eitaa logo
خط مقدم
1.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
106 ویدیو
3 فایل
با ما به خط مقدم بیایید. تارنمای انتشارات خط مقدم: www.khatemoqadam.com خط مقدم در اینستاگرام: www.instagram.com/khatemoqadam.ir ادمین خط‌مقدم: @KhateMoqadam_admin تلفن تماس: ۰۹۱۲۹۳۸۳۳۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
«ضریح را بوسیدم و گفتم: خانم جان، دوستتون دارم. امروز روز عقدمونه، یه خواهشی ازتون دارم. میشه خانمی کنی، بزرگی کنی، یه گوشه از آینده‌ام را نشونم بدی؟ دوست دارم ببینم آینده‌ی من و احمد چی میشه! وسط اشک و گریه، صدای «لااله‌الاالله» توی گوشم پیچید. هول برم داشت. دویدم حیاط حرم. پرده‌ی ورودی را کنار زدم. از خادمی که دم در بود، پرسیدم چی شده؟ گفت: شهید مدافع حرم آورده‌اند. کمی جلوتر آمدم. تابوتی روی دست‌ها جابه‌جا می‌شد. صورتم را برگرداندم طرف ضریح، و گفتم: ممنونم خانم جان! هم دیدم، هم فهمیدم!» 📚پسری با تی‌شرت کلاه‌دار 🆔 @khatemoqadam_ir
📌 شهید رو در خواب دیدم و فقط یک چهره زیبا و نام سید علی ازش توی ذهنم بود. این شهید رو نمیشناختم! 🔥ماجرایی که برای اولین بار منتشر شده🔥 🆔 @khatemoqadam_ir
khatemoqadam.mp3
زمان: حجم: 1.72M
⚠️ماجرای کرامتی عجیب از شهید سید علی زنجانی 🖇روایت شده توسط خانم مریم عرفانیان نویسنده کتاب«عطر پیراهن تو»(خاطرات همسر شهید سید علی زنجانی) 🆔 @khatemoqadam_ir
📚کتاب «عطر پیراهن تو» 🖇عطر پیراهن تو، زندگی شهید سید علی زنجانی را از نگاه همسرش سیده دعاء زلزلی نقل می‌کند. 🔍بخشی از اون رو با هم بخونیم:⬇️ «حرکت‌مان در مسیر کند شد. چشمم افتاد به جایی که زمانی خانه‌مان بود. قبل از این حادثه می‌خواستیم دیوارهای خانه را رنگ کنیم. مادرم اسباب و اثاث را تمیز کرده و گذاشته بود روی بالکن. پرده‌های نو برای پنجره‌ها دوخته بود، حالا اما یک دیوار سالم هم از آن باقی نمانده بود و به تلی خاک تبدیل شده بود. مردم و خبرنگارها، اطراف خانه‌های ویران جمع شده بودند و هر کس از خرابی‌ها چیزی می‌گفت. خبرنگارها، تندتند عکس می‌گرفتند. ماشین متوقف شد. من و مادرم و بتول و برادرهایم پیاده شدیم. به جایی که قبلا اتاق من و باقر بود خیره ماندم. اتاق ما خیلی زیبا بود، حالا جز چند دیوار فروریخته و اسباب‌بازی‌هایی پراکنده، چیزی از آن باقی نمانده بود.» 🆔 @khatemoqadam_ir
✨خجسته سالروز میلاد حضرت آیت الله سید علی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب گرامی‌باد💐 سایه‌شان مستدام🌷 🆔 @khatemoqadam_ir
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨نمایشگاه کتاب امسال خبرهای خوبی براتون داریم✨ این از اولیش🎉 🆔 @khatemoqadam_ir
گفت «شیخ محسن، صداها رو می‌شنوی؟». گفتم «صدای چی رو؟». گفت «ببین ... بعضی تیرها، صدای یه سوت داره؛ بعضی‌ها صدای تَق‌تَق؛ بعضی‌ها صدای فرفره. این یعنی فاصله‌ی بعضی تیرها با شما کمتر از 2 متره! گوش کن! این صدا می‌آد، یعنی فاصله‌ای کمتر از 2 متره. این‌جوریه.». گفتم «جدّی می‌گی، حاجی؟! پس چرا این‌ها هیچ‌یکش به ما نخورد؟!». گفت «ببین، شیخ‌محسن، همه‌ی این تیرها حساب‌شده است. روی هر تیر نوشته که نخوری به شیخ‌محسن؛ نخوری به شیخ‌محسن؛ نخوری به شیخ‌محسن ...» 📚دردانه کرمان 🆔 @khatemoqadam_ir
همراهان خط مقدم سلام 🌷✨ امروز اختصاصا می‌خوایم راجع به این دو کتاب صحبت کنیم میدونید چرا؟ اول بهمون بگید این دو کتاب رو خوندید؟👇🏻 🆔 @khatemoqadam_admin
📌علت اینکه قراره امروز در مورد این کتاب ها صحبت کنیم اینه که شهید حسین بادپا و شهید مهدی جعفری هر دو در یک روز به شهادت رسیدن و سالگرد شهادتشون فرداست(۳۱ فروردین) 📌کتاب «دردانه کرمان» در مورد شهید بادپا و کتاب «این پسر من است» در مورد پدر و پسر شهید رسول و مهدی جعفری نوشته شده. 🆔 @khatemoqadam_ir
🔥«دردانــــه‌ی کرمــــان، کتابی که به توصیه حاج قاسم نوشته شد»🔥 🖇 مجموعه‌ی خاطرات سردار شهید حسین بادپا 🔻 این خاطرات از زبان همسر، فرزندان، دوستان و هم‌رزمان ایشون توسط سرکار خانم سارا افضلی جمع آوری شده. 🔻 جالبه بدونید این کتاب به خواست مستقیم شهید حاج قاسم سلیمانی درباره‌ی شهید حسین بادپا نوشته شده و ایشون حتی نویسنده و اسم کتاب رو هم خودشون انتخاب کردن. 📌شما می‌تونید تا جمعه شب به مناسبت سالگرد شهادت شهید بادپا این کتاب رو با ۲۰ درصد تخفیف تهیه کنید. ✨برای خرید کتاب اینجا👇🏻 پیام بدید.✨ 🆔 @khatemoqadam_admin