eitaa logo
🌷خاطرات موضوعی شهدا🌷
494 دنبال‌کننده
217 عکس
19 ویدیو
0 فایل
گاهی وقتا در سخنرانی ها و حلقه های صالحین و ... احساس میشه واقعا جای شهدا خالیه و خاطراتشون کمرنگ شده. برای همین ما تصمیم گرفتیم خاطرات شهدا را موضوع بندی کرده و تقدیم شما دوستان کنیم. @Aseman2411 کپی خاطرات ⬅ با ذکر صلوات نشر مطالب ⬅صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸شهید همیشه دائم الوضو بودن👌 و خیلی به وضو داشتن حساس بود. یه روز بهش گفتم یه انگشتر خوب میخوام گفت: من میدم برات درست کنن، اما شرط داره. شرطش اینه که همیشه با وضو باشی و بهم قول بدی با وضو باشی.🌱 روی شیطون رو کم کرده بود تو وضو گاهی هر روز 20بار وضـــــو میگرفت.❗️ روی انگشتر نوشته بود علی مع الحق و روی دیگرش الحق مع علی ❤️ 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🌸زیارت مجازی و سه‌بعدی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 👇 soleimany.ir/tour/ 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
✳ در گوشه‌ای در میان خادم‌ها ایستاد 🔻سردار شهید بیشتر اوقات پایین (ع) می‌نشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان می‌داد🙏 زمانی هم که در کنار ضریح قرار می‌گرفت، بسیار رفتار می‌کرد. 🔹یک بار در مراسم ‎خوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، سردار سلیمانی🌷 در حالی که لباس به تن داشت، اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت❌ و در گوشه‌ای بین ۴۹ هزار خادمی که حضور یافته بودند، با تمام و آرام ایستاد. ✍راوی: مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🔹برای‌ خدا‌رو‌ اطاعت‌نکن... 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
می‌گفت «من زشت‌ام! اگه بشم هیچ‌کس برام کاری نمی‌کنه! تو یه پوستر برام بزن معروف بشم» و خندید… این را یکی از دوستان «هادی» عزیز از او روایت کرده است... واین تصویر همان طرح سفارش اوست و چه شیرین است این لبخند... 🌹وجوه یومئذ مسفرة ضاحکة مستبشرة...🌹 🌹چهره هایی در آن روز گشاده و نورانی و خندان و مسرور است.🌹 (سوره مبارکه عبس/ 38 و 39) 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ روضه آیت الله مجتهدی تهرانی برای دردانه امام رضا علیه السلام 🏴 شهادت امام جواد علیه السلام 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
💞 💞 💫سر سفره عقد قرآن رو که دستش گرفت، نیت کرد تا هر صفحه ای که اومد باهم بخونیم. 🌹 قرآنُ باز کرد و آیه اول صفحه رو که دید لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق ميزد.🤩 آیه ۲۳ سوره احزاب دلش رو آروم کرده بود. ﴾﷽﴿ {مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا} 📋 ترجمه آیه ۲۳ احزاب برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند☝️، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند. 🌹 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🌹با اینکه از گل خریدن و هدیه دادن و محبت کردن کم نمی‌گذاشت، ولی چند وقت یک بار می‌پرسید : «از من هستی؟» بنای زندگی را گذاشته بود بر محبت💐. می‌گفت: «وقتی همسرت از تو راضی باشد خدا یک‌جور دیگری نگاهت می‌کند.»✨ ❤️حرف‌هایش به دل می‌نشست. حتی اگر هزار بار هم حرفی را شنیده بودی، اما شنیدنش از زبان او لطفی دیگر داشت. اصلاً سخنران قابلی بود. منبرهایش همه گل می‌کرد. 👌قبل از سخنرانی کلی مطالعه و تحقیق 📚می‌کرد تا همه حرف‌هایش سند داشته باشد. موضوعی انتخاب می‌کرد که کارایی داشته باشد و دردی از مردم دوا کند. به روایت همسر، وخواهر 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
سرزده آمد به جلسه قرآن روستا مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن از !✅ پرسیدم شما با این همه مشغله چطور فرصت حفظ قرآن داشتید ؟ گفت در ماموریت ها فاصله بین شهرها را عقب ماشین مینشینم و قرآن میخوانم👌 🌹 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
💠عباس هادی،برادر شهید ابراهیم هادی: 🍃🌸پنج ماه ازشهادت ابراهیم گذشت. هرچند مادر از ما می پرسید:چرا ابراهیم مرخصی نمی آید؟ بابهانه های مختلف بحث راعوض می کردیم! می گفتیم:الان عملیاته،فعلانمی تونه بیاد و...خلاصه هرروز چیزی می گفتیم. تا اینکه یکبار مادر آمد داخل اتاق. روبروی عکس ابراهیم نشسته واشک میریخت!جلو آمدم. گفتم:چی شد!؟ گفت:من بوی ابراهیم روحس می کنم! ابراهیم الان توی این اتاقه! همینجاست... وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمانم که ابراهیم شده. ابراهیم دفعه اخر خیلی فرق کرده بود. چند روزبعد دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود وگریه می کرد. مابالاخره مجبورشدیم دایی رابیاوریم تابه مادرحقیقت را بگوید. 🍃🌸آن روز حال مادر به هم خورد. ناراحتی قلبی اش شدیدتر شد و درسی سی یو بیمارستان بستری شد! سال ها بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا(س) می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل وچهار برود. به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام می نشست. هرچند گریه برای او بد بود. اماعقده دلش را آنجا باز می کرد وحرف دلش را با شهدای گمنام می گفت. 📚کتاب سلام برابراهیم ۱،ص۲۲۱ ♻️پ.ن: بعد از پایان مبادله اسرا که مشخص شد ابراهیم اسیر نشده و شهید شد،مادر شروع کرد به خوردن یخ و برفک یخچال؛ ما فکر میکردیم قندِ مادر بالا رفته به همین دلیل مادر رو بردیم دکتر ؛ دکتر گفت : مادر شما هیچ مشکلی ندارند. بعد از من پرسید مادرتون ناراحتی دارد؟ گفتم: یکی از پسرهایش دو سه ماهی است مفقود شده ؛دکتر گفت این یخ و برفک یخچال میخورد چون جگرش دارد میسوزد دکتر گفته بود ممکنه قلبش❤ از داخل منفجر بشه. همینطور هم شد.😔 🆔 @Loveshohada28
🔻اهمیت به نماز 🔅روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم؟ 🔅گفتم ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و همانجا می خوانیم... 🔅از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت:من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم دوست دارم نمازم با نماز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود"❤️ 🗣راوی:علی مرعی (دوست شهید) یاد شهید با صلوات🌹 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🔸تصویرنوشته‌هایی از حاج قاسم سلیمانی درباره : هر کس به مدار مغناطیسی علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) نزدیکتر شد❤️، این مدار بر او اثر می‌گذارد؛ او کمیل‌بن‌زیاد می‌شود، او ابوذر غفاری می‌شود، او سلمان پاک می‌شود. 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28