eitaa logo
نشریه خط جهاد
162 دنبال‌کننده
28 عکس
0 ویدیو
18 فایل
ماهنامه تخصصی جهادگران حوزوی 📄 دسترسی به متن jahadgaranhowzavi.com/category/magtext" rel="nofollow" target="_blank">jahadgaranhowzavi.com/category/magtext ‌ 📨 ارسال مطلب/ انتقاد/ پیشنهاد @hamyiran 📧 رایانامه @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">khatejahad.mag@gmail.com 🌐پایگاه اطلاع‌رسانی جهادگران حوزوی jahadgaranhowzavi.com
مشاهده در ایتا
دانلود
خط جهاد-شماره1-مطالعه.pdf
809.9K
🔸نسخه مطالعه شماره نخست نشریه 🔻عضویت در کانال؛ @khatejahad
خط جهاد-شماره1-A3.pdf
807.8K
🔸نسخه چاپی شماره نخست نشریه 🔻عضویت در کانال؛ @khatejahad
خط جهاد-شماره1-دیواری.pdf
779.4K
🔸نسخه دیواری شماره نخست نشریه 🔻عضویت در کانال؛ @khatejahad
چند دقیقه‌ای بود بین‌شان حرفی رد و بدل نمی‌شد. دخترک سرش را روی پای مادر گذاشته بود. انگشتان مادر با آن موهای خرمایی بازی می‌کرد. دخترک بی‌مقدمه گفت «کاشکی دوباره زلزله بیاد». دست مادر خشکید. با چارانگشت زد به صورتش و گفت «خدانکنه». کمی دوروبرش را نگاه کرد. زلزله چادرنشینش کرده بود. یکی دو قلم جهیزیه خریده بود برای دختر بزرگش که رفت زیر آوار. زیپ چادر باز شد. پدر بود. رفته بود بنیاد مسکن برای وام و این چیزها. چهره‌ی هاج و واج همسر را که دید پرسید «چی شده باز؟» مادر که نمی‌خواست جان شوهر را مانند جسمش خسته کند لبخندی زد و گفت: «ریحانه باز یاد «حاج‌آقا» افتاده، می‌گه کاش دوباره «زلزله» بیاد». خب حاج‌آقا بود که این چادر را برایشان بست و این عروسک را هدیه داد. همان شبهایی که زیر آسمان و دور حلبِ‌آتش، حلقه زده‌ بودند. وقتی بزرگترها آواربرداری می‌کردند، پناه‌گاه امنی بود برای بچه‌ها. والدین هم هرازگاهی سری می‌چرخاندند و کودکشان را که در هیاهوی بی‌خبری و نشاط می‌دیدند، آسوده‌خاطر می‌شدند. «حاج‌آقا» معلم بود برایشان، سرپناه بود و از همه مهمتر، «هم‌بازی». شبها غذا می‌آورد و حرفهای خوب می‌زد از توجه خانواده پیامبر به افتادگان. از بلا و صبر. از دردهاشان کم می‌کرد. تلاش می‌کرد از تهدید، فرصت بسازد. این‌ها کار بچه‌طلبه‌های همین حوزه‌ای است که نزدیک صدسالگی‌اش هستیم. راهی که ابوتراب علیه‌السلام گشود و علما پی گرفتند، اکنون به این گردنه‌ها رسیده و رهروانش هنوز وفادارند و پای عَلَم‌اند. 🔻 عضویت در کانال و دریافت نسخه اصلی؛ @khatejahad @khatejahad @khatejahad
آیت الله مسلم داوری، «مؤسس بیمارستان خیریه امام رضا علیه السلام در دولت آباد اصفهان»، گنجینه‌ای است برای ناگفته‌های بسیار از روابط امام خمینی و آیت‌الله خوئی و آیت‌الله سید محمد روحانی. مطالب بسیاری از ایشان طی چند ساعت مصاحبه دریافت شده که متن زیر بریده‌ای از آن است؛ 🔸در ماجرای داعش، بسیاری از اهل سنت و ایزدی‌ها آواره شدند،آقای سیستانی ارزاق می‌دادند و غذا توزیع می‌کردند. خیرین و متمولین شیعه حدود ۵۰۰ زن ایزدی را که داعش می‌فروخت به توصیه علما خریدند و آزاد کردند. 🔸یکی از دفتری‌های امام در نجف خانه‌ای اجاره کرده بود که نسبتا بهتر از بقیه به نظر می‌آمد. امام فورا دستور دادند «آن قرارداد را فسخ کن و خانه‌ای عادی بگیر».مردم عالمی را که زندگی مرفه داشت اصلا نمی‌پذیرفتند و دورُبَرَش خالی می‌شد؛ پرهیز علمای نجف از مداخلات سیاسی، ریشه در همین نگاهشان به زُهد بود. 🔸آیت‌الله خوئی از طریق آقازاده‌شان به خانواده‌های زندانیان که در مضیقه بودند، پول می‌رساند. 🔸امام به طلاب درس‌خوان، توجه ویژه داشت. بعضی‌ ماه‌ها، پولی را بدون اینکه کسی مقدارش را بداند، داخل یک پاکت می‌گذاشت و چسب می‌زد تا کسی بازش نکند. اسم طلبه‌ای را روی آن می‌نوشت. من پاکت‌ها را جمع کرده بودم. بیشتر بخاطر دست‌خط امام که خیلی زیبا بود. 🔸طلبه باید درسش را بخواند، درس هم که می‌خواند مقدمه‌ این است که بتواند خدمت کند. 🔻 عضویت در کانال و دریافت نسخه اصلی؛ @khatejahad @khatejahad @khatejahad
📗کتاب «الکافی» بهتر است به جای شخم زدن صفحات اینترنت با کلیدواژه‌هایی مثل «حدیث خدمت‌رسانی» و «حدیث رفع گرفتاری مؤمن» و ... مستقیم برویم سراغ سرچشمه آن. سرچشمه‌ای با ۱۶هزار روایت که از دوران غیبت صغری تا کنون می‌جوشد و بسیاری را با زلال خود که از هم‌نشینی با نواب خاص امام زمان عجل‌الله‌فرجه به دست آمده، سیراب می‌کند. شاگردان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام هر کدام عبارات شگرفی در مدح این کتاب گفته‌اند که در کنار آن جمله منسوب به امام‌ غائب‌مان (کافی کافٍ لشیعتنا) دیده نمی‌شوند. ابواب این کتاب هر کدام به شهری باز می‌شود که کوچه‌ پس کوچه‌هایش با معارف اهل‌بیت آشنایمان می‌کند. در باب «ایمان و کفر» که مملو است از روایات اخلاقی و بعضا فقهی، چند باب با حدود ۱۰۰ روایت نورانی پیرامون خدمت‌رسانی خودنمایی می‌کند؛ «بَابُ قَضَاءِ حَاجَةِ الْمُؤْمِن‏»، «بَابُ السَّعْيِ فِي حَاجَةِ الْمُؤْمِن‏» و ... حال این ماییم که یا می‌خواهیم طرح فرهنگی‌مان را با جملاتی از بزرگان پر کنیم و یا اینکه قلبمان را پر کنیم از اطاعت از اوصیاء خدا... 🔻 عضویت در کانال و دریافت نسخه اصلی؛ @khatejahad @khatejahad @khatejahad
سلام علی آقا، خوبی؟! چند نفرید پسر خوب؟ عمیق نگاه کرد و گفت: خاله! تا قبل عید پنج نفر بودیم، بعدش که مدرسه‌ها تعطیل شد دیگه بابام خونه نیومده! تو سوریه شهید شده خاله! نیاوردنش خونه... الان چهار نفریم! بسته‌ها را پشت در گذاشتم، دردی روی سینه ام سنگینی کرد، از علی که دور شدم، سنگینی به اشک تبدیل شد... علی یکی از بچه هایی بود که سال گذشته که برای تبلیغ به روستا رفته بودیم، چشمم را گرفت که در ظاهر هموطن ما نبود اما همدل و هم مذهب بود؛ آشناتر که شدیم متوجه شدم از خانواده‌های تیپ فاطمیون هستند. 🔻 عضویت در کانال و دریافت نسخه اصلی؛ @khatejahad @khatejahad @khatejahad
دومین شماره نشریه منتشر شد 🔹سرمقاله این شماره به قلم روح‌الله جلالوند با تیتر «دوراهی مجاهد» منتشر شده است. 🔹«خدمت، میانبر هدایت» تیتر مصاحبه اختصاصی با حجت‌الاسلام والمسلمین استاد حاج ابوالقاسمی است که به عنوان مطلب ویژه در این شماره منتشر شده است. 🔹ایشان در این گفت‌وگو با اشاره به توجه بزرگان حوزه به ارائه خدمات‌اجتماعی از گذشته تا کنون، نقش خدمت‌رسانی مادی را در هدایت دینی و معنوی جامعه، مورد بررسی قرار داده‌اند. 📥دریافت فایل: ⬅️نسخه مطالعه: https://b2n.ir/n31747 ⬅️نسخه چاپی: https://b2n.ir/h86865 ⬅️نسخه دیواری: https://b2n.ir/a84903 📨 ارسال مطلب؛ @khatejahad_admin 🔻 عضویت در کانال؛ @khatejahad @khatejahad @khatejahad
خط جهاد-شماره2-مطالعه (2).pdf
1.77M
📥نسخه مطالعه شماره دوم نشریه 🔻عضویت در کانال؛ @khatejahad
خط جهاد-شماره2-A3 (2).pdf
1.77M
📥نسخه چاپی شماره دوم نشریه 🔻عضویت در کانال؛ @khatejahad
خط جهاد-شماره2-دیواری (2).pdf
1.72M
📥نسخه دیواری شماره دوم نشریه 🔻عضویت در کانال؛ @khatejahad