لحظاتی با خان طومان به روایت محسن بهادری
👇👇👇
جنگیدن در سوریه سخته اونجا دیگه جنگ با کلاش و تیربار نیست. 😢دشمن برای زدن یک نفر، توپ 23 که مختص هواپیما ست میاره و با کرنت آدم می زنن 😡در صورتی که این سلاح فقط تانک رو منفجر می کنه عربستان آنقدر سلاح می ده که براشون مهم نیست چه سلاحی کجا مصرف میشه😡
ساعت یک تا یک و نیم اون روز آتش تهیه شروع شد. ساعت سه یا سه و نیم بعد از ظهرتانک پی ام پی انتحاری و پر از مهمات منفجره رو به طرف خان طومان فرستادن،اما قبل از اینکه تانک پی ام پی به وسط شهر برسه یکی از رزمنده های غیورزرهی فاطمیون با تانک ، تانک بی ام پی را زد.💥
اگه تانک اونها وسط شهر میومد و منفجر می شد، آمار شهدا زیاد می شد. حتی رزمنده ای که راننده تانک بود و تانک پی ام پی را هدف قرار داد، خودش شهید شد. 😇وقتی پی ام پی منفجر شد، به قدری موجش زیاد بود که زمین از هم پاشید، هرکس نزدیک بود، شهید شد و آنکه دورتر بود، موج انفجار گرفتش😭
از بعدازظهر اوضاع به شکلی شد که نبرد کوچه به کوچه شده بود و دیگر کلاش رو انداختیم و با نارنجک می جنگیدیم،☄ جنگ تن به تن شده بود که اعلام کردن، برگردید عقب. عقب برگشتن برای ما که رفیقانمان رو که سر یه سفره با هم نشسته بودیم و حالا دیگر شهید شدن بسیار سخت بود 😔که بدون پیکرشون برگردیم. نمی دونستیم باید جواب خانواده شان روچطور بدیم😢بچه های مازندران در آن وضعیت و در شرایطی که آب و غذا هم نداشتیم تصمیم گرفتیم بمانیم و بجنگیم.💣💣
شهید کابلی با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید بلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی رو بیاره شهید بریری هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشه😔 وقتی پیکر کابلی رو روی ماشین گذاشتن با قناسه هر دو رو از پشت زدن😭عکسهای شهید بلباسی رو اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش خون جاری شد. اینها واقعا مردانه ایستادن. من خط به خط عقب می آمدم و شاهد این قضایا بودم.😭😭
شهید رادمهررفت به سمت ساختمان فرماندهی تا اطلاعات رو امحا کنه اما سید جواد اسدی می دونست که ساختمان در محاصره است رفت تا کمک رادمهر 💪. سید جواد دوید داخل کوچه تا وارد ساختمان فرماندهی شود، وسط راه دوازده هفت به اوخورد و پرت شد خورد به دیوار و افتاد پایین.😔 آتش سنگین بود و هر دو به شهادت رسیدن.با توپ 23 هر چی آمد، می دوختنش😡😡
فرازی از وصیت نامه شهیدرادمهر از شهیدبزرگوار دو فرزند به یادگار مونده 👇👇👇
🌷برادران عزیز ، به شما و سایر برادران و خواهرانم در بسیج وصیت می کنم که نکند واقعه سقیفه بنی ساعده دوباره تکرار شود ، نکند عاشورا دوباره تکرار شود و حسین زهرا (علیه السلام) سرش بالای نیزه رود. برادران و خواهران بسیجی ، از تاریخ اسلام درس بگیرید و همواره در راه ولایت ثابت قدم باشید.
🔻برادران ، بدانید که همانگونه که اهل کوفه ، مسلم ابن عقیل ( نماینده امام زمان خود ) را تنها گذاشتند و اکنون مورد لعن ما قرار میگیرند ، اگر ما هم ولی فقیه را تنها بگذاریم ، بی درنگ مسلم های دیگری نیز به مسلم ابن عقیل خواهند پیوست و آنگاه ما نیز مورد لعن آیندگان قرار خواهیم گرفت.
🔻برادران و خواهران اگر می خواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود و از مصائب آخر الزمان در امان باشید و دینتان حفظ بماند و عاقبت به خیر شوید ، بصیرتتان را افزایش دهید ، اطاعت از ولایت مطلقه فقیه را بر خود واجب بدانید و اگر می خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید ، گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه و چشمتان به اعمان این بزگوار و تمام وجودتان صرف عمل به خواسته ها و اوامر ایشان باشد.🌷
چند روز قبل از شهادت یه ترکش خورده بود. میگفت ناصر(اسم مستعار فرمانده گردان) ببین باز من لایق نبودم.😔
حقیقتا عاشق شهادت بود. نه به حرف باشه! نه! به عمل😇
خان طومان کمین خوردیم. جنگ سختی شد. آتش بسیار مهیب🔫💣
علیرضا صدام زد ناصر، حبیب مجروح شدهآنقدر آتش دشمن سنگین و در تیررس دشمن بودیم که نمیتونستم بلند شم برم بالای سرش😔
از همون پایین پا، مچ پای حبيب رو گرفتم، دیدم هنوز بدنش گرمه.
علیرضا گفت ناصر اگه چند متر بريم عقب یه ساختمان هست. میتونیم موضع امنی بگیریم و مجروح رو درمان کنیم.☺️
گاز استریل و باند رو گذاشتم رو زخم حبیب. عليرضام یکی از بچههای زخمی فاطميون رو که خیلی هم وضعش مساعد نبود گرفت راه افتادیم🚶
یه چند متری که اومدیم دیدم علیرضا صدام میزنه ناصر ناصر، کابلی و کلی از بچهها اينجا افتادن رو خاک.😔
گفتم وضعیتشون چطوره. گفت کابلی هنوز نفس میکشه.
علیرضا گفت ناصر من میمونم تو برو.
من مثل علیرضا حقیقتا کم دیدم. یکی علیرضا، یکی شهید سالخورده. این دوتا بینظیر بودن. هم از نظر ایمان و هم از نظر شجاعت.
علیرضا گفت برو ماشین بفرست ما شهدا و مجروحان رو بیاریم. اصرار اصرار...
چاره ای نبود ارتباط با عقبه نداشتیم.😔
راه افتادم، یه گردنه کوچيک بین ما فاصله بود. اومدم عقب کل فاصله ما باهم صد تا دویست مترهم نبود.
محمدبلباسی و رجاییفر واقعا شجاع بودن😊. ماشین و بیسيم روگرفتن راه بیفتن. يک بار دیگه از پشت بیسیم با علیرضا هماهنگ کردم. گفت بفرست ماشین بیاد وضعیت آرومه، راه افتادن.
از پشت بیسیم صداشونو میشنیدم. علیرضا میگفت محمد گردنه رو رد کن. اونجا بیا. حتی گفت ماشین رو سروته کن، دنده عقب بگیر.
یک دفعه تو همین حین دوباره آتیش دشمن شروع شد🔫💣. آتش واقعا مهیب بود و وسيع. یکی یکی دیگه صدای بیسیمها قطع میشد. علیرضا، محمد و رجایی فر...
ساعت یک نیمه شب 17 ارديبهشت علیرضا، محمد و رجاییفر به آرزوشون رسيدن.😇
تحمل نکردم. راه افتادم اومدم نزديکشون رو بلندی. اما نمیشد کاری کرد. نمیشد حتی پيکرشون رو برگردوند. تا چهار و نيم صبح هر چه تلاش کردیم نشد.😔
اول صبح دوباره نیروهای دیگه اومدن وارد عمل شدن، نشد. تا غروب... اما نشد...
و شرمندهام که من برگشتم و زندهام اما بچههای شما پر پر شدن و نتونستيم حتی پيکرشون رو برگردونيم😭
🔦 #هدایتها #180 #انفال 📖
🌴زنده نگهداشتن یاد و خاطره روزهایی که بدون امکانات وبا پشتیبانی خدا، مقابل دشمنان مجهز به پیروزی رسیدیم، دستوری وحیانی و لازم الإجراست! تا این نصرت الهی همیشه یادمان بماند و شکرگزارش باشیم تا ابد!👈«قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ...فََاوَيكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُم مِنَ الطَیِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»
🌴یک مؤمن هیچگاه خیانت نمی کند، خصوصا به ولایت و انقلاب! خصوصا به مسئولیت و مدیریتی که مردم به امانت دستش سپرده اند جهت خدمت!👈«يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ اللهَ والرَّسُولَ و تَخُونُواْ أَمَانَاتِکُم..»
🌴همیشه یادمان باشد که مال 💰و اولاد، ابزار امتحان و آزمایش ایمان ماست، ⚠تمام غربت قرآن واهل بیت، ناشی از مردود شدن مسلمین در امتحان مال و فرزند است که بر سر دوراهی ها، آنها را بر دین و انقلاب ترجیح دادند ومیدهند!👈«أَمْوَ لُكُمْ وَأَوْلَدُكُمْ فِتْنَةٌ»👉اینها همه موقتی است جهت آزمایش شدن ما! آنچه ماندنی است و ارزشمند، اجر بندگی های ماست که نزد خدا ذخیره میشود! 👈 «أَنَّ اللَّـهَ عِندَهُ أَجرٌ عَظِيمٌ»
🌴بصیرت و آگاهی را به تقوا و پاکی میدهند نه به علم و عمامه و ثروت و قدرت! 👈«إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً»👉اینکه پیرمردی بیسواد از آن سر کشور، حقیقت را می بیند🔦 در غبار فتنه ها، ولی خیلیها از کنار فیضیه و جماران، صدایشان هم در نمی آید در حمایت از ولایت و قرآن، اثر همان تقوای پیرمرد است که اینها ندارند در کاخ هاومحراب هایشان!
🌴نقشه ها کشیدند اجانب که مانع انقلاب اسلامی شوند! ولایت را اخراج و تبعید کردند✈، ولی همه را نقش برآب کرد دست خداوند👈«يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَكِرِينَ»
🌴مادامی که بساط روضه و مناجات برپا باشد در کوچه هایمان، در امان هستیم از عذاب و خشم فراگیر الهی👈«وَمَا کَانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»