ایتا - خرزهره .

گره به کار ِمن افتاده‌ست از غم ِغربت ؛ 
ابوالفضل‌ست و معجزه‌های ِبی‌دست !

74 مشاهده13:47

دستش افتاد ولی راه ِدگر پیدا کرد ؛
کوه ِغیرت ، گره ِکار به دندان وا کرد !

74 مشاهده13:47

-

58 مشاهده16:45

اولین ضربه کربلا لرزید ، سر ِگودال مادری افتاد ؛
از حرم نگاهی پُرخواهش ، به لب ِکُند خنجری افتاد !

66 مشاهده17:12

پیچیده شمیمت همه جا ، ای تن ِبی‌سر ؛
چون شیشه‌ ٔعطری ، که درش گم شده‌باشد !

72 مشاهده17:12

روضه نمی‌خواهد ، تنی که سر ندارد ؛
قربان آن آقا ، که انگشتر ندارد !

81 مشاهده17:12

-

101 مشاهده15:18

گریه دارد می‌کند بالای ِگودال مادرش ؛
تا که نفرینت نکرده دست بردار از سرش !

111 مشاهده15:18

سر ِنیزه پهلوی ِپسر ِمرتضیٰ را شکست ؛
آه از دمی که گودی ِگودال خون گرفت !

1 مشاهده15:18

بمیر شاعر ! از این غم که در دل ِگودال ؛
بر آن غریب شده‌بود کار ِریگ‌ها گریه !

1 مشاهده15:18

مطالب بعدی