eitaa logo
ختم نهج البلاغه
7.4هزار دنبال‌کننده
37 عکس
7 ویدیو
2 فایل
🔹کانال استیکرهای نهج البلاغه ای: @stiker_nahjolbalagheh تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و شصتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻سوال این
🌳شجره آشوب« قسمت صد و شصت ویکم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔴 شیعیان بی بصیرت 🔻بعد از شهادت امام علی علیه السلام، شیعیانی بودند که برای انتقام خون امام، تعصب داشتند. آن ها قصدشان این بود که به نبرد با خوارج بروند، اما غافل از این که دشمن اصلی، بنی امیه است. امام علی (ع) نیز در زمان خود، بسیار تلاش کرد شیعیان و اصحاب خود را با این طرز تفکر آشنا کند که باید دشمن اصلی، یعنی جبهه کفر، را ابتدا از بین برد. 🔻 سران بنی امیه و تابعان آن ها، از این بی بصیرتی استفاده می کردند و اصحاب امام را درگیر جنگ داخلی با خوارج می کردند تا از دشمن اصلی جا بمانند. اصحاب امام نیز می خواستند از ظرفیت بنی امیه و دشمن خود برای ضربه زدن به خوارج استفاده کنند. دقیقا دشمن همین را می خواست؛ یعنی شیعیان و اصحاب علی علیه السلام، مشغول نبرد داخلی شوند تا ضعیف شده و از جبهه اصلی، یعنی بنی امیه غافل شوند. 🔻مغیره، به شیعیان اجازه می داد تا در محافل خصوصی خود، به مدح امام علی بپردازند. او به شیعیان گفت که چون حکومت بنی امیه، بر مردم مسلط است مأموریت دارد اجازه بیان فضیلت امام علی را به صورت علنی ندهد. او کسانی را مانند معقل بن قیس که از اصحاب امام بود، به قتال با خوارج می فرستاد. حتی عدی بن حاتم، از شیعیان باوفای امام نیز فریب اقدام مغیره را خوردند. 🔻دقیقا بنی امیه می خواست اصحاب امام را در این قضایا، به تحلیل اشتباه و خطای محاسباتی بیندازند. این مأموریت از سوی مغیره صورت می گرفت. حتی معاویه نیز قصد داشت امام حسن را بفریبد. او به امام گفت که حاضر است تجهیزات و نیرو در اختیارش بگذارد تا با خوارج بجنگد. اما امام حسن با هشیاری به او فرمود: «اگر با کسی از اهل قبله بخواهم بجنگم، از تو شروع می کنم.» 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و شصت و چهارم ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در شهر کوفه در سال ٣٧ هجری، هنگام حرکت دادن مردم به سوی صفین و جنگ با شامیان، ایراد فرمود. 1⃣ خداشناسی ♦️فرمان خدا قضای حتمی و حکمت و خشنودی او مايه امنيّت و رحمت است؛ از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشايد. خدايا! سپاس تو راست بر آنچه می گيری و عطا می فرمايی و شفا می دهی يا مبتلا می سازی. سپاسی که تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين و ممتازترين باشد، سپاسی که آفريدگانت را سرشار سازد و تا آنجا که تو بخواهی تداوم يابد، سپاسی که از تو پوشيده نباشد و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پايان نپذيرد و تداوم آن از بين نرود. خدايا! حقيقتِ بزرگی تو را نمی دانيم، جز آن که می دانيم تو زنده ای و احتياج به غير نداری، خواب سنگين يا سبک تو را نمی ربايد، هيچ انديشه ای به تو نرسد و هيچ ديده ای تو را ننگرد، اما ديده ها را تو می نگری و اعمال انسان ها را شماره فرمايی و قدم ها و موی پيشانی ها زمام امور همه به دست تو است، خدايا آنچه را که از آفرينش تو می نگريم، واز قدرت تو به شگفت می آييم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاييم، بسی ناچيزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم های ما از ديدن آنها ناتوان و عقل های ما از درک آنها عاجز است و پرده های غيب ميان ما و آنها گسترده می باشد. 2⃣ راههای خداشناسی ♦️ پس آن کس که دل را از همه چيز تهی سازد و فکرش را به کار گيرد تا بداند که چگونه عَرش قدرت خود را برقرار ساخته ای و پديده را چگونه آفريده ای و چگونه آسمان ها و کرات فضايی را در هوا آويخته ای و زمين را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده و عقلش مات و سرگردان و شنواييش آشفته و انديشه اش حيران می ماند. 3⃣ وصف اميدواری به خدا ♦️به گمان خود ادّعا دارد که به خدا اميدوار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گويد، چه می شود او را که اميدواری در کردارش پيدا نيست؟ پس هر کس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در کردارش آشکار شود. هر اميدواريی جز اميد به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا اميد بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمين می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعايت می گردد. آيا می ترسی در اميدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ يا او را در خور اميد بستن نمی پنداری؟ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حقِّ او را چنان رعايت کند که حقَّ پروردگار خود را آن گونه رعايت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد و اينگونه است کسی که دنيا در ديده اش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد که دنيا را بر خدا مقدّم شمارد و جز دنيا به چيز ديگری نپردازد و بنده دنيا گردد. 4⃣ سیری در زندگی پیامبران «برای انتخاب الگوهای ساده زیستی» ♦️برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمايی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عيب های دنيا و رسوايی ها و زشتی های آن باشد، چه اينکه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازداشته و برای غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد و از زيورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی(علیه السلام) (کسی که با خدا سخن گفت) و زندگی او را توصيف کنم، آنجا که می گويد: «پروردگارا! هر چه به من از نيکی عطا کنی نيازمندم». به خدا سوگند! موسی(علیه السلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چيز ديگری نخواست، زيرا موسی(علیه السلام) از سبزيجات زمين می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گياه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود(علیه السلام) صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتيان را الگوی خويش سازی، که با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل می بافت و از همنشينان خود می پرسيد: چه کسی از شما اين زنبيل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عيسی بن مريم(علیه السلام) بگويم که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد، نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود. ميوه و گُلِ او سبزيجاتی بود که زمين برای چهارپايان می روياند. زنی نداشت که او را فريفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگين سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد. مرکب سواری او دو پايش و خدمتگزار وی، دست هايش بود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 164.mp3
10.37M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و شصت و چهارم خطبه ۱۶۰ بند ۱ تا۴ https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۴۸ قسمت ۲ رازداری و پیروزی.mp3
1.89M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 2⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹مراحل پیروزی 🔸 ۳. نکته سوم : نکتهٔ بعدی این است که از نظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر و پافشاری و استقامت بر هدف و مسیر، راه قطعی پیروزی است؛ 🔻 در حکمت۱۵۳ می فرمایند: « وَ لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ » " کسی که صبور باشد، پیروزی را از دست نخواهد داد، ولو اینکه رسیدن به پیروزی، زمانی طولانی وقت ببرد." 🔸 ۴. نکته چهارم این است که از نگاه مولا علی (علیه السلام)، عفوِ کسی که به ما بدی کرده، در هنگامی که ما قدرت انتقام داریم، نوعی زکاتِ ظفر و پیروزی و شیرین تر از خود پیروزی است. 🔻 لذا در حکمت ۲۱۱ می فرمایند: « الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ » 🔻 و در نامه ۳۱ به امام مجتبی (علیه السلام) توصیه می فرمایند: « خُذ علیٰ عَدوِّکَ بِالفَضل فإنه اهلَ الظَّفَرَین » ؛ " تا می‌توانی نسبت به دشمنت فضل و بخشش داشته باش؛ به خاطر اینکه بخشش دشمن در موقع پیروزی، یکی از دو ظفر است، بلکه شیرین ترین این دو ظفر است. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و شصت ویکم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔴 شیع
🌳شجره آشوب« قسمت صد و شصت و دوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻حال به خوبی می توان فهمید نقشه بنی امیه، درگیر کردن اصحاب امام با دشمنان داخلی است تا از این طریق، به آسودگی حکومت خود را ادامه دهند. بنی امیه، با بیان فضیلت های امام علی به صورت نهانی، مشکلی ندارند؛ چون این کار آگاهی بخشی عمومی ندارد. آن ها از روشنگری و بیدار شدن عمومی با فضایل می ترسیدند. همچنین با این کار، می خواست شیعیان و اصحاب امام را فریب دهد تا حواس آنان را از جبهه کفر یا همان بنی امیه، منحرف کند. 🔻آیا مغیره دلسوز شیعیان بود که اصحاب امام علی را به نبرد با خوارج تشویق می کرد یا اجازه مدح امام علی در محافل خصوصی را می داد؟ 🔻آیا عمر بن عبدالعزیر که فدک را به بنی هاشم برگرداند، دلسوز اهل بیت بود؟ اگر واقعا او دلسوز بود، خلافت را به امام باقر علیه السلام بر می گرداند.اگر زیارت امام حسین علیه السلام از سوی مأمون، اجازه داده می شود، درد دین دارد؟ یا اینکه می خواست با دادن امتیاز به شیعیان انها را از قیام های علیه بنی عباس منصرف کند؟ در این راستا، مأمون لباس های سیاه بنی عباس را سبز رنگ می کند 🔻اما متأسفانه شیعیان در طول تاریخ، به سبب نداشتن بصیرت و درک درست از روش های دشمن، نتوانستند اولویت مبارزه خود را تشخیص دهند. این موضوع، باعث شد دشمن بتواند از آگاهی نداشتن شیعیان، بهره برده و آن ها را مشغول کند تا بتواند هرچه بیشتر حکومت ظالمانه خود را ادامه دهد. ثمره این بی بصیرتی، غربت بیشتر امامان بود و از سویی استمرار ظلم. 🔻امروز نیز، دشمنان دین (یهود) با ایجاد خطوط انحرافی در تشیع، مسلمانان را سرگرم درگیری های داخلی میان خود می کنند (جنگ شیعه و سنی )تا اذهان و حواس آنان از استکبار جهانی، پرت شود. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰روز. سهم روز صد و شصت و پنجم ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 5⃣ راه و رسم زندگي پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) ♦️ پس به پيامبر پاکيزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگويی است برای الگو طلبان و مايه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و محبوب ترين بنده نزد خدا کسی است که از پيامبرش پيروی کند و گام بر جايگاه قدم او نهد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از دنيا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش از همه خالی تر بود. دنيا را به او نشان دادند، امّا نپذيرفت و چون دانست خدا چيزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چيزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت و چيزی را که خدا کوچک شمرده ،کوچک و ناچيز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن که آنچه را خدا و پيامبرش دشمن می دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداريم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا و سرپيچی از فرمان های او کافی بود!. و همانا پيامبر «که درود خدا بر او باد» بر روی زمين می نشست و غذا می خورد و چون برده، ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و ديگری را پشت سر خويش سوار می کرد. پرده ای بر در خانه او آويخته بود که نقش و تصويرها در آن بود، به يکی از همسرانش فرمود، «اين پرده را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد، به ياد دنيا و زينت های آن می افتم.» پيامبر(صلی الله علیه و آله) با دل از دنيا روی گرداند و يادش را از جان خود ريشه کن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنيا از ديدگانش پنهان ماند و از آن لباس زيبايی تهيّه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند و اميدِ ماندن در دنيا نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون کرد و دل از دنيا برکند و چشم از دنيا پوشاند و چنين است کسی که چيزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای تو نشانه هايی است که تو را به زشتی ها و عيب های دنيا راهنمايی کند، زيرا پيامبر(صلی الله علیه و آله) با نزديکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زينت های دنيا از ديده او دور ماند. پس تفکّرکننده ای بايد با عقل خويش به درستی انديشه کند که آيا خدا محمد(صلی الله علیه و آله) را به داشتن اين صفت ها اکرام فرمود يا او را خوار کرد؟ اگر بگويد خوار کرد، دروغ گفته و بُهتانی بزرگ زده است، و اگر بگويد: او را اکرام کرد، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنيا را برای او گستراند و از نزديک ترين مردم به خودش دور نگهداشت. پس پيروی کننده بايد از پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيروی کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد وگرنه از هلاکت ايمن نمی باشد، که همانا خداوند، محمّد(صلی الله علیه و آله) را نشانه قيامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کيفر جهنّم قرار داد. او با شکمی گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلّل نساخت سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذيرفت. وه! چه بزرگ است منّتی که خدا با بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر ما نهاده، و چنين نعمت بزرگی به ما عطا فرموده. رهبر پيشتازی که بايد او را پيروی کنيم و پيشوايی که بايد راه او را تداوم بخشيم. به خدا سوگند! آن قدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم، که از پينه کننده آن، شرمسارم. يکی به من گفت: «آيا آن را دور نمی افکنی؟». گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش می شوند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee