فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌#وظیفه_ما_چیست؟؟؟
👈منتظران شهادت چه کسانی هستند؟
🙏تا حالا یک شهید رو اینقدر نزدیک دیده بودید؟؟؟
👈میبینید چقدر آروم...
👌این لحظه، از #زیباترین_لحظات این دنیاست
🆔@khaneyemehr110
قابل توجه عزیزان
👌 سوالات کتاب سلام بر ابراهیم ۲
🙏چند مطلب
👈اول اینکه پاسخها را به عنوان مثال، اینگونه بفرستید
#مثلا:
۱_الف
۲_ج
۳_ آره
👈پاسخها را تا ۸ مهرماه به این آدرس بفرستید
👉@ab_hasani👈
🆔@khaneyemehr110
#داستان_واقعی
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.
یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه...
🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین اعزامی از ساری...
گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم.
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم.
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم:
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم،
🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری..
وسط بازار ازحال رفتم.
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون💠
🆔@khaneyemehr110
🌹 #تلاوت_قرآن 🌹
👈#صفحه ۱۲۵
❤️#سوره مبارکه #مائده
#امروز👇
👈 #یکشنبه ششم #مهر ۹۹
🙏 #ثواب_قرائت امروز، محضر مبارک حضرت #بقیت_الله_الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و هدیه به روح مادر بزرگوارش، حضرت #نرجس_خاتون سلام الله علیها
🆔@khaneyemehr110
☘💕#آموزش
#تربیت
کنجکاوی کودکان را سرکوب نکنید و به سوال هایی که پاسخ آن را نمی دانید جواب سربالا ندهید.
یکی از بهترین راه هایی که می توانید به کودک پاسخ دهید اینگونه است: «نمی دانم. به نظر تو چطور می توانیم پاسخ این مساله را پیدا کنیم؟»
با یکدیگر دنبال راهکار بگردید و سعی کنید از روش های حل مساله کودک استفاده کنید و اگر چیزی به ذهنش نرسید او را راهنمایی کنید.
🆔@khaneyemehr110
عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
مادر شهید شاهین باقری:
🔹در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هر لحظه منتظر بازگشتش بودم تا جایی که هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم.
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم. یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت.
🔹شاهین ۱۲ اسفند ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند، اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر شاهین رفتم تنها چند کیلو استخوان تحویلم دادند و آن روز به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳ کیلو داشت و آن روز هم ۳ کیلو از استخوانهایش را تحویلم دادند.
🆔@khaneyemehr110
#حلوا_هویج ⛱
🔴مواد لازم🔻🥕
▪️آرد 1 لیوان
▪️شکر 1 لیوان
▪️هویج نیم کیلو
▪️روغن تقریبا نصف لیوان
▪️کره 25 گرم
▪️زعفران حدود 2 ق غ دم کرده غلیظ
▪️گلاب 1/2 لیوان کمی بیشتر
🔴طرز تهیه🔻🍮
🔸ابتدا هویج رو پوست بکنید و ابپز یا بخار پز،کنید و پوره کنید و گلاب و.شکر و زعفران رو بهش اضافه کنید با ميکسر حتما خوب پوره بشه بعد آرد رو خوب تفت بدید ولی مواظب باشید رنگش عوض نشه که حلوا خوش رنگی داشته باشید
🔸روغن رو بهش اضافه کنید روغن رو کم کم اضافه کنید در حدی که مخلوط ارد و روغن تقریبا روون بشه اگر ميخواين کره اضافه کنید کمتر روغن بزنید در حدی که کمی ارد سفت باشه بعد کره رو.هم اضافه کنید اگر نیاز بود بقیه روغن رو اضافه کنید ،حالا مخلوط پوره هویج و گلاب و شکر رو اضافه کنید و سریع مخلوط کنید که آرد گلوله نشه تو این مرحله اگر دوست داشتید نصف قاشق چایخوری هل هم اضافه کنید و روی حرارت ملایم مرتب هم بزنید تا خوب حلوا یکدست بشه
🔸این حلوا لطیف هست و مثل حلوا سنتی سفت نمیشه بعد از یکدست شدن از روی حرارت بردارید(اگر دوست داشتید بیشتر ذوی حرارت بذاريد تا به روغن بیفته من چون حلوا لطیف دوست دارم زیاد روی حرارت نذاشتم) و بدلخواه تزیین کنید
♦️شیرینی حلوا خیلی مناسب و اندازه است اگر بیشتر دوست داشتين مقدار شکر رو بیشتر کنید.
🆔@khaneyemehr110