eitaa logo
خانواده آسمانی
2.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
10 فایل
🌻 کپی برداری با ذکر صلوات 🌻محفلی مطمئن برای خانواده ها ، آنها که دغدغه شان بالاتر از زمینیان است و میخواهند خانواده ای آسمانی باشند تبادل و تبلیغ @jahad4541 شرایط تبلیغ👇👇 @sodedotarafe ارسال تجربه @javad4541 .
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ●هروقت که از ماموریت میومد، به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم.... ●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گرفته ... ‌‌✍راوی: همسرشهید 🌷 ➰🦋خانواده آسمانی🦋➰ https://eitaa.com/joinchat/3277914155C214bf83a59
❤️ ●هروقت که از ماموریت میومد، به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم.... ●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گرفته ... ‌‌✍راوی: همسرشهید 🌷 متولد ١٣٧٠ شهادت ١٣٩۴ 💕 مذهبی ها عاشق ترند 💕 @khanvade_asemani
🌷‌‌ .‌ .‌ مدتی بود حسن مثل همیشه نبود 😕‌ بیشتر وقت ها تو خودش بود 😞‌ فهمیده بودم دلش هوایی شده 💕‌ .‌‌ تا اینکه یه روز اومد نشست رو‌بروم‌ گفت : از بی بی زینب یه چیزی‌ خواستم اگه حاجتمو بدن مطمئن‌ میشم راضی ان به رفتن من .😍 ازش‌ پرسیدم چی خواستی؟ 🤔‌ .‌‌ گفت : یه پسر کاکل زری .👶🏻 ‌اگه‌ بدونم یه پسر دارم که میشه مرد خونت ، دیگه خیالم از شما راحت‌ میشه .😌 وقتی رفتم سونوگرافی‌ فهمیدم بچه پسره. قلبم ریخت .💔‌ تموم طول مسیر تا خونه رو گریه کرد‌م😢‌ چون خودمم مطمئن شدم حسن باید بره سوریه 😔‌ .‌‌‌‌ وقتی رسیدم خونه : پرسید بچه چیه ؟‌ نگاهش کردم و گفتم :😢 دیدارمون به‌ قیامت😔 @khanvade_asemani
❤️ ●هروقت که از ماموریت میومد، به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم.... ●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گرفته ... ‌‌✍راوی: همسرشهید 🌷 ➰🦋مذهبی ها عاشق ترند 🦋➰ https://eitaa.com/joinchat/3277914155C214bf83a59