حال کاندیداهایی که تایید صلاحیت نشدن رو فقط من درک میکنم که هر سری از فیلتر احراز صلاحیت پدر دخترا رد میشم 😂 #پیام_مخاطب

دلیل مجرد بودنم تا الان 🙃 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

چندین سال عمیقا یه آقایی را دوست داشتم ولی اصلا با معیارها و فرهنگ من هم خوانی نداشتن ، با اصرار خانواده امو مجبور به پذیرش این موضوع کردم ولی متاسفانه اینقدر این ناهماهنگی شدید بود که عمر نامزدی ما فقط سه ماه طول کشید و هردو زده از هم شدیم و جداشدنی ولی بعد از گذشت ۱۱ سال هنوز رگه هایی از اون دوست داشتن را حس میکنم 😔 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

من ۸ ساله که عاشق یک نفر هستم ولی اخلاق این مرد با معیارهایی که من برای ازدواج می‌خوام ندارد منطق حکم میکند که جواب منفی بدهم ولی هر وقت میبینمش دلم مرا به ماندن مجبور میکند همیشه به خودم میگم کاش هیچوقت قبول نمی‌کردم قبل از خواستگاری عاشق نمی‌شدم چون حالا نمیتونم برا اساس منطق تصمیم بگیرم و این تصمیم احساسی دارد بهترین روزهای عمرم را تباه میکند #پیام_مخاطب

💐 اثر آقای حسن روح‌الامین به‌مناسبت سالروز ازدواج امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه(س) @khastegarybazi

🎥 ۴۷ بار خواستگاری رفتم!/ به نوبه خودم همه را می‌پسندیدم/ یه شب تو یه کوچه دو جا رفتم خواستگاری 😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

به شوهرم میگم چرا قبل ازدواج نگفتی انقدر بی پولی می‌گفت والا من همش بهت میگفتم تو این دنیا به جز تو هیچی ندارم، توام فقط خوشحال میشدی و میخندیدی😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

دلیل اصلی مجرد بودنم رو فهمیدم 😏 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

به قول یک شخصی ؛ خدایا به دلمون عقل بده و به عقلمون دل نده ؛؛؛ (: #مخاطب @nashenas_ezdevaji

بله برام پیش اومده که از کسی خوشم بیاد اما معیارمو نداشته باشه یه آقایی بودن که هم با کلاس بودن هم ظاهرشون به مذهبیا میخورد و کلا خیلی لارج بودن.خیلی هم گرم و صمیمی ولی متاسفانه شُل نماز بودن. من خیلی دوست داشتم قبول شون کنم اما با کاهل نمازیشون نمیتونستم کنار بیام چون به شدت به نماز اعتقاد دارم. و چون برای نماز نخوندن توجیه می اوردن که خدا به نماز من احتیاج نداره و... من نمیتونستم ایشون رو اصلاح کنم.خیلی بحث کردیم اما ایشون کوتاه بیا نبود همش میگفت من هر وقت حس کنم لازمه نماز میخونم. و نهایت من رد کردم.اونم با گریه ولی خب چاره نبود خدا برام مهم تر از اون بود. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

این خاطرات رو خوندم یاد یه چیز افتادم میگن رفتن یه آسایشگاه دیدن یه نفر یه گوشه نشسته، تک و تنها یواش زمزمه میکنه: مریم.. مریم😢..... گفتن:این، یکی رو به اسم مریم میخواسته بهش ندادن، اینجوری مجنون شده😪..... یکم جلو تر رفتن دیدن به یه نفر غل و زنجیر بستن، فریاااد میزنه:مریممم😤.. مررررییییمم🤯🤬😡...... گفت این چرا اینطوری دیوونه شده گفتن:هیچی، مریم رو به این دادن😁😁😁😁 پ. ن: گاهی اوقات شکر کنین که ندارینش 😏 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi

وقتی مادر شوهرم به پسرش میگه جلوی زنت وایسا کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi