eitaa logo
💚🍃خانه ی سبز🍃💚
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
💎ا﷽ا💎 كانال 📚 خودآگاهي در بستر کانون خانواده با هدف ارتقا سواد مهارتهای زندگی و روان شناسي و... تبلیغات هم داریم👇 https://eitaa.com/tablighatesabz03 کپی ممنوع⛔ دوست خوبم🌸 من اینجام👇 @Nhlykk
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرهفته تون خوش باد🤲❤️❤️❤️
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیه الکرسی رو به نیت سلامتی و فرج امام زمان بخونیم 🤲🌸🌸🌸 ╭═━⊰🍃🌼🍃⊱━═╮  🆔@khaneyesabz02 ╰═━⊰🍃🌼🍃⊱━═╯
امام زمان 074.mp3
2.54M
عاشقـ❤️ـی؛ میدانِ عافیت طلبی نیست! باید جگر داشت و گذشت.. از هرآنچه زمین گیرت کرده! از هرآنچه که گذشتن از آن، نفسَت را تنگ می کند. عاشقی، بلوغِ دل می خواهد
14 صلوات هر روز به نیت سلامتی و تعجیل بر فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نوشته ی کپی ممنوع❌❌❌
داستان 🦋💞 - بخش ششم در واقع من با رضا قرار گذاشته بودم و این برای یک دختر در اون زمان یعنی عذاب وجدان و ترس .. ولی من جز یک هیجان لذت بخش  احساس دیگه ای نداشتم و تا فردا غروب دلم بی تاب بود و قلبم بی قراری می کرد .. اولش خواستم به پیمان بگم ..و فکر می کردم خوب رضا دوستی هست که من توی رامسر باهاش آشنا شدم ولی یک حس ترس بهم دست داد و ترسیدم مانع رفتم بشه .. تمام روز منتظر غروب خورشید بودم ..و هر چقدر تونستم به مامان کمک کردم تا وقتی خواستم برم ساحل مخالفت نکنه .. پسرا رفته بودن باشگاه پایگاه ؛؛ و مامان مشغول کار بود و بابا هم خواب  ..و من تمام راه رو تا درِ پایگاه دویدم .. از جاده که رد شدم رضا رو دیدم لب آب ایستاده بود داستان 🦋💞 - بخش هفتم سال 95 با رویای رضا و خاطرات اون همون جا روی مبل خوابم برده بود  ..و با صدای زنگ تلفن بیدار شدم .. می دونستم که ممکنه سحر باشه ولی حوری بود با گریه گفت : مامان دیگه خسته شدم ..دارم دیوونه میشم ..تو رو خدا به دادم برسین از دست این پدر و پسرچیکار کنم ؟ .. شما چرا یک چیزی به سعید نمیگن .. گفتم : صبح بخیر ..من چی به سعید بگم ؟خوب الان چی شده ؟ یک چیزایی با گریه گفت که من اصلا نفهمیدم ... گفتم : گریه نکن عزیزم تا من بفهمم چی میگی .. گفت : سعید داره یک کارایی می کنه ..از اون طرف از دست میلاد دارم دیوونه میشم .. شما چرا به میلاد نمیگی این کارا رو نکنه ..اگر اتفاقی برای من بیفته از چشم شما می ببینم .. گفتم : حوری جان امروز بیا اینجا دوتایی بشینیم و حرف بزنیم ..من الان پشت تلفن  چی بگم دخترم ؟.. گفت : باشه اما نمی خوام کسی خونه ی شما باشه .. گفتم فکر نکنم دیروز اینجا بودن مدرسه ها امروز بازه ؟ گفت : بله , کورش رفت مدرسه .. گفتم: پس بیا اینطوری کسی اینجا نمیاد .. گوشی رو که قطع کردم زنگ زدم به سعید و گفتم : کجایی مادر ؟ با تندی  گفت : کجا می خواستم باشم تو ترافیک دارم میرم سر کار ؛ از همین سر صبح اعصاب خرد کنی داریم تا آخر شب ..دیرم شده ..با چند نفر قرار دارم ..نمی رسم .. گفتم : خوب این چه طرز حرف زدنه؟چرا با من دعوا داری ؟ همینطوری  روی عادت پرسیدم کجایی .. گفت : ببخشید به خدا دیگه خسته شدم مامان .. روزی صد بار حوری اینو از من می پرسه ..بابا تا دستشویی میرم منو چک می کنه که گوشی همراهم  نباشه ؛
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه رجب تا ساعات دیگه تموم میشه⌛️ برای آخرین بار این دعا رو بخونیم🤲🏻 من هلاک این عبارات هستم که میگه👇🏻 رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاك روزی تو حتّى برای كسانى كه نافرمانيت می‌كنند گسترده است🌸 وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ و بردباريت حتّى به آن كه با تو دشمنی کرده می‌رسد😯 چنین خدای مهربونی داریم ❤️ و با ماه او (ماه رجب) باید وداع کنیم🥲 التماس دعای ظهور🤲🏻 https://eitaa.com/khaneyesabz02
بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو
سلام صبحتون بخیر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸