هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
👈معانی کلمات آیه 66
طمسنا: طمس: كهنه شدن و محو شدن و نيز كهنه كردن و محو كردن لازم و متعدى هر دو آمده است، راغب گويد: به معنى ازاله اثر به طور محو كردن است.
👈معانی کلمات آیه 67
مسخناهم: در مجمع البيان و قاموس گويد: مسخ عوض شدن شكل و صورت شىء است به شكل قبيح، راغب عوض شدن شكل و اخلاق گفته است. اين كلمه فقط يك بار در قرآن مجيد آمده است.
مضى: رفتن.گذشتن.
👈معانی کلمات آیه 68
ننكسه: نكس: وارونه كردن (نگونسار كردن) در لغت آمده: «نكسه نكسا: قلبه على رأسه و جعل اسفله اعلاه» منظور از آن در آيه بر گرداندن به أَرْذَلِ الْعُمُرِ است.
👈معانی کلمات آیه 69
«الشِّعْرَ»: چکامه. چامه.
«مَا یَنبَغِی»: نسزد. در خور نیست. لازم نیست. «إِنْ»: نیست.
«هُوَ»: کتاب منزل قرآن.
«ذِکْرٌ»: پند و اندرز. یاد و یادآوری.
«قُرْآنٌ»: قرآن. کتاب خواندنی.
«مُبِینٌ»: روشن و واضح. روشنگر و بیانگر.
👈معانی کلمات آیه 70
«حَیّاً»: مراد زنده معنوی است که شخص عاقل و اندیشمند و بیدار دل است .
«یَحِقَّ»: واجب شود. مسلّم گردد.
«الْقَوْلُ»: فرمان عذاب. عذاب.
👈معانی کلمات آیه 72
ذللناها: ذل: (بكسر اول) رام شدن «ذللناها»: رام كردهايم آنها را.
ركوب: (بفتح اول) سوار شدن. آن در آيه به معنى مركوب است.
👈معانی کلمات آیه 73
مشارب: مشرب (بر وزن مطرح) مصدر ميمى است به معنى نوشيدن. آن در آيه به معناى مفعول (مشروب) مىباشد جمع آن مشارب است.
👈معانی کلمات آیه 74
«مِن دُونِ»: غیر از. بجز.
👈معانی کلمات آیه 75
«لا یَسْتَطِیعُونَ»: معبودها نمیتوانند.
«جُندٌ»: سپاه. لشکر.
«مُحْضَرُونَ»: آماده.
👈معانی کلمات آیه 76
«قَوْلُهُمْ»: مراد سخنان مبنی بر الحاد و انکار خدا، و تکذیب و تقبیح پیغمبر است.
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ «66»
🦋و اگر بخواهيم فروغ ديدگانشان را محو مىكنيم، پس آنگاه كه در راه سبقت مىگيرند، چگونه خواهند ديد؟
وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَ لا يَرْجِعُونَ «67»
🦋و اگر بخواهيم آنان را در جاى خود مسخ مىكنيم (و به مجسّمههايى بىروح مبدّل مىسازيم،) به گونهاى كه نه بتوانند به راه خود ادامه دهند و نه بر گردند.
📝نکته ها👇
🔹اگر اين دو را ادامه آيات قبل در مورد عذاب كفّار در قيامت بدانيم، بيانگر ناتوانى كفّار در جستجوى راه بهشت و حيرت و سرگردانى آنها در صحراى محشر است. امّا اكثر مفسّران اين دو را مربوط به كيفر دنيوى كفّار دانسته و آن را نوعى تهديد در از دست دادن قوّه بينايى و يافتن راه خانه و كسب و كار دانستهاند. «1»
📝پیام ها🔰
🔸1- فكر نكنيد آن چه داريد بايد داشته باشيد يا جاودانه خواهيد داشت، از قهر و غضب الهى و تغيير نعمتها غافل نباشيد. «لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا»
🔸2- علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد. قبل از نزول عذاب بايد از لجاجت دست برداشت. لَوْ نَشاءُ ... لَوْ نَشاءُ ...
🔸3- هر مكانى مىتواند ظرف قهر خدا باشد. «عَلى مَكانَتِهِمْ»
📚«1». تفسير نمونه.
📚جلد 7 - صفحه 554
🔸4- قهر خدا كه آمد احدى توان تحمّل ندارد. فَمَا اسْتَطاعُوا ...
🔸5- سنّت خداوند، آزاد گذاشتن انسانها است تا از راه ديدن و شنيدن حقايق ايمان بياورند، نه آنكه از طريق قهر و اجبار و فشار ايمان آورند. «لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ» (حرف «لَوْ» نشانه آن است كه سنّت خداوند، مسخ و زمينگير كردن مردم نيست.)
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسير نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ «68»
🦋و هر كه را طول عمر دهيم، او را در آفرينش واژگونه مىكنيم. (حافظهاش به فراموشى سپرده مىشود، قدرتش به ضعف مىگرايد و قامتش خم مىگردد) آيا تعقّل نمىكنند؟
📝نکته ها👇
🔹در آيات قبل خداوند فرمود: اگر بخواهيم چشم را نابينا و قيافهها را دگرگون مىكنيم؛ اين آيه نمونهاى از اين دگرگونى را در مورد سالمندان بيان مىكند.
●«نُنَكِّسْهُ» از «تنكيس» به معناى واژگون كردن و مراد از آن بازگشت انسان به حالت كودكى است. علمش به جهل و فراموشى تبديل مىشود، قدرتش رو به ضعف مىرود و سعهى صدرش به زود رنجى مىرسد، حسّاسيتش زياد و اشكش روان مىشود.
📝پیام ها🔰
🔸1- عمر به دست خداست. «نُعَمِّرْهُ»
🔸2- سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد. «نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ» گرچه آثار عمر طولانى به دست خداست. آن جا كه خداوند اراده كند، افرادى مثل نوح و مهدى عليهما السلام عمر طولانى مىكنند و شكسته هم نمىشوند.
🔸4- انسان هم بايد به فكر از دست رفتن نعمتها باشد. «لَطَمَسْنا، مسخنا» و هم به فكر ضعيف شدن آنها. «نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ»
📚تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 555
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ «69»
🦋و ما به او (پيامبر) شعر نياموختيم و سزاوار او نيز نيست، آن (چه به او آموختيم) جز مايهى ذكر و قرآن روشن نيست.
📝نکته ها👇
🔹يكى از تهمتهايى كه به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىزدند، علاوه بر ساحر و مجنون و كاهن بودن، تهمت شاعر بودن بود، در حالى كه:
شعر بر خاسته از تخيل است، بر خلاف وحى.
شعر بر خاسته از عواطف و احساسات است، بر خلاف وحى.
شعر آميخته با اغراق است، بر خلاف وحى.
گرچه قرآن داراى جملاتِ موزون و مقطّع همچون شعر است، امّا عنصر اصلى شعر كه تخيّل است، در قرآن راهى ندارد.
قرآن، جز ذكر نيست. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ» ذكر قدرت و قهر خدا، ياد الطاف و نعمتهاى او، ياد عفو و مغفرت او، ياد سنّتها و قوانين او، ياد انبيا و اوصيا و اولياى او، يادى از تاريخهاى پر عبرت، يادى از عوامل عزّت و سقوط امّتها، يادى از نيكوكاران و هدايت شدگان، يادى از تبهكاران و كافران و فاسقان و مجرمان و ستمگران و عاقبت آنان، يادى از اخلاصها، ايثارها، شجاعتها، انفاقها، صبرها و پايان نيك آن، يادى از قتلها، شكنجهها، اذيّتها، تهمتها، تحقيرها، حقّكشىها و به استضعاف كشيدنها و عاقبت شوم مستكبران، يادى از اوامر و نواهى و مواعظ و حكمتها، يادى از آفريدههاى آسمانى و زمينى و دريايى، يادى از آينده تاريخ و پيروزى حكومت حقّ و پر شدن جهان از عدل و داد و محكوميّت ظلم و ستم، يادى از برزخ و معاد و حوادث قبل از قيامت و چگونگى صحنههاى قيامت و خطرات دوزخ و نعمتهاى بهشتى.
آرى، تمام قرآن به نحوى تذكّر و يادآورى است. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ»
📚جلد 7 - صفحه 556
📝پیام ها🔰
🔸1- در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر نيست، بلكه سخن از نفى شعر از پيامبر است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
🔸2- خداوند از تهمت به انبيا دفاع مىكند. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
🔸3- ندانستن شعر به ارشاد مبلّغ ضررى نمىزند. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
🔸4- رشدهاى نابجا و فضاهاى فرهنگى غلط شما را متزلزل نكند. (در زمان پيامبر مسأله شعر جايگاهى بيش از متعارف داشت و شعر و شاعرى در رأس امور بود. اين آيه ابّهت آن را شكست.) «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
🔸5- طبع شعر از سوى خداوند است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
🔸6- معلّم، پيامبر خداست. «عَلَّمْناهُ»
🔸7- هر علمى براى هر كس سزاوار نيست. «وَ ما يَنْبَغِي لَهُ»
🔸8- تا از تخيّلات و موهومات شاعرانه تخليه نشويم، روح ما ظرف معارف الهى قرار نمىگيرد. وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ ... إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ
🔸9- قرآن، مايهى تذكّر و يادآورى است. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ»
🔸10- قرآن، كلامى روشن و قابل فهم و استدلال است. «قُرْآنٌ مُبِينٌ»
هدایت شده از عطر گل یاس
💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ «70»
🦋(اين قرآن براى آن است كه) تا هر كس زنده (دل) است، هشدارش دهد و (حجّت را بر كافران تمام كند) و گفتار خدا درباره آنان محقّق گردد.
📝نکته ها👇
حيات چند نوع است:
🔹1. حيات نباتى. «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «1» خداوند زمين را (با روياندن گياهان) زنده
📖«1». روم، 19.
📚جلد 7 - صفحه 557
مىكند.
🔹2. حيات حيوانى. «كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ» «1» شما مرده بوديد پس او شما را زنده كرد.
🔹3. حيات فكرى. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «2» پيامبر شما را به چيزى دعوت مىكند كه (دلهاى مرده) شما را زنده مىكند.
🔹4. حيات اجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «3» حيات (سياسى و اجتماعى شما كه در سايه امنيّت بدست مىآيد) در قصاص و انتقام به حقّ است.
🔹5. حيات قلبى و روحى. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» (آيه مورد بحث) قرآن افرادى را كه داراى دلهاى زنده و روحهاى پاك و آمادهاند هشدار مىدهد.
آرى، مؤمنان انسانهاى زنده دل و برخوردار از حيات واقعى و معقول و كافران همچون مردگان محروم از حيات واقعى هستند.
بر اساس روايات، منظور از «حَيًّا» انسان عاقل است. «4»
مسئله قهر حتمى خداوند بر كافران كه در اين آيه با جمله «يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ» آمده، در سورهى زمر آيهى 71 نيز مطرح است: «وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ»
هشدارهاى قرآن از سرچشمه علم الهى است. هشدارهاى قرآن متنوّع، معروف و حكيمانه است. هشدارهاى قرآن همراه با بشارت و شيوههاى ابتكارى است. هشدارهاى قرآن همراه با نمونههاى عينى در زمين و زمان است.
انذار دهنده در اين آيه، «لِيُنْذِرَ» هم مىتواند قرآن باشد، هم مىتواند پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله باشد كه در آيه قبل مطرح بود.
📝پیام ها🔰
🔸1- هشدارهاى قرآن، مايهى تذكّر و تنبّه است. إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ ... لِيُنْذِرَ
🔸2- نشانهى زنده دلى، پذيرش هشدارهاى قرآن است. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا»
📖«1». بقره، 28.
📖«2». انفال، 24.
📖«3». بقره، 179.
📚«4». تفسير نورالثقلين.
📚جلد 7 - صفحه 558
🔸3- هدايت پذيرى از قرآن، در انحصار قوم و نژاد خاصّى نيست. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا»
🔸4- هدف از وحى و بعثت انبيا بيدارى و هوشيارى زنده دلان و اتمام حجت با مرده دلان است. «وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ»
🔸5- در سنگدلان حتّى كلام خداوند اثر ندارد. «مَنْ كانَ حَيًّا»
🔸6- كفّار و كسانى كه حقّ را نپذيرند مردگانى بيش نيستند. (در برابر «مَنْ كانَ حَيًّا»، «الْكافِرِينَ» آمده است.
🔸7- وعده قهر الهى براى كافران، كلام قطعى خداست. «يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ»