eitaa logo
خط مقدم
1.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
106 ویدیو
3 فایل
با ما به خط مقدم بیایید. تارنمای انتشارات خط مقدم: www.khatemoqadam.com خط مقدم در اینستاگرام: www.instagram.com/khatemoqadam.ir ادمین خط‌مقدم: @KhateMoqadam_admin تلفن تماس: ۰۹۱۲۹۳۸۳۳۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🟫 📘 عينايَ اشتاقت لرؤيتكَ و أذناي حنّت لسَماع صوتك. چشمانم مشتاق دیدارت و گوشهایم دلتنگ شنیدن صدایت است. 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «عطر پیراهن تو»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
📚 📘 آدم‌هایی هستند که حتی بعد از رفتنشان از این دنیا، تا اسم‌شان بیاید یک‌دفعه هزار چیز مثل فیلم از جلوی چشم خیلی‌ها می‌گذرد. فیلمی که آن آدم یکی از شخصیت‌های آن است. اسم شهید حسین پورجعفری هم که می‌آید خیلی تصاویر، از پیش چشم خیلی‌ها می‌گذرد. مثل تصویر فرودگاه بغداد در بامداد 13 دی ماه 1398. مثل تصویر تشییع با شکوه و بی‌تکرار پیکر حاج قاسم سلیمانی و همراهانش، مثل تصویر گلزار شهدای کرمان، مثل تصویر روزهای ناآرامِ مردمِ یک کشور، برای جنایتی که اتفاق افتاده بود و منجر به شهادت حاج قاسم سلیمانی و همراهانش شده بود. بله این تصاویر در ذهن ما نقش می‌بندد؛ اما دقیق‌تر و با جزئیات‌ترش را می‌توانید در صفحات پایانی کتاب دلبافته بخوانید. دلبافته کتاب خوشخوانی است؛ و شامل خاطرات خانم زهرا قاسمی همسر شهید حسین پورجعفری از زندگی‌ مشترکشان است. زهرا قاسمی ساده و روان برای‌مان از ازدواجش با حسین آقا می‌گوید، از شغلی که همسرش داشته و به واسطه‌ی آن دوری‌ها و چالش‌های زندگی مشترک‌شان شروع می‌شود، از تولد فرزندان و تنهایی‌ها، از ماموریت‌ها و عملیات‌ها و اضطراب‌ها، از صبر و صبوری و همراهی و زندگی با یک مرد مبارز می‌گوید. کتاب دلبافته به روایت زندگی شخصی و رزمی حسین پورجعفری و همچنین رفاقت چندین ساله‌اش با حاج قاسم سلیمانی می‌پردازد، رفاقت و همراهی‌ای که تا شهادت هر دو، در یک زمان و یک مکان پیش می‌رود. لحن و زبان کتاب ساده است و نویسنده سعی کرده است به لحن و زبان راویِ کتاب وفادار باشد. دلبافته نوشته‌ی مریم علی بخشی است و در 248 صفحه توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده است. 🛒 برای تهیه کتاب «دلبافته»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
787.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی بود، یکی نبود. قصه سربلندی ایران رو خدا نوشته بود.
🟫 📘 ما باید باشرف‌هایی باشیم که زخم‌مان را نشان نمی‌دهیم. 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «قاسم»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
🟫 📘 وقتی جایی که تو زندگی می‌کنی، امن باشد و بدانی آنجا که قوم و خویش‌هایت هستند، جنگ است و ناامن، گاه‌به‌گاه منتظر می‌شوی ببینی کدام‌شان می‌آید درِ خانه‌ات را می‌زند و می‌رسد به آن‌جا که تویی. 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «این پسر من است»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
خط مقدم
🟫 #بریده_کتاب 📘 #او ۱۹۹۶ تازه جنگ خوشه‌های خشم تمام شده بود؛ جنگ یک طرفه. کتاب بی‌نظیرش را اشتاین
✨️این روزها فرصت خوبیه که را بخوانیم... 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «او»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
🟫 📘 گاهی حجم دلتنگی چنان زیاد می‌شود که درونت می‌جوشد. فقط روایت حضورش تو را آرام می‌کند. دوست‌داری بنویسی؛ درباره‌ی کسی که پا روی قلبش گذاشت و دست از دل و دنیا کشید. 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «عطر پیراهن تو»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
🟫 📘 بعد گفت: «می‌دونی نسیم. ما زیاد از حضرت زینب(س) شنیدیم. اما از حضرت ام‌کلثوم نه. مادرم رو که سوریه برده بودم، سر قبر خانم ام‌کلثوم یه روضه‌ای خوندن که خیلی متحول و منقلبم کرد. شرحش این بود که تو ده روز اول ماه محرم، هر کسی هر چی داشت برای امام حسین(ع) قربونی داد. ام‌کلثوم به حضرت زینب(س) می‌گه حسرت می‌خورم که پسری ندارم تا در راه برادرم حسین جونش رو فدا کنه. حضرت اباالفضل(ع) حرفای خواهرش را شنیده و می‌فرماید از همین الان من پسر شما می‌شم. منو قربانی و فدای حسین کنین.» 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «موسیقی سکوت»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
🟫 📘 بعد از شام بود، بچه‌ها خوابیده بودند. تلویزیون روشن بود و برنامه «ملازمان حرم» پخش می‌شد. سیب پوست کنده بود. بریدم و توی دهانم گذاشته بودم که یک‌دفعه گفت: «به اینا نگاه کن، خوب یاد بگیر. اگه یه روزی رفتم سوریه و شهید شدم، خودتو نباز، مثل اینا خوب حرف بزن. مثل حضرت زینب(س) رسا پرصلابت باش.» 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «موسیقی سکوت»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
🟫 📘 به پاهاش افتادم و با التماس گفتم: «تو رو قسم می‌دم به تمومی مقدسات نرو هاشم، بی تو می‌میرم. من هیچ به جهنم، حداقل به خاطر حسام و شهنام نرو. تازه به دنیا اومدن ده ماهشونه، تازه دارن می‌شناسنت. می‌خوان بهت بابا بگن....نرو هاشم نرو.» گریه‌هایم به آسمان رسید، صدایم کرد. نفسم را بیرون دادم، سرم را روی پایش گذاشتم. آرام گفت: «با حضرت زینب(س)عهد بستم. برم مدافع حرمش باشم. اگه اون دنیا می‌تونی جوابشو بدی، من نرم!» با این حرفش بی‌صدا فریاد کشیدم: «بی بی دو عالم، جان عشقم، زندگیم، نفسم. امانت تو...» هاشم با این حرفش دهانم را مهر کرد، چه داشتم بگویم. حرف حضرت زینب(س) بود. 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «موسیقی سکوت»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
✍️ 📘 قصه‌های خوب فرزند جزئیات‌اند؛ حاصل توصیف دقیق چیزهای ظاهراً بی‌اهمیت و پرداختن به اتفاقات ساده و روزمرگی‌های معمولی. بدون گفتن از جزئیات، «چگونگی» را نمی‌شود توضیح داد و بدون گفتن از چگونگی اتفاق‌های مهم، قصه قوام پیدا نمی‌کند. پس هر نویسنده‌ای که دستش از جزئیات پر باشد، می‌تواند خوب قصه بنویسد و مثلاً می‌تواند کاری کند که شاهکاری یک مرد بزرگ در اخراج اشغالگران از جنوب لبنان، عمیقاً باورپذیر و عمیقاً باشکوه و پیش چشم مخاطب زنده شود. لحن، قصه باید روح داشته باشد و روح قصه، لحن روایت است. اینکه نویسنده بتواند چندین صدای متفاوت و جذاب لحن غیرمشابه را وسط قصه‌اش جان بدهد و باورپذیر کند، یعنی کارش را خوب بلد است، یعنی جَربزه‌مند است. یعنی می‌شود انتظار داشت برای یک قهرمان بزرگ یک اثر ادبی درخور خلق کند، بی‌آنکه احساس کنی کتاب‌سازی کرده یا سوره را هدر داده است. "او" تمرینِ جزئیات دقیقی‌ست که نویسنده در روی کاغذ آوردن‌شان خسته به خرج نداده؛ و لحن درستی که در هر فصل، رنگ راوی تازه‌ای را به خود می‌گیرد، بانمکوشانه و زنده‌انه پیش می‌رود و قصه را با هوشمندی، معماری می‌کند. میثم امیری برای روایت زندگی شهید عماد مغنیه، کار بزرگی کرده و اثری خلق کرده که نه شتاب‌زده است، نه شِکِل‌وار، نه مَدیّ؛ اثری شبیه به هنر و برخوردار از مایه‌ای ادبی قدرتمند. او شخصیت مغنیه، قهرمان را در متن مخاطب جان می‌دهد؛ قدرتمند و شِیوا و زنده، از دلِ رَجزش بیرون. - محمد صالح سلطانی، نویسنده 🛒 برای تهیه کتاب‌ «او»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin
🔻شب عاشورا، شب انتخاب است. انتخاب مسیر... انتخاب عاقبت... در عصر حاضر نیز عزیزان زیادی را دیدیم که آزادگی را در مقابل زندگیِ دنیا انتخاب کردند و عاقبت‌شان ختم به شهادت شد. 📚روایت برخی از این انتخاب‌ها را می‌توانید در کتاب‌های انتشارات خط مقدم بخوانید: 🩸اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ و عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ