eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | ظرفیتت اینگونه زیاد می‌شود‼️ ✳️ برداشتی متفاوت از آیه‌ی «... لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ...»
❤️🍃❤️ 🔴بگو مگو نشانه یک رابطه سالمه! 🔸 محققان اعتقاد دارند که یک رابطه سالم ۷ نشانه داره که یکی از اونا دعواست. اگه زوج‌ها هیچ موقع با هم دعوا نکنند، در واقع چیزی بینشون اشتباه هست. 🔸 ثابت شده این زوج‌ها اهمیتی به هم نمیدن و در واقع همدیگر رو رها کردند. 💢دعوا باعث می‌شه که افراد از چیزی که واسشون اهمیت داره یا عصبانی‌شون می‌کنه بیشتر حرف بزنند. ✅ البته گفت‌وگو باید با احترام و آرامش همراه باشه تا نتیجه‌ای مثبت بده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «بدترین سقوط‌ها» 👤 استاد 📱 شیعیانی که در سقوط می‌کنن... کسانی بودن که این اواخر در فتنه‌ها با دشمن هم‌صدا شدن... ⚠️ بدترین صفت است، این صفت شیطان است... مراقب باشیم.
🔰 روش‌های تنبیه غلط✅✅ تنبیه احساسی 👈 “اگه دختر بدی بشی، دیگه مامانت نیستم…” 👈 “اگه حرفم رو گوش نکنی، دوستت ندارم…” ❌ جملاتی از این قبیل به کودک حس ناکافی بودن و عدم امنیت را القا می‌کنند. این حس موجب نیاز بیشتر کودک به توجه و در پی آن لجبازی بیشتر کودک خواهد شد. کودکی که جملات فوق را بشنود؛ با خود می‌گوید «من که بچه‌ی بدی هستم، پس بذار این کار رو هم بکنم.» پس هرگز کودک را تهدید نکنید یا به او برچسب نزنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 وقتی نباشد زن‌ها باید دنبال مردها راه بیفتند! ❄️🌹❄️ ✅ این‌ ۷۲ ثانیه را همه، به ویژه دختران جوان باید ببینند و بشنوند. توجیهی ساده اما دقیق از لسان در بحث ضرورت عقلی
🦋🦋 مخصوص 🌼✨در هر این ماه دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از سوره «حمد»، «صد مرتبه» سوره «توحید» خوانده و بعد از سلامِ نماز، «صد مرتبه» صلوات بفرستد تا حق‌تعالی هر حاجتی که در امر دین و دنیا دارد روا کند. 📚مفاتیح الجنان، اعمال سال
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 ▫️چرا به ، میگویند؟ 👈وَ إنّما سُمِّیَ شَعبان لِأنّهُ یَتشَعَّبُ فِیهِ أرزَاقُ المُؤمِنین
هدایت شده از آینده سازان
هدایت شده از آینده سازان
عامل دوم دید داره موتوری دور میشه. فورا دست کرد تو جیبش و همین طور که داشت میدوید، میخواست ریموت رو بیاره بیرون که ریموت افتاد رو زمین و دوسه متر ازش دور شد. عامل دوم که مشخص بود از اون وحشیاست، خودشو فورا اندخت رو زمین و ریموت رو برداشت و شروع به دویدن کرد. مدنی دقیقا رسیده بود به مدرسه دخترونه. مدرسه تعطیل شده بود و همه دخترا اومده بودن بیرون و فضای خیابونِ جلوی مدرسه خیلی شلوغ بود. مدنی فریادشو بیشتر کرد و گفت: خانم برووووو ... بروووو کنار .... برو گفتم ... فقط دو سه متر از درِ مدرسه دورتر شده بود که یهو یه ماشین از سرویس مدارس، درِ سمتِ خیابونش باز شد و از شانس بدِ مدنی، جلوی راهِ اون سبز شد. مدنی و موتور و اون عامل بیهوش با شدت به در و ماشین برخورد کردند. مدنی که دستش به شدت آسیب دیده بود به زور پاشد و دید عامل دوم داره فاصله خودشو با اونا کمتر از دویست متر میکنه. کجا؟ دقیقا شلوغترین نقطه به مدرسه و دخترا و والدین و ... حالا تو همون لحظه، دخترا سرشون از سرویس درآورده بودند و داشتند به مدنی فحش میدادن و اهانت میکردند: مگه کوری؟ ترسوندیمون ... کثافت مگه رانندگی بلد نیستی؟ مدنی صبر نکرد. دید عامل دوم داره میاد. یه یاعلی دیگه گفت و عامل اول رو بلند کرد و انداخت رو کولِشو شروع به دویدن کرد. دخترا که دیدن یه ریشی، یه بدون ریش انداخته رو شونه هاش و داره میدوه، یکیشون گفت: این لابد بسیجیه و داره یه بیچاره رو با خودش میبره. نگاه کن چقدر نامرده! بعدش دخترا یک صدا شروع کردند: ولش کن ... ولش کن ... ولش کن ... عامل دوم ریموتو درست تو دست گرفت. میخواست بزنه که دید کار نکرد. مدنی با آخرین سرعت میدوید. کسی که رو کولِش بود وزن کمی نداشت و حتی هیکلش از مدنی بزرگتر بود. به خاطر همین مدنی زیرِ فشار اون نامرد داشت تحمل میکرد و به قلب و کمر و گردنش خیلی فشار میومد. دخترا که دیدند مدنی ول کن نیست، از سرویس پیاده شدند و افتادند دنبال مدنی و اونی که با خودش میبرد. و شعار میدادند: بی شرف! بی شرف! بی شرف! ولش کن ... ولش کن ... ولش کن ... محمد و بقیه دیدند جمعیت زیادی از دخترا دارن دنبال مدنی میدوند و شعارهای زشت و زننده میدن. عامل دوم هم که دیگه فاصله اش کمتر از دویست متر شده بود نفس نفس زنان به اونا نزدیکتر میشد. در همون لحظات بود که محمد به سعید گفت: سعید نیرو انتظامی! سعید فورا اقدام کرد. محمد به مدنی گفت: نرو طرفِ ماشینا ... صدامو میشنوی؟ ... مدنی صدامو داری؟ عامل دوم داشت میدوید و میخواست برای بارِ دوم و مطمئن تر از دفعه اول، دوباره ریموت رو فشار بده که ناگهان یه موتوری با سرعت از بغلش رد شد. عامل دوم دید در چشم به هم زدنی، بین زمین و هواست و چنان ضربه ای پشتِ زانوی سمت چپش خورده و از پشت زدنش، که فقط آسمون رو دید و بعدش اینقدر محکم از پشت سر با سر و گردن اومد زمین که تمام وزنِ بدنش اومد رو گردنش و دیگه نفهمید چی شد! موتوری که زد بهش، دو نفر بودند. نفر دوم فورا پرید پایین و رفت سراغ عامل دوم: آقا ... آقا ... ای وای ... خدا به دادم برسه ... آقا با شمام ... حالتون خوبه؟ نفر اول که راننده موتور بود تا حواس همه به کسی بود که محکم به زمین خورده، رفت از توی جوب، ریموت رو پیدا کرد و خاموشش کرد و گذاشت تو جیبش. بعدش هم صورتشو به شونه راستش نزدیک کرد و گفت: ریموت انفجاری از کار افتاد. تمام. محمد که از مانیتور و قاب دوربین داشت همه صحنه ها را میدید، نفس راحتی کشید. رو خط مدنی اومد و گفت: دمت گرم. آسوده باش. نفر دوم رو زدیم. وارد خیابون اصلی بشو. یه تاکسی آبی رنگ منتظرته. مدنی که دیگه داشت چشماش سیاهی میرفت از بس دویده بود، با هزار زحمت، مسیرشو ادامه داد و وارد خیابون اصلی شد. دید یه تاکسی آبی ایستاده. رانندش پیاده شد و با سرش اشاره کرد و در ماشینشو باز کرد. مدنی متوجه شد که خودشه. جوری که کسی متوجه نشه، رفت به طرفش و عامل انتحاری رو تحویل داد. راننده هم به محض اینکه عامل رو تحویل گرفت، همون لحظه اول با دقت و حساسیت، محل اتصال چاشنی رو قطع کرد و سوار ماشینش شد و با عامل انتحاری رفتند. نیرو انتظامی دخترا رو آروم کرد. جلوی دویدن اونا به طرف مدنی رو گرفت. دخترا همینطور که بعضیاشون کشف حجاب کرده بودند و بعضیاشون هم شعارهای زننده میدادند، به طرف مدرسه و سرویساشون برگشتند. ادامه دارد... https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بگو چه شد که من انقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد ❤️ 🎤 زیبای «عزیزم حسین» با صدای کربلایی
اللهم صل علی محمد و آل محمد بر 🌷ضمن عرض تبریک علیه السلام 👈روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
👈 ۳۹۸ 👇 👈 ۱۴۰۱ 👏در روز علیه السلام 👈 امروز، هدیه محضر مبارک و و و بزرگوارش علیهم السلام و همه