سهم #روز_صد_وسی_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه164 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. )
🔹هشدار دادن به عثمان
♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه163
1️⃣ خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد.
2️⃣ وصف آفرينش
♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است.
3️⃣ شگفتی آفرينش انسان
♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_ودوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه162 : (در سال ٣٧ هجری در صفین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوار تر از همه بودید کنار زدند؟ )
1⃣ علل و عوامل غصب امامت
♦️ای برادر بنی اسدی! تو مردی پريشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی ليکن تو را حق خويشاوندی است و حقّی که در پرسيدن داری و بی گمان طالب دانستنی. پس بدان که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالی که ما را نَسَب برتر و پيوند خويشاوندی با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چيز ديگری نبود که گروهی بخيلانه به کرسی خلافت چسبيدند و گروهی سخاوت مندانه از آن دست کشيدند. داور خداست و بازگشت همه ما به روز قيامت است. (در اينجا شعر امرء القيس را خواند که:) «واگذار داستان تاراج آن غارت گران را، و به يادآور داستان شگفت دزديدن اسب سواری را.»
2⃣ شكوه از ستمهای معاويه
بيا و داستان پسر ابوسفيان را به يادآور، که روزگار مرا به خنده آورد، بعد از آن که مرا گرياند. سوگند به خدا که جای شگفتی نيست، کار از بس عجيب است که شگفتی را می زدايد و کجی و انحراف می افزايد. مردم کوشيدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقيقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که ميان من و خود، آب را وَبا آلود کردند. اگر محنت آزمايش از ما و اين مردم برداشته شود آنان را به راهی می برم که سراسر حق است و اگر به گونه ديگری انجامد. (با حسرت خوردن بر آنها جان خويش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است.)
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه161
1⃣ وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت علیهم السلام )
خداوند پيامبرش را با نوری درخشان و برهانی آشکار و راهی روشن، و کتابی هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيکوترين خانواده و درخت وجودش از بهترين درختان است که شاخه های آن راست و ميوه های آن سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه و هجرت او به مدينه، پاک و پاکيزه است که در آنجا نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش و دعوتی جبران کننده فرستاد. با فرستادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) شريعت های ناشناخته را شناساند و ريشه بدعت های راه يافته در اديان آسمانی را قطع کرد و احکام و مقرّرات الهی را بيان فرمود. پس هر کس جز اسلام دينی را انتخاب کند، به يقين شقاوت او ثابت و پيوند او با خدا قطع و سقوطش سهمگين خواهد بود و سرانجامش رنج و اندوهی بی پايان و شکنجه ای پر درد می باشد. بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به سوی او باشد و از او راه می جويم، راهی که به بهشت رسد و به آنجا که خواست اوست بينجامد.
2⃣ سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان
♦️بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مايه رهايی جاويدان است. خدا آن گونه که سزاوار بود شما را ترسانيد و چنان که شايسته بود اميدوارتان کرد و دنيا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما توصيف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتی وامی دارد، روی گردانيد، زيرا که مدّت کوتاهی در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديک ترين و از خشنودی خدا دورترين جايگاه است. پس ای بندگان خدا! از غم و اندوه و سرگرمی های دنيا چشم برگيريد، زيرا شما به جدايی و دگرگونی های امور دنيايی يقين داريد، و چونان دوست مهربانی که نصيحت گر و کوشابرای نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگه داريد. و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد که چگونه بند بند اعضای بدنشان از هم گُسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گرديد و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشی ها پايان گرفت که نزديکی فرزندان، به دوری و از دست دادنشان و همدمی همسران، به جدايی تبديل شد. ديگر نه به هم می نازند و نه فرزندانی می آورند و نه يکديگر را ديدار می کنند و نه در کنار هم زندگی می کنند! پس ای بندگان خدا! بپرهيزيد، چونان پرهيز کسی که به نفس خود چيره و بر شهوات خود پيروز و با عقل خود به درستی می نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جادّه هموار و راه روشن و راست است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔅بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات...
🔅تاامر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات...
🔸امام صادق علیه السلام؛
« هیچ عملی در روز جمعه، برتر از #صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله نیست. »
(الخصال ص۳۹۴)
با سلام خدمت شما همراهان مهدوی؛
طبق قرار هر جمعه، #ختم_صلوات داریم به نیت #سلامتی و #تعجیلدرفرج امام زمان عجل الله،
سهم شما بزرگوار در صورت تمایل 100 شاخه گل صلوات. قبول باشه ان شاء الله
#اللهمعجللولیکالفرج
#قرآن_شِفاست✓
🔆 راهکاری برای زیاد شدن #رزق و روزی
و کلی اتفاق خوب دیگه!
💠 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
کسی که سورهی صافات رو هر #جمعه بخونه، از همهی آفتها حفظ میشه، همهی بلاهای دنیا ازش دور میشه، و بیشترین حد ممکن از روزی در دنیا نصیبش میشه، و خدا مال و فرزندان و بدنش رو گرفتار شر شیطان و ستمگران نمیکنه. و اگر اون روز یا شب بمیره، خدا شهید محشورش میکنه و شهید از دنیا میبردش و تو بهشت با شهدا و همدرجهی اونها قرارش میده.
🔖 عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلصَّافَّاتِ فِي كُلِّ يَوْمِ جُمُعَةٍ ، لَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً مِنْ كُلِّ آفَةٍ مَدْفُوعاً عَنْهُ كُلُّ بَلِيَّةٍ فِي اَلْحَيَاةِ اَلدُّنْيَا مَرْزُوقاً فِي اَلدُّنْيَا بِأَوْسَعِ مَا يَكُونُ مِنَ اَلرِّزْقِ وَ لَمْ يُصِبْهُ اَللَّهُ فِي مَالِهِ وَ لاَ وَلَدِهِ وَ لاَ بَدَنِهِ بِسُوءٍ مِنْ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ وَ لاَ مِنْ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ إِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ لَيْلَتِهِ بَعَثَهُ اَللَّهُ شَهِيداً وَ أَمَاتَهُ شَهِيداً وَ أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ مَعَ اَلشُّهَدَاءِ فِي دَرَجَةٍ مِنَ اَلْجَنَّةِ.
📙ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۱۲🌹🌷
سهم #روز_صد_وسی_وسوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۰
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه160: (در شهر کوفه در سال ٣٧ هجری، هنگام حرکت دادن مردم به سوی صفین و جنگ با شامیان، ایراد فرمود. )
{قسمت_اول}
1⃣ خداشناسی
♦️فرمان خدا قضای حتمی و حکمت و خشنودی او مايه امنيّت و رحمت است؛ از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشايد. خدايا! سپاس تو راست بر آنچه می گيری و عطا می فرمايی و شفا می دهی يا مبتلا می سازی. سپاسی که تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين و ممتازترين باشد، سپاسی که آفريدگانت را سرشار سازد و تا آنجا که تو بخواهی تداوم يابد، سپاسی که از تو پوشيده نباشد و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پايان نپذيرد و تداوم آن از بين نرود. خدايا! حقيقتِ بزرگی تو را نمی دانيم، جز آن که می دانيم تو زنده ای و احتياج به غير نداری، خواب سنگين يا سبک تو را نمی ربايد، هيچ انديشه ای به تو نرسد و هيچ ديده ای تو را ننگرد، اما ديده ها را تو می نگری و اعمال انسان ها را شماره فرمايی و قدم ها و موی پيشانی ها زمام امور همه به دست تو است، خدايا آنچه را که از آفرينش تو می نگريم، واز قدرت تو به شگفت می آييم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاييم، بسی ناچيزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم های ما از ديدن آنها ناتوان و عقل های ما از درک آنها عاجز است و پرده های غيب ميان ما و آنها گسترده می باشد.
2⃣ راههای خداشناسی
♦️ پس آن کس که دل را از همه چيز تهی سازد و فکرش را به کار گيرد تا بداند که چگونه عَرش قدرت خود را برقرار ساخته ای و پديده را چگونه آفريده ای و چگونه آسمان ها و کرات فضايی را در هوا آويخته ای و زمين را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده و عقلش مات و سرگردان و شنواييش آشفته و انديشه اش حيران می ماند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وسوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۰
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه160
{قسمت_دوم}
3⃣ وصف اميدواری به خدا
♦️به گمان خود ادّعا دارد که به خدا اميدوار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گويد، چه می شود او را که اميدواری در کردارش پيدا نيست؟ پس هر کس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در کردارش آشکار شود. هر اميدواريی جز اميد به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا اميد بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمين می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعايت می گردد.
آيا می ترسی در اميدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ يا او را در خور اميد بستن نمی پنداری؟ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حقِّ او را چنان رعايت کند که حقَّ پروردگار خود را آن گونه رعايت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد و اينگونه است کسی که دنيا در ديده اش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد که دنيا را بر خدا مقدّم شمارد و جز دنيا به چيز ديگری نپردازد و بنده دنيا گردد.
4⃣ سیری در زندگی پیامبران «برای انتخاب الگوهای ساده زیستی»
♦️برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمايی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عيب های دنيا و رسوايی ها و زشتی های آن باشد، چه اينکه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازداشته و برای غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد و از زيورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی(علیه السلام) (کسی که با خدا سخن گفت) و زندگی او را توصيف کنم، آنجا که می گويد: «پروردگارا! هر چه به من از نيکی عطا کنی نيازمندم». به خدا سوگند! موسی(علیه السلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چيز ديگری نخواست، زيرا موسی(علیه السلام) از سبزيجات زمين می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گياه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود(علیه السلام) صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتيان را الگوی خويش سازی، که با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل می بافت و از همنشينان خود می پرسيد: چه کسی از شما اين زنبيل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عيسی بن مريم(علیه السلام) بگويم که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد، نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود. ميوه و گُلِ او سبزيجاتی بود که زمين برای چهارپايان می روياند. زنی نداشت که او را فريفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگين سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد. مرکب سواری او دو پايش و خدمتگزار وی، دست هايش بود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وسوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۰
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه160
{قسمت_سوم}
5⃣ راه و رسم زندگي پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️ پس به پيامبر پاکيزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگويی است برای الگو طلبان و مايه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و محبوب ترين بنده نزد خدا کسی است که از پيامبرش پيروی کند و گام بر جايگاه قدم او نهد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از دنيا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش از همه خالی تر بود. دنيا را به او نشان دادند، امّا نپذيرفت و چون دانست خدا چيزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چيزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت و چيزی را که خدا کوچک شمرده ،کوچک و ناچيز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن که آنچه را خدا و پيامبرش دشمن می دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداريم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا و سرپيچی از فرمان های او کافی بود!. و همانا پيامبر «که درود خدا بر او باد» بر روی زمين می نشست و غذا می خورد و چون برده، ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و ديگری را پشت سر خويش سوار می کرد. پرده ای بر در خانه او آويخته بود که نقش و تصويرها در آن بود، به يکی از همسرانش فرمود، «اين پرده را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد، به ياد دنيا و زينت های آن می افتم.» پيامبر(صلی الله علیه و آله) با دل از دنيا روی گرداند و يادش را از جان خود ريشه کن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنيا از ديدگانش پنهان ماند و از آن لباس زيبايی تهيّه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند و اميدِ ماندن در دنيا نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون کرد و دل از دنيا برکند و چشم از دنيا پوشاند و چنين است کسی که چيزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای تو نشانه هايی است که تو را به زشتی ها و عيب های دنيا راهنمايی کند، زيرا پيامبر(صلی الله علیه و آله) با نزديکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زينت های دنيا از ديده او دور ماند. پس تفکّرکننده ای بايد با عقل خويش به درستی انديشه کند که آيا خدا محمد(صلی الله علیه و آله) را به داشتن اين صفت ها اکرام فرمود يا او را خوار کرد؟ اگر بگويد خوار کرد، دروغ گفته و بُهتانی بزرگ زده است، و اگر بگويد: او را اکرام کرد، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنيا را برای او گستراند و از نزديک ترين مردم به خودش دور نگهداشت. پس پيروی کننده بايد از پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيروی کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد وگرنه از هلاکت ايمن نمی باشد، که همانا خداوند، محمّد(صلی الله علیه و آله) را نشانه قيامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کيفر جهنّم قرار داد. او با شکمی گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلّل نساخت سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذيرفت. وه! چه بزرگ است منّتی که خدا با بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر ما نهاده، و چنين نعمت بزرگی به ما عطا فرموده. رهبر پيشتازی که بايد او را پيروی کنيم و پيشوايی که بايد راه او را تداوم بخشيم. به خدا سوگند! آن قدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم، که از پينه کننده آن، شرمسارم. يکی به من گفت: «آيا آن را دور نمی افکنی؟». گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش می شوند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وچهارم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۹ تا ۱۵۷
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه159
📣 (امام علیه السلام در شهر کوفه به کوفیان فرمودند: )
🔹وصف كشورداری خويش
♦️با شما به نيکويی زندگی کردم و به قدر توان از هر سو نگهبانی شما دادم و از بندهای بردگی و ذلّت شما را نجات داده و از حلقه های ستم رهايی بخشيدم، تا سپاسگزاری فراوان من برابر نيکی اندک شما باشد و چشم پوشی از زشتی های بسيار شما که به چشم ديدم و با بدن لمس کردم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه158
1⃣ ارزش پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و قرآن
♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را هنگامی فرستاد که پيامبران حضور نداشتند و امّت ها در خواب غفلت بودند و رشته های دوستی و انسانيّت از هم گُسسته بود. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) به ميان خلق آمد، در حالی که کتاب های پيامبران پيشين را تصديق کرد و با «نوری» هدايت گرِ انسان ها شد که همه بايد از آن اطاعت نمايند و آن نور، قرآن کريم است. از قرآن بخواهيد تا سخن گويد که هرگز سخن نمی گويد، امّا من شما را از معارف آن خبر می دهم، بدانيد که در قرآن علم آينده و حديث روزگاران گذشته است، شفادهنده دردهای شما و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است.
2⃣ خبر از آينده دردناك بنی اميه
♦️پس از تسلّط فرزندان اميّه، خانه ای در شهر يا خيمه ای در بيابان باقی نمی ماند جز آن که ستمگران بنی اميّه، اندوه و غم را بدانجا می کشانند و بلا و کينه توزی را در همه جا مطرح می کنند. پس در آن روز برای مردم نه عذرخواهی در آسمان و نه ياوری در زمين باقی خواهد ماند، زيرا نااهلان را به زمامداری برگزيده ايد و زمامداری را به جايگاه دروغينی قرار داده ايد. امّا به زودی خداوند از ستمگران بنی اميّه انتقام می گيرد، خوردنی را به خوردنی و نوشيدنی را به نوشيدنی، خوردنی تلخ تر از گياهِ عَلْقَمْ و نوشيدنی تلخ و جان گدازتر از شيره درخت صبر. خداوند، از درون ترس و وحشت و از بيرون، شمشير را بر آنها مسلّط خواهد کرد که آنان مرکب های عصيان و نافرمانی و شتران بارکش گناهانند. من پياپی سوگند می خورم که پس از من، بنی اميّه خلافت را چونان خلط سينه بيرون می اندازند و پس از آن ديگر، تا شب و روز از پی هم در گردش است مزه حکومت را برای بار ديگر نخواهند چشيد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وچهارم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۹ تا ۱۵۷
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه157
1⃣ عبرت از گذشتگان
ستايش خداوندی را سزاست که حمد را کليد ياد خويش و سبب فزونی فضل و رحمت خود و راهنمای نعمت ها و عظمتش قرار داده است. بندگان خدا! روزگار بر آيندگان چنان می گذرد که بر گذشتگان گذشت. آنچه گذشت، باز نمی گردد و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند، پايان کارش با آغاز آن يکی است، ماجراها و رويدادهای آن همانند يکديگرند و نشانه های آن آشکار است. گويا پايان زندگی و قيامت، شما را فرامی خواند، چونان خواندن ساربان، شتر بچه را. پس آن کس که جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريکی ها سرگردان و در هلاکت افکنده است. شيطان ها مهارش را گرفته و به سرکشی و طغيان می کشانند و رفتار زشت او را در ديده اش زيبا می نمايانند، پس بدانيد که بهشت پايان راه پيشتازان و آتش جهنّم، سرانجام کسانی است که سُستی می ورزند.
2⃣ ضرورت تقوی و خودسازی
♦️ ای بندگان خدا! بدانيد که تقوا، دژی محکم و شکست ناپذير است، اما هرزگی و گناه، خانه ای در حال فروريختن و خوارکننده است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد و کسی که بدان پناه برد در امان نيست. آگاه باشيد! با پرهيزکاری، ريشه های گناهان را می توان بريد و با يقين می توان به برترين جايگاه معنوی، دسترسی پيدا کرد. ای بندگان خدا! خدا را، خدا را، در حقِّ نفس خويش! که از همه چيز نزد شما گرامی تر و دوست داشتنی تر است. همانا خدا، راه حق را برای شما آشکار کرده و جادّه های آن را روشن نگاه داشت، پس يا شقاوت دامنگير يا رستگاری جاويدان در انتظار شماست، پس در اين دنيای نابودشدنی، برای زندگی جاويدان آخرت، توشه برگيريد، که شما را به زاد و توشه راهنمايی کردند و به کوچ کردن از دنيا فرمان دادند و شما را برای پيمودن راه قيامت برانگيختند. همانا شما چونان کاروانی هستيد که در جايی به انتظار مانده و نمی دانند در چه زمانی آنان را فرمان حرکت می دهند. آگاه باشيد! با دنيا چه می کند کسی که برای آخرت آفريده شده است؟ و با اموال دنيا چه کار دارد آن کس که به زودی همه اموال او را مرگ می ربايد و تنها کيفر حسابرسی آن بر عهده انسان باقی خواهد ماند. بندگان خدا! خيری را که خدا وعده داد، رهاکردنی نمی باشد و شرّی را که از آن نهی فرمود، دوست داشتنی نيست! بندگان خدا! از روزی بترسيد که اعمال و رفتار انسان وارسی می شود، روزی که پر از تشويش و اضطراب است و کودکان در آن روز پير می گردند! ای بندگان خدا! بدانيد که از شما نگاه بانانی بر شما گماشته اند و ديدبان هايی از پيکرتان برگزيده و حافظان راستگويی که اعمال شما را حفظ می کنند و شماره نَفَس های شما را می شمارند، نه تاريکی شب شما را از آنان می پوشاند، و نه دَری محکم شما را از آنها پنهان می سازد.
3⃣ ياد تنهايی قبر
♦️ فردا به امروز نزديک است و امروز با آنچه در آن است می گذرد و فردا می آيد و بدان می رسد، گويی هر يک از شما در دل زمين به خانه مخصوص خود رسيده و در گودالی که کنده اند آرميده ايد، وه! که چه خانه تنهايی؟ و چه منزل وحشتناکی؟ و چه سياه چال غربتی؟ گويی هم اکنون بر صور اسرافيل دميدند و قيامت فرارسيده و برای قضاوت و حسابرسی قيامت بيرون شده ايد، پندارهای باطل دور گرديده، بهانه ها از ميان برخاسته و حقيقت ها برای شما آشکار شده و شما را به آنجا که لازم بود کشانده اند. پس از عبرت ها پند گيريد و از دگرگونی روزگار عبرت پذيريد و از هشداردهندگان بهره مند گرديد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وپنجم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه156
📣 برای مردم بصره پس از پیروزی در جنگ جمل در سال ٣٦ هجری، ایراد شد
1⃣ ضرورت اطاعت از رهبری، (و نكوهش از نافرمانی عايشه)
مردم بصره! در پيدايش فتنه ها هر کس که می تواند خود را به اطاعت پروردگارِ عزيز و برتر مشغول دارد چنان کند. اگر از من پيروی کنيد به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخی ها باشد. امّا عايشه، پس افکار و خيالات زنانه بر او چيره شد و کينه ها در سينه اش چون کوره آهنگری شعله ور گرديد. اگر از او می خواستند آنچه را که بر ضدّ من انجام داد نسبت به ديگری روا دارد، سر باز می زد. به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسی اعمال او با خدای بزرگ است.
2⃣ ره آورد ايمان
ايمان، روشن ترين راه ها و نورانی ترين چراغ هاست. با ايمان می توان به اعمال صالح راه برد و با اعمال نيکو به ايمان می توان دسترسی پيداکرد. با ايمان، علم و دانش آبادان است و با آگاهی لازم، انسان از مرگ می هراسد و با مرگ دنيا پايان می پذيرد و با دنيا، توشه آخرت فراهم می شود و با قيامت بهشت نزديک می شود و جهنّم برای بدکاران آشکار می گردد و مردم جز قيامت قرارگاهی ندارند و شتابان به سوی ميدان مسابقه می روند تا به منزلگاه آخرين برسند.
3⃣ يادآوری برخی از ارزشهای اخلاقی و ويژگيهای قرآن
گويا می نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوی منزلگاه های آخرين در حرکتند، هر خانه ای در بهشت به شخصی تعلّق دارد که نه ديگری را می پذيرند و نه از آنجا به جای ديگر انتقال می يابند. همانا امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از اوصاف پروردگارند که نه اجل را نزديک می کند و نه روزی را کاهش می دهد. بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ريسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است، که تشنگی را فرونشاند. نگهدارنده کسی است که به آن تمسّک جويد و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آويزد، کجی ندارد تا راست شود و گرايش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود و تکرار و شنيدن پياپی آيات کهنه اش نمی سازد و گوش از شنيدن آن خسته نمی شود. کسی که با قرآن سخن بگويد، راست گفته و هر کس بدان عمل کند پيشتاز است. (در اينجا مردی بلند شد و گفت: ای اميرالمؤمنين! ما را از فتنه آگاه کن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) سؤالی نفرموده ای؟ پاسخ داد:)
4⃣ خبر از فتنه ها و شهادت خويش
♦️آنگاه که خداوند آيه ۱ و ۲ سوره عنکبوت را نازل کرد که: "آيا مردم خيال می کنند چون که گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها می شوند؟." دانستم که تا پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ميان ماست، آزمايش نمی گرديم. پرسيدم: ای رسول خدا! اين فتنه و آزمايش کدام است که خدا شما را بدان آگاهی داده است؟ فرمود: «ای علی! پس از من، امّت اسلامی به فتنه و آزمون دچار می گردند». گفتم: ای رسول خدا! مگر جز اين است که در روز اُحُد که گروهی از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی: ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق می پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟». گفتم: ای رسول خدا(صلی الله علیه و آله)! چنين موردی جای صبر و شکيبايی نيست بلکه جای مژده شنيدن و شکرگزاری است و پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای علی! همانا اين مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمايش می شوند و در دين داری بر خدا منّت می گذارند. با اين حال انتظار رحمت او را دارند و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن می پندارند. حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس های غفلت زا، حلال می کنند، شراب را به بهانه اينکه آب انگور است و رشوه را که هديه است و ربا را که نوعی معامله است، حلال می شمارند!». گفتم: ای رسول خدا! در آن زمان مردم را در چه پايه ای بدانم؟ آيا در پايه ارتداد؟ يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه ای از فتنه و آزمايش».
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وپنجم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۶ تا ۱۵۵
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه155
📣 در آفرينش خفاش
1⃣ وصف پروردگار
♦️ ستايش خداوندی را سزاست که تمامی صفت ها از بيانِ حقيقتِ ذاتش درمانده و بزرگی او عقل ها را طرد کرده است، چنان که راهی برای رسيدن به نهايتِ ملکوتش نيابد. او خدای حقّ و آشکار، سزاوارتر و آشکارتر از آن است که ديده ها می نگرند. عقل ها نمی توانند برای او حدّی تعيين کنند تا همانندی داشته باشد و انديشه ها و اوهام نمی توانند برای او اندازه ای مشخّص کنند تا در شکل و صورتی پنداشته شود. پديده ها را بی آن که نمونه ای موجود باشد يا با مشاوری مشورت نمايد و يا از قدرتی کمک و مدد بگيرد آفريد. پس با فرمان او خلقت آن به کمال رسيد و اطاعت پروردگار را پذيرفت و پاسخ مثبت داد و به خدمت شتافت و گردن به فرمان او نهاد و سرپيچی نکرد.
2⃣ شگفتيهای خفاش
♦️ از زيبايی های صنعت پروردگاری و شگفتی های آفرينش او همان اسرار پيچيده حکيمانه در آفريدن خفّاشان است. روشنی روز که همه چيز را می گشايد، چشمانشان را می بندد و تاريکی شب که هر چيز را به خواب فرو می برد، چشمان آنها را باز می کند. چگونه چشمان خفّاش کم بين است که نتواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گيرد نوری که با آن راه های زندگی خود را بيابد، و در پرتو آشکار خورشيد خود را به جاهايی رساند که می خواهد، روشنی آفتاب خفّاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز می دارد، و در خلوتگاه های تاريک پنهان می سازد، که از حرکت در نور درخشان ناتوان است، پس خفّاش در روز پلک ها را بر سياهی ديده ها اندازد و شب را چونان چراغی برمی گزيند که در پرتو تاريکی آن روزی خود را جستجو می کند و سياهی شب ديده های او را نمی بندد و به خاطر تاريکی زياد از حرکت و تلاش باز نمی ماند. آنگاه که خورشيد پرده از رُخ بيفکند و سپيده صبحگاهان بدمد و لانه تنگ سوسمارها از روشنی آن روشن گردد، شب پره، پلک ها بر هم نهد، و بر آنچه در تاريکی شب به دست آورده قناعت کند. پاک و منزّه است خدايی که شب را برای خُفّاشان چونان روز روشن و مايه به دست آوردن روزی قرار داد و روز را چونان شب تار مايه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود و بال هايی از گوشت برای پرواز آنها آفريد تا به هنگام نياز به پرواز، از آن استفاده کنند، اين بال ها چونان لاله های گوشند بی پر و رگ های اصلی، امّا جای رگ ها و نشانه های آن را به خوبی مشاهده خواهی کرد. برای شب پره ها دو بال قرار داد،نه آن قدر نازک که در هم بشکند و نه چندان محکم که سنگينی کند؛ پرواز می کنند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبيده و به مادر پناه برده اند، اگر فرود آيند با مادر فرود می آيند و اگر بالا روند با مادر اوج می گيرند. از مادرانشان جدا نمی شوند تا آن هنگام که اندام جوجه نيرومند و بال ها قدرت پرواز کردن پيدا کند، و بداند که راه زندگی کردن کدام است و مصالح خويش را بشناسد. پس پاک و منزّه است پديدآورنده هر چيزی که بدون هيچ الگويی باقيمانده از ديگری، همه چيز را آفريد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
مختصر در مورد فلسطین.pdf
436.2K
✍ با سلام
🎗همه چیز در مورد فلسطین به صورت مختصر
🔅 تاریخچه فلسطین و وضعیت فعلی گروههای فلسطینی
💢 پاسخ به شبهات زیر :
🔻حق یهودی ها در برگشت به سرزمین مادری
🔻فروش زمین توسط فلسطینی ها
🔻هلوکاست
🔻ناصبی بودن
🔻چرا با وجود فقر داخلی کمک مالی به فلسطین میکنیم ؟
سهم #روز_صد_وسی_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه154
📣 در فضائل اهل بيت
1⃣ ضرورت پيروی از امامان دوازده گانه
♦️عاقل با چشم دل سرانجام کار را می نگرد و پستی و بلندی آن را تشخيص می دهد. دعوت کننده حق، (پيامبر«(صلی الله علیه و آله)») دعوت خويش را به پايان رسانيد و رهبر امّت به سرپرستی قيام کرد، پس دعوت کننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت کنيد. گروهی در دريای فتنه ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته و سنّت های پسنديده را ترک کردند؛ مؤمنان کنارگيری کرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند.
مردم! ما اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) چونان پيراهن تن او و ياران راستين او و خزانه داران علوم و معارف وحی و دَرهای ورود به آن معارف، می باشيم، که جز از دَر، هيچ کس به خانه ها وارد نخواهد شد و هر کس از غير دَر وارد شود، دزد ناميده می شود.
مردم! درباره اهل بيت پيامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم) آيات کريمه قرآن نازل شد، آنان گنجينه های علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند و اگر سکوت کنند بر آنان پيشی نجويند.
2⃣ شرايط امامت و رهبری
♦️پس بايد امام و راهنمای مردم به مردم راست بگويد و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد که از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت. پس آن که با چشم دل بنگرد و با ديده درون کار کند، آغاز کارش آن است که بينديشد؛ آيا عمل او به سود او است يا زيان او؟ اگر به سود است ادامه دهد و اگر زيانبار است توقّف کند، زيرا عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که بيراهه می رود، پس هر چه شتاب کند از هدفش دورتر می ماند و عمل کننده از روی آگاهی، چون رونده ای بر راه راست است، پس بيننده بايد به درستی بنگرد، آيا رونده راه مستقيم است يا واپس گرا؟.
3⃣ روانشناسي انسانی (تاثير جسم و روح در يكديگر)
♦️و بدان که هر ظاهری، باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاکيزه، باطن آن نيز پاک و پاکيزه است و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است و پيامبر راستگو(صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند بنده ای را دوست دارد، امّا کردار او را دشمن و کردار بنده ای را دوست می دارد امّا شخص او را دوست ندارد.
آگاه باش! هر عملی رويشی دارد و هر روينده ای از آب بی نياز نيست و آب ها نيز گوناگون می باشند. پس هر درختی که آبياری اش به اندازه و نيکو باشد، شاخ و برگش نيکو و ميوه اش شيرين است و آنچه آبياری اش پاکيزه نباشد، درختش عيب دار و ميوه اش تلخ است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۴ تا ۱۵۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه153
📣 (در سال ۳۶ هجری در مدینه، وقتی مردم را برای شورشیان بصره آماده می کرد، ایراد فرمود.)
1⃣ وصف گمراهان و غفلت زدگان
♦️چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد و او با غافلان و بی خبران در راه هلاکت قدم می نهد و تمام روزها را با گناهکاران سپری می کند، بی آن که از راهی برود تا به حق رسد و يا پيشوايی برگزيند که راهنمای او باشد. و تا آن زمان که خداوند کيفر گناهان را می نمايد و آنان را از پرده غفلت بيرون می آورد، به استقبال چيزی می روند که بدان پشت کرده بودند (يعنی آخرت) و پشت می کنند بدانچه روی آورده بودند (يعنی دنيا). پس نه از آنچه آرزو می کردند و بدان رسيدند سودی بردند و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا کردند بهره ای به دست آوردند، من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگی می ترسانم.
2⃣ درمان غفلت زدگيها
♦️هر کس بايد از کار خويش بهره گيرد و انسان بينا کسی است که به درستی شنيد و انديشه کرد، پس به درستی نگريست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت، سپس راه روشنی را پيمود و از افتادن در پرتگاه ها و گُم شدن در کوره راه ها دوری کرد و کوشيد تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سخت گيری کند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد. پس به هوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بيدار شو و از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر تو رسيده انديشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد. و با کسی که رهنمودهای پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به کار نمی بندد و به جانب ديگری تمايل دارد مخالفت کن و او را با آنچه برای خود پسنديده رها کن. فخرفروشی را واگذار و از مرکب تکبّر فرود آی. به ياد قبر باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت است، که همانگونه به ديگران پاداش دادی به تو پاداش می دهند، و آن گونه که کاشتی، درو می کنی؛ آنچه امروز، پيش می فرستی، فردا بر آن وارد می شوی، پس برای خود در سرای آخرت جايی آماده کن و چيزی پيش فرست. ای شنونده! هشدار، هشدار، ای غفلت زده! بکوش، بکوش! «هيچ کس جز خدای آگاه تو را با خبر نمی سازد.»
3⃣ صفات ناپسند
♦️ از واجبات قطعی خدا در قرآن حکيم که بر آن پاداش و کيفر می دهد و به خاطر آن خشنود شده يا خشم می گيرد، اين است که اگر انسان يکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اين است که شريکی برای خداوند در عبادات واجب برگزيند، يا خشم خويش را با کُشتن بی گناهی فرونشاند، يا بر بی گناهی به خاطر کاری که ديگری انجام داده عيب جويی کند، يا به خاطر حاجتی که به مردم دارد، بدعتی در دين خدا بگذارد، يا با مردم به دو چهره ملاقات کند و يا در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد. در آنچه گفتم نيک بينديش، که هر مثال را همانند فراوان است.
4⃣ روانشناسی
♦️ همانا تمام حيوانات در تلاش برای پُر کردن شکمند و درندگان در پی تجاوز کردن به ديگران و زنان بی ايمان، تمام همّتشان آرايش زندگی و فسادانگيزی در آن است، امّا مؤمنان فروتنند. همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آينده ترسانند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وهفتم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۲ تا ۱۵۱
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه152
1⃣ خداشناسی (شناخت صفات خدا)
♦️ستايش خداوندی را که با آفرينش بندگان بر هستی خود راهنمايی فرمود و آفرينش پديده های نو، بر اَزَلی بودن او گواه است و شباهت داشتن مخلوقات به يکديگر دليل است که او همتايی ندارد. حواس بشری ذات او را درک نمی کند و پوشش ها او را پنهان نمی سازد، زيرا سازنده و ساخته شده، فرا گيرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، يکسان نيستند.
يگانه است نه از روی عدد، آفريننده است نه با حرکت و تحمّل رنج، شنواست بدون وسيله شنوايی و بيناست بی آن که چشم گشايد و بر هم نهد. در همه جا حاضر است نه آن که با چيزی تماس گيرد و از همه چيز جداست نه اينکه فاصله بين او و موجودات باشد. آشکار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر کوچکی و ظرافت، از موجودات جداست که بر آنها چيره و تواناست و هر چيزی جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوی خداست. آن که خدا را وصف کند، محدودش کرده و آن که محدودش کند، او را به شمارش آورده و آن که خدا را به شمارش آورد، ازليّتِ او را باطل کرده است و کسی که بگويد: خدا چگونه است؟ او را توصيف کرده و هر که بگويد: خدا کجاست؟ مکان برای او قائل شده است. خدا عالم بود آنگاه که معلومی وجود نداشت، پرورنده بود آنگاه که پديده ای نبود و توانا بود آنگاه که توانايی نبود.
2⃣ عظمت امامان دوازده گانه و قرآن
♦️ همانا طلوع کننده ای آشکار شد و درخشنده ای درخشيد و آشکار شونده ای آشکار گرديد و آن که از جادّه حق منحرف شد، به راه راست بازگشت.خداوند گروهی را به گروهی تبديل و روزی را برابر روزی قرار داد و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند، انتظار چنين روزی را می کشيديم. همانا امامان دين از طرف خدا، تدبير کنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند. کسی به بهشت نمی رود جز آن که آنان را شناخته و آنان او را بشناسند و کسی در جهنّم سرنگون نگردد جز آن که منکر آنان باشد و امامان دين هم وی را نپذيرند.
3⃣ ویژگیهای اسلام
♦️ همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزيد، زيرا اسلام نامی از سلامت است و فراهم کننده کرامت جامعه می باشد، راهِ روشنِ آن را خدا برگزيد و حجّت های آن را روشن گردانيد. اسلام ظاهرش علم و باطنش حکمت است، نوآوری های آن پايان نگيرد و شگفتی هايش تمام نمی شود. در اسلام، برکات و خيرات، چونان سرزمين های پُرگياه در اوّل بهاران فراوان است و چراغ های روشنی بخش تاريکی ها فراوان دارد، که دَرِ نيکی ها جز با کليدهای اسلام باز نشود و تاريکی ها را جز با چراغ های آن روشنايی نمی توان بخشيد. مرزهايش محفوظ و چراگاه هايش را خود نگهبان است. هر درمان خواهی را درمان و هر بی نيازی را در طلب کافی است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_وهفتم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۵۲ تا ۱۵۱
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه151
1⃣ ارزش شهادتين
♦️خدای را می ستايم و در راندن شيطان و دور ساختن و نجات پيدا کردن از دام ها و فريب های آن، از خدا ياری می طلبم و گواهی می دهم که جز خدای يگانه معبودی نيست و شهادت می دهم که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده برگزيده و انتخاب شده اوست، که در فضل و برتری، همتايی ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد. شهرهايی به وجود او روشن گشت، پس از آن که گمراهیِ وحشتناکی همه جا را فرا گرفته بود؛ و جهل و نادانی بر انديشه ها غالب و قساوت و سنگدلی بر دل ها مسلّط بود و مردم حرام را حلال می شمردند و دانشمندان را تحقير می کردند و جدای از دين الهی زندگی کرده و در حال کفر و بی دينی جان می سپردند.
2⃣ نكوهش مردم گمراه
♦️شما ای عرب ها! هدف تيرهای بلا هستيد، که نزديک است. از مستی های نعمت بپرهيزيد و از سختی های عذاب الهی بترسيد و بگريزيد و در فتنه های در هم پيچيده، به هنگام پيدايش نوزاد فتنه ها و آشکار شدن باطن آنها و برقرار شدن قطب و مدار آسيای آن با آگاهی قدم برداريد. فتنه هايی که از رهگذرهای ناپيدا آشکار گردد و به زشتی و رسوايی گرايد، آغازش چون دوران جوانی پر قدرت و زيبا و آثارش چون آثار باقيمانده بر سنگ های سخت، زشت و ديرپاست، که ستمکاران آن را با عهدی که با يکديگر دارند، به ارث می برند. نخستين آنان پيشوای آخرين و آخرين گمراهان اقتداکننده به اوّلين می باشند. آنان در به دست آوردن دنيای پَست بر هم سبقت می گيرند و چونان سگ های گرسنه، اين مردار را از دست يکديگر می ربايند. طولی نمی کشد که پيرو از رهبر و رهبر از پيرو، بيزاری می جويد و با بغض و کينه از هم جدا می شوند و به هنگام ملاقات، همديگر را نفرين می کنند.
3⃣ خبر از آينده خونين عرب
♦️ سپس فتنه ای سر برآوَرَد که سخت لرزاننده، در هم کوبنده و نابودکننده است، که قلب هايی پس از استواری می لغزند و مردانی پس از درستی و سلامت، گمراه می گردند و افکار و انديشه ها به هنگام هجوم اين فتنه ها پراکنده و عقايد پس از آشکارشدنشان به شکّ و ترديد دچار می گردد. آن کس که به مقابله با فتنه ها برخيزد کمرش را می شکند و کسی که در فرو نشاندن آن تلاش می کند، او را در هم می کوبد. در اين ميان، فتنه جويان چونان گورِخران، يکديگر را گاز می گيرند و رشته های سعادت و آيين محکم شده شان لرزان می گردد و حقيقت امر پنهان می ماند. حکمت و دانش کاهش می يابد، ستمگران به سخن می آيند و بيابان نشين ها را در هم می کوبند و با سينه مرکب های ستم، آنها را خرد می نمايند. تک روان، در غبار آن فتنه ها نابود می گردند و سوارانِ با قدرت در آن به هلاکت می رسند. فتنه ها، با تلخیِ خواسته ها وارد می شود و خون های تازه را می دوشد، نشانه های دين را خراب و يقين را از بين می برد. فتنه هايی که افراد زيرک از آن بگريزند و افراد پليد در تدبير آن بکوشند. آن فتنه ها پر رعد و برق و پر زحمت است، در آن پيوندهای خويشاوندی قطع شده و از اسلام جدا می گردند. فتنه ها چنان ويرانگرند که تندرست ها بيمار، و مسکن گزيدگان کوچ می کنند، در آن ميان، کشته ای است که خونش به رايگان ريخته و افراد ترسويی که طالب أمانند، با سوگندها آنان را فريب می دهند و با تظاهر به ايمان آنها را گمراه می کنند.
4⃣ رهنمودها در مقابله با فتنه ها
♦️ پس سعی کنيد که شما پرچم فتنه ها و نشانه های بدعت ها نباشيد و آنچه را که پيوند امّت اسلامی بدان استوار و پايه های طاعت بر آن پايدار است، برخود لازم شماريد و بر خدا، ستمديده وارد شويد نه ستمگر و از گرفتار شدن به دام های شيطان و قرار گرفتن در وادی دشمنی ها بپرهيزيد و لقمه های حرام به شکم خود راه ندهيد. شما برابر ديدگان خداوندی قرار داريد که گناهان را حرام کرد و راه اطاعت و بندگی را آسان فرمود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📚📚📚
#معرفیابزارپژوهشی
✅ابزارهای رایگان "نور" در خدمت شما پژوهشگران گرامی
🔺 آیهیاب
👈 با این سایت، می توانید آیات، سوره و شماره آیه را در متن مورد نظر پیدا کنید.
🔻تحلیل صرفی و نحوی قرآن کریم
👈 صرف و نحو تمام آیات قرآن
🔺 حدیث یاب
👈 با مقایسه متن با تمام احادیث کتب معتبر حدیثی، در صورت تطابق بالا، متن مورد نظر را به شناسه حدیث کشف شده در پایگاه جامع الاحادیث متصل می نماید.
🔻 اعراب گذاری
👈 با دقت بالای 90% متون عربی در حوزه علوم اسلامی را حرکت گذاری (اعراب گذاری) می نماید.
🔺 تحلیلگر صرفی نور
👈 بیش از 20 ویژگی صرفی را به صورت قانون محور شناسایی می کند.
🔻 ریشهیاب فارسی
👈 با وارد کردن کلمه مورد نظر خود ریشه آن را دریافت می کنید.
🔺 ریشهیاب عربی
👈 در فرایند پردازش متن می توانید با وارد کردن کلمه مورد نظر خود، ریشه آن را دریافت کنید.
🔻تصحیح فاصله متن فارسی
👈 با کیفیتی مناسب چسبیدگی کلمات و نیز نیم فاصله های زبان فارسی را به صورت هوشمند اصلاح کنید.
🔺 خلاصهسازی متن
👈 با وارد کردن متن یا مقاله فارسی خود خلاصه آن را به صورت خودکار دریافت کنید.
🔻 دستهبندی موضوعی متن
👈 ردهبندی خودکار متون در حوزه پردازش زبانهای طبیعی
🔺 استخراج کلیدواژه
👈 با تحلیل متن، واژگان کلیدی آن را بصورت خودکار استخراج می کند.
🔻 تشخیص موجودیتهای اسمی فارسی
👈 اسامی موجودیتهای دلخواه ما در یک متن دلخواه (مثل نام اشخاص، مکانها، داروها و بیماریها و …) را تشخیص می دهد.
🔺 برچسبگذاری صرفی زبان فارسی
👈 بدست آوردن گونه صرفی کلمات یک متن
🔻 تبدیل تصویر به متن
👈 تصاویر مقالات و کتب را با بالاترین کیفیت به متن تبدیل می کند.