📚 #معرفی_کتاب
📘 #ابو_باران
ابوباران با فصلِ بیقراری شروع میشود، بیقراریِ یکی از مدافعان حرم به نام مصطفی نجیب. وقتی سالها در کشوری زندگی میکنی و تو را متعلق به جای دیگری میدانند؛ ناآرام میشوی؛ یک چیزی مثل معلق بودن. آن وقت دنبال راهی هستی تا به آرامش برسی؛ مثلا فکر کنی که: «وطنِ تو همان افغانستان است، باید برگردی.» و وقتی برمیگردی خواهی دید که: «نه! اینجا هم انگار غریب هستی.» به این ترتیب بیقراریات بیشتر و زندگیِ پر ماجرایت شروع میشود، با سفر و غربت مأنوس میشوی، همه جور فکر میآید سراغت؛ ازعبور قاچاقی از مرز گرفته تا فکرِ رفتن به یونان و ماجراهای سخت آن، از به هم ریختگی اوضاعی که میتواند یک آدم را به مرزِ خودکشی برساند تا دیدن عکسی در فیسبوک از رزمندههای افغانستانی در سوریه و رقم خوردن برگِ تازهای از زندگی... همهی اینها را میشود در کتاب ابوباران دید. بخشِ اولِ کتاب به زندگی این رزمنده قبل از رفتن به سوریه پرداخته است و بخش بعدی مربوط به سالهای حضور مصطفی نجیب در سوریه و شرح عملیاتهایی است که تیپِ فاطمیون در سوریه انجام دادهاند؛ از جمله عملیاتهای: «مُلَیحه، حندرات، دیرالعدس، تل قرین، بصریالحریر، فتح تدمُر، نُبل و الزهرا، آزادسازی حلب، فتح بوکمال و...» در هر یک از این عملیاتها بخشهای تأثیرگذاری از جنگ و مواجهی رزمندهها و مردم با نیروهای دشمن به چشم میخورد؛ با یک نگاهِ واقعبینانه و به دور از تقدسبخشی. اینکه عدهای از رزمندهها و دوستانت شهید شوند و پیکرشان روزها روی زمین بماند و تو ببینی و نتوانی کاری کنی، اینکه برای بعضی عملیاتها نه از راه و جاده و خیابان و کوچه؛ بلکه خانه به خانه با سوراخ کردن دیوارهای خانههای مردمی که همه چیزشان را گذاشتهاند و جانشان را برداشتهاند و رفتهاند عملیات کنی، اینکه رزمندهها از دور کاروانی را ببینند و به خیال اینکه دشمنند بخواهند بهشان شلیک کنند و یکدفعه ببینند این کاروان پر از زن و بچههایی است که در حال فرار از خانههاشان هستند از ترسِ مسلحین... و اینکه یک گروه صد نفره عملیات کنند و بیشترشان شهید شوند، صحنههای تأثیرگذاری پیش روی مخاطب این کتاب خلق میکند.
🛒 برای تهیه کتاب «ابو باران»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
🟫 #بریده_کتاب
📘 #او
از تیراندازی نترس، فکر کن داری دم نوش زعتر مینوشی. اعصابت آرام باشد، دستت هم نمیلرزد.
🛒 برای تهیهی کتاب «او»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
📚 #معرفی_کتاب
📘 #خبرنگار_غیر_اعزامی
کتاب خبرنگار غیراعزامی، روایت جمیلالشیخ از سه سال محاصرهی فوعه و کفریا در سوریه است که توسط سجاد محقق نوشته شده است و انتشارات خط مقدم آن را منتشر کرده است.
جمیلالشیخ فعال رسانهای و تنها خبرنگار حاضر در سه سال و نیم حصر شهرکهای شیعهنشین فوعه و کفریا بود که در کتاب خبرنگار غیراعزامی خاطراتش را میخوانیم خاطراتی که حاصل 56 ساعت گفتگو با اوست و از روزهای کودکی جمیل شروع میشود. کتاب شامل 5 بخش است. مخاطب خبرنگار غیراعزامی در بخش اول کتاب، با کودکی و نوجوانی جمیل و تا حدودی با فرهنگ سوری آشنا میشود. اما زندگی جمیل تنها در وطنش خلاصه نشد، در بخش دوم کتاب حضور بیش از 7 سالهی او در ایران را میخوانیم، وقتی جمیل به تنهایی و برای تحصیل به ایران مهاجرت میکند. در بخش سوم کتاب روایتی از بحران سوریه، درگیریهای دمشق و زینبیه و تنگ شدن حلقهی محاصره در فوعه و کفریا در سال 2015 و درنهایت محاصره کامل فوعه را میخوانیم. و در بخش چهارم کتاب میرسیم به روایت سه سال و نیم حصر فوعه و کفریا و آنچه بر مردم این سرزمین در محاصره رفته است، به روزهای تلخ و سنگین زندگی اهالی این دو شهرک شیعهنشین. بخش پایانی کتاب روایت روزهای سخت و دل کندن از وطن و چشیدن طعم غربت است. نویسندهی کتاب خبرنگار غیراعزامی با زبانی روان به روایت شنیدههاش از خاطرات جمیلالشیخ پرداخته است، خاطراتی پر جزئیات، جذاب و در عین حال گاهی تلخ که در نهایت خواننده را همراه خود میکشاند تا انتها و صفحهی 383.
🛒 برای تهیه کتاب «خبرنگار غیر اعزامی»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
📚 #معرفی_کتاب
📘 #ساختمان_کیانپارس
این کتاب به روایت زندگی ساکنان ساختمان کیانپارس اهواز میپردازد. روایت همسران فرماندهان جنگ، روایت زنانی که سالهای 64 تا 67 قسمتی از جوانی خود را در ساختمان کیانپارس زندگی کردهاند در محله غرب اهواز و به موازات کارون و ساختمانی که همسران و فرزندان فرماندهان لشگر 41 ثارالله را در خود جای داده بود. این روایتها عمیق، انسانی و کمتر شنیده شده از جنگند. روایتی از زنانی که شاید نامشان در فهرست فرماندهان نیامده، اما در سایهی سکوت و صبوری، سنگرهای پشتیبانی را برپا نگه داشتند. این اثر نگاهی زنانه و متفاوت به سالها پر آشوب دفاع مقدس است. نویسنده این کتاب زهرا حیدی است.
🛒 برای تهیه کتاب «ساختمان کیانپارس»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
🟫 #بریده_کتاب
📘 #او
یافا را اسرائیلیها گرفته بودند. الآن دیدهام توی ویکی پدیا نوشته یافا شهری قدیمی در اسرائیل است. جمله بامزهای است؛ یک چیزی در اسرائیل «قدیمی» است. چطور چنین چیزی ممکن است؟ بگذریم...
🛒 برای تهیهی کتاب «او»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
📚 #معرفی_کتاب
📘 #این_پسر_من_است
این کتاب روایت داستانی زندگی پدر و پسری افغانستانی و شهید به نامهای رسول و مهدی جعفری است. روایت «این پسر من است» از مهاجرت رسول جعفریِ 20 ساله با همسر و نوزادش از افغانستان به ایران شروع میشود تا چگونگی تلاش و زندگی او و خانوادهاش در ایران و عزیمت به سوریه و اتفاقهای بعد از آن. شناخت شخصیت رسول جعفری و تجربه و روایتهای او از زندگی مردمِ جنگزدهی سوریه در بخشهایی از کتاب تأثیرگذار و خواندنی است و شاید پاسخی باشد به سوالهایی که در ذهن بعضی از ما جاری است. اینکه در یک کوچه جنگ باشد و چند قدم آن طرفترش هنوز خانوادهای با چند بچهی قد و نیم قد؛ و زندگی جریان داشته باشد و... مهدی اولین فرزند رسول جعفری است، یک جوان شاد و فعال و سرزنده؛ شاید مثل خیلی از جوانهای امروزی؛ اما اینکه چه میشود از مدل موهای سیخسیخ و گیتار زدن و مُد روز پوشیدن و... عازم سوریه میشود و میرسد به عملیات بصریالحریر و شهادت خواندنی است. جنگ چکیده زندگی این پدر و پسر است از جنگ در افغانستان تا تلاش برای زندگی در ایران تا جنگ سوریه، این زندگی پر فراز و نشیب از این پدر و پسر را در کتاب این پسر من است میخوانیم. این کتاب نوشته ندا رسولی است.
🛒 برای تهیه کتاب «این پسر من است»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
🟫 #بریده_کتاب
📘 #او
راز موفقیتش این بود که حرفهای بود. حرفهای هیچوقت دربارهی چیزهای بیربط حرف نمیزند.
🛒 برای تهیهی کتاب «او»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
📚 #معرفی_کتاب
📘 #خون_شریک
این کتاب روایت زندگی میرزامهدی صابری، شهیدی 25 ساله و افغانستانی است که در قم به دنیا آمده و زندگی کرده. او در سالهای رشد و جوانی فضاها و فازهای مختلفی را تجربه میکند. از کوهنوردی و دوچرخهسواری حرفهای تا حضور در هیئت و خدمت در فضاهای مذهبی تا به جایی میرسد که برای خودش آرامش است، مدافع حرم میشود و به سوریه میرود و به شهادت میرسد. او برای این سفر بیش از یک سال تلاش میکند تا رضایت مادر را جلب کند. شهید مهدی صابری در سوریه به دلیل سطح تحصیلات دانشگاهیاش به مخابرات قرارگاه حماه اعزام میشود و پس از آن به حلب میرود. با قابلیتهایی که از خود نشان میدهد، مسِولیت مخابرات تیپ تمام و کمال بهاو واگذار میشود. جایگاهی که به دلیل حساسیت مخابرات برعهده ایرانیها بوده. با همهی اینها مهدی رزم را بیشتر از مخابرات دوست دارد و برای اعزام دومش در تلاش است تا وارد گردانهای پیاده بشود. در خون شریک دقیق و مفصل از عملیاتها و سوریهی آن زمان میخوانید، در کنار خواندن روایت زندگی شهید مهدی صابری.
🛒 برای تهیه کتاب «خون شریک»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
🟫 #بریده_کتاب
📘 #شاخصهای_مکتب_شهید_سلیمانی
برای تبیین مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی باید اول مکتب اسلام را بشناسیم. پس از آن، سراغ تشریح مکتب پیامبر(ص) و اولیای الهی برویم و مکتب حضرت سیدالشهدا(ع) را دقیق و عمیق بشناسیم. آن زمان است که مکتب امام خمینی(ره) نمود پیدا میکند. با شناخت مکتب خمینی کبیر، شاخصهای مکتب شهید سلیمانی نیز شناخته شده است.
🛒 برای تهیهی کتاب «شاخصهای مکتب شهید سلیمانی»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
🟫 #بریده_کتاب
📘 #این_پسر_من_است
یک وقتهایی، اتفاقهای زندگی آدمها، به همین سادگی که میشنوی، نمیتواند باشد. اینکه یک نفر تصمیم بگیرد در دههی دوم زندگ یاش، یکدفعه کشور و وطنش را ترک کند و دست زن و پسرِ هفتهشتماههاش را بگیرد و برود و به همه بگوید ایران را دوست دارم که میروم، ساده است؛ ولی پشتِ این سادگی، هزار علت حتماً بوده که آن آدم را رمانده و دور کرده از وطنش
🛒 برای تهیهی کتاب «این پسر من است»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
🟫 #بریده_کتاب
📘 #او
۱۹۹۶ تازه جنگ خوشههای خشم تمام شده بود؛ جنگ یک طرفه. کتاب بینظیرش را اشتاین بک نوشت، فیلم فوق العادهاش را جان فورد ساخت و جنگ گندش را اسرائیل کرد.
🛒 برای تهیهی کتاب «او»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin
✍️ #یادداشت
📘 #نامزد_گلولهها
#بخش_اول
روایتی موجز از موضوعی مفصل
اولین نکتهای که در «نامزد گلولهها» برجسته مینماید، ایجاز در روایت از زندگی شخصیتی پیچیده، ذو وجوه، پرحادثه و برجسته است. محتمل است مرتضی سرهنگی در ذکر تعبیر «قلم کوچک و ساده»، بیش از هر چیز به این خصوصیت روایتی که از سردار سلیمانی ارائه خواهد کرد، توجه نشان داده است. چرا که گاه سادگی در معنای اختصار و دور ماندن از پیچیدگیها استفاده میشود و توصیف قلم به «کوچک» بیش و پیش از آنکه گویای رویکرد متواضعانه نویسنده نسبت به موضوع باشد، به کارکردهای متوقع از این متن اشاره دارد. چراکه درخور بودگی و برازندگی دو خصوصیتی است که هر نویسندهای در تولید متنی روایی درباره هر موضوعی بدان میاندیشد. بنابراین آنچه مرتضی سرهنگی در این متن آورده است به معنای کوچکشمردن موضوع نیست. نویسندهای که سالها در حوزه ادبیات دفاع مقدس کارکرده، ارزش موضوعات و سوژهها را میداند و اینکه حاج قاسم یک ایده برجسته و ممتاز و کممانند است.
از سوی دیگر روشن است که نویسنده ماده خام فراوانی برای نوشتن از حاج قاسم سلیمانی داشته یا میتوانسته تحقیقات خود درباره این موضوع را تا سرحد کمال دنبال کند. همچنانکه قادر بوده متن روایی درباره این شخصیت را تا چندین برابر حجم فعلی افزایش دهد. بنابراین فقدان دادهها به ایجاز نیانجامیده، همچنانکه ناتوانی از روایت مفصل موجب ایجاز نشده است. درنتیجه در نامزد گلولهها با یک استراتژی در نوشتن از حاج قاسم مواجه هستیم. همچنین انتظار نمیرود بنمایه فکری این کتاب که به طراحی آن انجامیده است، صرفاً از ادای دین به حاج قاسم سلیمانی نشئت گرفته و از جنس تولید کتابی در کنار کتابهای دیگر باشد. مرتضی سرهنگی در مقدمه کتاب میآورد: «شاید روزی بگویند یک قلم ساده و کوچک هم برای اندازهکردن خودش با چشمهای حاج قاسم سلیمانی به میدان آمده بود. خوب بگویند چه عیبی دارد!»
- احمد شاکری، روزنامه آگاه
🛒 برای تهیه کتاب «نامزد گلولهها»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin