🖋۳| بازی دوسربُرد: ایران، با تدبیر رهبری معظم انقلاب بازی میدان منطقه را بهم زد و توپ را در زمین اسرائیلیها انداخت و این در حالیست که هر اقدامی چه در قالب ضربه چه در قالب سکوت برای این رژیم شکننده خواهد بود و او را به سمت زوال نزدیکتر خواهد کرد.
🖋۴| تخریب معادلات: نکته مهم دیگر آن است که اقدام ایران، بهم زنندۀ معادلات نظامی اسرائیل و آمریکا بود. تصور آنان با توجه به حرکت مهرههای شطرنجشان، حمله گسترده به کنسولگریهایشان در منطقه یا نهایت خارج از منطقه بود و نه اقدام ایران علیه مناطق تحت اشغال آنان. و این نشان از تدبیر، شجاعت و بازیگری حرفهای رهبری انقلاب در میدان نبرد است.
🖋۵| از نظر نظامی نیز این عملیات، دستاوردهای جدی داشت. نیروهای مسلح توانستند در یک عملیات جدی، برد موشکها و رادارگریزی آنها را در یک عملیات ترکیبی بسنجند و وقتی در برابر این حمله علیه نقاط حساس صهیونیستها، دفاع جدی در لحظه اتفاق نیفتاد، یعنی توان مقابله وجود ندارد. پس توان مقابله با قدرت اصلی جمهوری اسلامی که هزاران مرتبه فراتر از این عملیات است را نخواهند داشت. جمهوری اسلامی به معنای واقعی صرفا و صرفا این رژیم را تنبیه کرد. نه وارد جنگ شد و نه انتقامی را گرفت. پس این عملیات محدود و کوچک، این همه دستاورد عظیم داشت.
📌نتیجه آنکه اگر عدهای چه از سیاسیون چه از دستهبندیهای دیگر از جنگ میترسند، خطای محاسباتی و عدم درک درست از قدرت ایران در صحنه است. دستاوردهای متعدد دیگری نیز وجود دارد که درجای خود گفته خواهد شد.
🖇اما نکته دوم در مورد هزینه عملیات است.
هزینه اقتصادی این عملیات به حساب جیب شخصی ما قطعا هزینه بالایی بوده است. هر پهباد چیزی حدود ۲۰ تا ۵۰ هزار دلار هزینه دارد. موشک که جای خودش؛ ولی این هزینه اگر در نهایت به چند میلیارد دلار برسد برای رسیدن به نتایج بالا چیزی زیادی نیست. برای جلوگیری از ریخته نشدن خون یک ایرانی و یک مسلمان و داشتن امنیت و جلوگیری از تهدیدات بعدی قطعا اینها هزینهای نیست. ولی مهمتر از همه اینها یک نکته اساسی است.
در جنگ علیه داعش، ایران با حضور میدانی و مستشاری و ارسال سلاح و تسلیحات نظامی به سوریه و عراق شرکت داشت. اما چقدر ایران هزینه کرد؟ چیزی که کمتر به آن پرداخته میشود این است که بسیاری از تجهیزات و مهمات موجود در میدان، باقیمانده تولیدات صنایع دفاعی ایران از سالهای دهه شصت شمسی است. این چیزی بود که در میدان مشاهده شده است. تاریخ تجهیزات به آن دوره بر میگشت و در صورت عدم استفاده از این تجهیزات، باید آنها را منهدم میکردیم ولی بر سر دشمنان داعشی فرو ریختیم. درست است تجهیزات نظامی تاریخ انقضای مشخصی ندارند ولی به مرور زمان این تجهیزات فاسد میشوند. بنابراین با عدم استفاده از این تجهیزات، راهی جز انهدام آنها وجود نداشت و این تدبیری درست در استفاده از امکانات و تجهیزات نظامی بود که در طول آن جنگ محرز شد.
در این عملیات نیز ایران با استفاده از این پهبادها و موشکها هم جلوی فاسد شدنش را گرفت و هم توانست قدرت پدافند غیرعامل و بازدارندگی سیستم گنبد آهنین رژیم را یکبار دیگر بسنجد. بارها این سیستم توسط گروه های مقاومت به چالش کشیده شده بود ولی این بار به طور جدیتر به جهان مخابره شد که قدرت پدافندی رژیم چیزی جز یک مشت ادعای پوشالی نیست.
🆔 @khatemoqadam_ir
#بریده_کتاب
«ضریح را بوسیدم و گفتم: خانم جان، دوستتون دارم. امروز روز عقدمونه، یه خواهشی ازتون دارم. میشه خانمی کنی، بزرگی کنی، یه گوشه از آیندهام را نشونم بدی؟ دوست دارم ببینم آیندهی من و احمد چی میشه!
وسط اشک و گریه، صدای «لاالهالاالله» توی گوشم پیچید. هول برم داشت. دویدم حیاط حرم. پردهی ورودی را کنار زدم. از خادمی که دم در بود، پرسیدم چی شده؟
گفت: شهید مدافع حرم آوردهاند.
کمی جلوتر آمدم. تابوتی روی دستها جابهجا میشد. صورتم را برگرداندم طرف ضریح، و گفتم: ممنونم خانم جان! هم دیدم، هم فهمیدم!»
📚پسری با تیشرت کلاهدار
🆔 @khatemoqadam_ir
📌 شهید رو در خواب دیدم و فقط یک چهره زیبا و نام سید علی ازش توی ذهنم بود. این شهید رو نمیشناختم!
🔥ماجرایی که برای اولین بار منتشر شده🔥
🆔 @khatemoqadam_ir
khatemoqadam.mp3
زمان:
حجم:
1.72M
⚠️ماجرای کرامتی عجیب از شهید سید علی زنجانی
🖇روایت شده توسط خانم مریم عرفانیان نویسنده کتاب«عطر پیراهن تو»(خاطرات همسر شهید سید علی زنجانی)
🆔 @khatemoqadam_ir
📚کتاب «عطر پیراهن تو»
🖇عطر پیراهن تو، زندگی شهید سید علی زنجانی را از نگاه همسرش سیده دعاء زلزلی نقل میکند.
🔍بخشی از اون رو با هم بخونیم:⬇️
«حرکتمان در مسیر کند شد. چشمم افتاد به جایی که زمانی خانهمان بود. قبل از این حادثه میخواستیم دیوارهای خانه را رنگ کنیم. مادرم اسباب و اثاث را تمیز کرده و گذاشته بود روی بالکن. پردههای نو برای پنجرهها دوخته بود، حالا اما یک دیوار سالم هم از آن باقی نمانده بود و به تلی خاک تبدیل شده بود. مردم و خبرنگارها، اطراف خانههای ویران جمع شده بودند و هر کس از خرابیها چیزی میگفت. خبرنگارها، تندتند عکس میگرفتند. ماشین متوقف شد. من و مادرم و بتول و برادرهایم پیاده شدیم. به جایی که قبلا اتاق من و باقر بود خیره ماندم. اتاق ما خیلی زیبا بود، حالا جز چند دیوار فروریخته و اسباببازیهایی پراکنده، چیزی از آن باقی نمانده بود.»
🆔 @khatemoqadam_ir
✨خجسته سالروز میلاد حضرت آیت الله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب گرامیباد💐
سایهشان مستدام🌷
🆔 @khatemoqadam_ir
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨نمایشگاه کتاب امسال خبرهای خوبی براتون داریم✨
این از اولیش🎉
🆔 @khatemoqadam_ir
#بریده_کتاب
گفت «شیخ محسن، صداها رو میشنوی؟». گفتم «صدای چی رو؟». گفت «ببین ... بعضی تیرها، صدای یه سوت داره؛ بعضیها صدای تَقتَق؛ بعضیها صدای فرفره. این یعنی فاصلهی بعضی تیرها با شما کمتر از 2 متره! گوش کن! این صدا میآد، یعنی فاصلهای کمتر از 2 متره. اینجوریه.». گفتم «جدّی میگی، حاجی؟! پس چرا اینها هیچیکش به ما نخورد؟!». گفت «ببین، شیخمحسن، همهی این تیرها حسابشده است. روی هر تیر نوشته که نخوری به شیخمحسن؛ نخوری به شیخمحسن؛ نخوری به شیخمحسن ...»
📚دردانه کرمان
🆔 @khatemoqadam_ir
همراهان خط مقدم سلام 🌷✨
امروز اختصاصا میخوایم راجع به این دو کتاب صحبت کنیم میدونید چرا؟
اول بهمون بگید این دو کتاب رو خوندید؟👇🏻
🆔 @khatemoqadam_admin
📌علت اینکه قراره امروز در مورد این کتاب ها صحبت کنیم اینه که شهید حسین بادپا و شهید مهدی جعفری هر دو در یک روز به شهادت رسیدن و سالگرد شهادتشون فرداست(۳۱ فروردین)
📌کتاب «دردانه کرمان» در مورد شهید بادپا و کتاب «این پسر من است» در مورد پدر و پسر شهید رسول و مهدی جعفری نوشته شده.
🆔 @khatemoqadam_ir