•°🌱 #السلام_ایها_غریب #سلام_امام_زمان محبوبم! جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست. جهانم پر از اضطراب است. لحظات چموش اند. تنها هنگامی که به شما میرسم، رو به روی تو ام و به تو سلام میکنم، آن زمان جهان به تعادل میرسد. جواب بدهی یا نه، تو جهان مرا متعادل میکنی! #امام_زمانم #اللهم_عجل_لولیک_فرج @khate_jahad

🔶 صوت دعای ندبه 🔷 با صدای استاد فرهمند #نوای_دلبری @khate_jahad

و آن‌ها که غدیر را فهمیدند کربلایی شدند! 💚 فهم غدیر، پیش‌ نیازِ فهم کربلاست:) ✨| #ازغدیر‌تا‌کربلا 🌴| #عید_غدیر @khate_jahad

💜 برگزیدگان مسابقه گوهر نایاب 🌹 خانم دینا یوسفی در رشته نقاشی 🌹 خانم مرضیه اکبری باصری در رشته عکس نوشته 🇮🇷 پایگاه بسیج حضرت خدیجه (س) تفت @khate_jahad

💜 برگزیده مسابقه گوهر نایاب 🌹 خانم زهرا جوانبخت 🔸 رشته ساخت کلیپ @khate_jahad

💜 برگزیده مسابقه گوهرنایاب خلاصه بهترین کتابی که در باره حجاب خواندم کتاب ترگُل بسم الله الرحمن الرحیم زن و مرد در بعد انسانی با هم برابرند اما زن سرشار از لطافت و عطو فت و مهربانی و زیبایی است زن جذاب و دلرباست خیلی بیشتر از مرد که حتی با یک سلام ساده میتواند دل مردی را به سادگی در بند خود کنددختران و زنان دوست دارند دلربا ، زیبا ، ومورد توجه باشند اصلا آفرینششان این گونه است البته زن با حجاب زیبایی های خود را فقط برای همسر قانونی و شرعی خود نگه می دارد و زن بی حجاب همسرخود را از این حق انحصاری محروم میکند و همه مردان را با همسر خود در این حق شریک میکند اگر چه ظاهرا اعتراف نکند و انکار نماید یااز این امر غافل باشد اما عمل او همین را میگوید 🌹خانم معصومه صفدری 🔸 خلاصه کتاب ترگل @khate_jahad

💜 برگزیده مسابقه گوهر نایاب سلام! من ۱۳۹۶/۶/۲۲ به تکلیف رسیدم، روزی که به آرزویم می رسیدم ، آرزویی که سال ها برایش لحظه شماری کردم، دلم می خواست مثل پرنده ها🦋 بال در می آوردم و به آسمان ها می رفتم. از چند روز قبل کیک را سفارش🎂 داده بودیم و برای چادر نماز به بازار رفتیم . میون انواع و اقسام پارچه ها یکی از آنها که زخیم بود چشمم را گرفت . *** با خوشحالی چادر را به خیاط دادم و برای اندازه گیری ایستادم . بعد از چند روز چادرم آماده شد برای تحویل گرفتن رفتیم. *** لباس هایم را با عشق پوشیدم و حجابم را با چادر کامل کردم . منتظر مهمان ها و کیکی که در راه بود ، بودم. با به صدا در آمدن زنگ خانه مثل فنر از جایم پریدم و به سراغ در رفتم . کیک رسیده بود . با خوشحالی نگاهش می کردم . یه جا نمازی که مهر و تسبیح به آن زینت بخشیده بود . زیر آن نوشته ای داشت که به تکلیف رسیدنم را تبریک می گفت. آن را در یخچال قرار دادیم و منتطر مهمان ها شدیم . تقریبا همه چیز آماده بود ، از کیک گرفته تا آش رشته. مهمان ها هم کم کم آمدن و پذیرایی شدن . خیلی خوشحال بودم . کم کم زمان کیک بریدن رسید . با خوشحالی پشت میز نشستم و و منتظر شدم شمع که به شکل گل بود باز شود . اما مثل اینکه لج کرده بود و باز نمی شد ، منم همین طوری فوت کردم . در کنار هم کیک خوردیم و به زمان باز کردن کادو ها نزدیک میشدیم. دونه به دونه کادو ها رو باز می کردم و تشکر مفصلی ازشون می کردم . آش رشته ای🍵 که مامانجون و مامانم پخته بودن و خوردیم (مزش هنوز زیر زبانم هست) و مهمان ها را راهی کردیم . از خستگی زیاد به تختم پناه اوردم و از خدا بابت اون شب تشکر کردم.🤲🏻 و اینگونه بهترین شب زندگی من رقم خورد...❤️ 🌹 خانم زهرا دهقانی از تفت 🔸 خاطره از جشن تکلیف @khate_jahad