مدح و مرثیه
ای پیر خرد طفل دبستان کمالت
ارباب بصیرت همه مبهوت جلالت
دیدار الهی به تماشای جمالت
خلق دو جهان تشنه دریای زلالت
وجهاللهی و نیست نه پایان نه زوالت
وصف تو فزون است ز توصیف و ز گفتار
ای گشته صداقت همه جا دور سر تو
روییده گل معرفت از خاک در تو
شب منتظر زمزمههای سحر تو
وحی است سراسر سخن چون گهر تو
عالم چو کف دست به پیش نظر تو
ای چشم خدای احد قادر دادار
تو ماه و تلامیذ تو دور تو ستاره
گفتار حکیمانهات افزون ز شماره
هر روز... نه! هر لحظه بود بر تو هزاره
علم تو روانبخش کمال است هماره
دو مطلع الانوار تو حمران و زراره
یک جابر حیان تو و آن همه آثار
چون مهر که پیوسته کند جود خود انفاق
چون نور که سر برکشد از سینه آفاق
علم تو عیان است در اوراد و در اوراق
عقل و خرد و علم و فضلیت به تو مشتاق
در علم و ادب مؤمن طاقت همه جا طاق
هارون تو گل داد برون از شرر نار
در کوی تو بر جنت اعلا چه نیاز است؟
با نور تو بر مهر دلآرا چه نیاز است؟
با قطره جود تو به دریا چه نیاز است؟
با خاک تو بر وسعت دنیا چه نیاز است؟
با درس تو بر علم اروپا چه نیاز است؟
ای عبد تو بر لشکر دانش سر و سردار
ای کرسی درس تو تجلای قیامت
آویزه گوش همه تا حشر، کلامت
نوشیده همه کوثر توحید ز جامت
در ملک خدا وحی خداوند، پیامت
بر قلب عدو تیر بلا نطق هشامت
گویی سخن اوست همه تیغ شرربار
جز راه شما راه دگر سوی خدا نیست
در ملک خدا نور به جز نور شما نیست
جز خط شما مشی شما مذهب ما نیست
این است و جز این نیست درست است و خطا نیست
درس تو کم از نهضت شاه شهدا نیست
آن نهضت پاینده از این درس دهد بار
خلقت، نه فقط خالق منان به تو نازد
مؤمن نه، خدا داند ایمان به تو نازد
فضل و ادب و دانش و عرفان به تو نازد
زهرا و علی، احمد و قرآن به تو نازد
والله قسم شاه شهیدان به تو نازد
کز هر سخنت نهضت دیگر شده تکرار
تنها نه فقط زهر شرربار، تو را کشت
هر لحظه غمی آمد و صدبار تو را کشت
بیداد عدو نیمه شب تار تو را کشت
گه یاد فشار در و دیوار تو را کشت
بیش از همه منصور ستمکار تو را کشت
هر روز از او شد به تن و جان تو آزار
گه برد سوی قتلگهت پای پیاده
گه لب به جسارت به حضور تو گشاده
گه کرد ز بیداد، به قتل تو اراده
با هر سخنش بر جگرت زخم نهاده
او بر روی تخت و تو سر پای ستاده
حرمت نگرفت از تو و از احمد مختار
ای ماه فلک شمع شب تار بقیعت
صد قافله دل آمده زوار بقیعت
مرغ دل من گشته گرفتار بقیعت
هرچند که ویران شده آثار بقیعت
باشد که شبی در پی دیدار بقیعت
«میثم» ز ره دور نهد چهره به دیوار
✍ حاج غلامرضا سازگار
به منبر می رود دریا به سویش گام بردارید
هلا اسلام را از چشمه ی اسلام بردارید
مبادا از قلم ها جا بیفتد واژه ای، اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید
سلونی را هدر کردند روزی مردمان امروز
بپرسیدش از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران چشمان او آرایه وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق می وزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان به اهل خانه جز ایشان
که می گوید:
غلام خسته ام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد نباید پلک بر هم زد
به سوی شعله چون هارونِ مکی گام بردارید
رُویَ عن إمامِِ جعفرِِ صادق له الرحمة
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا کج کن مسیرت را
کفن باید به جای جامه احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان می گفت می فرمود:
که با آب فرات و تربت از او کام بردارید
میان شعله ها آیات ابراهیم می سوزد
میان گریه ختم سوره انعام بردارید
✍سید حمیدرضا برقعی
.
#امام_صادق علیه السلام
#شهادت
#زمینه
🏴بند اول:
امون از این زمونه
یه عده بی بهونه
به پا کردن باز آتیش
دوباره سوخت یه خونه
اینبار، خونه ی، پسر زهرا رو، سوزوندن
بی حرمتیو، دیگه به آخرش، رسوندن
آقای ما رو، با حرف بد همش میخوندن
ای وای
«ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند
مثل حیدر در میان کوچه هایش می کشند
نامسلمانان به فکر سنّ و سالش نیستند
پابرهنه، بی عمامه، بی عبایش می کشند»
مظلوم (امام صادق ۳)
🏴بند دوم:
یه پیره مرد خسته
با یک قلب شکسته
رو خاکا پشت مرکب
میره با دست بسته
هر بار که زمین، میخوره می گه با چش تر
ای وای بمیرم، تو کوچه چی کشیده حیدر
وقتی که میدید، هی رو زمین میفته مادر
ای وای
«بی مروّت ها سوار مرکب و دنبال خود
پیرمردی را پیاده، بی عصایش می کشند
با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب
لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند»
مظلوم (امام صادق ۳)
🏴بند سوم:
دلش از غم کبابه
نفس واسش عذابه
میسوزه تا می بینه
جلوش جام شرابه
افتاده یاده، خیزرون و سر بریده
انگار که الان، وسط مجلس یزیده
می بینه قد، دختر فاطمه خمیده
ای وای
«روضه ها را در خیالش هی مجسم می کنند
از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند
زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین
وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند»
«شاه غیرت روی خاک افتاده و بی غیرتان
نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند
چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو
ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند»
ای وای (حسین زهرا ۳)
شعر و ملودی: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
تضمین ها: « #مجتبی_خرسندی »
👇
#ترحیم_خوانی
#زمزمه
#سالگرد #پدر #مادر و ...
یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو
دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو
یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت
یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو
درد فراق سخته، این انتظار سخته
بدون تو(( دیگه)) شبای تار سخته،
امان امان ای دل ای دل ای دل
دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست
چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست
یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو
هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست
کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی
کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی
امان امان ای دل ای دل ای دل
* بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....)
#حسین_کریمی_نیا✍
ناشر کتاب ترحیم خوانی "نیم از عالم خاک"
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری پنجشنبه های حسینی
❤️❤️❤️
ای ضریح حسین دلتنگم
برسان ناله ی مرا به عراق
#جوان
ای پسرجان ربودی قرارم
رفتی و کرده ای داغدارم
من چگویم از این داغ هجران
روز وشب بهر تو اشکبارم
ای پسر جان امان از جدایی۲
داغ تو آتشی زد بجانم
سوخت از داغ تو استخوانم
تا ابد من پسر نغمه خوانم
مرگ تو کرد مرا ناتوانم
ای پسرجان امان از جدایی۲
مادری بوده ام داغدیده
که اجل بند قلبش بریده
روز وشب کارمن بود و زاری
رشتهٔ عمر من شد بریده
ای پس جان امان از جدایی
از برات رنج و سختی کشیدم
چون گل لاله ایی پروریدم
باغبان بودم و خیر ندیدم
داغ مرگ جوانم بدیدم
ای پسر جان امان از جدایی
نورچشمم .چشام سو نداره
بی تو گلزار برام بو نداره
مادرت کور شده در عزایت
زانو و بازو نیرو نداره
ای پسر جان امان از جدایی
آرزو بود ه داماد ، گردی
حجله بنشینی دلشاد ،گردی
کی گمان بود پسر جان بمیری
اینچنین زارو ناشاد ، گردی
ای پسرجان امان از جدایی
ای صفا کم کن شعر ماتم
دل شده زار و مضطر دمادم
سوزد از این عزا قلب مادر
تا قیامت شود چشم پرنم
ای پسرجان امان از جدایی
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
زیارتنامه امام صادق (ع)
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ،
🕯سلام من به مدینه به غربت صادق
🖤سلام من به بقیع و به تربت صادق
🕯سلام من به مدینه به آستان بقیع
🖤سلام من به بقیع و کبوتران بقیع
🕯سلام من به مزار معطر صادق
🖤که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع
گلزار بقیع مدفنی را کم داشت
در هجر امام شیعیان ماتم داشت
می ر یخت ز تابوت امام صادق
خاکی که مدینه بر سر عالم داشت"
🏴سالروز شهادت رئیس مذهب شیعه «امام جعفر صادق علیه السلام » را ابتدا به محضر قدسی امام عصر حضرت صاحب الزمان عج و سپس خدمت اعضای محترم کانال تسلیت عرض می نمائیم 🏴