🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد هشتاد و هشتم
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜#خطبه122 : پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (علیه السلام) به قرارگاهشان رفت و فرمود:
آيا همه شما در جنگ صفين بوديد؟ گفتند: بعضی بوديم و برخی حضور نداشتيم، فرمود: به دو گروه تقسيم شويد تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند، امام ندا درداد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوی من توجه كنيد و هر كس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود كه: (برخی از آن خطبه اين است)
1⃣ سياست استعماری قرآن بر سر نيزه كردن
♦️ آنگاه که شاميان در گرما گرم جنگ و در لحظه های پيروزی ما با حيله و نيرنگ و مکر و فريبکاری، قرآن ها را بر سر نيزه بلند کردند، شماها نگفتيد که: «شاميان برادران ما و هم آيين ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذريم و راضی به حاکميّت کتاب خدا شده اند، نظر ما اين است که حرفشان را قبول کنيم و از آنان دست برداريم؟» امّا من به شما گفتم که: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنی و کينه توزی است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانی است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد و از راهی که در پيش گرفته ايد منحرف نشويد و در جنگ دندان بر دندان بفشاريد و به ندای هيچ ندا دهنده ای گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، که همواره چنين بود. امّا دريغ! شماها را ديدم که به خواسته های شاميان گردن نهاديد و حکميّت را پذيرفتيد. سوگند به خدا، اگر از آن سر باز می زدم مسؤول پیامدهای آن نبودم و خدا گناه آن را در پرونده من نمی افزود. به خدا سوگند، اگر هم حکميّت را می پذيرفتم به اين کار سزاوار پيروی بودم، زيرا قرآن با من است، از آن هنگام که يار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم.
2⃣ وصف ياران جهادگر پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️ ما با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوديم و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور می زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتی جز بر ايمان خود نمی افزوديم و بيشتر در پيمودن راه حق و تسليم بودن در برابر اوامر الهی و شکيبايی بر درد جراحت های سوزان مصمّم می شديم.
3⃣ هدف مبارزه با شاميان
♦️ امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين کشانده شديم. پس هرگاه احساس کنيم چيزی باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يکديگر نزديک می شويم و شکاف ها را پُر و باقيمانده پيوندها را محکم می کنيم، به آن تمايل نشان می دهيم آن را گرفته و ديگر راه را ترک می گوييم.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 188.mp3
5.77M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و هشتاد و هشتم خطبه 122
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۵۷ بخش ۱ ارزش قناعت و خودکفایی.mp3
2.27M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت57 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت57 ( 1 )
🔹 ارزش قناعت
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۷ عبارتی دارند درباره قناعت، که عیناً در حکمت ۳۴۹ و ۴۷۵ تکرار شده است؛ میفرمایند: « الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ » ؛
" قناعت آن سرمایه ای است که هرگز پایان نمی پذیرد."
🔻درباره قناعت و ارزش و آثار قناعت، مولا علی (علیه السلام) در نهجالبلاغه نکات جالبی دارند که به ترتیب عرض می کنم:
1⃣ اولاً میفرمایند قناعت انسان را چشم و دل سیر می کند؛
🔻 در خطبه ۱۹۲ میفرمایند: « معَ قَناعةٍ تَملَأ القُلوبَ و العُیونَ غِنیً »
" قناعتی که چشم و دل انسان را سیر می کند و بی نیاز از دیگران. "
2⃣ دوم نوعی پادشاهی است؛ یعنی انسان با قناعت برده دیگران نیست، حاکم بر زندگی خودش است.
🔻 در حکمت ۲۲۹ میفرمایند: « كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً »
" برای اینکه انسان مالک و پادشاه زندگی خودش باشد، فقط کافی است که اهل قناعت باشد. "
3⃣ و سوم اینکه قناعت را گران قیمت ترین گنجِ عالم معرفی می کنند
🔻 و در حکمت ۳۷۱ میفرمایند: « لَا كَنزَ أَغنَى مِنَ القَنَاعَةِ»؛ " هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و نهم
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه121 : (پس از پذیرش «حكميت» در صفین، یکی از یاران گفت: ما را از حکمیت نهی فرمودی، سپس پذیرفتی و داور تعیین کردی، ما نمی دانیم کدام یک از این دو کار درست است؟ امام علیه السلام دست بر روی دست کوبید و با تأسف فرمود:)
1⃣ علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميت»
♦️"اين سزای کسی است که بيعت با امام خود را ترک گويد و پيمان بشکند. به خدا سوگند، هنگامی که شما را به جنگ با معاويه فرا خواندم خوشايندتان نبود، ولی خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت می کرديد شما را راهنمايی می کردم و اگر به انحراف می رفتيد شما را به راه راست برمی گرداندم، اگر سرباز می زديد، دوباره شما را برای مبارزه آماده می کردم، در آن صورت وضعيّتی مطمئن داشتيم.
امّا دريغ با کدام نيرو بجنگم؟ و به چه کسی اطمينان کنم؟ شگفتا! می خواهم به وسيله شما بيماری ها را درمان کنم، ولی شما درد بی درمان من شده ايد، کسی را می مانم که خار در پايش رفته و با خار ديگری می خواهد آن را بيرون کشد، در حالیکه می داند خار در تن او بيشتر شکند و بر جای ماند. خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده و آب رسان اين شوره زار، ناتوان شده است."
2⃣ وصف ياران شهيدی كه وفادار بودند
♦️کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت کردند و معانی آيات را شناختند، به سوی جهاد برانگيخته شده چونان شتری که به سوی بچّه خود روی می آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام برآوردند و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه کردند، بعضی شهيد و برخی نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن کسی در ميدان جنگ شادمان نبودند و در مرگ شهيدان نيازی به تسليت نداشتند، با گريه های طولانی از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت و از روزه داری فراوان شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانی دعا خشک و رنگ های صورت از شب زنده داری ها زرد و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من هستند که رفته اند و بر ماست که تشنه ملاقاتشان باشيم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.
3⃣ هشدار از فريبكاری شيطان
♦️ همانا شيطان راههای خود را به شما آسان جلوه می دهد تا گره های محکم دين شما را يکی پس از ديگری بگشايد و به جای وحدت و هماهنگی، بر پراکندگی شما بيفزايد و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند. از وسوسه و زمزمه و فريبکاری شيطان روی گردانيد و نصيحت آن کس را که خيرخواه شماست گوش کنيد و به جان و دل بپذيريد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه120 : یادآوری ویژگیهای اهل بیت (علیهم السلام) و اندرز یاران
♦️به خدا سوگند، تبليغ رسالت ها وفای به پيمان ها و تفسير اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده، درهای دانش و روشنايی امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر است. آگاه باشيد که قوانين دين يکی و راههای آن آسان و راست است، کسی که از آن برود به قافله و سر منزل رسد و غنيمت برد و هر کس که از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم! برای آن روز که زاد و توشه ذخيره می کنند و اسرار آدميان فاش می گردد عمل کنيد. کسی که از خرد خويش بهره مند نگردد، برای پند گرفتن از عقل و فکر ديگران عاجزتر است، چرا که آن غايب برای کمک کردن، از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشی بپرهيزيد که حرارتش شديد و عمق آن ناپيدا و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنی آن زردآب و چرک جوشان است. آگاه باشيد، نام نيکی که خدا برای کسی ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالی است که برای ديگران باقی می گذارد که او را ستايش نمی کنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 189.mp3
5.25M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و هشتاد و نهم خطبه 121 تا 120
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۵۷ بخش ۲ ارزش قناعت و خودکفایی.mp3
1.9M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت57 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت57 ( 2 )
🔹 ارزش قناعت
🔻 آنقدر قناعت مهم و ارزشمند است که حضرت در خطبه ۱۹۳ آن را یکی از صفات بارز متّقین میدانند و میفرمایند: « قانِعَةً نَفسُهُ » ؛ "(متّقی را نمیبینی مگر اینکه) نفسش به آنچه که دارد، قانع است."
🔻به همین دلیل، مولا علی (علیه السلام) انسان ها را به خاطر داشتن صفت قناعت، شایسته مدح و تعریف و تمجید میدانند؛ مثلاً دربارهٔ مرحوم خَبّاب بن اَرَت در حکمت ۴۳ میفرمایند: « [رَحِمَ] يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ... وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ » ؛ " خدا خبّاب بن ارت را رحمت کند که به آنچه که کفایتش می کرد قناعت کرد."
🔻و در حکمت ۴۴ به صورت کلّی میفرمایند:
«طُوبَى لِمَنْ قَنِعَ بِالْكَفَاف» ؛
"خوش به سعادت کسی که به آنچه که کفاف زندگی اش را می دهد، قناعت کند."
🔻در همین موضوع، اسوه برتر قناعت، خود مولا علی (علیه السلام) است که در نامه ۴۵ خطاب به فرماندار بصره مینویسند: « به خدا سوگند، چنان نفس خود را ریاضت داده ام که به یک قرص نان هرگاه بیابم شاد شود و به نمک به جای خورش قناعت کند.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و نودم
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه119: (پس از جنگ صفین و نهروان در سال ۳۸ هجری مردم را برای سرکوبی معاویه فراخواند سکوت کردند. فرمود شما را چه شده آیا لال هستید؟ گروهی گفتند: ای امیرالمومنین! اگر تو حرکت کنی با تو حرکت می کنیم.)
1⃣ علل نكوهش كوفيان
♦️شما را چه می شود؟ هرگز راه رستگاری نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد! آيا در چنين شرايطی سزاوار است از شهر خارج شوم؟ هم اکنون بايد مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمينان داشته باشم به سوی دشمن کوچ کند.
2⃣ مسؤوليتهای رهبری
♦️ و برای من سزاوار نيست که لشکر و شهر و بيت المال و جمع آوری خراج و قضاوت بين مسلمانان و گرفتن حقوق درخواست کنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته ای بيرون روم و به دنبال دسته ای به راه افتم و چونان تير نتراشيده در جعبه ای خالی به اين سو و آن سو سرگردان شوم! من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جای خود استوار بمانم تا همه امور کشور پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد. اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند که اين پيشنهاد بدی است. به خدا سوگند اگر اميدواری به شهادت در راه خدا را نداشتم، پای در رکاب کرده از ميان شما می رفتم و شما را نمی طلبيدم، چندان که بادِ شمال و جنوب می وزد؛ زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق و پر مکر و حيله ايد. مادام که افکار شما پراکنده است فراوانی تعداد شما سودی ندارد. من شما را به راه روشنی بردم که جز هلاک خواهان هلاک نگردند؛ آن کس که استقامت کرد به سوی بهشت شتافت و آن کس که لغزيد در آتش سرنگون شد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه118 : ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری در ستایش ياران خود فرمود.)
🔹ستودن ياران نيكوكار
♦️شما ياران حق و برادران دينی من می باشيد در روز جنگ چون سپرِ محافظ، دورکننده ضربت ها و در خلوت ها محرم اسرار من هستيد. با کمک شما پشت کنندگان به حق را می کوبم و به راه می آورم و فرمانبرداری استقبال کنندگان را اميدوارم. پس مرا با خيرخواهی خالصانه و سالم از هر گونه شکّ و ترديد
ياری کنيد. به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه117 : سرزنش انسانهای خودپرست
♦️ نه اموال خود را در راه خدايی که آن مالها را روزی شما کرد می بخشيد، نه جان ها را در راه خدایِ جان آفرين به خطر می افکنيد. دوست داريد مردم برای خدا شما را گرامی دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی داريد. از فرود آمدن در خانه های گذشتگان عبرت گيريد و از جدايی با نزديک ترين برادران و دوستان پند پذيريد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 190.mp3
6.03M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و نودم خطبه 119 تا 117
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۵۸ بخش ۱ ثروت ریشه شهوات.mp3
2.53M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت58 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت58 ( 1 )
🔹 ثروت ؛ ریشه شهوت ها
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۸ میفرمایند: « اَلمَالُ مادَّةُ الشَّهوات » ؛
" مال، ریشه و اساس همه شهوت رانی هاست. "
🔻میدانیم که در نهجالبلاغه شریف، هر معصیتی ریشه اش در شهوات است؛ در خطبه ۱۷۶ ، حضرت میفرمایند:
« وَ مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ » ؛
" چیزی از معصیت خدا نیست، مگر اینکه از یک شهوتی برخاسته است. "
دلیلش هم این است که کسی که دچار شهوات میشود، در واقع شهواتش ریشه در عشق به دنیا دارند و نتیجه اش پاره شدن عقل است.
🔻 در خطبه ۱۰۹ میخوانیم :
«قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَه» ؛
" شهوات، عقل انسان شهوت ران را پاره کرده است."
(و کسی که عقلش پاره شد، دست به هر خطا و معصیتی میزند.)
🔻نکته این است که یکی از چیزهایی که ریشه شهوات نامیده شده، مال است که در واقع عشق به دنیا، یکی عشق به مال دنیاست.
🔻از مشکلاتی که مال دارد، اگر تحت مراقبت عقل و تقوا قرار نگیرد، مسؤولیت آور بودنش است؛ در حکمت ۳۲۸ حضرت میفرمایند:
" همانا خداوند متعال، در اموال ثروتمندان قوت و نیاز فقرا را واجب کرده است. "
(و این مسؤولیت سنگینی است.)
🔻همچنین مایهٔ دشمنی شمرده شده است؛
در خطبه ۱۳۳ حضرت میفرمایند: « تَعادَیتُم فِی کَسبِ الاَموَال » ؛ " شما برای به دست آوردن اموال، با هم دشمنی ها کردید. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰روز. سهم روز صد و نود و یکم
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه116: (این خطبه در شهر کوفه در سال ۳۸ هجری برای تشویق کوفیان به نبرد نهایی ایراد شد.)
1⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا دعوت کننده به حق و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدون سُستی و کوتاهی رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و روشنی بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است؛)
2⃣ اندرز ياران
♦️ مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد از خانه ها کوچ می کرديد، در بيابان ها سرگردان می شديد و بر کردارتان اشک می ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه می زديد و سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها می کرديد و هر کدام از شما تنها به کار خود می پرداختيد، و به ديگری توجهّی نداشتيد. افسوس آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کرديد و از آنچه شما را ترساندند ايمن گشتيد. گويا عقل از سرتان پريده و کارهای شما آشفته شده است.
3⃣ تعريف يارانی كه به شهادت رسيدند
♦️ به خدا سوگند، دوست داشتم که خدا ميان من و شما جدايی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمی بودند نيک انديش، ترجيح دهنده بردباری، گويندگان حق و ترک کنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاويدان آخرت و کرامت گوارا پيروز شدند.
4⃣ خبر از خونريزی و شكمبارگی حجاج بن يوسف ثقفی.
♦️ آگاه باشيد به خدا سوگند، پسرکی از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد که هوسباز و گردنکش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و دارايی ها» شما را می چرد و چربی شما را آب می کند. ابو وَذَحه: بس کن. (وَذَحه نوعی سوسک است چون ماجرايی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه» خطاب فرمود که اينجا جای آوردن آن نيست. می گويند وَذَحَه سوسک مخصوصی است حَجّاج را گزيد که بدنش وَرَم کرد و مُرد.)
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
📜 #خطبه115
🔹دعا برای طلب باران
♦️"خداوندا! کوههای ما از بی آبی شکاف خورده و زمين ما غبارآلود و دام های ما در آغُل های خود سرگردانند و چون زنِ بچّه مرده فرياد می کشند و از رفت و آمد بی حاصل به سوی چراگاه ها و آبشخورها خسته شده اند. بار خدايا! بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران مادّه رحمت آور. خدايا! به سرگردانی آنها در راهها و ناله هاشان در خوابگاه ها رحمت آور. بار خدايا! هنگامی به سوی تو بيرون آمديم که خشکسالی پياپی هجوم آورده و ابرهای پُر باران از ما پشت کرده و خشک و نامهربان بدون بارش قطره ای باران گذشتند. خدايا! تو اميد هر بيچاره و حل کننده مشکلات هر طلب کننده می باشی. خدايا! تو را می خوانيم در اين هنگام که همه نااميد شده اند و ابر رحمت بر ما نمی بارد و حيوانات ما نابود گرديدند. ما را به کردارمان عذاب نکنی و به گناهان ما کيفر ندهی. خدايا! رحمت خود را با ابر پُر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما؛ بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست که مُردِگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. خدايا! ما را با بارانی سيراب کن که زنده کننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاکيزه و با برکت، گوارا و پُر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه های آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آبدار باشد تا با چنان بارانی بنده ناتوان را توان بخشی و شهرهای مرده ات را زنده سازی. خدايا! بارانی ده که بسيار ببارد تا زمين های بلند ما پر گياه شود و در زمين های پست روان گردد و نعمت های فراوان در اطراف ما گسترش يابد تا با آن ميوه های ما بسيار، گلّه های ما زنده و فراوان و سرزمين های دورتر از ما نيز بهره مند گردند و روستاهای ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از برکات گسترده و بخشش های فراوان تو باشد که بر سرزمين های فقرزده و حيوانات وحشی ما نازل می گردد. خداوندا! بارانی ده دانه درشت که پياپی برای سيراب شدن گياهان ما ببارد چنان که قطرات آن يکديگر را برانند و دانه های آن به شدّت بر هم کوبيده شوند؛ نه رعد و برقی بی باران و ابری بی ثمر و کوچک و پراکنده و نه دانه های ريز باران همراه با بادهای سرد. خدايا! بارانی پُر آب فرو فرست که قحطی زدگان به نعمت های فراوان رسند و آثار خشکسالی از ميان برود که همانا تويی خداوندی که پس از نااميد شدن مردم باران را فرو می فرستی و رحمت خود را همه جا گسترش می دهی و تويی سرپرست نظام آفرينش که به ستودن سزاواری.
می گويم: «انصاحت جبالنا» يعنی کوه ها بر اثر خشکی از هم شکافته است و «انصاح الثّوب» وقتی گفته می شود که لباس از هم شکافته باشد «انصاح النّبت و صاح وصوح» به هنگامی که گياه خشک گردد می گويند و همه اين چند واژه به يک معنا است. و جمله «وهامت دوابّنا» از ماده «هيام» به معنی عطش است و «حدابير السّنين» جمع «حدبار» به معنای شتری است که بر اثر راه رفتن ناتوان شده است. امام(علیه السلام) سال های قحطی را به چنين شتری تشبيه کرده است. «ذوالرمه» شاعر می گويد:
حدابير ما تنفکّ الّا مناخة علی الخسف او نرمی بها بلدآ قفرآ
شتران ناتوانی که هيچ گاه از هم جدا نمی گردند جز در خوابگاه ها يا اينکه آنها را در محيط های بی آب و علف قرار دهند. و جمله «ولاقزع ربابها» يعنی از قطعات کوچک و پراکنده اَبر نباشد و جمله «ولا شفان ذهابها» در تقدير «ولا ذات شفان ذهابها» است «شفان» به معنی باد سرد و «ذهاب» به معنی باران های نرم می باشد. و کلمه «ذات» حذف گرديد زيرا شنونده به آن آگاه بود."
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 191.mp3
11.32M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و نود ویکم خطبه 116 تا 115
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۵۸ ،بخش ۲ ثروت ؛ ریشه شهوتها.mp3
2.96M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت58 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت58 ( 2 )
🔹 ثروت ؛ ریشه شهوت ها
🔰 و نکته بعدی این است که [مال] مایهٔ فتنه و ابتلاست؛ حضرت علی (علیهالسلام) در خطبه ۱۵۶ میفرمایند:
پیامبر (صلوات الله علیه و آله) به من فرمودند:
« وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ »
" ای علی! این مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه خواهند شد."
🔻 از طرفی دیگر مال، میتواند مایه اسراف و تبذیر باشد؛ در خطبه ۱۲۶ حضرت میفرمایند:
" آگاه باشید! بخشیدن مال در غیر حقّش، نوعی تبذیر و اسراف است. (بعد در ادامه میفرمایند:) نتیجه چنین کاری این است که خدا کاری می کند به کسانی که ناحق مال دادید، از شما تشکر نکنند."
🔻مسأله دیگری که جزء عوارض مال اندوزیِ بی تقوا هاست، طغیان نفْس است در مقابل خدا ؛ مولا علی علیه السلام در حکمت ۱۰۸ میفرمایند:
«وَ إِنْ أَفَادَ مَالًا أَطْغَاهُ الْغِنَى» ؛
" اگر قلب به یک مالی برسد (یعنی متوجه بشود که ثروت انبوهی به دستش رسیده)، با طغیان در مقابل خدا می ایستد. (یعنی به خاطر غنا و بی نیازی اش طغیان می کند.)
🔻 این در واقع همان آیه شریفه قرآن است که فرمود:
« إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى » ؛
" انسان اگر خیال کند بی نیاز شده، قطعاً طغیان خواهد کرد. "
🔻 نکته دیگری که در پایان این حکمت باید عرض شود ، این است که مولا علی (علیه السلام) نتیجه کسانی که دنبال جمع آوری اموال هستند را هلاکت معرفی می کنند؛ در حکمت ۱۴۷ میفرمایند:
« يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ »
" جمع آورندگان مال ولو به ظاهر زنده باشند، در واقع مرده اند. "
🔻 و در نهایت هم مولا علی (علیه السلام) در عبارتی فوق العاده جالب میفرمایند:
" من رهبر مؤمنینم و مال، رهبر فجار. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee