eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
59.8هزار دنبال‌کننده
880 عکس
333 ویدیو
8 فایل
🖐️خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید 👈ادمین @admin_khastegarybazi کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر من وقتی نوجوون بودیم به ما گفته بود که ملاک من پول و ثروت نیست فقط ایمان و اخلاق و نماز طرف مهمه برام . برای همین من و خواهرهام با اولین خواستگاری که بعد از رد شدن از این فیلتر پاش رو تو خونمون گذاشت ازدواج کردیم و اثر رضایت پدر و مادرمون در زندگیمون کاملا تاثیر گذار بوده پدرم اصلا در مسائل مالی کوچکترین سوالی از داماد نپرسید. جالبه که برادرهام هم اولین جایی که به خواستگاری رفتیم جواب بله رو گرفتن . ما هر طور که با پسر های مردم رفتار کردیم همون رفتار رو از دیگران در مورد برادرهامون دریافت کردیم. راست گفتن هرچی بکاری همون رو برداشت میکنی. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام در مورد سخت گیری والدین بگم که هم حق فرزندشون به گردنشون میاد هم خودشون پشیمون میشن. تو یکی از اقوام همسرم مادر آقا پسرها با بهونه گیری های الکی که عروسم خوشگل باشه چشم رنگی باشه و.... اجازه ازدواج به پسرها ش نداد .خب الان چی شد؟ اون پسرها میان سال شدن حتی انگیزه ای برای حفظ سرمایه اشون نداشتن و ندارن و الان یک مادر پیر ناتوان و بیمار با دوتا پسر دارن زندگی میکنند.درحالی که اون خانم اگر راضی میشد به ازدواج پسر هاش الان عروس داشت نوه داشت تو این ناتوانیش دلگرمیش و کمک دستش بودن. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام مامان و بابام خواستگارا رو بدون اطلاع من رد میکردن تا ۱۸ ساله شدم و دوستم برا پسر خاله ش،بهم گفت و منم با مامانم در میون گذاشتم. نمیدونم چون حدس زدن که خوبه اجازه دادن بیان یا چون خودم میدونستم وقتی اومدن به دلایلی جواب من منفی بود،اما مادر و پدرم که مفصل تحقیقات میدانی کرده بودن اصرار میکردن باید با ایشون ازدواج کنی و بهترش هیچ کجا گیرت نمیاد، حتی مامانم چند روز باهام قهر کرد بابام منو برد بیرون و تو فضای دوستانه باهام دلایل منطقیش رو مطرح کرد و نهایتا گفت نخواستی هم بگو نه ولی این پسر رو از دست نده،من خیلی تحقیق کردم واقعا خوبه و نهایتا حیا کردم و خجالت میکشیدم که بازم نه بگم،ولی ته دلم متنفر بودم😔 به خدا گفتم خدایا فقط به خاطر رضایت مامان و بابام میگم بله،میدونی که چه قدر نظرم منفیه😢 و گفتم بله الحمدلله الان ۱۵ سال میگذره و سه تا بچه دارم و به شدت راضیم😍،و واقعا هیچ کجا بهتر از همسرم پیدا نمیشه( ماشاءالله لاحول ولا قوه الا بالله)❤️ دست و پای پدر و مادرم رو میبوسم که اصرار کردن،چون همسرم آدمی نبود که بگم نه بخواد دوباره بیاد و قطعا از دستش میدادم😑 خلاصه اینکه اگه پدر و مادر واقعا دلسوز و فهیم و منطقی باشن موقعیت های نا مناسب رو رد میکنن و برای موقعیت های مناسبی که پیش میاد تلاش می کنن که منجر به ازدواج بشه. البته یه وقت مثل مادرم قهر نکنید،خاطره ی بدیه برام ولی مثل پدرم دوستانه و منطقی رفتار کنید.👌
‏آیا می‌دانستید مادرانی که در روضه و مهمانی بیشتر از سه ثانیه روی شما مکث می‌کنند درحال تصور شما با لباس عروس درکنار پسر خود هستند؟😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
بنده حدود شش ماهی بود که واقعا مسئله ازدواج از لحاظ روحی و جسمی خیلی اذیتم میکرد تا حدی که درس خوندنم واقعا مختل شده بود و بیشتر از همه اینکه فکر می کردم خانوادهِ سخت گیری دارم اما یک شب گفتم خدایا من وظیفه ام گفتنش هست بقیه اش با خودت و وقتی به مادرم گفتم اولش یه مقدار تعجب و کردن و مثلا اومدن بگن زوده و فلان منم گفتم واقعا مصمم هستم و وظیفه ام بوده بگم 🥲 و باورم نمی شد فرداشبش بهم مورد معرفی کردن 🤭🥰 پ.ن : گاهی وقتا کوتاهی از خودمونِ🙃 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من یادمه مجرد بودم از عروسی دوستم با حالت ناراحتی برگشتم خونه تازه سوم دبیرستانم تموم شده بود اومدم گفتم مامان من شوهر میخوام چرا فلانی باید عروسی کنه من نه...(سال۸۳) به داداشم که تو سپاه بود گفتم جان من ....اگر دوستی رفیقی داری که مثل من باشه معرفی کن ،ایشون هم گفتند باشه،تا اینکه تو این حالات افسردگی بودیم که دوستم گفت یه خواستگار اومده خانواده م قبولش نمی‌کنند اجازه میدی بفرستم واسه تو؟منم چشااااام😍😍 یعنی خواستم بمیرم وسط خیابون از ذوق همه ملاک ها رو داشت چه بسا بیشتر خلاصه. اون قدر مخالفت شد اون قدر بابام گفت نه،اونقدر من اعتصاب غذا کردم اونقدر اونا پاپیچ شدن،یادمه به مامانم گفتم من همیییییین و میخوام🤦‍♀ اون قدر بابام سکه مهر زد پشت قباله م اونقدر فک و فامیل و دوست و آشنا دل بابامو خالی کردند که آخرش زنش شدم😍😍😍😍😍
خاطرات سمی خواستگاری
من یادمه مجرد بودم از عروسی دوستم با حالت ناراحتی برگشتم خونه تازه سوم دبیرستانم تموم شده بود اومدم
و اما ازدواج دخترم ...😌 دخترم یازدهم رو داشت میخوند داشتم بادوستم صحبت میکردم گفت برای داداشم که ۲۲سالشه دنبال خانم میگردیم طلبه س، قمه،مداحه،شاعره،رمانتیکه، فلانه بیساره منم از دهنم دراومد گفتم دخترم هست🤭🤦‍♀ اینا هم گییرررررر سه پیچ که دخترتون رو می‌خوایم،چون از روحیات و خلقیات دخترم آگاه بودم روزی که خواستن درحد یه دیدن بیان خونمون گفتم عزیزم پاشو کیک درست کن خواستگار میخواد بیاد دخترم😱🤭 من🤗🤗🤗 اومدن دیدن پسندیدن،ولی همسرم گفت نه و مرغش هم یه پا بیشتر نداشت خلاصه اینکه اونقدر مخالفت شداونقدر همسررررم‌گفت نه اونقدر من ضااااایع شدم اونقدر من اصرار داشتم که مورد خوبیه....چرا الکی رد کنیم،اونقدر همسرم مهریه رو برد بالا،اونقدر فحش خوردم،اونقدر اشکها ریختیم اونقدر دخترم اعتصاب غذا کرد روزه گرفت،با پسره قرار میذاشتن روزه بگیرن که همسرم راضی بشه هفت خان که چه عرض کنم،ده خان رستمو رد کردند و باالاخره شد دامادم قربونش برم حالا اونقدر خواستنیه که نگو توجه فرمودید چی شد؟من پافشاری کردم قصد و‌نیتم الهی بود فقط خدا کمک کرد هرچند خیلی سختی کشیدم و شد همان چه میخواست بشود من خانم همسرم😍 دخترمم خانم همسرشه😍😍
🛑 چه مهارت‌هایی رو باید قبل از ازدواج در خودمون پرورش بدیم؟ 🛑 چه کتابایی در مورد ازدواج هست که باید بخونمش ؟ 🔴 چه چیزایی تو اول زندگی مهمه ؟ خانم سلطانی به عنوان یه معلم و یه فعال اجتماعی که سالهاست داره با نوجوونا و جوونا سرو کله میزنه داره به این سوالات پاسخ میده 👇 https://eitaa.com/joinchat/3304456390C984670ba2c
یه اتفاق باحالی دیشب تو خونه ما افتاده، تا داغه بگم، دیشب یه مرتبه دخترم که 9 سالشه، بدون مقدمه، گفت که من تا 4 سال دیگه ازدواج می کنم 😅😅😅!!! گفتم تا 15 سالگی که به سن قانونی برسی نمیتونی ثبتش کنی، گفت اشکال نداره، نمیرم خونشون!!!!اینم از اوضاع ازدواجی خونه ما ... عایا به عنوان یک پدر، در زمینه آزادی بیان، به دخترم، خیلی آزادی دادم؟ یا عرف هست؟ ( پسرمم میگه من زن می گیرم، همه با هم تو همین خونه بازی می کنیم، 4 سالشه)
عمه‌ام تعریف میکرد، میگفت: شوهرعمه‌ام تو جلسه خواستگاری میگه چندتا از قاری‌های قرآن رو نام ببرید؟ عمم فوتبالی بوده قاری‌هارو هم نمیشناخته چندتا از بازیکنای تیم ملی عربستان رو میگه: فهدالبیشی، حسین عبدالغنی سلیمانی، محمدالدعایه، اونم میگه احسنت الانم دوتا بچه دارن 😐😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میرم خواستگاری و از دختره خوشم میاد فقط اونجاش که میگه کنه یعنی دقیقا چجوری😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
‏به مادربزرگم میگم تا حالا به حاج آقا گفتی دوست دارم؟ میگه خیلی بی ذوقه😕میگم چرا؟ میگه ۵۰ سال پیش بهش گفتم دوست دارم کله شو خاروند گفت پاشو شام بیار که معده ام سوراخ شد به کلمن گفته بودم یه لبخندی میزد حداقل هنوز تو دلش مونده بعد ۵۰ سال...🥲
من یه خواستگار داشتم که خاله ام معرفی کرده بود‌.ما جواب منفی دادیم ولی خاله ام ول نمیکرد. یه بار بهم گفت خب جواب بده دیگه. گفتم خاله اگه اینقد خوبه دختر خودتو بده بهش. گفت خب نه!در حدش نیست. حالا من فارغ التحصیل بودم و طبابت میکردم اما دخترخاله‌ام ترم دو علوم آزمایشگاهی بود.😐 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
رفتم خواستگاری یه دختر مذهبی ازم پرسید:با کدام یک از اهل بیت راحت تری؟ گفتم امام حسین🙃دیدم خندید😐 بعداً فهمیدم منظورش خانواده ام بود!🙂❤️‍🩹 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
تو جلسه خاستگاری قرار شد با اقا پسر بریم توی اتاق صحبت کنیم منم منتظر که پدرم اجازه بدن ایشون چیزی نمیگفتن داداشم مثلا میخواست اجازه بده از طرف پدرم رو کرد به من گفت اتاقت تمیزه دیگه ؟🫠🫠🫠🫠
کاش واقعا پدر و مادر ها یکم کوتاه بیان یعنی مامان من یه معیار هایی برای ازدواج من دارن که خودشون اصلا این معیار ها رو نداشتن و همهه خواستگار ها رو بدون اینکه من در جریان باشم رد میکنن و میگن قصد ازواج نداره در حالیکه مستقیم بهشون گفتم میخوام ازدواج کنم البته به حرف بقطه اطرافیان و بزرگتر ها هم که میگن وقت ازدواجمه اصلا توجه نمیکنن😑 راهکاری بود ممنون میشم بگین...
✋ امشب می‌خوام یه راه خوب و‌حال خوب کن ‌و از جای مطمئن بهتون معرفی کنید 👈 من کلا اهل این نیستم که برای تبلیغ خدای نکرده حرف دروغ بزنم یا جو‌ الکی بدم‌. ✅اگر دوست دارید یه حرفه قشنگ و حال خوب کن رو‌ یاد بگیرید و ازش کسب درآمد داشته باشید چند پست بعدی رو بخونید
✋من چند ماهی هست که خانم شهادتی رو‌ میشنایم و تو‌گروهی ازشون پرسیدم که چرا محصولات با کیفتتون رو‌ صادر نمی‌کنید که به نوعی هم کار فرهنگی حساب میشه و ه‍م کسب درآمد خوبی داره، ایشون گفتن من هر ماه با تیممون ، محصولات مختلف مینا کاری تولید میکنیم‌، منتهی نمی‌تونیم تعداد مورد نیاز داخل رو تامین کنیم و کلی مشتری داریم‌ که بهشون میگیم نمی‌رسیم که بهتون محصول بدیم‌. (میتونید عکس محصولات خودشون و هنرجوهاشون رو در لینک زیر ببیند) https://eitaa.com/joinchat/2980970805Cecdb849cd6 👈 ایشون سر همین موضوع تقاضای زیاد فعلا یه تمرکز ویژه‌ای گذاشتن روی آموزش این هنر به بقیه افراد تا هم‌بتونن تیمشون‌‌ رو بزرگ تر کنند و هم بتونند یه حرفه‌‌ی اصیل رو به خانم ‌های خونه دار آموزش بدن
✋ خانم شهادتی هر چند ماه یک بار یه دوره آموزشی میذارن و به افرادی که ثبت نام كنند، این هنر زیبا رو از صفر تا صد یاد میدن و نکته جالبش هم اینه که قیمتی که برای آموزش در نظر گرفتن خیلی پایینه و با ششصد هزار تومن یه هنر درآمدزا رو آموزش میدن و نکته جالب تر اینکه هیچ‌ پولی الان نمیگیرن و مبلغ دوره رو در پایان کار و بعد آموزش کامل از افراد میگیرن.😶😶 و خیلی از هنرجوهاشونم که دوره رو به دقت گذروندن بعد اتمام دوره شروع به کار میکنند و به درآمد میرسن ✋الآنم بعد چند مدت دوباره شروع کردن به ثبت نام دوره و‌ واقعا حیف می‌دونم این دوره رو از دست بدید لینک کانال رو در زیر این پست قرار میدم اگر دوست داشتید عضو بشید و ثبت نام کنید حتی اگر الان پول ندارید و‌ یا اطمینان ندارید به دوره‌های مجازی چون ایشون پول رو بعد آموزش و رضایت کامل شما دریافت می‌کنند 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2980970805Cecdb849cd6
اینقد واسه گرفتن و‌ پرداخت وام رفتم قرض الحسنه با مسئول قرض الحسنه که یه مرد ابرو‌ پهن و تو همه چک و‌ چونه زدم و در آخر رو مسخره بازی گفتم نمیخواین یه فکری به حال دفترچه قسط من بکنین (یعنی اقساط رو کمتر کنین) که فهمیدم درجا فکری به حال دفترچه اقساط من کردن و برای پسرشون که جدا شدن خواستگاری کردن از خانواده بنده 😐🥲😂😂😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
یه بار یه مادر یهویی برای پسرشون اومدن خواستگاریم ،من تا آماده بشم مادرم براشون چایی برد منم قند بردم تعارف کردم هی قندارو زیر و رو کردن نگو دنبال قند ریز میگشتن پیدا نکردن زیر لب گفتن قنداشونم چه درشته و پاشدن رفتن بنده خدا از سایز قندامون خوششون نیومد😂 پیشنهاد میکنم وقتی قند تعارف میکنید کنارش قندشکن هم بزارید اذیت نشن😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi