✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت39
🔷 جایگاه واجبات و مستحبّات
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹ نهج البلاغه می فرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ» ؛ در انجام مستحبّاتی که به واجبات ضرر برساند، هیچ قربت و نزدیکی به خدا نیست.
🔻 می دانیم که در عبادات ، اعمّ از مستحب یا واجب، انجام دهنده عبادت باید قصد قربت بکند، یعنی نیت قربت الی اللّه و نزدیک شدن به خدا داشته باشد؛
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند که اساساً مستحبّی که انجام دادنش باعث ضرر خوردن به واجب می شود، مایه قربت و نزدیکی به خدا نیست.
🔻 خوب اگر چنین اتفاقی افتاد چه کنیم؟ یعنی ما مستحبی را انجام می دادیم اما ضرر به واجب می رساند؟
🔻حضرت در حکمت ۲۷۹ پاسخ این سوال را اینگونه می دهند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ» ؛ اگر مستحبات به واجبات ضرر رساند «فَارْفُضُوهَا» آن مستحبات را ترک کنید.
بعد در حکمت ۳۱۲ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) یک قاعده کلّی در حوزه روحی و روانی نسبت به مستحبات بیان می کنند . می فرمایند: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً » ؛ دلها گاهی وقتها نسبت به مستحبات روی خوش نشان می دهند و گاهی وقتها بی میلی نشان می دهند، « فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ» فقط آن موقعی که دلتان آمادگی دارد و اقبال نشان می دهد و میل نشان می دهد، مستحبات را بر آن تحمیل کنید، اما « وَ إِذَا أَدْبَرَتْ» وقتی دلتان بی میلی نشان می دهد و پس می زند « فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ» ؛ درباره دلهایتان به همان واجبات اکتفا کنید.
🔻از این سه حکمت یعنی حکمت ۳۹ ،۲۷۹ و ۳۱۲ چند نتیجه به دست می آید:
1⃣ قلبهای انسانها معیار هستند برای اینکه کِی به سمت مستحبات برود و کی به سمت مستحبات نرود.
2⃣ درباره واجبات هیچ شرطی نداریم که قلب خوشش بیاید یا نیاید. واجبات را باید سر وقتش انجام داد ولو قلب هیچ میلی نداشته باشد.
3⃣ مستحبات مادامی که به واجبات ضرر نمی زنند و دلها هم به آن میل دارند انجام دادنش خیلی خوب است.
4⃣ اگر مستحبی به واجبی ضرر زد اساساً نمی شود با آن مستحب نیت قربة الی الله کرد، چون دارد یک واجبی را ضرر میزند و باعث ترک یک واجبی می شود، که ترک آن واجب حرام است و با حرام نمی شود قربة الی الله نیت کرد. در اینجور موارد مستحب را باید ترک کرد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و هجدهم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻رسالت بع
🌳شجره آشوب« قسمت صد ونوزدهم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻در نتیجه اشعث موفق شد هم با دو قطبی سازی در میان سپاه اسلام، بین نیروهای انقلابی امام و غیر آن تفرقه به وجود آورد و هم از این طریق، سبب ادامه حیات جبهه کفر و شکستن خط مبارزه با کانون فساد شود.
🔻وظیفه دیگر اشعث در جریان حکمیت، مخالفت با داور شدن ابن عباس و مالک اشتر و اصرار بر اینکه حتما یکی از طرف های مذاکره باید یمنی باشد بود. اشعث گفت: آیا کسی جز مالک، این آتش را بر افروخته است؟ وی ابن عباس را نیز به دلیل اینکه قریشی بود، نپذیرفت و با او مخالفت کرد.
🔻 در نهایت وی به همراه یاران خود، ابوموسی را به امام پیشنهاد کردند و گفتند ما به غیر از او به کس دیگری راضی نمی شویم.(منبع این مطالب در گزارش های بعدی ذکر می شود.) یکی از علت های اصرار بر انتخاب ابوموسی، یمنی بودن او بود؛ زیرا اشعث و قبیله کنده نیز که ریاستشان به عهده اشعث بود یمنی بودند.
🔻امام در پاسخ آنها فرمود که می ترسد عمروعاص، ابوموسی را فریب دهد. در اینجا بود که اشعث، جمله ای را ذکر کرد که بسیار حائز اهمیت است. او گفت حاضر است در اثر حکمیت به بعضی چیزهایی که نفرت دارد برسد ولی حتما یک نفر از طرف های مذاکره، یمنی باشد.
🔻این موضع او نشان می دهد وی حاضر بود منافع حزبی و جناحی خود(که همان اصرار بر یمنی بودن یکی از طرفهای مذاکره بود) را بر منافع جمعی و ملی مسلمانان ترجیح دهد. اشعث به خوبی موفق به انجام این مأموریت شد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و بیست و یکم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه199 : این سخنرانی در آستانه یکی از جنگ ها ایراد شد، امام (علیه السلام) همواره یارانش را سفارش می کرد که:
1⃣ ره آورد نماز
🔻مردم! (خواندن و اقامه نماز) را برعهده گيريد و آن راحفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد، «نماز دستوری است كه در وقتهای خاص بر مؤمنان واجب گرديده است»، آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرانمی دهيد، آن هنگام كه از آنها پرسيدند: چه چيز شما را به دوزخ كشانده است؟ گفتند: «ما از نمازگزاران نبوديم». همانا نماز گناهان را چونان برگهای پاييز فرو می ريزد و غُل و زنجير گناهان را از گردنها می گشايد، پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نماز را به چشمه آب گرمی كه بر در سرای مردی جريان داشته باشد تشبيه كرد، اگر روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرك و آلودگی در بدن او نماند. همانا كسانی از مؤمنان حق نماز را شناختند كه زيور دنيا از نماز بازشان ندارد و روشنایی چشمشان يعنی اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود. خدای سبحان می فرمايد: «مردانی هستند كه تجارت و خريد و فروش، آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات باز نمی دارد». رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت، زيرا خداوند به او فرمود: «خانواده خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش». پس پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)
پی در پی خانواده خود را به نماز فرمان می داد و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود.
2⃣ ارزش و ره آورد زكات
🔻همانا پرداخت زكات با نماز، عامل نزديك شدن مسلمانان به خداست، پس آن كس كه زكات را با رضايت خاطر بپردازد، كفاره گناهان او می شود. بازدارنده و نگهدارنده انسان از آتش جهنم است، پس نبايد به آنچه پرداخته با نظر حسرت نگاه كند و برای پرداخت زكات افسوس خورد، زيرا آن كس كه زكات را از روی رغبت نپردازد و انتظار بهتر از آنچه را پرداخته داشته باشد، به سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نادان است و پاداش او اندك و عمل او تباه و هميشه پشيمان خواهد بود.
3⃣ مسؤوليت ادای امانت
🔻يكی ديگر از وظائف الهی، ادای امانت است. آن كس كه امانتها را نپردازد زيانكار است. امانت الهی را بر آسمانهای برافراشته و زمينهای گسترده و كوههای بپا داشته عرضه كردند، كه از آنها بلندتر، بزرگتر و وسيع تر يافت نمی شود، اما نپذيرفتند اگر بنا بود كه چيزی به خاطر طول و عرض و توانمندی و سربلندی از پذيرفتن امانت سر باز زند آنان بودند، اما از كيفر الهی ترسيدند و از عواقب تحمل امانت آگاهی داشتند، كه ناتوان تر از آنها آگاهی نداشت و آن انسان است كه خدا فرمود:
« همانا انسان ستمكار نادان است».
4⃣ دانش الهی
🔻 همانا بر خداوند سبحان پنهان نيست آنچه را كه بندگان در شب و روز انجام می دهند، كه دقيقاً بر اعمال آنها آگاه است و با علم خويش بر آنها احاطه دارد، اعضا شما مردم گواه او و اندام شما سپاهيان او و روان و جانتان جاسوسان او و خلوتهای شما بر او آشكار است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 121.mp3
6.53M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و بیست ویکم خطبه ۱۹۹
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
4_5787198724593682857.mp3
6.59M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت40
🔸شرح #حکمت41
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت40و41
🔷 راه شناخت عاقل و احمق
🔰 حکمت های ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه در صدد بیان یک واقعیت با دو عبارت هستند.
🔻 در حکمت ۴۰ حضرت می فرمایند :«لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الاَْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت سر و تابع قلبش است ، اما قلب احمق پشت سر و تابع زبانش است.
🔻در حکمت ۴۱ می فرمایند : « قَلْبُ الاَْحْمَقِ فِی فِیهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهانش است ، اما زبان انسان عاقل در قلبش.
هر دو عبارت به یک معناست ؛ یعنی انسان عاقل از ابتدا می اندیشد، بعد با دستور عقل سخن می گوید. اما انسان احمق ابتدا سخن می گوید بعد فکرش درگیر می شود که چگونه خطاهای کلامش را جبران کند.
بنابراین انسان عاقل و احمق یکی از تفاوت هایشان در نوع سخن گفتن و نسبت زبانشان با عقلشان است. جهت این حسّاسیت این است که حضرت در حکمت ۶۰ می فرمایند : « اللِّسَانُ سَبُعٌ » ؛ زبان یک حیوان درّنده است، « إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَرَ » ؛ اگر رهایش کنی و تربیت و کنترلش نکنی همه را می گزد. بنابراین انسان عاقل دائماً به پیامد سخن هایش تأمل می کند. لذا کمتر سخن می گوید، اما خوب و درست سخن می گوید.
🔻در حکمت ۳۸۱ می خوانیم : « الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ » ؛ مادامی که سخن نگفته ای مهار سخن در دست خود توست ، امّا « فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ » امّا به محض اینکه آنچه در ذهن داری به زبان آوردی، «صِرْتَ وَثَاقِهِ» ؛ تو در گرو سخنی هستی که گفتی.
« فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ » ؛ پس همچنان که طلا و مال و پولت را حفاظت می کنی، زبانت را هم نگهداری کن. «فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَجَلَبَتْ نِقْمَةً»؛ چه بسا سخنی که نعمتی را از دست انسان می گیرد و نِقمت و عذابی را به سمت انسان جلب می کند.
🔻 با این نگاه مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه بند چهارم، توصیه هایی نسبت به زبان دارند.
می فرمایند : «مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدّل نسازید. زبان و دل را هماهنگ کنید ، انسان باید زبانش را حفظ کند، زیرا این زبان سرکش صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند من پرهیزکاری را ندیده ام که تقوا برایش سودمند باشد، مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود و همانا زبان مؤمن در پسِ قلب او و قلب منافق از پسِ زبان اوست، زیرا مؤمن هرگاه می خواهد سخن بگوید ،نخست می اندیشد، اگر نیک بود اظهار می دارد و چنانچه ناپسند بود پنهانش می کند، در حالیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می گوید و نمی داند چه به سود او و چه حرفی به ضرر اوست. و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : « ایمان بنده ای استوار نمی گردد تا دلش استوار شود و دلش استوار نمی شود تا زبانش استوار گردد، پس هر کس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش از عِرض و آبروی مردم سالم بماند باید چنین کند.»
🔻 از این عبارت خطبه ۱۷۶ یک نکته بسیار بسیار جالب بیرون می آید و آن اینکه در زبان و منطق اهل بیت (علیهم السلام) عاقل یعنی مؤمن و احمق یعنی منافق.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد ونوزدهم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻در نتیجه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیستم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻قدم بعدی اشعث در حکمیت این بود که وی بعد از پافشاری بر یمنی بودن یکی از طرف های مذاکره، اصرار بر انتخاب ابوموسی داشت. طبری می نویسد «آنگاه مردم شام گفتند: «ما عمرو بن عاص را انتخاب مىكنيم» اشعث بن قيس و آن گروه كه بعدا جزء خوارج شدند گفتند: «ما به ابو موسى رضايت مىدهيم.»
🔻 على گفت: «در آغاز كار نافرمانى من كرديد اينك ديگر نافرمانى نكنيد. رأى من نيست كه اين كار را به ابو موسى واگذارم.» اشعث و زيد بن حصين و مسعر بن فدكى گفتند: «جز به او رضايت ندهيم كه او ما را از آنچه در آن افتاديم بر حذر ميداشت»
🔻دلیل اشعث برای انتخاب ابوموسی
گفتیم که اشعث به عنوان نفوذی جبهه بنی امیه یا استکبار و یاران او، تلاش کرد تا به هر نحوی، ابوموسی، به عنوان داور در مذاکره انتخاب شود.
🔻 همچنین پیش از این گفتیم که اشعث در یکی از ملاقات های خود با عتبه بن ابوسفیان دیدار کرد و عتبه به او پیشنهاد صلح را دارد. حال در یک گزارش دیگر آمده است عتبه به معاویه می گوید:
🔻 بهترین گزینه برای سپاه امام علی به عنوان داور، ابوموسی است. این گزارش، پشت پرده اصرار اشعث درباره اشعث ابوموسی را نشان می دهد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و بیست و دوم
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه198 : سفارش به تقوا
1⃣ علم الهی
🔻 خدا از نعره حيوانات وحشی در كوهها و بيابانها و گناه و معصيت بندگان را در خلوتگاهها و آمد و رفت ماهيان را در درياهای ژرف و به هم خوردن آبها را بر اثر وزش بادهای سخت، آگاه است و گواهی می دهم كه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) برگزيده خدا، سفير وحی و رسول رحمت اوست.
2⃣ ارزش پرهيزگاری
🔻 پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را به ترس از خدا سفارش می كنم، خدایی كه آفرينش شما را آغاز كرد و به سوی او باز می گرديد. خدایی كه خواسته های شما را برآورد و رغبت و آرزوی شماست، راه راست شما به او پايان می پذيرد و به هنگام ترس و وحشت او پناهگاه شماست. همانا تقوا و ترس از خدا، داروی بيماريهای دل ها، روشنایی قلبها و درمان دردهای بدنها، مرهم زخم جانها، پاك كننده پليديهای ارواح و روشنایی بخش تاريكی چشمها و امنيت در ناآراميها و روشن كننده تاريكيهای شماست.
پس اطاعت خدا را پوشش جان قرار دهيد، نه پوشش ظاهری و با جان فرمانبردار باشيد نه با تن تا با اعضاء و جوارح بدنتان درهم آميزد و بر همه امورتان حاكم گردانيد. اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات، شفيع گرفتن خواسته ها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت های طولانی دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگی قرار دهيد، زيرا اطاعت خدا وسيله نگهدارنده از حوادث هلاك كننده و جايگاه های وحشتناك كه انتظار آن را می كشيد و حرارت آتشهای برافروخته می باشد. پس كسی كه تقوا را انتخاب كند، سختی ها از او دور گردند، تلخی ها شيرين، فشار مشكلات و ناراحتيها برطرف خواهد شد و مشكلات پياپی و خسته كننده، آسان و مجد و بزرگی از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو می بارند، رحمت باز داشته حق باز می گردد و نعمتهای الهی پس از فرو نشستن به جوشش می آيند و بركات تقليل يافته فزونی گيرند. پس از خدایی بترسيد كه با پند دادن شما را سود فراوان بخشيده و با رسالت پيامبرش شما را نيكو اندرز داده و با نعمتهايش بر شما منت گذاشته است. خود را براي پرستش خدا فروتن داريد و با انجام وظائف الهی، حق فرمانبرداری را به جا آوريد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 122.mp3
4.95M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و بیست و دوم خطبه ۱۹۸ بند ۱ و ۲
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۴۲ قسمت ۱.mp3
2.14M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت42 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت42 ( 1 )
🔹بیماری و پاک شدن گناهان
💠 مولا علی (علیه السلام) وقتی به عیادت یکی از یاران بیمارشان تشریف بردند، فرمودند : «خدا آنچه را که از آن شکایت داری، موجب کاستن گناهانت قرار داد؛
همانا در بيمارى پاداشى نيست امّا گناهان را از بين مى برد و آنها را چونان برگ پاييزى مى ريزد و همانا پاداش در گفتار به زبان و كردار با دست ها و قدم هاست و خداى سبحان به خاطر نيّت راست و درون پاك، هر كس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد.»
🔻در شرح این حکمت، دونکته بسیار اساسی و جالب از نهج البلاغه است:
یکی مسألهٔ شکوه و شکایت است و دوّم تأثیر نیت در اجر بردن.
ابتدا مسأله دوم که کوتاه است را عرض می کنم و سپس به موضوع شِکوه و شکایت در نهج البلاغه شریف می پردازم.
🔻حضرت در انتهای حکمت ۴۲ می فرمایند :«و خداوند سبحان به خاطر نيّت راست و درون پاک، هر كس را بخواهد پاداش می دهد.» درست است که قاعده اولیه این است که در بیماری اجری نیست و اجر دائرمدار عمل است، اما خداوند متعال از روی لطف گاهی به نیت هایِ افراد اجر عمل می دهد .
🔻 نمونهٔ آن خطبه ۱۲ نهج البلاغه است.
در خطبه دوازدهم می خوانیم : ﴿بعد از اتمام جنگ جمل که با اقتدار کامل امیرالمؤمنین و لشکرشان به نفع سپاه اسلام و با شکست طلحه و زبیر و شورشیان جمل پایان یافت، یکی از یاران امام خدمت ایشان عرض کرد: دوست داشتم برادرم هم با ما بود و می دید که چگونه خدا شما را بر دشمنانتان پیروز کرد.
امام علی (علیه السلام) پرسیدند: آیا فکر و دل برادرت باما بود؟ (یعنی با ما هم عقیده بود ؟ اگر مانعی وجود نداشت الان اینجا بود ؟)
گفت: آری!
امام علی (علیه السلام) فرمودند﴾ :« پس اوهم در این جنگ با ما شریک بود . بلکه با ما در این نبرد شریک اند آنهایی که حضور ندارند ، در صُلب پدران و رَحِم مادران می باشند، ولی با ما هم عقیده اند و به زودی متولد می شوند و دین و ایمان به وسیله آنان تقویت می گردد.»
پس من و شما هم که ۱۴۰۰ سال بعد از جمل به دنیا آمدیم و زندگی می کنیم چون نیت و قصد و عقیده مان با امیرالمؤمنین هماهنگ است، در ثواب جنگ جمل با همه مشقّت ها و ترس ها و شبهاتش شریکیم الحمدلله و این اثر نیّت مؤمن و تفضّل خداست .
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیستم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻قدم بعدی
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و یکم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻در گزارش کتاب امامت و سیاست آمده است که «زمانى كه ميان صلح تا فرستادن حكمين فرصتى به دست آمد، معاويه به ياران خود چنين گفت: به نظر شما على چه كسى را به عنوان حكم برمىگزيند؟ ما عمرو بن عاص را برمىگزينيم.
🔻 عتبة بن ابو سفيان گفت: تو على را بهتر از ما مىشناسى. معاويه گفت: على پنج مرد مورد اعتماد دارد، عدى بن حاتم، عبد الله بن عباس، سعد بن قيس، شريح بن هانى و احنف بن قيس، من آنان را براى شما توصيف مىكنم. عمرو نمىتواند بر ابن عباس پيروز شود... ولى با اين وجود مردم از اين جنگ ملول شدهاند و به مردى كه فقط داراى تقوا باشد رضايت مىدهند، هيچ كدام از آنان داراى تقوا نيستند.
🔻 شما نگاه كنيد، كدام يك از اصحاب رسول خدا (ص) را مردم شام امين مىدانند و اهل عراق نيز او را قبول دارند؟ عتبه گفت: آن مرد فقط ابو موسى اشعرى است.»
🔻به نظر شما آیا مشخص نیست چرا اشعث و یارانش، اینقدر بر انتخاب ابوموسی اصرار می کنند؟ آیا ملاقات عتبه با اشعث، در انتخاب ابوموسی بی تأثیر بود؟ گزارش بالا به خوبی نشان میدهد ابوموسی گزینه مدنظر بنی امیه بود و در نتیجه پیشنهاد انتخاب او، از طریق عتبه یا یکی دیگر از افراد نزدیک به معاویه، به اشعث انتقال داده شده است.
🔻 جالب اینکه ابوموسی، در هیچ جنگی همراه امام نبود و در زمان صفین نیز با میدان نبرد، فاصله زیادی داشت.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و بیست و سوم
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه198 ، سفارش به تقوا
3⃣ ويژگيهای اسلام
🔻همانا اين اسلام، دين خداوندی است كه آن را برای خود برگزيد و با ديده عنايت پروراند و بهترين آفريدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد، پايه های اسلام را بر محبت خويش استوار كرد و اديان و مذاهب گذشته را با عزت آن، خوار نمود و با سربلند كردن آن ديگر ملت ها را بی مقدار كرد و با محترم داشتن آن دشمنان را خوار گردانيد و با ياری كردن آن دشمنان سرسخت را شكست داد و با نيرومند ساختن آن اركان گمراهی را درهم كوبيد و تشنگان را از چشمه زلال آن سيراب كرد و آبگيره های اسلام را پرآب نمود. خداوند اسلام را بگونه ای استحكام بخشيد كه پيوندهايش نگسلد و حلقه هايش از هم جدا نشود و ستونهايش خراب نگردد، در پايه هايش زوال راه نيايد، درخت وجودش از ريشه كنده نشود، زمانش پايان نگيرد، قوانينش كهنگی نپذيرد، شاخه هايش قطع نگردد، راههايش تنگ و خراب نشود و پيمودن راهش دشوار نباشد، تيرگی در روشنایی آن داخل نشود و راه راست آن كجی نيابد، ستونهايش خم نشود و گذرگاهش بدون دشواری قابل پيمودن باشد، در چراغ اسلام خاموشی و در شيرينی آن تلخی راه نيابد.
اسلام ستونهای استواری است كه خداوند آن را در دل حق برقرار كرد،اساس و پايه آن را ثابت فرمود، اسلام چشمه ساری است كه آب آن در فوران، چراغی است كه شعله های آن فروزان و نشانه هميشه استواری است كه روندگان راه حق با آن هدايت شوند، پرچمی است كه برای راهنمایی پويندگان راه خدا نصب گرديده و آبشخوری است كه واردشوندگان آن سيراب می شوند. خداوند نهايت خشنودی خود را در اسلام قرار داده و بزرگ ترين ستونهای دينش و بلندترين قله اطاعت او در اسلام جای گرفته است. اسلام در پيشگاه خداوند، دارای ستونهایی مطمئن، بنایی بلند، راهنمایی هميشه روشن، شعله ای روشنی بخش، برهانی نيرومند و نشانه ای بلندپايه است، كه درافتادن با آن ممكن نيست، پس اسلام را بزرگ بشماريد، از آن پيروی كنيد، حق آن را ادا نماييد و در جايگاه شايسته خويش قرار دهيد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 123.mp3
4.59M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و بیست و سوم خطبه ۱۹۸ بند ۳
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee