: حتما. دیگه امری ندارین؟ محمد گفت: نه. خیر پیش. وقتی دکتر رفت، مجید اومد داخل. محمد تا دیدش گفت: تو چرا نمیری استراحت کنی؟ صدای نفس کشیدنت میشنوم. مجید گفت: دو ساعت پیش یه سِرُم زدم و بهترم. بیشتر نگران سلامتی شما هستم که ماسک میزنم. محمد گفت: مگه واکسن نزده بودی؟ مجید گفت: مادرم خامِ یه مشت واکسن ستیز شده بود. تا قانعش کردم که با هم بریم واکسن بزنیم طول کشید. اینم بعیده کرونا باشه. با اینکه یه کم کوفتگی دارم. محمد گفت: مادر خوبن؟ روبراهن؟ نگرانی داشتی بابتِ ناراحتی قلبیش و اینا برطرف شد؟ مجید جواب داد: همون جوری هستن. خیلی فرقی نکردن. با دعای خیر شما بهتر بشن. محمد گفت: بگو واسم ... از ... چی بود اسمش ... دختره ... مجید گفت: شبنم؟ محمد گفت: آره ... همین ... شبنم. مجید گفت: این عکسو ملاحظه بفرمایید. محمد دید یه دختر نیمه برهنه، کنار سه چهار نفر مرد ایستاده و دارن از روی نقشه، با هم حرف میزنن. محمد گفت: این دختره ... شبنمه؟ مجید گفت: بله. خودشه. اینا هم که دورش هستند، یه عده شون از ایران هستند و یه عده دیگه از کمپانی های غولِ تربیتِ خبرنگارِ بدونِ مرز در دنیان که مستقیما از اسراییل هدایت میشن. محمد گفت: خب حالا این دختره ... باباش اومده شده هلدینگ ... خودشم داره میاد ایران ... واسه شرکت در جشن! درسته؟ مجید: دعوت نامه رسمی موسسه فیلنامه نویسی رو تو پیجش گذاشت و نوشت «دارم میام پیشتون عشقیا» محمد گفت: این فتنه است. این دختره فتنه است. شک ندارم. مجید گفت: میخواستم اجازه بگیرم که بیست و چهاری خودم و تیم دو نفره واحد خواهران، سوارِ کار باشیم. محمد: موافقم. ببین چی دارم بهت میگم. یه تار مو ازش کم نشه. تمام جیک و پوکش میخوام. لحظه به لحظه ای که ایران هست باید رصد بشه. من تمام ذهنم درگیر حمله امشبه. امشب که بگذره و سپاه بزنه مقرِ غرب و شمال غربِ اینا رو بترکونه، رابطه اینا که الان داخلن، با پشتیبانشون در مرز قطع میشه و بی پدرتر و بی مادرتر میشن. الان واسه خودم هزار جور گرفتاری و برنامه دارم. مجید! این دختره فتنه هستا. حواست بهش باشه ها. مجید که رنگش داشت زرد میشد، ماسکش جابجا کرد و بهتر گذاشت رو صورتشو گفت: قربان تمام تلاشمو میکنم. ولی وقتی اینجوری میگین، هر کی باشه میترسه. من الان داره دست و پام میلرزه. محمد گفت: ببین من نمیدونم. از اولش سوژه خودت بوده و الان هم داره سوژه میاد آشیونه. خودت میدونی. هر کاری لازمه بکن. نترس. ولی حواست باشه. ما از حدودا یه هفته دیگه ... ینی سه چهار روز بعد از اینکه این دختره اومد ایران، داستان داریم. اینقدر داستان امسال عجیبه و برنامه ها براش دارن که تو عمر خدمتیم ندیدم... 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ادامه حرفای محمد رو آلادپوش در یک جمع بیان میکرد که سوزان هم کنارش نشسته بود. جمعی پنج نفره متشکل از سران کومله و پژاک و منافقین. نفرِ کومله گفت: ما حدود سه سال هست که برنامه ریزی کردیم. البته برنامه ما نبوده. برنامه مستقیمی بوده که از موساد و سیا گرفتیم. همه آموزش ها از جمله در آفریقا و جاهای دیگه تماما توسط اسراییل صورت گرفته.
هدایت شده از 🌼 ترنم زندگی 🌼
🔴 💠 اگر گاهی همسرمان در خواندن نماز می‌کند بهترین روش این است که با روش زبانی به او تذکر ندهیم. 💠 بلکه در اوقات نماز، با آرامش و مهربانی، سجاده زیبا پهن کنیم، خود را با عطر دلخواه همسرمان کنیم، لباس سفید و مخصوص نماز بپوشیم، با زیبایی و طمانینه و در معرض دید همسرمان (البته بدون قصد ریا) بخوانیم. 💠 با نماز زیبا، در درون همسرمان و اشتهای به نماز ایجاد خواهد شد. 💠 قبل و بعد از نماز، خوش اخلاقی خود را زیاد کنیم تا اثر ما، بیشتر شود. 💠 به هیچ عنوان بابت همسرمان در نماز، با او نکنیم چرا که اثر عکس دارد . •┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈• °•⊰ @taranomzendegi110 ⊱•° •┈┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈┈•
اللهم صل علی محمد و آل محمد بر 🌷روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
👈 ۳۸۷ 👇 👈 ۱۴۰۱ 🙏 امروز، هدیه محضر مبارک و و و بزرگوارش علیهم السلام و همه
💢درخواست نائب از مبلغین و مردم چیست؟! 🔰دکتر آقا تهرانی:با حضرت آقا دیدار داشتم، از حضرت آقا پرسیدم، "من در جلسات روی چه موضوعی تأکید کنم؛ سیاست؟ اقتصاد؟ سبک زندگی؟ ✅ایشان فرمودند: "بگویید مبلغین روی افزایش جمعیت کار کنند، بگویید اگر من را هم قبول ندارند، به‌خاطر کشورشان این کار را بکنند، به‌خاطر اسلام 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بچه ها ما کانال ها را رفتیم و پاکسازی کردیم شما مواظب کانال های دشمن باشید شهدا را بیاد بسپاریم نه به خاک خوشا دهانی که یادکند را با
🔴جلوی همسرتون هرگز به کسی دروغ نگید،چون اونو فوق العاده نسبت به خودتون بی اعتماد و بدبین میکنید. البته دروغ همیشه زشت و ناپسند و باید از دروغ دوری کرد. 🔹مثلا خانومی جلوی شوهرش پشت گوشی به دوستش میگه خونه نیستم در صورتی که خونه هستن... شوهر این خانوم هم دیگه هروقت از ایشون تلفنی بپرسه "کجایی" ممکنه تو ذهنش این بگذره که نکنه خانومم داره بهم دروغ میگه.... پس با دست خودتون شوهرتونو نسبت به خودتون بدبین نکنید... ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این زن ترکیه‌ای وقتی رفتن نجاتش بدن ، تا وقتی بهش نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد
سال ۵۶: دلار ۱۲ تومان ‏ حقوق کارگر ۵۴۰ تومان معادل ۴۵ دلار ‏سال ۱۴۰۱: دلار ۴۴ هزار تومان ‏ حقوق کارگر ۵/۸ میلیون معادل ۱۳۱ دلار منکر برخی کمبود‌ها و مشکلات نیستیم ولی نسبی که مقایسه کنیم، آیا وضعیت مردم از زمان حاکمیت دیکتاتورهای مطیع آمریکا بدتر شده؟!🤔 ‏⁧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات: ام آی 6 انگلیس چگونه کار میکند؟ 👏تحلیلی از سرویس های جاسوسی آمریکا انگلیس و اسرائیل توسط
🍃🌸🍃 🌀مشخص کنید در ، نجار هستید یا باغبان؟ 🔸نجار چیزی که خودش بخواهد می‌سازد، ولی باغبان، استعداد بذر و نهال را شکوفا می‌کند! 🔹نجار با همه هنرمندی اش به چوبی بی جان شکل می دهد و باغبان به نهال استمرار جان! 🔸آیا را طبق خواسته های خود می‌سازید؟ یا تلاش می‌کنید استعدادهایش شکوفا شود؟
هدایت شده از 
هدایت شده از 
سوزان و آلادپوش در ماشین و در راه بازگشت از جلسه با سران پان کورد و کومله و... بودند که آلادپوش گفت: خیلی بد شد. وقتی اوضاع و احوال سرانِ دموکرات و کومله اینه، دیگه تصور کن اونایی که پشت مرز بودند و بهشون اینجوری حمله شد و لته پار شدند چجوریه؟ از اون بدتر، روحیه اونایی که کف خیابونی هستن و الان ایرانن و منتظر چراغ سبز اینا بودند، چقدر داغونن! سوزان گفت: یه چیزی ذهنمو اذیت میکنه اما ترسیدم جلوی اون پیرمرد بدبخت به زبون بیارم. آلادپوش گفت: معمولا تو حرفات دقیقه. چیه؟ بگو! سوزان گفت: ولش کن. مطمئن نیستم. میترسم بگم و تو هم به زبون بیاری و بهشون بگی و بدتر بشه اوضاع! آلادپوش گفت: حالا که اینطوری شد باید حتما بگی! زود باش. سوزان گفت: از وقتی اتحاد احزاب دموکرات کردستان انجام شده، به جای اینکه موفقیت های اونا بیشتر بشه، خاری و ذلتشون بیشتر شده! هر روز دارن میخورن. تا الان دو سه بار مواضعشون توسط رژیم و سپاه شخم زده شده. این بنظرم عادی نیست. آلادپوش: باور میکنی متوجه منظورت نمیشم؟ ینی چی؟ سوزان گفت: ببین! مثلا من و تو! از وقتی با هم آشنا شدیم، چقدر تونستیم به هم کمک کنیم و داره اتفاقات خوب برامون میفته. از دیدارت با شاهزاده بگیر تا تبادل اطلاعاتی که داشتیم. خب معمولا متحد میشن که براشون اتفاقات خوب بیفته و زورشون بیشتر بشه. اما دموکرات و کوردها روز به روز داره با این اتحاد بی فایده، دهنشون صاف میشه. بنظرت یه جای کار نمیلنگه! آلادپوش که به فکر فرو رفته بود گفت: من تا الان فرصت نکرده بودم این قضایا را از خارج از گود بررسی کنم. چرا. درسته. یه جای کار میلگنه. سوزان گفت: بهشون بگو ما دلیل اصرار آمریکا درباره اتحاد شما را نمیدونیم اما فکر میکنیم یا میخواستن از شرّتون راحت بشن که گفتن متحد بشید. تا گنده تر بشین و رژیم تهران بتونه راحتتر شما را بزنه. یا خودِ آمریکایی هم رودست خوردن و فکر اینجاشو نمیکردند. بیچاره پیرمرده! وقتی قیافه داغونش میاد جلوی چشمام، دلم براش میسوزه! آلادپوش گفت: خب چرا همون موقع که اونجا بودیم اینو نگفتی دختر؟! چقدر تو دس دس میکنی؟ ای بابا ... خب همینو میگفتی! من برم چی بهشون بگم؟ من که بلد نیستم به قشنگی تو تحلیل کنم! سوزان گفت: حالا دیر نشده. بذار بیچاره ها از شوک بیان بیرون. بعدا بهشون بگو! 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 معاون وزیر به اتاق محمد اومده بود و داشتند با هم گفتگو میکردند. معاون وزیر گفت: محمد آقا من خودم اومدم اینجا که دو تا نکته رو به شما بگم. محمد: قدم رنجه کردید. بفرمایید. -من رو تک تک حرفایی که شما در خصوص جنایت فرهنگی که داره کاملا سازمانی شده در خصوص فیلم و سریال انجام میشه، فکر کردم و قبول دارم. میخوام بگم اونا خیلی نفوذ دارن. من و شمای امنیتی هم تا یه جایی حرفمون خریدار داره. تصمیم نهایی رو من و شما نمیگیریم. سیاسیونی میگیرند که مشخص نیست اولویت هاشون از کجا و چطوری به اونت ابلاغ میشه! محمد گفت: متوجهم. من دارم از این میسوزم که بچه های ما و بقیه نهادهای هم عرض دارن زحمت میکشن. تحلیل و رصد و پایش و خلاصه همه جوره زحمت میکشن و کم نمیذارن. اما وقتی کار به قضایی کردن ماجرا میرسه و میخوایم حکم بگیریم و اقدام کنیم و پای میزِ محاکمه بکشونیم، میبینیم اصلا بدنه همراه نیست! چقدر بچه های سایبری و مجازی و ... روشنگری کنند؟ چقدر ما سرمایه گذاری کنیم؟ اصلا انگار تمام موضوعاتی که به مسئله فرهنگ و سینما و فیلم مربوط میشه، یه قفل گنده روش زدند که کسی نتونه سراغش بره. -خب وضعیت بدتر میشه وقتی انتصاباتی صورت بگیره که کار بیفته دستِ یه مشت نابلد! یه مشت آدم نسبتا خوبِ نابلد و ناشی! بنده خدا سقفِ فهمِ هنریش در حدِ دو سه تا نمایشِ آپارتمانیِ ضبط شده است اما داره اساسنامه برای تحول در رسانه مینویسه! هر چی هم بهشون میگیم و داد میزنیم فورا همه را میندازن روبروی خونِ سید مرتضی آوینی! خبرِ موثق دارم که یه کارگردانی که صرفا ارزشی هست و چند تا کارِ سبک و لمپن تو کارنامه اش داره، بهش گفتند ده پونزده تا فیلنامه بیار و یکی دو تا هم به انتخاب خودت ببر در مرحله پیش تولید و فعلا طرح نمیخواد بدی تا ببینیم چی میشه! ینی بهش گفتند تو رو خدا یه جوری آنتِنو پُر کن.
اللهم صل علی محمد و آل محمد بر 🌷روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
👈 ۳۸۸ 👇 👈 ۱۴۰۱ 🙏 امروز، هدیه محضر مبارک و و و بزرگوارش علیهم السلام و همه