#بریده_کتاب
عاشق کتاب خواندن بودم و کتاب خریدن. تا پولی جمع میشد، به کتابفروشی میرفتم و کتابی تازه میخریدم. وقتی به کتابخانهام نگاه میکردم، در ازای هر کتاب، خاطرهای برایم زنده میشد. میدانستم که فلان کتاب را چه موقع و از کجا خریدهام. کتابی بود که برای خریدش مجبور شده بودم شش ماه تمام، هزینههای طلبگیام را کم کنم و حتی از خوراکم بزنم تا بتوانم پولی پسانداز کنم و آن را بخرم. حتی برای خرید یک کتاب، چند روز روزه گرفته بودم تا پول خریدش جمع شود.
📚پسر ایل
🆔 @khatemoqadam_ir
📖در کنار هم جزء سوم قرآن کریم رو تلاوت کنیم . التماس دعا🤲🏻
🔉جزء۳
🆔 @khatemoqadam_ir
✨اگه توی خانواده روزه اولی دارید و میخواید با یه هدیه خوب خوشحالش کنید ما بهتون مجموعه کتاب های "مردان میدان" رو پیشنهاد میکنیم.
📚یک مجموعه پنج جلدی مخصوص گروه سنی نوجوان که میتونید هم به صورت مجموعه و هم جداگانه تهیه کنید
📚مجموعه مردان میدان شامل کتاب های: صنوبر، نورا، نامهای از جنوب، صبح واقعه و پروانه سوم است که در اونها زندگینامه شهدا به صورت داستانی نوشته شده و متناسب با روحیات نوجوان ها تصویرگری شده.
🖇برای خرید این مجموعه کتاب اینجا👇🏻بهمون پیام بدید
🆔 @khatemoqadam_admin
#بریده_کتاب
به جایی که قبلاً اتاق من و باقر بود، خیره ماندم. اتاقمان خیلی زیبا بود، حالا جز چند دیوار فروریخته و اسباببازیهایی پراکنده، چیزی از آن باقی نمانده بود. خاطرات بچگی، پیش چشمم زنده شد؛ بازیها و جستوخیز و خندههایمان. جلو رفتم و آلبوم عکسهای قدیمی را از زیر آوار بیرون کشیدم؛ عکسهایی از نوزادی من و برادرهایم و جشنتکلیفی که با حضور سیدحسن نصرالله گرفته بودند. هیچ اثری از هدیهی جشن تکلیفم؛ چادرنماز، قرآن، سجاده، مهر و تسبیح نبود مانتوهای نو و مرتبی که اصلاً نپوشیده بودم، تکهپاره و سوخته بین آجرها بودند. گویی قلبم را چنگ زدند. با نگاهی خیس، زل زدم به لباسهایی که دیگر نمیشد بپوشمشان.
📚به نظرتون این متن از کدوم کتابه؟👇🏻
🆔 @khatemoqadam_admin