🔦 #هدایتها #239 #یوسف 📖
🌴یوسف در زیبایی سرآمد همه بود و تمام اسباب گناه هم فراهم بود برایش، ولی حرمت خدا را حفظ نمود و از معصیت فرار کرد با کمک پروردگارش، این اتمام حجت است بر تمام جوانان که هیچ توجیهی نداشته باشند برای اشتباهاتشان! 👈«مَا هَذَا بَشَراً إِنْ هَذَآ إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ»
🌴مؤمن خدا، تمام مشکلات زندگی و سختیهای زندان را تحمل میکند، ولی آزادگی و عفتش را هرگز و به هیچ قیمتی نمی فروشد!👈«السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ»
🌴غفلت و گناه، نور فهم و بصیرت را از انسان میگیرد! در محاصره گناه، زود به خدا پناهنده شویم که بدون حمایتش، کارمان را میسازند شعله های گناه!👈«إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَهِلِينَ»
🌴خدایی که صدایش میزنیم، همیشه و همه جا میشنود دعایمان را و به خوبی هم میداند درددل هایمان را! صدایش بزنیم که زود هم جواب میدهد واجابت می نماید بسرعت! 👈 «فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ... إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
🌴خداوند به پاداش اینکه یوسف از محیط گناه و تاریکی فرار کرد، علم و معرفت آسمانی نصیبش نمود! اگر طالب معرفتیم، زود فاصله بگیریم از جماعتی که غافل از قبر و قیامت و حضور خدا هستند در زندگی هایشان!👈«عَلَّمَنِى رَبِّى إِنِّى تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ»👉فهم و بصیرتمان به میزان فاصله ایست که از گناه و غفلت و اهل دنیا داریم
سلام بر عاشقان ودوستداران راه و سیره شهدا ✋ امشب میخوام دلاتونو ببرم سال ۶۱سالی که کفار منافق عملیات مهندسی راه اندازی کردن عملیاتی که معناش این بود توگرفتن اطلاعات ازاد هستن از هر راه شکنجه ای استفاده کنن و چه اطلاعات بدن و چه ندن بکشن 😡کفاری که هزاربرابر بدتر از داعش بودن امشب میخوایم یادی کنیم از داداش طالب طاهری و داداش محسن میر جلیلی 😔
شهید محسن میر جلیلی سال ۱۳۳۸تهران به دنیا اومد وقتی بچه بود مادرش تو سنین کم از دست داد و تودوران نوجوانی پدر بزرگوارشو از دست داد و تحت سرپرستی خواهر بزرگش قرار گرفت 😔
تا سوم راهنمایی درس خوندو بعد اون شروع کرد به تراشکاری وقتی جنگ شد راهی جبهه شد اما به خاطر مجروحیت از رفتن به جبهه معاف شد اما دست از تلاش برنداشت و جذب کمیته انقلاب شد و لباس پاسداری به تن کرد👌
شهید طالب طاهری سال ۱۳۴۴ تهران به دنیا اومدن صدای زیبایی داشتن و قاری قران بود😍دوران دبیرستان با شروع جنگ راهی جبهه وعضو کمیته انقلاب سپاه شد💪 بارها راهی جبهه شدن و چندبار هم مجروح بار اخر چون ترکش تو کمرش بود و احتمال قطع نخاع عمل نکردو دکترها گفتن باید استراحت کنه داداش طالب هم اومد خونه دو هفته بیشتر استراحت نکرد که دوباره عزم جبهه کرد👌
کارت هاشونو از جیباشون در اوردند و متوجه شدن پاسدار هستن با طناب به صندلی بستنشون و رو زمین خوابوندن و دهانشونم محکم با پارچه بستن انقد با کابل و طناب کف پاهاشون زدن که سیاه و کبود شده و ورم کرده بود و بدنشونم از شدت ضربه پر تاول یا حسین😔ابریشم چی کافر همسر سابق مریم رجوی دستور داده بود هر جور شده اطلاعات بگیرن ببنن خونه اصلیشون خیابون کارون لو رفته یا نه 😡
تا میتونستن داداش طالب و محسن زدن روپاهاشون که پر تاول ترکیده بود اب جوش اروم اروم میریختن تا بیشتر زجر بکشن 😭دایما از هوش میرفتن یه بار که به هوش اومدن کفار منافق اب جوش کتری خالی کردن رو سرو صورت دا داش طالب و محسن و بعد با نوک چاقو شروع کرذن روی بدنشون کشیدن جای سالمی نمونده بود خون همه جارو گرفته بود الله اکبر 😭به داداش محسن گفتن اطلاعات ندی میپزیمت😡 اتو برداشتن و و وقتی داغ داغ شد جسبوندن به پشت داداش محسن بوی سوختگی همه جارو گرفته بود داداش محسن بی هوش شد 😭کفار سراغ دا داش طالب رفتن بازو طالب چند باری بریدن اخرین بار انقد عمیق بود که حموم پر خون شده بود مشت محکمی به دهان داداش طالب زدن که دهان و بینیش پر خون شد و بعد این جلادان همچون یزید میله سربی برداشتن و شروع کردن به دهان و چانه و صورت طالب زدن یا زهرا س😭لخته های خون با دندونای داداش طالب از دهانش ریخته بود روپاهاش با انبر دندونای اداش طالب کشیدن و با میله به پهلوش زدن که بیهوش شد رفتن سراغ محسن به هوش اومده بودباز کفار شروع کردن اب کتری جوش جوش ریختن رو.پاهای داداش محسن 😔😭پوستی دیگه برا پاهاش نمونده بود رو دستاشم اب جوش ریختن و شده بود عین گوشت پخته اهسته میرختن بیشتر زجر بکشه 😭😭از شدت شکنجه پوست سر داداش طالب سمت راستش همراه موهاش کاملا کنده شده بود و اویزون جلادن رفتن و با چاقویی گوش داداش طالب کاملا بریدن همه جا پر خون شده بود داداش طالب اراوم ناله میکرد توانی نداشت 😭بیهوش شد تو بیهوشی کافر منافق جاقوشو فرو کرد تو چشمای طالب و خون فواره میزد یا حسین ع😔داداش محسن باز زدن با کابل تا بهوش بیاد محکم چنگ مینداختن تو موهاش که به خاطر اب جوش و شکنجه ها موهای محسن کنده شد 😭هر چی شکنجه میکردن داداش طالب و محسن جیزی نگفتن کفار عصبابی شده بودن ابریشم چی کافر گفته بود حتما باید اطلاعات بگیرن رفتن پیک نیک اوردن و سیخ گفتن باید کبابشون کنیم 😭😭 سیخ داغ کردنو روی پاهاو پهلوی داداش طالب گذاشتن تموم حموم پر از دود و بوی سوختگی شده بود باانبر رفتن سراغ داداش محسن ناخناشو کشیدن 😭محسن بیهوش شده بود دیگه ناامید شدن بعد ده روز شکنجه دادن به دستور ابریشم چی سیانور اوردن و تزریق کردن هنوز هر دو جون در بدن ضعیف و زخمیشون داشتن 😔محکم بستنشون و لای پتوپیجیدن وگذاشتنشون صندوق عقب و بردن کنار بیابون های باغ فیض اطراف تهران که گودال هارو هم از قبل کنده بودن هنوز جون داشتن و صدای نفسشون میومد که زنده دفنشون کردن 😭😭