eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
107هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
474 ویدیو
9 فایل
🖐️خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید 👈ادمین @admin_khastegarybazi کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
یکیم نداریم بند پوتینشو ببندیم هق :/
شما تا تهدید می‌شید می‌پرید تو ‎ ما که تهدید می‌شیم می‌ریم ‎ ما مثل هم نیستیم!
این تغییر مودش تو سه دقیقه خیلی خوب بود 😂😂
برای مامان بزرگم خواستگار پیدا شده بهش میگم مهین جون خودم برات دسته گل عروسیتو میزنم ،چی بگه خوبه؟😶 میگه از اول هم میدونستم من زودتر از تو عروس میشم 🤣
ادمین قول میدم اگه وعده صادق ۳ اجرا بشه من به خواستگارم جواب مثبت بدم😁😂
من وقتی با خانمم رفتیم توی اتاق صحبت کنیم، من سمت دیواری نشسته بودم که درب اتاق هم با سه متر فاصله از من قرار داشت. ینی درب اتاق همون سمتی بود که من نشسته بودم.😊 بعد که صحبت‌هامون رو کردیم، خانومم بلند شد که بره، سینی چای و یه چیز دیگه که الآن یادم نیست چی بود رو برداشت که بره از اتاق بیرون☺️ چون هر دو دستش پر بود، حواسش نبود، یهو پاشو آورد بالا و دستگیره درب اتاق رو با پاش باز کرد و رفت بیرون🤣 بعدها میگفت تو هم اصن انگار نه انگار که من هر دو دستم پره، بلند نشدی درب اتاق رو برام باز کنی، منم حواسم نبود و با پا باز کردم😁😁😁😂😂 دو ماه دیگه بچه‌ی سوم‌مون که دختره بدنیا میاد❤️😘😍 دو تا پسر داریم کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
وقتی هم داری درس می‌خونی هم به سخنرانی آقا گوش میدی🥲 پ.ن: یکی هم نداریم بهمون بگه فعلا درسو بزار کنار بیا کنار هم بشینیم سخنان آقا رو گوش بدیم
نماز جمعه هم تموم شد و محبوبی نیافتم😁
مامانم بهم گفت: یعنی واقعا تو اون دانشگاه بعد چندسال یک نفر هم ازت خوشش نیومده؟ خدا هیچ بچه‌ای رو شرمنده پدر و مادرش نکنه😂😞
ادمین جان فک کنم رکورد صحبت خواستگاری رو من زدم😂 از ساعت 6ونیم عصر تا 10ونیم شب یسره داشتیم سوال میپرسیدیم از هم😂 از اتاق اومدیم بیرون یه نفر اون وسط گفت مطمئنید تموم شد؟ 😒
https://eitaa.com/khastegarybazi/5796 سلام ، در ایام دانشجویی ، در یک ترم ۳۶ بار جزومو دخترا گرفتن برای کپی ، ولی هیچ کدوم خودمو نخواستن . گناهم چیه ؟ 😐😐😐😐😐😐😐
با مدرسه اردو رفته بودیم حرم امام رضا تو حرم داشتم گریه میکردم و استغفار و اینا.. یه آقا پسر حدودا بیست ساله با یه پیرمرد دوست داشتنی🥹اومدن پیشم پیرمرده گفت ببخشید دخترم پسر من خواهر و مادر نداره که براش خواستگاری کنن و این حرفا بعد ازم پرسید رهبری رو قبول داری؟گفتم بله.گفت انتخابات به کی رای دادی و تو ستاد کی بودی؟ گفتم فلانی و وقتی گفتم انگار همه چی حل شد براشون😂 منم خو کلا ۱۸ سالمه ترسیده بودم قشنگ😂💔 بعد مدیر مدرسه اومد و شماره رو گرفتن و.. خواستم بگم فردا عقدمه دوستان. دعا کنین برام لطفاااا=) کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi