eitaa logo
ختم و ترحیم خوانی مجمع الذاکرین اهلبیت ع
4هزار دنبال‌کننده
51 عکس
21 ویدیو
1 فایل
کانال اشعار ترحیم پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی 👈ارتباط با مدیر @moslemi_124 پذیرش تبلیغات شما👈 @moslemi_124 @khatme14
مشاهده در ایتا
دانلود
الهي هيـــچ بابايي نبيـــند كه در سوگ جوان خود نشيند منم آن باغـــبان زار و خسته كه در سوگ جوان خود نشسته يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه... درسته مرگ پير و جوان نميشناسه... درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم... اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه... به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه... از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه لحظه اي است؟؟؟ بگـــفتا زاده ي خـــتم النّبيين نــبـاشـد لـذتي بـالا تر از اين جـوانـي در بــهار زنــدگــاني بـه هـنـگــام شباب و كامراني خــرامــان گـام بر دارد هَماره كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره بـگـويـد گرچه زحمتها كشيدم ولـي زيـبـا جـوانـي پـروريدم آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره... همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، ميگن الهي به ما فرصت بده ، زنده بمونيم عروسيه پسرمونو ببينيم... امـيــدش زيــر چـرخ آبنوسي كـنـد از بـهـر فرزندش عروسي دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ي عمر پدر چه لحظه اي است؟؟؟ حضرت فرمود: لحظه اي كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه... هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم. پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي... باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم... آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم، اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه... داغ جوان خيلي جانسوزه... پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد... برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟ آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند... تسليت دادند، ابراز همدردي كردند... اما بميرم براي دل داغديده ي حسين... فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید... پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم. اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود. لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم. هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد... گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد. اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ... پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش سيـنه اي نيـسـت كـه سوزي نبرد از شررش با هـمه زخـم بـدن ، قـاتـل او گشت دو زخم كـه يـكي بـر جـگـرش بود و يكي بر كمرش 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 @khatme14
*نوجوانِ من خدا نگهدارت* *رفتی و دستِ علی به همراهت(2)* *کِل زنید بهرش* *چون گشته است ناکام* *نوجوان خواب است* *کِل بزنید آرام* *نوجوانِ من خدا نگهدارت* *رفتی و دستِ علی به همراهت(2)* *حجله گاهش را* *مادر کند خوشبو* *(هستی)بهرش گو* *(پرویزی)خواند از او* *نوجوانِ من خدا نگهدارت* *رفتی و دستِ علی به همراهت(2) 🌴🖤🍃🌴🖤🍃 (روضه ،ختم جوان سبک دشتی ) الهی ای فلک دیگر نگردی۲ عزیزم روبه زیر خاک وکردی جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲ نه وقت زیر خاک و خفتنت بود چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲ کجا رفتی و دختر خاله ی من بسوز ای دل از این جور زمونه۲ الهی مادری تنها نمونه زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲ ببین اشکهای حسرت که می‌ریزم خدا صبری بده طاقت بیارم۲ به یاد مهربونیش بی قرارم گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲ که او اززندگی خیری نديده لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲ می‌ریزم خاک عالم بر روی سر لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲ چه زود دامن کشیدی از برمن خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲ سرخاکت دلم میگیره بونه بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲ تو رفتی ازغمت دنیای دردم @khatme14
ختم و ترحیم خوانی مجمع الذاکرین اهلبیت ع
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 18) 🔵قطعه آتش ☑️چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی
?سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 19) 🔵قطعه آتش ☑️چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند. ⚡️ با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم،صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود...سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد. 🌹در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم،نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود؟ نیک جواب داد: افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند. 🍃نیک سپس ادامه داد: البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد.... ❄️پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنجا دور شدیم. رفتیم تا به شخصی رسیدیم که دستانش را جلو گرفته و با احتیاط قدمهای کوتاه برمیداشت.. 🌼نیک به او اشاره کرد و گفت : این شخص از وقتی از غار بیرون آمده کور شده. آنگاه به یک جاده انحرافی اشاره کرد و گفت:این جاده دنیا پرستان است که او به زودی وارد آن میشود. ⁉️پرسیدم چرا؟ گفت چون دنیا را به آخرت و دنیا پرستان را به مومنین ترجیح میداده است.. این افراد بزرگترین ضرر و زیان را برای خود خریده اند ... ✅دوباره به راه افتادیم. راه مستقیم را به خوبی طی کردیم. گاهی از کسی جلو میزدیم و گاهی دیگران از ما سبقت میگرفتند.. در مسیر خود آدمهای گوناگونی میدیدیم. 🔥آدمهایی که دو زبان داشتند که از دهانشان بیرون زده بود و اتش از آنها زبانه میکشید و میسوزاندشان که به گفته ی نیک اینها دورو و منافق صفت بودند. 🔥همچنین افرادی که اعمال منافی عفت و لذتهای نامشروع را مرتکب شده بودند را در حالی مشاهده کردیم که لگامی از آتش بر دهان آنها زده شده بود و میسوختند. ☄اما از همه زجرآورتر جاده انحرافی زنان بود. این مسیر به بیابانی ختم میشد که زنان بسیاری در آن عذاب میشدند. 🍂عده ای به موهایشان آویزان شده بودند که نتیجه نشان دادن موها به نامحرم بود. 🍂گروهی دیگر از زنان زیر فشار ماموران مشغول خوردن گوشت بدن خود بودند چون اینها در دنیا خود را برای نامحرمان زینت کرده بودند و باعث از هم پاشیدن زندگی های بسیاری شده بودند. 🍂برخی نیز سرشان به شکل خوک و بدنشان به شکل الاغ بود چرا که در دنیا به سخن چینی عادت داشتند. 💥آنچه شگفتی مرا در تمام این صحنه ها بر انگیخته بود این بود که نیک های آنان همگی صدها متر دورتر بودند و از هدایت و کمک به صاحب خود عاجز بودند... 🔵گذرگاه مرصاد ♦️براحتی مسافت زیادی را پیمودیم تا به یک گردنه رسیدیم. در پشت تپه سرو صداهای زیادی می آمد . وقتی به بالای تپه رسیدیم از آنچه دیدم بسیار متعجب شدم و ترس و اضطراب وجودم را فرا گرفت. ✅جاده و بیابانهای اطراف آن پر بود از ماموران الهی و اشخاصی که گیر افتاده بودند. هرکس قصد عبور از جاده را داشت شدیدا کنترل میشد. ♻️آهسته به نیک گفتم : اینجا چه خبر است؟ نیک گفت: اینجا گذرگاه مرصاد است. گفتم: گذرگاه مرصاد چیست؟ گفت: محل رسیدگی به حق الناس...اینجا اگر کوچکترین حقی از مردم بر گردنت باشد ازکشتن انسان گرفته تا سیلی و بدهکاری،همه ی اینها باعث گرفتاری تو می شود... ❎بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند. عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند. 🌀عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند. 🔆هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد. 🌷نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم. با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟ نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد... @khatme14 ✍ادامه دارد.. قسمتهای باقیمانده:
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 کاش کـه رسم فـراق و غم نبود رسم گل چیدن دراین عالم نبود کاش می شد تا نبیند در جهان باغبانی باغ خود را در خزان کاش گل را رسم پژمردن نبود اتفاقی تلخ چون مُردن نبود باز هم پیک اجل داده خبر خبـر داغ جگـر سـوز پـدر غم جانسوز پدر را چه کنم؟ زده آتش به جگر را چه کنم؟ پدرم بوده مـرا نـور دو عین ذاکـر مخلص درگـاه حسین پـدر آن ذاکـر دلسوخته رفت بدل از غم شرر افروخته رفت پیر غلام اهل بیت آن پاکدل ای دریغـا رفته دیگر زیـر گِـل آن که تنها بود غمهایش حسین روضه ها و ذکر لبهایش حسین آن که عمری سوخته با روضه ها آتشی افروخته بـا روضه ها آن که عمری گفته قربان حسین در جنان گردیده مهمان حسین بچه های داغدیده و یتیم گشته اند در خانه ی ماتم مقیم ناله ی جانسوزشان شد سر بسر ای پدرجان ای پدرجان ای پدر ای پدرجان ازغمت دلخون شدیم از غم تو بی سر وسامون شدیم هیچ دانی بی تو برماچون گذشت روز وشب از دیدهٔ ماخون گذشت بی تو بابا خانه شد ماتمسرا شد بلند از هر طرف بانگ عزا سخت دلتنگت شدم بابای من آرزوی خوب فردا های من از غم تو شد نفس در سینه آه بر تن یاران همه رخت سیاه دسته دسته از برای تسلیت مرد و زن گفتند ما را تعزیت جملگی با اشک مان گریان شدند با غم و با دردمان حیران شدند کاش بودند این جماعت کربلا تا نمی شد زینب از غم مبتلا کاش در آن لحظهٔ پُر شوروشین می شـدند یـار یتیمان حسین کاش که در وقت پُر تاب وتبش می شدند از مهـر یـار زینبـش دختر زهرا سوی گودال رفت در بَرِ نعش حسین ازحال رفت کرده پنهان بغض واشک و آه را سوخته زین غم دل «مداح» را 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 @khatme14
. یک مجلس کامل ترحیم مادر همراه با گریز به روضه حضرت زهرا س بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... 🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید ببین حرف دلت هست یا نه... در این روز جمعه... 🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا آقای ما نمیاد... چرا مولای ما نمیاد... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما کجایی پسر فاطمه... امروز میخواهیم روضه مادرتون زهرا رو بخونیم... هر کجای عالم هستی یک سر هم به مجلس ما بزن پسر فاطمه... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید آقای من ... هرکجا برا مادر مجلس میگیرند... بچه ها دم در میایستند به مهمونها خوش آمد میگن... امروزم میخواهیم روضه مادر شما رو بخونیم... حتما شما می آیید آقا... 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید (بیان جملات زمینه ساز👇) مجلس به احترام یک مادر برگزار شده... من به صاحبان عزا تسلیت میگم خدا صبرتون بده... مصیبت مادر مصیبت سنگینیه... مخصوصا برا...(اینجا دختر یا پسر مرحوم گفته میشود) (مخصوصا برا...دختر) (مخصوصا برا بچه های... کوچیک خیلی سخته...) (نقطه گریز از مجلس ترحیم به روضه👇) اما میخوام اینو بگم... خانواده ی... (اسم صاحب عزا (حسینی) خانواده ی... حسینی بچه های داغدار.... شما داغ مادر دیدید اما... تا مردم خبردار شدند... همه اومدند به شما تسلیت گفتند ... باهاتون همدردی کردند ... ببینید امروز علما اومدند... بزرگان اومدند... فامیل و همسایها دور شما رو گرفتند... نگذاشتند تنها باشید اما ای کاش این مردم مدینه هم بودند وقتی خانم زینب کبری یتیم شد... ای کاش یک نفر به داد دل خانم زینب میرسید... بمیرم برات خانم... چهار ، پنج سال بیشتر نداشت مادرش رو از دست داد... میگه نیمه های شب... تابوت مادرم زهرا وسط خونه... دیدم چند نفر وارد خونه شدند... سلمان اومد... مغداد اومد.... اباذر اومد... غریبانه تابوت مادرم زهرا رو بلند کردند... آروم آروم میگن لااله الا الله... یدفعه صدای ناله ی زینب بلند شد... 🔸خدا مادرم را کجا میبرند 🔸گمانم برای شفا میبرند 🔸منو خانه داری، منو سوگواری مرو مادر من مرو مادرم انگار هنوز زینب باور نکرده یتیم شده... دنبال جنازه مادر هجده ساله میدوه... هی صدا میزنه نرو مادر خوبم... 🔸 مرو مادر من مرو مادرم زینبت رو تنها نزار... مادر... من که جز تو کسی رو ندارم... بعد از تو حرفهام رو به کی بگم مادر... جوان مادرم زهرا...😭 آی مادرم...😭 آی مادر ...مادر...😭 نميدونم تا حالا دختر بچه کنار جنازه مادر دیدید یا نه... خدا برا کسی نیاره... خانم زینب هم دنبال تابوت مادر هی بلند میشه... میشینه زمین ... صدا میزنه... نرو مادر خوبم...😭 (گریز روضه به روضه👇) اینجا بی بی زینب دنبال تابوت مادر هی میدوید و ناله میزد... کربلا هم همین زینب دنبال سر برادر... ای وای... ای وای صدا زد حسین جان داداش... ببین زینبت رو دارند به اسارت میبرند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند داداش حسین...😭 🔸سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی 🔸نمیروم ولی مرا، به این بهانه میبرند @khatme14
#(مادر)🥀🥀🥀 فاطمه زهرا (س) ختم مادر‌🥀 گریز حضرت موسی بن جعفر(ع) سوم هفتم چهلم سالگرد زبان حال برادران وفرزندان بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸خداوندا دگر مادر ندارم 🔸دریقا سایه اش برسرندارم 🔸همه گویندکه مادر رفته ازما 🔸فراق مرگ او باورم ندارم مادرجان دلم را مادر شکستی تمام رشته عمرم گسستی ⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭 برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد😭 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته اما ⬅️مجلس به مناسبت (سوم هفتم مادری دلسوز خواهری مهربان برگزار گردیده است شما مدت (سه شبانه روز جای خالی مادرو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید یتیمی درد وبی درمان یتیمی یتیمی خواری دوران یتیمی الهی طفلی بی مادر نباشد اگر باشد دراین سامان نباشد اما دخترهای مرحومه کجا نشته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭 ⬅️میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭 صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭 صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این مادراز این مجلس ومحفل فیض ببرد در روز شهادت امام موسی بن جعفر قرارداریم گریز هم داشته باشیم دراین خصوص بهره امواتمان باشه یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا) شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود حسین آرام جانم حسین روح وروانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀 @khatme14
ختم پدر🥀🥀🥀🥀🥀 سوم،هفتم ( چهلم)( سالگرد) روضه امام حسین(ع) گریز حضرت موسی بن جعفر(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمان یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الحسین ♦️پدردرسوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید ♦️سراپاهم چو شمی بی نفس آهسته می گرید ♦️تویی درخاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه ♦️بیادت چشم ماچون ساغر بشکسته می گرید ⬅️مجلس امشب(امروز) ما به مناسبت سومین روز(هفتم) پدرمهربان و دلسوز بنام.......... بر پا شده است،سه روزه(هفت) که برادران داغ دیده ، پسران ودختران داغ دیده روی ماه بابا رو ندیدن اما زبان حال شما رابگم 🔸همی نالم که بابا دربرم نیست 🔸صفای و سایه او برسرم نیست 🔸مرا گر دولت عالم ببخشند 🔸برابر با نگاه پدرم نیست بابا، دلمون خیلی برات تنگ شده ،بابا وقتی دلمون میگرفت ، میگفتیم بریم خونه پدر عرض ادب کنیم اما الان باید بیایم کنار قبرت بشینیم واشک بریزیم، بابا جون چطور جای خالیتو ببینم، بابا خونه بی تو عزا خونه شده عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم در خونه آقا ابا عبدالله اشکاتو آمیخته کن با اشکای یتیمان ابا عبدالله... اما من بمیرم برا یتیمان امام حسین ، آخه تو کربلا کسی نبود با عزیزان حسین همدردی کنه بمیرم هر وقت ک میگفتن بابا مونو میخوایم با ضرب تازیانه و سیلی جوابشونو دادن، شما رو فامیل با ناز و نوازش از بدن بابا جدا کردن اما بمیرم برا دختر امام حسین با ضرب سیلی از بدن بابا جدا کردند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد دراستانه شهادت امام موسی بن جعفر قرارداریم گریزی هم دراین خصوص داشته باشیم ⏪آی آبرو دارا...گرفتارا... یه وقت دیدن در زندان باز شد... چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه..از زندان بیرون میارن... یه مرتبه دیدن خدااا... (اوج).. چقد بدن آقا سنگینه.. خدایا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه.. تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره... ای (غریب آقااا)3 ☑️ شیعیان اومدن...بدن امام رو احترام کردن...کفن کردن... تشیع جنازهٔ باشکوهی برگزار کردن.. اما آی کربلائیااا..آی حسینیااا.. لایوم_کیومک_یا_ابا_عبدالله دلها بسوزه برا جد غریبش حسین... وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا) بیارید.. میخوام بدن بابای غریبم رو کفن کنم.. آخ.. 🔸مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود 🔸مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود حسین آرام جانم حسین روح وروانم ️لبون.. التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @khatme14
ختم پدر 🥀🥀 روز اول (دفن) (پدر شهدا) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * ♦️غم مرگ پدر کوچک غمی نیست ♦️جگر می سوزدو درد کمی نیست ♦️پدر زیبا گل باغ وجود است ♦️که بی او زندگی جز ماتمی نیست ▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸اگرچه هرغمی دشوار ازبهر بشر باشد 🔸غم مرگ پدرازهر غمی دشوارتر باشد 🔸نمی داند کسی اندازه درد یتیمی را 🔸مگر ان کس که از درد یتیمی باخبرباشد ⬅️اما می بینم درگوشه ای از قبر فرزندان مرحوم نشسته اند از فراق بابا ناله می کنند اما گوشه دیگرقبربرادران مرحوم نشسته اند ازغم برادر می نالند اما یا ابا عبدالله می خوام زبان حال فرزندان مرحوم رابگم ♦️باورم نیست پدر رفتی وخاموش شدی ♦️ترک ما کردی و باخاک هم آغوش شدی ♦️خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود آخه بمیرم بابای خوبم آخه بمیرم بابای مهربانم ♦️ای چراغ دل ما ازچه تو خاموش شدی باباجان)♦️جای خالی تورا باچه نگاهی بنگرم ♦️ای همای دل وجان ازچه تو خاموش شدی ⬅️اما خانواده محترم.....شما آمدید بدن نازنین بابا راغسل دادید ،کفن کردید، بااحترام به خاک سپردید حالا بگید بابای خوبم دیگه راحت بخواب خیلی دلتنگ برادرمان بودید امروز مهمان برادر شهیدمان هستید برادر مواظب پدر باش شفاعتشان را به ارباب بی کفن بکنید اما عزیزان داغ دارامروز همه دوستان آشنایان، فامیل،واقشار مردم آمدند درتشیع جنازه بابایتان شرکت کردند به شما تسلیت گفتند شما رادلداری دادند اما من به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله،،، این بدن بابای غریبم حسینه،، یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید... بدن بابا رو میان حصیر گذاشت.... همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد،،، بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا،،، هی میگه بابای غریبم حسین... بابای مظلومم حسین... بدم المظلوم بکربلا صدای نالتو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین... وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀 @khatme14
اوخشاما جوان ترکی سالار اورکده او هر زمان جوان ئولومی ایدر آتا آنا قدین کمان جوان ئولومی باخاندا عکسینه هر کس الین چالار الینه ائدر اورکلری بیر لخته قان جوان ئولومی همیشه درده اولار مبتلا جوانی ئولن دییر گوزیمده آزالمیش ضیا جوانی ئولن آناسی اولسا سیزیلدار اورکلری یارالار ویرار باشینا دییر وای بالا جوانی ئولن گرک جوانی ئولن اکبره توسل ائده آناسی لیله وئردی تکان جوان ئولومی جوانین ئولمگی ئورک یارالار انسانین طاقتین الیندن آلار آتانین قامتی بوکلن یرده گورن گورر ننه نه حاله قالار دییر اوغول آرزو گولین درمدیم طوی کارتووی اللره گوندرمدیم ئولنه جک نیسگیل منی یاندیرار الیوی گلین الینه وئرمدیم بخت اولدوزم آخاندا یاندیراندا یاخاندا قوجاقلارام دیزیمی جوانلارا باخاندا بایرام اولاندا گول بیتر چمنده آنالار اوغول پایی گلنده اوغلی ئولن ننه حزین آغلار ئوز اوغلونون تای توشون گورنده چیخماغ داغی چتیندی یولماق باغی چتیندی هامی بیلر دنیادا بالا داغی چتیندی 😭😭😭😭 @khatme14
4_6030824387907685508.ogg
1.21M
╰──➤ ⃟༺•💔࿐❥᭄‌ٖٜ ╰──➤ ⃟༺•🖤࿐❥᭄‌ٖٜ                          ﷽ آی گوزل جوانیم طاقتیم توانیم نازلی مهربانیم بیلمدیم عمرون گولی سولارمیش جوان ئولومی چتین اولارمیش بیگانه آغلادی ائل ماتم ساخلادی هجرون دل داغلادی دنیادن آخر جوان گئدوبسن گوز یاشیمی سن القان ائدوبسن جانه اود سالوبسان نه تئز آیریلوبسان هاردا بس قالوبسان نه تئز عمریوون چراغی سوندی طویون آی بالا عزایه دوندی دست اجل نئودوب جسمون قبره گئدوب فلک جفا ائدوب سن طوی گورمه میش قبره گئدوبسن منی هجرونده نالان ائدوبسن دئدیم طوی ائدرسن مراده یتر سن حجلیه گئدرسن نه طویون گوردوم نه شیرنون ایشدیم خلعت یرینه کفنون بیشدیم 🎧🎤      دعای فرج      ╰──➤ ⃟༺•💔࿐❥᭄‌ٖٜ ╰──➤ ⃟༺•🖤࿐❥᭄‌ٖٜ @khatme14
⁽﷽⁾ ✦‎࿐჻ᭂ🌹🌸🌹჻ᭂ࿐✦ روضه ختم مادر سالگرد چهلم .... یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ قلبم شده رنجور زهجران تومادر فکرم شده این گونه پریشان تو مادر هر لحظه کنم ارزوی روی تو افسوس دستم شد کوتا زدامان تومادر امانمی دانم بچه های مرحومه کجای مجلس نشسته اید شما مدت یک سال/ چهل روز......جای خالی مادر احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر را برای شما نمی گیرد نمی دانم دخترهای مرحومه برای کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها خاطره مادر چادر نماز است که همیشه یاد دختر است اما زبان حال شما را بگم همی نالم که مادر دربرم نیست صفای وسایه او برسرم نیست مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه مادرم نیست 😭😭😭 مادري كه يك عمر نگران بچه هاش بوده... مادري كه يك عمر دعا گوي بچه هاش بوده... آي جوني كه مادر داري ، هر موقع گرفتار شدي ، بگو مادرت برات دعا كنه. دعاي مادر چيه؟؟؟ وقتي نماز ميخونه، همه دعاي مادر براي بچه هاش اينه... الهي بچه هام سلامت باشن... الهي بچه هام خوشبخت باشند.. قربون دعا كردنت مادر جان... قربون دل مهربونت مادر جان... خانواده محترم ............ تسليت ما رو پذيرا باشيد... شما داغ مادر ديديد...😭 داغ هجران مادر سخته.😭.. بگو مادر جان شنيده بودم داغ مادر سخته،اما باور نميكردم اينقدر جانسوز باشه.😭.. هر مادري آرزو داره لحظات آخر يكبار ديگه بچه هاشو ببينه... نميدونم لحظات جان سپردن مادر كنارش بوديد يا نه؟؟ نگاه كردي ديدي آروم آروم چشماي مادر بسته ميشه.. نگاه كردي ديدي مادر مثل شمع مقابل چشم شما قطره قطره آب ميشه... قربان نگاه خـسته ات ـ، مادر جان لبخند به گُل نشسته ات، مادر جان نميدونم،لحظه هاي آخر ، صدا زدي مادر حلالم كن...😭 هيچكس مثل مادر نگرانت نميشه... آخه مادر كسي است كه هر چي برات زحمت بكشه، بر سرت منّت نمي گذاره... مادر كسي است ، كه هر چه دلشو بشكني بازم برات دعا مي كنه... مادر كسي است كه وقتي از خونه بيرون ميري، منتظرت مي مونه... انسان باور نميكنه،يه روز از مادر جدا بشه.. 😭😭😭 انسان باور نميكنه يه روز بياد كه مادر را صدا بزني و جوابتو نده... ميدوني كجا ديگه مادر جوابتو نميده؟؟؟ وقتي بدنشو غسل و كفن ميكنن، صدا مي زنن، بگيد بچه هاش بيايند، يكبار ديگه مادر و ببينند... آمديد ، كنار بدن بي جان مادر، اما هر چه صدا زدي مادر جوابتو نداد... اجازه بديد اين مجلس رو تبديل به روضه حضرت زهرا(س) كنيم...شب جمعه است شب زیارتی ابا عبدالله شبی که مادرش فاطمه مهمان امام حسین است انشالا همه اموات فیض ببرند الخصوص روح این مادر عزیزمان فیض ببرد و ثواب اين روضه نثار همه ي مادر هايِ در خاك آرميده... السلام عليك يا فاطمه الزهرا... يه شبم تو مدينه امير المونين بدن حضرت فاطمه زهرا(س) رو غسل و كفن كرد... يه نگاه كرد، ديد بچه ها آرام و قرار ندارند... فرمود: بياييد ، يك بار ديگه مادر رو ببينيد... حسنين، خودشو نو انداختند بروي بدن بي جان مادر..😭 يكي ميگفت: مادر جان، من حسنم... يكي ميگفت: مادر جان من حسينم... آنقدر با سوزِ دل ناله زدند... ناگهان صدايي : آمد علي جان اين بچه هارو از روي بدن مادر جدا كن... آخه ملائكه طاقت ديدن اين صحنه رو ندارن...😭😭 آقا جان اينجا شما اين بچه ها رو از بدن بي جان مادر جدا كردي... اما بميرم براي آن زمانيكه زينب(س) خودشو رسوند كنار بدن زخمي برادرش حسين... 😭 صداي بچه اي بلند شد...😭 گفتند بابا بلند شو ببين عمه جان ما رو ميزنند... همه بگيد حسين ... @khatme14