چه زیبا گفت شهید بشیری بچه ها چشماتون قشنگ شده مواظب چشماتون باشید که گناه زیبایی چشماتونو نگیره 😔

مناجات پایانی شب 🌙 دلم تنگست یا رب برنگشته خوشی روزگارم برنگشته از او شرمندگی تقدیر من شد 😔 💠حاج منصور ارضی

💠 امام رضا (ع) «ان کسی که نفسش رامحاسبه کند سود برده وان کسی که ازمحاسبه نفس غافل بماند زیان دیده» #محاسبه : ویژگی شیعیان واقعی‌ست‼️ هرشب اعمال خود را محاسبه میکنیم شبتون شهدایی التماس دعا✋

😇شهید سید فاضل موسوی امین از دیار شهید پرور خوزستان که سال قبل اسمانی شده بودند وپیکر مبارکشان در دست تکفیری ها باقی مانده بود در تبال پیکرهای مفقودین به اغوش خانواده بازگشتند مراسم تشییع ☝️

سلام بر عاشقان و دوستداران راه و سیره شهدا✋ان شاالله خوب و سلامت باشید محمد امین کریمیان هستم خوشحالم مهمون دل های شهدایتون شدم ☺️

سال ۱۳۷۳روستای حاجی کلا بهمنمیربابلسر به دنیا اومدم قبل از دوره پیش دبستانی فعالیت تو زمینه مداحی و حفظ قران شروع کردم ☺سوم ابتدایی بودم که موفق شدم سه جز قران حفظ کنم و پای ثابت نماز جمعه بودم و مکبر👌

وقتی سوم راهنمایی بودم به مادرم گفتم میخوام برم حوزه مادرم گفتن نه راضی نیستم 😔دوستدارم درس بخونی و بعد دیپلم بری حوزه اما انقد اصرار کردم که مادرم گفت در صورتی اجازه میدم که حوزه قم قبول بشی منم با معدل بالا قم قبول شدم💪

همواره سعی میکردم مطیع امر ولایت باشم و تمام تلاشم رو میکردم که سخنان حضرت اقارو عملی کنم👌 دانشجو ترم شش فلسفه و مسلط به دو زبان انگلیسی و عربی بودم 😎وقتی اقا در سخنرانیشون گفتن جای افرادی مثل شهید اوینی تو کشور خالی و نیاز جوانان راهش رو ادامه بدن تصمیم گرفتم دوره ارشد رو فیلم سازی بخونم 📽و حتی برای این کارم یه دوربین فیلم برداریم سفارش دادم البته بعد شهادتم به دست خانوادم رسید☺️رفقاانقلاب داره چهل ساله میشه اون وقت هنوز ما حزب اللهی ها ننشستیم دو رهم یک گفتمان واحد درست کنیم که به درد جامعه بخوره 😔اینها وظیفه اقا نیست اقا این قدر کار داره نباید جور کم کاری مارو هم بکشه این رهبر گناه داره ما قدرش نمی دونیم حضرت اقا باید بشینه با خیال راحت چایی بخورن تبیین شبهات وظیفه ماست چه قدر ما کم کاریم😭

یکی از کارهای همیشگیم خوندن وصیت نامه و کتاب شهدا بود ارزوی همیشگیم شهادت بود و همیشه از مادرم میخواستم برام دعای شهادت کنن 😇

دلنوشته من برای دوست عزیزم شهید تمام زاده👇

🌷بسم الرب الشهدا هنوزهم کسانی هستند که بوی باروت را بر بوی عطر ترجیح میدهند😊 دیدم کسانی را که از سیم خاردارنفس گذشتند تا از حق الیقین به عین الیقین برسند‌ نمرده اند کسانی که برای دیدن روی حسین علیه السلام مرگ را به بازی می گیرند.✌️ و مگرنه آنکه شهدا را آفریده اند تا اشکهایمان برای حسین علیه السلام جاری شود آری شهدا واسطه هستند بین ما و آنچه من و تو نمی بینیم .☺️ بنده به وضوح می بینم که تنها شهدا هستند که شهید می شوندوما قبرستان نشینان عادات سخیف،تنها از شهادت نامی شنیده ایم پس ای شهید ای آنکه در کنارمولایمان حسین در خلدبرین به ما خاکی ها تبسمی داری، دستی برآر و ما را از این منجلاب بیرون کش.😔 و اما اکنون از تو ای شهیدآغوش گرمت به یادم مانده و کلمات همیشگی ات وخاطراتی که دیگرتکرارنخواهدشد😔 اما عاشق از رجزخواندن هایت به سرنی پی می برد و عاقل از رشادت هایت در تدمر، حلب و ....متحیر می ماند👌 بنده به وضوح یافتم که تنها شهداهستندکه شهیدمی شوند😇 خداحافظ رفیق✋

برخی فکر میکنن شهدا برای پول میرن اما من در رفا کامل بودم اما با اینکه مادرم اعتراض میکردن همیشه لباس های ساده میپوشیدم چون معتقد بودم خیلی از بچه ها هستند که تمکن مالی ندارن حتی بورسیه المان شدم اما نرفتم و راهی سوریه و نبرد با کفار شدم👌✌️

چند باری راهی سوریه شدم و بار اخر که ۱۵روز از رفتنم میگذشت عملیاتی داشتیم که سربازان سوری در جناحین ما بودم از شدت اتش دشمن زمینگیر شدیم و فرمانده مون مجروح من بلند شدم و گفتم مگه ما شیعه علی بن ابیطالب نیستیم شیعه علی ترسو نیست بلند شید و برید من هستم💪 به سمت دشمن به شدت شروع به تیراندازی کردم و بقیه همگی از اون فشار خارج و رفتن من موندم و فرمانده که شهید شده بود که دو تیر یکی به زانو یکی به پشتم خورد ۲۷خرداد۹۵ به ارزوی همیشگیم رسیدم بعد شهادتم النصره تصویر منو روی شبکش گذاشت و پیکرم دست تکفیری ها افتادو برای همیشه مهمان مادر( س )شدم😍

حالا بشنوید از پدر صبور وعزیزم 👇

پیکر فرزند عزیزم تا الان به خونه برنگشته و نمی‌دونیم تکفیری‌های ملعون چه بر سر پیکرش آوردن😔 اما وقتی به من گفتن می‌خوایم پیکر محمدامین روتحویل بگیریم، ممانعت کردم و گفتم راضی نیستم به‌خاطر فرزندم به اونها پول بدید تا با این پول دشمن به تقویت نیروی خود بپردازه. پسرم با خدا معامله کرد، اگر جسمش اینجا باشه یا آنجا زیاد مهم نیست، مهم این که خدا این شهادت روبپذیرد،👌 همانطور که قبل از شهادت فرزندم پای انقلاب، نظام و اهدافش ایستاده بودیم الان هم ایستاده‌ایم و تا آخرین لحظه از کشور دفاع می‌کنیم و آماده و گوش به فرمان رهبر هستیم و با کوچکترین اشاره رهبر با جان و دل از کشور دفاع می‌کنیم و همچنین امیدوارم این مسؤولیتی که پسرم به دوش ما گذاشت بتوانیم از عهده اش بربیایم✌️

✍فرازی از وصیت نامم من از این دنیا با همه زیبایی‌هایش می‌روم و همه آرزوهایم را رها می‌کنم اما به ولایت و حقانیت علی ابن ابیطالب (ع) و خداوندی خدا یقه‌تان را می‌گیرم اگر خامنه‌ای را تنها بگذارید، خواهش آخر من این است که سلام مرا به امام خامنه‌ای برسانید و بگویید اگر دوباره زنده شوم از تکه تکه شدن در راه تو ابایی ندارم

خیلی ممنون از دعوتتون☺️ پشتیبان ولایت فقیه باشید حضرت اقا رو تنها نذارید👌 یادمون کنید به یادتونیم به سیره شهدا عمل کنید 😊 شهید بشین ان شاالله یا علی ✋

سلام علیکم بر عاشقان و دوستداران راه و سیره شهدا ✋متاسفانه متن دیر اماده شد و نشد در سالروز شهادتشان مهمان دلهایمان بشوندبابت بی برنامگی ها عذرخواه هستم و ممنونم از صبوری و همراهیتان ☺️شادی روح امام و شهدا، شهدای مدافع حرم خصوصا شهید کریمیان صلوات🌷

🚨ترفند شیطان، زینت دادن گناه در نگاه ماست،اگر دیدی هنوز گناهی برایت جذاب😔 و لذیذ است، بدان که شیطان در قلبت تخم گذاری کرده و لنگر⚓ انداخته است حالا حالاها👈«زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَنُ أَعْمَلَهُمْ»[انفال/۴۸]

🕯 #مناجات پایانی شب 🌙 🌴از تو جز محبت به من نمی رسد! حتی وقتی که بدنم دارد میسوزد میان شعله های جهنمی که خودم باگناه روشنش کرده ام! 🎤حاج منصور #ارضی ⬆️

قرآن بهت شاه کلیـ🔑ـد داده؛ میگه میخوای پاک بشی؟ میخوای بزرگ بشی؟ میخوای شبیه خدا بشی؟ قلبـ❤️ـتو دستاتو...باز بذار؛ حتماً بارون میگیره و پاکِـت میکنه

😭شهیدی که دهانش رو پر از گل کرد تاعملیات لو‌نره 😇شهید سعیدحمیدی اصل سال ۴۸در روستای عوافی اهواز به دنیا اومدن و سال ۶۵کربلای ۴ ام الرصاص اسمونی شدن همون روزهم برادرشون داداش علی شلمچه اسمونی شدن🌷 ⬆️این تصویرتوسط شهید علی ماپار گرفته شده

✍راوی هاشم حمیدی اصل برادر شهیدان سعید و علی حمیدی اصل نماز اول وقت برایم اولویت داشت و هیچ چیز مانعش نمیشد👌دائم الوضو بودم و اهل ورزش و تو مسابقات فرهنگی مثل قران و نهج البلاغه همیشه اول بودم😎داوطلبانه راهی جبهه شدم 🚶عملیات کربلای ۴به عنوان غواص خط شکن وارد عمل شدم 🔫💣وقتی میخواستم از معبرمین رد بشم منو با اسلحه فلامینگوزدنو و هر دو پام قطع شد😢رفقا فهمیدن من توقف کردم خواستن بیان پیشم با دست گفتم شما برید☺️ برای اینکه عملیات لو نره و از درد زیادی که داشتم فریاد نزنم دهانم پر از گل کردم و همونجا هم به شهادت رسیدم عملیات نیمه کاره میمونه دستور عقب نشینی میدن 😔شهید علی حمیدیان مقدم زمان برگشت پیکرمو‌میبره داخل یه سنگر میذاره و‌روی منم با پتو‌می پوشونهو‌من میشم مهمان حضرت زهرا (س)تا ده سال😍 که بعد اون رفقای تفحص منو داخل همون سنگر و با پتویی که روم کشیده شده بود از دل خاک بیرون میارن🌷

دوست داشتم چنان غرق نگاه یار میشدم که از سنگینی بار محبتش شانه هایم افتاده و در برابر قدرت کبریایی وجودش جوارحم به لرزه در می امدند و ان گاه ... در میان صدای سکوتش میشنیدم... ک تمامی جوارحم گواهی میدهند من از #خاکم و به #خاک باز میگردم❤️