🔖🖇
گاهـےنصفغصہهامونبخاطراینہڪه
باورنداریماگہخدابخوادیہچیزیبشہ
عالممنخواناا←میشہ،
واگہخدانخوادمحالہبشہ..♥️!
#غصہچیومیخوریم...؟
#ازخدابه_مخلوق
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
❌شبهات داغ❌
❌ #شبهه 👇
حالا فهمیدیم که دینفروشان در زمان سختی فرار میکنند و در زمان خوشی خرافات به خورد ملت میدهند تا عقل و فهم عدهای کم فهم را بدزدند و وعده بهشت نادیده را به ساده لوحان بدهند.
✅ #پاسخ👇👇
پس الان این شما بی دین ها هستید که بصورت جهادی شبانه روزی در بیمارستان ها در حال خدمت هستید و این ماسک های رایگان و... را در اختیار مردم قرار می دهید!!!!!؟؟😳
یعنی این چند میلیارد انسانی که بیش از یک میلیارد آن مسلمان و بقیه مسیحی ها و یهودی ها و... هم که به آخرت و بهشت و جهنم اعتقاد؛ و آداب دینی دارند کم فهم و ساده لوح هستند و همین شماها IQ (آی کیو) بالایی دارید!!!؟؟😳
❌ #شبهه 👇
حالا فهمیدیم که اگر جنازهای غسل داده نشود و نماز میت بر آن خوانده نشود و چند میلیون هزینه روضهخوان و قاری قرآن نکنیم ، باز هم میت راحت به خاک سپرده میشود و نزد خدا میرود.
✅ #پاسخ 👇
1️⃣ اولا غسل و کفن و نماز از واجبات دینی هست که باید ترک نشود و اگر به هر دلیلی نشود و نتوانیم که این اعمال را انجام دهیم بَریء الذمه هستیم.
2️⃣ ثانیا حتی در سخت ترین روز های کرونایی هم طلاب و روحانیون اموات کرونایی را غسل و کفن و نماز و دفن نمودند و این یک تهمت و ادعای بی اساس است.
3️⃣ ثالثا بحث مجالس ترحیم به جهت آرامش روح اموات بعد مرگ هست که در همه ادیان الهی و حتی غیر الهی نیز انجام می شود و اگر مجلس روضه ای نیز باشد باز هم ثواب روضه خوانی به روح آن شخص خواهد رسید.
بله بعید نیست به شما که نه خدایی می شناسید و نه آخرتی باید هم چنین چیزها را درک نکنید و نفهمید!!!؟؟
❌ #شبهه 👇
● حالا فهمیدیم که حتی یک ویروس کوچک هم میتواند باعث بیداری بزرگ بشریت شود و از کل آموزههای ۱۴۰۰ سال اسلام ، بیشتر باعث رعایت نظافت و بهداشت بین مسلمانان و همه انسانها شود.
✅ #پاسخ 👇
اگر نمی دانید بدانید زمانی که غرب در بربری گری زندگی می نمود و برای تخلیه خود از سطل استفاده می کرد این اسلام بود که با پیشرفته ترین آداب بهداشتی زندگی می کرد. بلکه که این شما متمدن نماها هستید که اخیرا اصول بهداشتی و پزشکی را از #آخوندهای ما همچون بوعلی سینا آموختید و حتی هنوز هم گاهی کتب او را تدریس می کنید.
❌ #شبهه 👇
حالا فهمیدیم که این همه هزینه که برای طلاکاری و... اماکن مذهبی شد؛ در زمان سختی هیچ دردی را از مردم دوا نمیکند و فقط دکانی برای... و اگر به جای این همه امامزاده و بقعه و بارگاه ، درمانگاه ، بیمارستان و تجهیزات پزشکی و مواد بهداشتی ساخته بودیم الان وضعیت جامعه به مراتب بهتر بود.
✅ #پاسخ 👇
اتفاقا همین مکان های مذهبی و امام زادگان و سُکان داران آنها هستند که در این زمانی که در کشور های غربی همچون آمریکا که برای ماسک همدیگر را می زدند و به قتل می رساندند لوازم بهداشتی رایگان تهیه می نمودند و بین مردم تقسیم می کردند.
ضمن اینکه شما از کجا آمار داری که چه افرادی که از در خانه این بزرگان و امام زاده ها حاجت گرفتند و بهبود یافتند.
بله مسلم است گاهی حتی بیماری کوچکی غیر از کرونا نیز جان خیلی ها را گرفته است. ضمن این که مرگ یک امر حتمی است که برای همه اتفاق خواهد افتاد، با کرونا نباشد با یه چیز دیگه؛ شمای بی دین برای بعد مرگ خود چه کرده اید!!!؟
❌ #شبهه 👇
حالا فهمیدیم که صدقه هفتاد نوع بلا را دفع نمیکند.
✅ #پاسخ 👇
صدقه دادن ما اگر هفتاد نوع بلا را هم به قول توی بی دین دفع نکند در عوض کمکی است برای خیلی از نیازمندان و فقرا.
تویی که این همه دلت برای فقرا میسوزه و میگی چرا جای دیگه خرج می کنید!!!؟؟؟
❌ #شبهه 👇
● حالا فهمیدیم که حدیث کسا و... اذکار و ... نه تنها توان شفای بیماری را ندارند بلکه مبلغان خودشان از شهرهای مذهبی فرار و در سوراخی می خزیدند
✅ #پاسخ 👇
اتفاقا هنوز که هنوز هست خیلی از دعا ها حتی بصورت حضوری با رعایت بهداشت درحال برگزاری است و مبلغان هم بصورت حضوری نتوانند تبلیغ کنند بصورت مجازی عرصه را بر شما تنگ و بیش از پیش امثال شما شیاطین را به قهقرا خواهند فرستاد.
❌ #شبهه 👇
حالا فهمیدیم که ضریح و... نه تنها شفا نمی دهد بلکه دست زدن به آن بیماریزایی است.
✅ #پاسخ 👇
دین ما همراه عقل ما است و پیامبر باطنی ما طبق روایات عقل ما است و این یک امر عقلانی است که جهت زیارت باید بعضی نکات بهداشتی رعایت شود این شما هستی که غیر از این که دین نداری بلکه درک هم نداری!؟
❌ #شبهه 👇
کلام آخر... پس لطفا از این پس اگر نذری دارید به جای اینکه نذر امامزادها و.. کنید نذر بیمارستان ها و ... کنید.
✅ #پاسخ 👇
دین ما نذورات را محدود به امام زاده ها نکرده است که شما بخواهید بما یاد بدهید که کجا ها نذر کنیم!!!
اگر نمی دانید بدانید که خیلی از مدارس و بیمارستان هایی که الان وجود دارد ساخته مومنین و نذورات و وقف های آنان می باشد.
لذا مردم ما فهیم تر از این هستند که شما بخواهید بما یاد بدهید.
@khatdost
#کرانچی_سیب_زمینی 🥔 😋
▫️سیب زمینی آپ پز شده ششصد گرم
▫️نشاسته ذرت صد و بیست گرم معادل یک پیمانه
▫️پنیر چدار یا پیتزا رنده شده صد گرم معادل یک پیمانه
▫️جعفری چهار ق غ(من به جاش شوید استفاده کردم )مقدارش هم بستگی به خودتون داره می تونید کمتر یا بیشتر بریزید.
▫️نمک و فلفل سیاه به مقدار لازم
🔸همه مواد باهم مخلوط میشن خمیر قابل انعطافی بدست میاد، با وردنه باز می کنیم و برش زده و سرخ می کنیم، استفاده از کیسه فریزر چرب شده برای سهولت کاره ،این خمیر بدون کیسه فریزر چرب شده هم به راحتی قابل باز کردن و برش زدنه ، فقط سیب زمینی ها را بعد از آب پز شدن کنار بذارید تا کاملا خنک بشن ، بعد رنده ریز یا پوره کنید.
🍲 #هنرومهارت
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#سو_من_سه
#قسمت_نودویک
کامیونی جلویمان می افتد و راه را می بندد. عقب می افتیم. از کجا آمد این غول بیابانی. شاید به اندازۀ چند دقیقه عقب می افتیم. گمشان می کنیم. انگار عمدا چراغ ماشین را خاموش کردند. آنها راه را بلد بودند و ما نه.
محمدحسین دارد یک شعر می خواند. شبیه روضه است انگار. ذکر است شاید، توسل است. هرچه هست، ما هر سه داریم می شنویم و در دل به آن تکیه می کنیم. مثل رودخانۀ آرام، زمزمه اش ترک های دل و مغزمان را پر می کند. همراهمان جریان دارد. برایم آشناست و من هم آرام تکرار می کنم.
به یک دو راهی می رسیم. پیاده می شود جواد. هیچ پیدا نیست، هیچ. پیاده می شوم و گریه ام می گیرد. جواد فریاد می زند:
- نیست محمدحسین. نمی بینمش. می شنوی؟
سکوت موبایل وحشتمان را بیشتر می کند. جاده آنقدر خلوت است که ترس می شود تنها کلمه ای که در تک تک سلول هایمان رسوب می کند... صدای بلند رعد و برق و بارانی که می ریزد روی صورتمان همراه اشکم می شود. جواد دوباره داد می زند:
- حرف بزن لامصب. تا حالا که داشتی زمزمه می کردی. یا صاحب الزمان می گفتی، پس کو جوابش؟
محمدحسین آرام می گوید:
- به جاده نگاه کن. ببین شاید رد ماشین باشه. مگه نگفتی جاده آسفالت قدیمیه و پر از خاک؟
#بخوانیم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
روز اول دانشگاه👨🎓📚
روز اول بود که همه ورودی های دانشگاه امام حسین(علیه السلام) دور هم جمع شده بودیم ؛دوری از خانواده و محیط جدید باعث شده بود اضطراب و استرس تو چشمای اکثر بچه ها نمایان بشه.
نگاهم به چشمای حسید افتاد,یه آرامش خاصی دیدم.هیچ استرسی نداشت.
از همون اول قدمشو محکم برداشته بود.
بعداز اتمام مراسمات که لباس سبز پاسداری💚 رو به همه دانشجوها تقدیم کردند؛
حسین سریع سمت چپ لباس ،روی سینه اش پارچه ی کوچکی نصب کرد
روش نوشته بود{ الســــلام علیکـــ یا شیب الخضیب}❤️😭
دائم ذکر میگفت؛ آرامشی که داشت فراموش نشدنی بود...😌
#شهید_حسین_معزغلامی
روحش شاد🌷
#الگو #یک_نمونه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
•••
- حواسمون به ادعاهامون باشھ!
گاهی اوقات خدا آدمهایی رو میفرسته سراغمون تا براشون کاری بکنیم، کاری که شاید جز ما کسی نتونه انجامش بده👀!
ما نمیدونیم اون طرف چقدر با خودش جنگیده که به ما رو بزنه ...
از کجا معلوم❓
شاید دیده من و تو ادعای کار برای حضرت رو داریم ..
فکر کرده لابد به حضرت شبیهتریم ..:)🌱!'
حواسمون به ادعاهامون باشه🔥
باید امتحان پس بدیم همین دنیا ...🚶🏽♂
#مهدویت #اللهمعجللولیکالفرج
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#سو_من_سه
#قسمت_نودودو
سرهایمان خم می شود و زیر نور چراغ های ماشین رد چرخ ها را می بینیم. سوار می شویم و آرشام می پیچد. تمام دست اندازها و چاله چوله ها را ندید می گیرد و می تازد. هنوز میان راهیم که ماشینی از دور به سمتمان می آید. آرشام می گوید:
- خودشونن. ماشین خودشونه. داره برمی گرده.
جواد فریاد می زند:
- راشو ببند آرشام. راشونو ببند.
آرشام فرمان را می چرخاند و می ایستد وسط جاده. پیاده می شویم و جواد قفل فرمان را چنگ می زند. آرشام می رود عقب و از جعبه ابزار آچاری بیرون می آورد. ماشینشان سرعت کم می کند و نزدیکمان می ایستد.
باران خیسمان می کند و لرز به همۀ بدن می نشاند. می مانیم چشم در چشم. من فقط آن سه لب جوبی را می بینم و علیرضا را نه. دنده عقب می گیرند و به چشم به هم زدنی می چرخند و از جاده خارج می شوند. تا جواد خودش را برساند از کنار ماشین رد می شوند. پرگاز. صدای فریاد هایمان در بکس و باد و گاز زیاد گم می شود.
صدای محمدحسین و مصطفی با هم می آید:
- چه خبره اونجا؟ وحید، جواد، تو رو خدا یکی حرف بزنه.
گوشی را بالا می آورم و می نالم:
- آقامحمدحسین علیرضا تو ماشین نبود. برگشتند. چه کار کنیم؟
#بخوانیم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost