eitaa logo
♥خــــــاطره شــــــهدا♥
414 دنبال‌کننده
269 عکس
19 ویدیو
11 فایل
♥هوالمحبوب♥ ■زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست■ ■این کانال حاوی داستان پرواز معراجی های انقلاب، دفاع مقدس، مدافع حرم و ... است■ ⛔ کپی از مطالب با ذکر "منابع" بلامانع است ⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐از زبان همسر شهید قسمت: 9 🌱من اصلا فکر شهادت ایمان را نمیکردم. وقتی از رفتن گفت فقط یک بار گفتم میشود نری؛ الان تازه عروسی کردیم. گفت : الهه هر دلیلی آوردن برای نرفتن یک جور توجیه کردن است. مدام یک شعری میخواند؛ میگفت : ما گر ز سر بریده میترسیدیم؛ در محفل عاشقان نمیرقصیدم. 🌱بعد به من گفت الهه ما با رفتنمان جهاد میکنیم، شما با صبرتون فکر. نکن اجر شما کمتر از اجر ماست؛ شاید اجر بیشتری هم داشته باشید. 🌱من فکر میکردم این حرفها را برای مدتی که سوریه هست میزند و صبر من در آن زمان میگه اصلا فکر شهادت نمیکردم، ولی ایمان حرف‌های خودش رو اینجوری به من زده بود. 🌱15مهر میخواستند از جهرم حرکت کنند. شب قبلش برای خداحافظی منزل مامان من و بعدش مامان ایمان رفتیم. وقتی خداحافظی کرد با مامانش که برای مادرشون اون بیت شعر رو خوندن یهو مادرشون گریه کرد و ایمان که داخل حیاط بود برگشت به شوخی گفت ننه داری گریه میکنی؟! وقتی میخواست با مامانش شوخی کند بهش میگفت ننه. مادر اشکش را پاک کرد چون پدر ایمان به مادرشون گفتن با گریه کردن دل بچه را خون نکن که با نگرانی بره. ادامه دارد منبع: https://www.mashreghnews.ir/news/662558/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D9%81%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @khatere_shohada
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐از زبان همسر شهید قسمت: 10 🌱پشت موتور که نشسته بودم دلم خیلی گرفته بود. یواش یواش اشک میریختم هر از گاهی ایمان صورتش رو میچرخوند میگفت: زن؛ داری گریه میکنی؟ منم میگفتم نه برای چی گریه کنم؟! 🌱شروع کردم به سوال پرسیدن با حوصله جواب می داد وقتی احساس کرد خیلی نگران هستم گفت: زن؛ این حرفها رو ول کن، بگو ببینم وقتی برگشتم کجا بریم؛ چکار بکنیم؛ 🌱فردا صبح با عجله کارها را انجام میدادم و ساک می‌پیچیدم چون ایمان گفت دلم میخواهد ایندفعه تو ساکم را بپیچی. غذا درست کردم ایمان میخواست موهایش را با ماشین بزنه چون میگفت اونجا شاید وقت نداشته باشیم خیلی به خودمون برسیم. 🌱رفته بودیم بیرون که مامان ایمان تماس گرفت گفت میخواهم برای بدرقه بیام، کسی نیست بیاردم. میای دنبالم؟ با وجودی که خیلی کار داشتیم گفت مامان آماده باش میام دنبالت. مامانش چون گریه کرده بود میخواست این بار بیاد که از دل ایمان در بیاره. 🌱ظهر نهار رو سه نفری خوردیم و بعد ایمان نماز خواند و از زیر قرآن ردش کردیم. مامان ایمان همون روز از ایمان عکس گرفت بعد با ایمان رفتیم جلوی محل کارش با هم خداحافظی کردیم و سوار اتوبوس شد. 🌱هم من و هم مامان ایمان خودمون رو محکم گرفته بودیم، هم ایمان خودش رو محکم گرفته بود؛ میخواستیم که به واسطه گریه ما دلش نلرزه و پاهاش سست نشه. از داخل اتوبوس بهمون نگاه میکرد و دست تکون میداد این صحنه رو هیچ وقت فراموش نمیکنم خیلی خودش رو محکم گرفته بود... ادامه دارد منبع: https://www.mashreghnews.ir/news/662558/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D9%81%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @khatere_shohada
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐از زبان همسر شهید قسمت: 11 🌱من 4 روز قبل از شهادتش خواب دیدم روی گوشی خودش که دست من بود و همیشه به این شماره تماس میگرفت پیام اومد. پیام از یه شماره نا آشنا بود که به اسم ذخیره نشده بود پیام رو باز کردم داخل صفحه فقط یه خط نوشته بود: شهادتت مبارک! 🌱دو روز بعد از این خواب با من تماس گرفت. خیلی خوشحال بودم که خوابم رویای صادقه نبوده و ایمان سالم هست. داخل تماس آخر با رمز بهم گفت که تا هفته دیگه خونه هست. 🌱من گل خریده بودم؛ شکلات برای استقبالش؛ بعد از قطع تلفن با وجودی که صدایش را شنیده بودم دلم میخواست دوباره بهم زنگ بزند. از اون شب تا زمانی که خبر شهادتش را شنیدم هم هر شب چندین بار از خواب میپریدم بدون اینکه خواب ببینم. آیت الکرسی میخواندم و میخوابیدم. 🌱آخرین تماسش دو روز قبل از شهادتش بود هر موقع زنگ میزد به من و من با نگرانی بهش میگفتم مواظب خودت باش شهید آوردند، میگفت: الهه من امید دارم زندگی کنم میخوام برگردم، تو اصلاً نگران نباش؛ ما اینجا هیچ کاری نمیکنیم، چهار تا مرغ داریم هر روز میریم به اینا سر میزنیم؛ جامون امن هستش... ادامه دارد منبع: https://www.mashreghnews.ir/news/662558/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D9%81%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @khatere_shohada
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐از زبان همسر شهید قسمت: 12 🌱بعد از شهادتش بهم گفتن که ایمان با قبضه 23 جلوی نیروهای پیاده بدون سنگر بوده و خیلی جای خطرناکی داشته فقط با من که حرف میزد طوری صحبت میکرد که نگران نباشم. جای خطرناک بود ولی همیشه به من میگفت که نگران نباش من جام خیلی خوبه. میخواست خوشی های اول زندگیمون خراب نشه. وقتی داشتیم خداحافظی میکردیم از دلتنگیم بهش گفتم؛ گفت الهه خدا کریمه، همه چی درست میشه. 🌱در سوریه ایمان به دوستانی که مداحی میکردند میگه برایم روضه حضرت ابوالفضل بخونید و بهشون میگه برایم دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضل یا به روش سرورمون آقا امام حسین یا به روش خانم فاطمه زهرا. 🌱ایمان به سه روش شهید شد: دستی که عبارت یا رقیه روی اش نوشته شده بود مثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین و قسمت اصلی جراحت ایمان پهلو و شکم بود؛ مثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛ یعنی یک قسمت از وجود من در خاک سوریه جا ماند. ادامه دارد منبع: https://www.mashreghnews.ir/news/662558/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D9%81%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @khatere_shohada
هدایت شده از آن روی جنگ
🔴کاتوشا عملیات و الفجر 8 بود دشمن کنار دریاچه نمک پاتک زده بود .دیده بان توپخانه با صدای بلند فریاد زد: آتش بریزید ...آتش بریزید..توپخانه! با آخرین توان آتش بریزید. 🔶من با یکی از دوستانم با قبضه های کوتاشا کار می کردیم.کوتاشا یک دستگاه تنظیم گلوله دارد که اگر مثلا می خواهید 4 گلوله شلیک کنید روی عدد 4 تنظیمش می کنید و تا آخر هر قبضه کوتاشا 30 گلوله جا می گیرد بعد از اینکه قبضه تمام موشک هایش را شلیک کرد دستگاه باید مجددا صفر شود و موشک گذاری انجام شود. 🔶من از شدت فشار عملیات و حجم گسترده آتش به کلی یادم رفت که بعد از شلیک تنظیم آن را صفر کنم بعد از اینکه قبضه کوتاشا موشک گذاری شد و سی موشک داخل قبضه قرار گرفت بدون توجه به تنظیمات دستگاه آماده شلیک شدم و به محض اینکه درجه دستگاه را از سی به صفر رساندم به فاصله چند ثانیه 27 موشک از داخل قبضه کوتاشا شلیک شد صحنه بسیار وحشتناک و در عین حال جالبی بود چون 10 الی 15 تانک دشمن با این شلیک منهدم شد. 🔶طبق گزارش دیده بان، بعد از این شلیک دشمن عقب نشینی کرد. براثر شدت ضربه و فشاری که به قبضه وارد آمده بود گودالی به عمق 3 متر و عرض 5 متر دقیقا پشت کوتاشا ایجاد شده بود یکی از برادران بسیجی که بعد از اتفاق به محل رسید گفت: نامرد هواپیمای عراقی کجا را زده دقیقا پشت قبضه کوتاشا. منبع: http://www.dana.ir/news/1202548.html/ @khatere_shohada
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐از زبان پدر شهید قسمت: 13 🌱شهید ایمان بسیار مهربان و دوست داشتنی و باگذشت، متین و باوقار بود. وی به من و مادرش و کلا همه چه بزرگ و چه کوچک احترام می‌گذاشت، هیچ وقت با صدای بلند با من و مادرش صحبت نکرد و در این مورد همه دوستان و اقوام نیز با من هم‌عقیده هستند که ایمان بسیار مودب بود و با همه به احترام رفتار می‌کرد. 🌱اهل غیبت نبود و در این مورد تذکر می‌داد؛ همیشه چهره‌ای بشاش و سرزنده و لبخند بر لب داشت. وی مسئولیت‌پذیر بود و تابع ولایت فقیه و عاشق اهل‌بیت علیهم السلام. بهترین مرگ شهادت است که خداوند مهربان 🌱می‌فرمایند: «مپ‌ندارید که شهدا مردگانند بلکه آنها زنده‌اند و نزد من روزی می‌خورند.» بنابراین چون یک روز انسان باید از این دنیا برود چه مرگی بهتر از شهادت. باعث افتخار من است که فرزند دلبندم در راه دفاع از حریم اهل بیت علیه السلام به شهادت رسید. 🌱اینجانب افتخار دارم که یکی از خادمان زائران آقام امام حسین (ع) هستم. ایمان عزیز هم یکی از زائران کاروان من بود که در همین سفر در حرم اباعبدالله(ع) در شش گوشه کنار پای فرزند آقا، حضرت علی اکبر(ع) زانو زده و طلب شهادت کرد و به آرزوی خود رسید. ادامه دارد منبع: http://ana.ir/fa/news/82/124578/ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @khatere_shohada
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐وصیت نامع شهید قسمت: 14 به نام خداوند بزرگ! پس از حمد و ثناء خدا، اکنون که به سرزمین سوریه جهت دفاع از حرم حضرت زینب(س) و سه ساله حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حضرت رقیه(س) می روم به این حدیث شریف اشاره می‌کنم یعنی حدیث شریف ثقلین که پیامبراکرم(ص) فرمودند: ای مردم در بین شما دو چیز به امانت می‌گذارم قرآن و عترت و اهل بیت علیه السلام را. بنابر همین حدیث شریف باید به ریسمان ولایت چنگ بزنیم و از ولایت فقیه حمایت نماییم. ایشان را تنها نگذارید تا به شما صدمه نرسد و به خواهران ایمانی این سفارش را می کنم که حجاب شما از خون ما برنده‌تر است و همچون شمشیری دست دشمنان را قطع می‌نماید در حفظ حجاب کوشا باشید. پایان منبع: http://ana.ir/fa/news/82/124578/ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @khatere_shohada
#شهید_ایمان_خزاعی_نژاد @khatere_shohada