👈#مسابقه_کتابخوانی
👌با موضوع👇
🌹 #تنها_میان_داعش 🌹
در سی و پنج قسمت(صفحه)
🙏در آخر از متن کتاب مسابقه ای برگزار میشود و به برندگان، جوایز نفیسی داده میشود
👏در ضمن موضوع کتاب برای همه گروهها، مشترک میباشد
🆔@khaneyemehr110
# غیرت آفتاب #:
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_اول
💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانهای بود که هر چشمی را نوازش میداد. خورشید پس از یک روز آتشبازی در این روزهای گرم آخر #بهار، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه میکشید.
دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را میدیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد میشد، عطر #عشق او را در هوا رها میکرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم میکرد!
💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت میگذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگیام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد.
همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر میدانستم اوست که خانه قلبم را دقّالباب میکند و بیآنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟»
💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ میچرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم میکردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...»
هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطهای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟»
💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار میکند :«الو... الو...»
از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو میشناسی؟؟؟»
💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟»
از اینکه اسمم را میدانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خندهای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب میشناسم عزیزم!» و دوباره همان خندههای شیرینش گوشم را پُر کرد.
💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدنمان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من بهشدت مهارت داشت.
چشمانم را نمیدید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب #عاشقانهای که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول میزنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقیمان در گرمای #عراق، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک!
💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم.
از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دستبردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است.
💠 دیگر فریب شیطنتش را نمیخوردم که با خندهای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم میبرمت! ـ عَدنان ـ »
برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمیدانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🆔@khaneyemehr110
12.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 شعر خوانی زیبا از استاد برقعی در رثای امیرالمومنین علی علیه السلام
🆔@khaneyemehr110
هدایت شده از آینده سازان
🌹 #تلاوت_قرآن 🌹
👈#صفحه ۷۷
❤️#سوره مبارکه #نساء
#امروز👇
👈 #دوشنبه بیستم #مرداد ۹۹
🙏 #ثواب_قرائت امروز، محضر مبارک حضرت #بقیت_الله_الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و هدیه به روح مادر بزرگوارش، حضرت #نرجس_خاتون سلام الله علیها
🆔@ayandesazan110
🔻امام صادق عليه السلام:
مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأهلِ بَيتِهِ مُدَّ لَهُ في عُمرِهِ؛
🌹 هركس به خانوادهاش نيكى كند، عمرش زياد شود.🌹
📚 الكافى: ج ۲، ص ۱۰۵
👌 توضیح اینکه👇
علاوه بر این که #خوش_اخلاقی با #خانواده یک #توصیه_الهی است،
👈باعث از بین رفتن #استرس و #عصبانیت میشود
🙏و همین امر موجب ایجاد #آرامش میشود، و #مرگ انسان را به تأخیر میاندازد
🆔@khaneyemehr110
📸 تصویری جالب از نوع پوشش مردم مربوط به ساحل دایتونا در فلوریدای #آمریکا در سال ۱۹۰۴
👈به پوشش خانمهای غربی قبل از فراگیر شدن #رسانه و #هالیوود دقت کنید.
👌رسانه ها و هالیوود با به تصویر کشیدن زنان بی حجاب و ترویج بیحیایی ، روابط نامشروع و...، کار را به جایی رسانده که الان در این سواحل برهنگی یک امر عادی شده است
🙏مراقب باشیم!
👈چرا که #فرزندان و #خانواده ما تحت تأثیر #رسانه و #فیلم_های_هالیوودی
#هویت و #اصالت_ایرانی_اسلامی خود را از دست ندهند!!!!
🆔@khaneyemehr110
🌺🌿شخصی از #علامه_طباطبایی رحمت الله علیه نسخه ای
برای #سیر و #سلوک طلب کرد!
✍علامه طباطبایی فرمودند: شما #مجردی یا #متاهل؟
گفت: متاهلم.
✍علامه فرمود: نسخه سیر و سلوک شما این است که در خانه #اهل_گذشت باشی. #اهل_صبر باشی. #اهل_مدارا باشی.
✍وقتی در درون خانه #دعوا و #مشاجره ای پیش اومد، قبل اینکه رگ گردن ها کلفت بشه، آدم پا روی نفسش بزاره و بخاطر اینکه صمیمیت خانه از بین نرود کوتاه بیاید.
🆔@khaneyemehr110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما این فیلم را ببینید و توجه کنید
به👇
👈تدابير امنيتي مأمور سيا براي ملاقات با خبرچين:
1. تعويض گوشي با گوشي جديد
2. خاموش كردن گوشي
3. بيرون آوردن باتري گوشي
4. قرار دادن گوشي در يك باكس ضد امواج سربي
🙈مگه گوشي موبايل چقدر ناامن است؟
🙏 ميدانيم كه تمام #پردازندههاي گوشيهاي جهان #آمريكايي هستند، حتي گوشيهاي چيني!
👌پس آنها خودشان بهتر ميدانند چه ساختهاند و چقدر قدرت جاسوسي دارد! حتي بدون باتري! 👆
🙏مراقب #عکسهای_خانوادگی و #اطلاعات_خصوصی و #شغلی خود باشید
👌چرا که #موبایل وسیلهای #ناامن است
🆔@khaneyemehr110
👈#كودك و #نوجواني كه " نه " گفتن را در #خانواده نياموخته ،
💠چگونه ، " نه " گفتن به #سيگار و #مواد_مخدر را بياموزد؟!؟
💠كودك و نوجواني كه در خانواده " نه " نشنيده باشد، و هر چه خواسته برایش تهیه کرده اید،
👈چگونه در مقابل " نه " شنيدن در جامعه تاب بياورد؟!؟
💠موقعيت هاي مناسب و در توان فرزندتان فراهم كنيد تا :
" نه " بشنود
و حتی « نه » بگوید
🆔@khaneyemehr110
👈#مسابقه_کتابخوانی
👌با موضوع👇
🌹 #تنها_میان_داعش 🌹
در سی و پنج قسمت(صفحه)
🙏در آخر از متن کتاب مسابقه ای برگزار میشود و به برندگان، جوایز نفیسی داده میشود
👏در ضمن موضوع کتاب برای همه گروهها، مشترک میباشد
🆔@ayandesazan110