📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به جرير بن عبدالله بجلی، فرستاده امام به سوی معاویه، در سال ٣٦ هجری
🔹وادار ساختن معاويه به بيعت
♦️پس از نام خدا و درود! هنگامی كه نامه ام به دستت رسيد، معاويه را به يكسره كردن كار وادار، و با او برخوردی قاطع داشته باش، سپس او را آزاد بگذار در پذيرفتن جنگی كه مردم را از خانه بيرون می ريزد، يا تسليم شدنی خواركننده، پس اگر جنگ را برگزيد، امان نامه او را بر زمين كوب، و اگر صلح خواست از او بيعت بگير، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه8
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜یکی از پاسخ های امام علیه السلام در اواخر جنگ صفین در سال ٣٨ هجری به معاويه است
🔹افشای چهره نفاق معاويه و مشروعيت بيعت
♦️پس از نام خدا و درود! نامه پندآميز تو به دستم رسيد كه دارای جملات به هم پيوسته، و زينت داده شده كه با گمراهی خود آن را آراسته، و با بدانديشی خاص امضاء كرده بودی، نامه مردی كه نه خود آگاهی لازم دارد تا رهنمونش باشد، و نه رهبری دارد كه هدايتش كند، تنها دعوت هوسهای خويش را پاسخ گفته، و گمراهی عنان او را گرفته و او اطاعت می كند، كه سخن بی ربط می گويد و در گمراهی سرگردان است.
(از همين نامه است) همانا بيعت برای امام يك بار بيش نيست، و تجديد نظر در آن ميسر نخواهد بود، و كسی اختيار از سرگرفتن آن را ندارد، آن كس كه از اين بيعت عمومی سر باز زند، طعنه زن و عيبجو خوانده می شود، و آن كس كه نسبت به آن دودل باشد منافق است.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه7
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه امام به معاویه، که پس از جنگ جمل در سال ٣٦ هجری، توسط جریربن عبدلله فرستاده شده
🔹علل مشروعيت حكومت امام (علیه السلام )
♦️همانا كسانی با من بيعت كرده اند كه با ابابكر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنكه در بيعت حضور داشت نمی تواند خليفه ای ديگر برگزيند، و آنكه غايب است نمی تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شورای مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت كسی گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودی خدا هم در آن است. حال اگر كسی كار آنان را نكوهش كند يا بدعتی پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانونی باز می گردانند، اگر سر باز زد با او پيكار می كنند، زيرا كه به راه مسلمانان درنيامده، خدا هم او را در گمراهيش وامی گذارد. به جانم سوگند! ای معاويه اگر دور از هوای نفس، به ديده عقل بنگری، خواهی ديد كه من نسبت به خون عثمان پاك ترين افرادم، و می دانی كه من از آن دور بوده ام، جز اينكه از راه خيانت مرا متهم كنی، و حق آشكار را بپوشانی، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه6
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به اشعث بن قیس، فرماندار آذربایجان.این نامه پس از جنگ جمل در شعبان سال ٣٦ هجری در شهر کوفه نوشته شد
🔹هشدار از استفاده ناروای بيت المال
♦️همانا پست فرمانداری برای تو وسيله آب و نان نخواهد بود، بلكه امانتی است در گردن تو، بايد از فرمانده و امامت اطاعت كنی؛ تو حق نداری نسبت به رعيت استبداد ورزی، و بدون دستور به كار مهمی اقدام نمایی، در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزيز است، و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری ، اميدوارم برای تو بدترين زمامدار نباشم، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه5
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به يكی از فرماندهان نظامی در سال ٣٦ هجری، برخی نوشته اند به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشته شد
🔹روش گزينش نيروهای عمل كننده
♦️اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند پس همان است كه دوست داريم، و اگر كارشان به جدایی و نافرمانی كشيد با كمك فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن، و از آنان كه فرمان می برند برای سركوب آنها كه از ياری تو سر باز می زنند مدد گير، زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد بهتر است كه شركت نداشته باشد، و شركت نكردنش از ياری دادن اجباری بهتر است.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه4
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 به امام علیه السلام خبر دادند که شريح بن حارث، قاضی امام، خانه ای به ٨٠ دینار خریده ، او را احضار کرده، فرمود:
1⃣برخورد قاطعانه باخيانت كارگزاران
♦️به من خبر دادند كه خانه ای به هشتاد دينار خريده ای، و سندی برای آن نوشته ای، و گواهانی آن را امضا كرده اند. (شريح گفت: آری ای امير مومنان امام (علیه السلام ) نگاه خشم آلودي به او كرد و فرمود) ای شريح! به زودی كسی به سراغت می آيد كه به نوشته ات نگاه نمی كند، و از گواهانت نمی پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد. ای شريح! انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشی، كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده ای. اما اگر هنگام خريد خانه، نزد من آمده بودی، برای تو سندی می نوشتم كه ديگر برای خريد آن به درهمی يا بيشتر، رغبت نمی كردی و آن سند را چنين می نوشتم:
2⃣هشدار از بی اعتباری دنيای حرام
♦️اين خانه ای است كه بنده ای خوارشده، و مرده ای آماده كوچ كردن، آن را خريده، خانه ای از سرای غرور، كه در محله نابودشوندگان، و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهی می گردد. يك سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوم آن به مصيبتها، و سوی سوم به هوا و هوسهای سست كننده، و سوی چهارم آن به شيطان گمراه كننده ختم می شود، و در خانه به روی شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسی كه خود به زودی از جهان رخت برمی بندد، به مبلغی كه او را از عزت و قناعت خارج و به خواری و دنياپرستی كشانده، خريداري نموده است. هرگونه نقصی در اين معامله باشد، بر عهده پروردگاری است كه اجساد پادشاهان را پوسانده، و جان جباران را گرفته، و سلطنت فرعونها چون (كسری) و (قيصر) و (تبع) و (حمير) را نابود كرده است.
3⃣عبرت از گذشتگان
♦️و آنان كه مال فراوان گرد آوردند، و بر آن افزودند، و آنان كه قصرها ساختند، و محكم كاری كردند، طلاكاری نمودند، و زينت دادند، فراوان اندوختند، و نگهداری كردند، و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، اما همگی آنان به پای حسابرسی الهی، و جايگاه پاداش و كيفر رانده می شوند، آنگاه كه فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود (پس تبهكاران زيان خواهند ديد.) به اين واقعيتها عقل گواهی می دهد هرگاه كه از اسارت هوای نفس نجات يافته، و از دنياپرستی به سلامت بگذرد.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه3
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به مردم كوفه پس از پیروزی بر شورشیان بصره در ماه رجب سال ٣٦ هجری، که کوفیان نقش تعیین کننده داشتند
🔹تشكر از مجاهدان از جنگ برگشته
♦️خداوند شما مردم كوفه را از سوی اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله سلم) پاداش نيكو دهد، بهترين پاداشی كه به بندگان فرمانبردار، و سپاسگزاران نعمتش عطا می فرمايد، زيرا شما دعوت ما را شنيديد و اطاعت كرديد، به جنگ فرا خوانده شديد و بسيج گرديديد.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه2
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به مردم كوفه به هنگام حرکت از مدینه به طرف بصره، در سال ٣٦ هجری
🔹افشای سران ناكثين
♦️از بنده خدا، علی امير مومنان، به مردم كوفه، كه در ميان انصار پايه ای ارزشمند، و در عرب مقامی والا دارند. پس از ستايش پروردگار! همانا شما را از كار عثمان چنان آگاهی دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد، مردم برعثمان عيب گرفتند، و من تنها كسی از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته، و كمتر به سرزنش او زبان گشودم، اما طلحه و زبير، آسان ترين كارشان آن بود كه بر او یورش برند، و او را برنجانند، و ناتوانش سازند، عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت، عده ای به تنگ آمده او را كشتند، آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار، با من بيعت كردند. آگاه باشيد! مدينه مردم را يكپارچه بيرون رانده، و مردم نيز او را برای سركوبی آشوب فاصله گرفتند، ديگ آشوب به جوش آمده، و فتنه ها بر پايه های خود ايستاد، پس به سوی فرمانده خود بشتابيد، و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشی گيريد، به خواست خدای عزيز و بزرگ.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه1
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📢در این سخنرانی یاران را به جهاد دعوت می کند.
🔹تشويق برای جهاد
♦️خدا شكرگزاری را بر عهده شما نهاده، و امر حكومت را در دست شما گذارده. و فرصت مناسب در اختيارتان قرار داده است تا برای جايزه بهشت با هم ستيز كنيد، پس كمربندها را محكم ببنديد، و دامن همت بر كمر زنيد، كه به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی ميسر نيست، چه بسا خوابهای شب كه تصميم های روز را از بين برده، و تاريكی های فراموشی كه همت های بلند را نابود كرده است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه241
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣 در سال٣٥ هجری وقتی محاصره شد،ابن عباس را فرستاد که علی علیه السلام در مدینه نباشد و به باغات ینبع 《محلی در اطراف مدینه》برود، که مردم به نام او شعار ندهند، امام رفت، وقتی احتیاج شدید به یاری داشت، پیغام داد و امام علیه السلام به مدینه برگشت. دوباره ابن عباس را فرستاد که علی علیه السلام از مدینه خارج شود، امام فرمود:
🔹نكوهش از موضع گيری ها ناروای عثمان
♦️ای پسر عباس! عثمان جز اين نمی خواهد كه مرا سرگردان نگه دارد، گاهی بروم، و زمانی برگردم، يك بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم، دوباره خبر داد كه باز گردم، هم اكنون تو را فرستاده كه از شهر خارج شوم بخدا سوگند! آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم.!.
#نهج_البلاغه ، #خطبه240
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣