ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 134.mp3
5.91M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و سی و چهارم خطبه ۱۹۲ بند ۱۰ تا ۱۲
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۴۳ قسم ۸.mp3
2.96M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت43 8⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت43 (8)
🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران)
🔻 مطلب سوم درباره رضایت از خدا، آثار و برکات آن است. مولا علی (علیه السلام) دو اثر را برای رضایت نسبت به آنچه خدا رزق و روزی ما کرده، بیان می کنند.
🔹 اول دفع حزن و افسردگی است؛ در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: « وَ مَن رَضِیَ بِرِزقِ اللهِ لَم یَحزَن علیٰ مَا فَاتَه» ؛ " کسی که به روزی خدا خشنود باشد، بر آنچه از دستش رفته است، ناراحت و اندوهگین نشود."
🔹 دوم رفع فقر است؛ که در حکمت ۳۷۱ فرمود:« لا مالَ أذهَبُ لِلفاقَه مِنَ الرِّضیٰ بِالقُوتِ » ؛ " هیچ مالی در فقر زدایی، از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست. "
🔵 مطلب چهارم، راه های کسب رضایت از زندگی است. مولا علی علیه السلام چند چیز را راه رسیدن به رضایت از زندگی بیان کردند:
🔸 اول، زیاد یاد مرگ کردن است؛ در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: « مَن أکثَرَ مِن ذِکرِ المَوتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنیا بِالیَسیر» ؛ " هرکس فراوان به یاد مرگ باشد، در دنیا به اندک چیزی خشنود است."
🔸 دوم، چشم بستن بر دردها و آزار هایی است که دیگران به انسان می رسانند.
در حکمت ۲۱۳ می فرمایند: " چشمت را بر دردها و آزارها ببند، تا ابد راضی و خشنود خواهی شد. "
🔸 و سوم، دشمنی با فاسقان و غضب برای خداست که یکی از ارکان چهارگانه جهاد شناخته شده است.
حضرت در حکمت ۳۱ می فرمایند: « شَنِئَ الفاسِقینَ وَ غَضِبَ لِلهِ، غَضِبَ اللهُ لَه وَ أرضَاهُ یوم القیامَه» ؛
" کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم به خاطر او به خشم می آید و روز قیامت او را خشنود سازد."
🔸 و نکته پایانی هم اینکه، اهل بیت (علیهم السلام)، اسوهٔ رضایت از خدا هستند. حضرت در خطبه ۳۷ بند دوم میفرمایند:«رَضِینا عَنِ اللهِ قَضاءَه» ؛ " ما از خدا و در برابر هر آنچه حکم کند، راضی هستیم. "
🎙حجتالاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و دوم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻نقش ا
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و سوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻2. هنگامی که ابن ملجم با قطام دیدار کرد، قطام درخواست کرد که او باید قتل علی علیه السلام را مهریه اش قرار دهد. از سویی در تاریخ آمده که ملاقات ابن ملجم با قطام در کوفه بود.سوال ما اینجاست اگر دیدار قطام با ابن ملجم در کوفه، تصادفی بوده و معاویه و بنی امیه هیچ گونه خبری از قصد قطام مبنی بر تحریک ابن ملجم به قتل امام نداشتند، چه طور در فاصله ای اندک مبلغ 100 هزار درهم از سوی عمروعاص برای ابن ملجم در کوفه فرستاده می شود؟ می گویند ابن ملجم در شعبان سال 40 وارد کوفه شد و در منزل اشعث سکونت گزید.
🔻 بعدا او با قطام دیدار کرد. آیا این حوادث، اگر به صورت طبیعی بخواهد صورت بگیرد، امکان دارد؟ یعنی ورود ابن ملجم به کوفه، دیدار با قطام، بیان قصد قطام مبنی بر اینکه اگر می خواهد با او ازدواج کند باید علی علیه السلام را بکشد، آگاهی بنی امیه از این دیدار، ارسال پول از سوی وکیل عمروعاص برای ابن ملجم. به نظر می رسد دستگاه بنی امیه از قبل، ابن ملجم را به عنوان بازیگر خود انتخاب کرده بود و به خوبی می دانست که روند کار باید به چه شکل پیش رود.
🔻 ظاهرا بنی امیه از قبل، تمام گزینه های مطلوب برای زمینه سازی در شهادت امام را انتخاب کرده و خود، مدیریت صحنه را بر عهده داشت. در اینجا خالی از لطف نیست که بگوییم ابن ملجم در زمان خلیفه دوم به عنوان معلم قرآن، در آن شهر انتخاب شد. در یک گزارش آمده است: «عمر به کارگزارش عمرو نوشت خانه عبدالرحمن بن ملجم را به مسجد نزدیک سازد تا مردم را قرآن و فقه تعلیم دهد.» همچنین در یک گزارش دیگر آمده است که عمروعاص نیز به ابن ملجم احترام خاصی می گذاشت. آیا همه این پازل ها برای شهادت امیرالمومنین، تصادفی است؟
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهجالبلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و پنجم
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192، خطبه قاصعه
3️⃣1️⃣ علل پيروزی و شكست ملّتها
🔻از كيفرهایی كه بر اثر كردار بد و كارهای ناپسند بر امّتهای پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگی گذشتگان مطالعه و انديشه می كنيد، عهده دار چيزی باشيد كه عامل عزّت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافيت زندگی آنان را فراهم كرد و نعمتهای فراوان را در اختيارشان گذاشت و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدایی اجتناب كردند و بر وحدت و همدلی همّت گماشتند و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند و از كارهایی كه پشت آنها را شكست و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزی با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن و دست از ياری هم كشيدن، بپرهيزيد و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند. آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند؟ فرعونهای زمان آنها را به بردگی كشاندند و همواره بدترين شكنجه ها را بر آنان وارد كردند و انواع تلخی ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهی وجود داشت كه سرپيچی كنند و نه چاره ای كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملايمات آنها را در راه دوستی خود و قدرت تحمّل ناراحتيها را برای ترس از خويش مشاهده فرمود؛ آنان را از تنگناهای بلا و سختيها نجات داد و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواری و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود و آنها را حاكم و زمامدار و پيشوای انسانها قرار داد و آن قدر كرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمی پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه وحدت اجتماعی داشتند. خواسته های آنان يكی، قلبهای آنان يكسان و دستهای آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياری كننده، نگاهها به يك سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشوای همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد، در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگی روی آوردند و مهربانی و دوستی آنان از بين رفت و سخن ها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروه ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد و نعمتهای فراوان شيرين را از آنها گرفت و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقی ماند. از حالات زندگی فرزندان اسماعيل پيامبر و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد. راستی چقدر حالات ملّتها با هم يكسان و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاری كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زمانی كه پادشاهان كسری و قيصر بر آنان حكومت می كردند و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كناره های دجله و فرات و از محيطهای سر سبز و خرّم دور كردند و به صحراهای كم گياه و بی آب و علف، محل وزش بادها و سرزمينهایی كه زندگی در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهای نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران ساختند، خانه هاشان پست ترين خانه ملّتها و سرزمين زندگيشان خشك ترين بيابانها بود، نه دعوت حقّی وجود داشت كه به آن روی آورند و پناهنده شوند و نه سايه محبّتی وجود داشت كه در عزّت آن زندگی كنند. حالات آنان دگرگون و قدرت آنان پراكنده و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلایی سخت و در جهالتی فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور و بتها را پرستش می كردند و قطع رابطه با خويشاوندان و غارتگريهای پياپی در ميانشان رواج يافته بود.
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 135.mp3
8.52M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و سی و پنجم خطبه ۱۹۲ بند ۱۳
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۴۳ قسمت ۹.mp3
2.64M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت43 9⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت43 (9)
🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران)
🔵 پنجمین و آخرین وصفی که مولا علی (علیه السلام) درباره مرحوم خَباب بن اَرَت به کار برده اند، این است که «عاشَ مُجاهداً» ؛ " او در تمام زندگیش مجاهدانه زندگی کرد. "
مباحث خوبی پیرامون جهاد در نهج البلاغه است که به ترتیب عرض می کنم:
🔸نکته اول چیستی جهاد است؛
مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۱ برای جهاد، که خودش یکی از ارکان چهارگانه ایمان است،چهار شعبه معرفی کرده است:
«یکی امر به معروف، دوّمی نهی از منکر، سوّمی صداقت در هر شرایطی و چهارم دشمنی با فاسقان.»
🔸مطلب دوّم ارزش و اهمیت و جایگاه جهاد است در نهج البلاغه.
🔻حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه میفرماید: «برترین چیزی که به برکت آن می شود به خدا رسید، ایمان است و جهاد فی سبیله؛ بعد میفرماید: «فَأنَّهُ ذِروَةُ الإسلام» ؛ " همانا جهاد قلهٔ اسلام است." یعنی قلّهٔ فضائل اسلام است.
🔻یا در خطبه ۲۷، درباره ارزش جهاد میفرماید: «إن الجَهاد بابٌ من ابوابِ الجَنَّه فَتَحَهُ الله لِخاصَّة اولیائِه» ؛ "جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیاء خاص خودش باز کرده است."
🔻در اهمیّت و ارزش جهاد همین بس که مولا علی (علیه السلام) در آخرین وصیت نامه خودشان در نامه ۴۷ می فرمایند: «اللّه اللّه فی الجهاد بِاموالکم و أنفسکم و ألسنتکم فی سبیل الله» ؛ " خدا را خدا را درباره جهاد! با اموال و جانها و زبان هایتان در راه خدا"
🔻مورد دیگر درباره ارزش جهاد اینکه جهاد در منظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) یکی از چهار رکن اصلی ایمان است؛ در حکمت ۳۱ میفرمایند: «ایمان بر چهار ستون استوار است؛ بر صبر و یقین و عدل و جهاد.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و سوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻2. ه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و چهارم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻3. میگویند خوارج، انسان های مؤمن و زاهد بودند. ما گفتیم چنین مطلبی مربوط به عموم خوارج است نه سران و خواص آنان. اگر ابن ملجم جزو بدنه عمومی خوارج بود چه طور شراب نوشید و با قطام همبستر شد؟ آیا موقع نوشیدن شراب، متوجه نشده که مایعی که می نوشد با آب یا هر چیز دیگر فرق دارد؟
🔻آیا می توان گفت که او متوجه نشده که شراب می نوشد؟ چنین احتمالی عقلا منتفی است. هر انسان عاقلی بوی شراب و سایر مایعات را تشخیص می دهد. در نتیجه می توان گفت ابن ملجم، از سران خوارج بود نه از عموم آن ها.
🔻4. اشعث برای کمک به ابن ملجم و شبیب بن بجره در قتل امام حاضر می شود. همانطور که گفتیم او به ابن ملجم می گوید که سریع تر کار قتل امام را انجام دهد تا رسوا نشود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و ششم
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
4️⃣1️⃣ ره آورد بعثت پيامبر اسلام (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم)
🔻حال به نعمتهای بزرگ الهی كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند. چگونه نعمتهای الهی بالهای كرامت خود را بر آنان گستراند و جويبارهای آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق آنها را در بر گرفت. در ميان نعمتها غرق گشتند و در خرّمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد و در پرتو عزّتی پايدار آرام گرفتند و به حكومتی پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند و سلاطين روی زمين گرديدند و فرمانروای كسانی شدند كه در گذشته حاكم بودند و قوانين الهی را بر كسانی اجرا می كردند كه مجريان احكام بودند و در گذشته كسی قدرت در هم شكستن نيروی آنان را نداشت و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند.
5️⃣1️⃣ علل نكوهش و سقوط كوفيان
🔻آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد و با زنده كردن ارزشهای جاهليّت، دژ محكم الهی را در هم شكستيد، در حالیكه خداوند بر اين امّت اسلامی بر «وحدت و برادری» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگی كنند، نعمتی بود كه هيچ ارزشی نمی توان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشی گران قدرتر و از هر كرامتی والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ايد و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن و از ايمان جز نشانی را نمی شناسيد شعار می دهيد: آتش آری ، ننگ هرگز! گويا می خواهيد اسلام را واژگون و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيمانی را كه خدا برای حفظ حرمت مسلمين در زمين و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد. همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را ياری دهند و چاره ای جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم از مثلهای قرآن در باره كسانی كه عذاب و كيفر شدند و روزهای سخت آنان و اسيبهای شديدی كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد و به عذر اينكه آگاهی نداريد خود را گرفتار نسازيد و انتقام خدا را سبك و خود را از كيفر الهی ايمن مپنداريد، زيرا كه خدای سبحان مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر برای ترك امر به معروف و نهی از منكر. پس خدا بيخردان را برای نافرمانی و خردمندان را برای ترك باز داشتن ديگران از گناه لعنت كرد. آگاه باشيد شما رشته پيوند با اسلام را قطع و اجرای حدود الهی را تعطيل و احكام اسلام را به فراموشی سپرده ايد.
6⃣1⃣ قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان
♦️آگاه باشيد، خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد. با ناكثان پيمان شكن جنگيدم و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم و رهبر خوارج (شيطان ردهه) بانگ صاعقه ای قلبش را به تپش آورد و سينه اش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكی از سركشان و ستمگران باقی ماندند كه اگر خداوند مرا باقی گذارد با حمله ديگری نابودشان خواهم كرد و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامی پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست.
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 136.mp3
8.14M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و سی و ششم خطبه ۱۹۲ بند ۱۴ تا ۱۶
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۴۳ قسمت ۱۰.mp3
2.98M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت43 🔟
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت43 (10)
🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران)
🔻 و مسأله دیگر اینکه خداوند جهاد را واجب کرده برای چه ؟ در حکمت ۲۵۲ درباره فلسفه جهاد حضرت می فرمایند : « فَرَضَ اللَّه الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ » ؛
خدا جهاد را واجب کرد تا اسلام عزیز و نفوذ ناپذیر و شکست ناپذیر باشد.
🔸مطلب سوم درباره جهاد، بحثِ اسوه های جهاد است؛ مولا علیه (علیه السلام) در خطبه ۱۱۶ ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را اسوه جهاد معرفی می کنند و می فرمایند: «جَاهَدَ (نبی) فِي اللهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُعَذِّرٍ» ؛ " پیامبر خدا در راه خدا جهاد کرد، با دشمنان خدا بدونِ آنکه بترسد، سستی نشان بدهد و یا عذری بی جا درباره جهاد بیاورد. "
یکی از اسوه ها همین خباب بن ارت است که مولا می فرمایند: «یرحمُ الله خباب بن الارت عاشَ مجاهِداً»
🔻سوم شهدا هستند، مولا علی وقتی از جفای یاران شان به ستوه می آیند، در بند دوم خطبه ۱۲۱، درباره شهدا می فرمایند: «أین القوم الذین هیجوا الی الجهاد فولهوا و له اللقاح الی اولادها» ؛ «کجایند آن مردانی که هر وقت به جهاد برانگیخته می شدند، مانند شوق شتر به فرزندانش به سوی جهاد می آمدند.»
🔻آخرین نکته هم درباره جهاد، یک نکته تربیتی است که در حکمت۴۷۴ نهج البلاغه است و آن نکته این است که اجر مجاهد در راه خدا، از پاداش آن کس که در برابر گناه عفت می ورزد بیشتر نیست؛ می فرمایند:
«مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ» ؛
" پاداشِ مجاهدِ شهيد در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفيفِ پاكدامنی نيست كه قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد. همانا نزدیک بود عفيفِ پاكدامن، فرشته ای از فرشته ها باشد. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و چهارم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻3.
🌳شجره آشوب« قسمت سی و پنجم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻واکنش امام به فتنه ها و نفاق داخلی
پیش از این در بحث جمل گفتیم، رویکرد امام در برابر فتنه های داخلی، کاهش هزینه ها و سامان دادن سریع به اوضاع است. مسئله منافقان و نفوذیان داخلی حکومت حضرت نیز از این قاعده مستثنا نیست.
🔻 فتنه های داخلی حکومت گاهی سبب تفرقه در امر حکومتداری امام می شد؛ یعنی دقیقا همان چیزی که مطلوب جبهه بنی امیه بود.(همانطور که ابوالاعور به معاویه گفت که باید در حکومت حضرت، اختلاف بیندازد.) علت اینکه امام، منافقانی مانند اشعث، مغیره و ... را تحمل می کند نیز همین است.
🔻 اگر امام مشغول سرکوب اشعث و مغیره می شد، این بهترین فرصت برای معاویه بود که بتواند ضمن تجدید قوا، زمان جنگ با امام را عقب بیندازد و به حکومت خود ادامه دهد. حضرت در بیانی مهم فرمود: «بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند.
🔻از آنها جدا نشويد، همواره با بزرگترين جمعيّتها باشيد كه دست خدا با جماعت است. از پراكندگى بپرهيزيد، كه انسان تنها بهره شيطان است آنگونه كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشيد هر كس كه مردم را به اين شعار («تفرقه و جدايى») دعوت كند او را بكشيد هر چند كه زير عمامه من باشد. » همین مسئله، یکی از علل، مدارای اسلامی امام با منافقان بود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و هفتم
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام (عليه السّلام)
🔻من در خردسالی بزرگان عرب را به خاك افكندم و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم. شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا(صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) در خويشاوندی نزديك، در مقام و منزلت ويژه می دانيد. پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند، در حالی كه كودك بودم، مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانيد، بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاكيزه خود را به من می بوياند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در كردارم نيافت. از همان لحظهای كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نيكو راهنمایی كند و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيكو را برايم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد كه به او اقتدا نمايم. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم و كسی جز من او را نميديد. در آن روزها در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را می بوييدم، من هنگامی كه وحی بر پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرود می آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علی تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را كه من می بينم، می بينی، جز اينكه تو پيامبر نيستی، بلكه وزير من بوده و به راه خير می روی»
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee