eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
13.8هزار دنبال‌کننده
425 عکس
169 ویدیو
24 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
جوان به سبک عجب رسمیه: دراین دنیای غریب وفانی، دوچشمم ازغم شده بارانی..... جوانم رفت و دلم خونین شد، وجودم ازغم چقدغمگین شد.... همه میدونن،که چه دلخونم، زفراق او زاروداغونم...... زداغ رویش خزان گردیدم، غمش رادیدم کمان گردیدم..... شدم خونین دل،زغمش هرآن، بی وجوداورفته ازتن جان..... همه میدونن که چه دلخونم،زفراق اوزاروداغونم...
#مادر🍃✨ شب بی‌مادرے را همچو یلدا می‌کنے یا نه در عالم بهتر از مادر تو پیدا می‌کنے یا نه به موے مادرے دنیا تو سودا می‌کنے یا نه بگو مادر هنوزم یادے از ما می‌کنے یا نه درون خاڪ تیره واعزیزا می‌کنے یا نه خجالت دارم اے مادر که گل بودم شدم خارت از آنم خون به دل باشد که خون کردم دل زارت تو حق دارے که روگردانے از فرزند بدکارت اگر رنجیده‌اے مادر ز اولاد گنه کارت گناهان مرا در حشر حاشا می‌کنے یا نه چه شب‌ها تا سحر بودے تو اے مادر سر راهم درون آن سکوت شب شمردے تو قدم‌هایم چه زحمت‌ها که می‌دیدے ز خواهش‌هاے بی‌جایم به هر دردے که گشتم مبتلا کردے مداوایم غم بی‌مادرے را هم مداوا می‌کنے یا نه چه شب‌ها تا سحر بستر نمودم من در آغوشت اگر یڪ ناله می‌کردم جهان می‌شد فراموشت در اینجا که گل شده بستر و خاڪ روپوشت نمی‌دانم در این وحشت‌سرا با لعل خاموشت دعا در حق این اولاد رسوا می‌کنے یا نه نمی‌دانم که می‌دانے شدم آواره و تنها دگر اندر کجا جویم عزیزے چون تو بی‌همتا همه شب می‌کنم روشن به فانوسے اتاقت را نهان گشتے ز دید من تو در قلبم گرفتے جا نمی‌دانم ز احوالم تماشا می‌کنے یا نه @khatmkhanimajma
#مادر🍃✨ شب بی‌مادرے را همچو یلدا می‌کنے یا نه در عالم بهتر از مادر تو پیدا می‌کنے یا نه به موے مادرے دنیا تو سودا می‌کنے یا نه بگو مادر هنوزم یادے از ما می‌کنے یا نه درون خاڪ تیره واعزیزا می‌کنے یا نه خجالت دارم اے مادر که گل بودم شدم خارت از آنم خون به دل باشد که خون کردم دل زارت تو حق دارے که روگردانے از فرزند بدکارت اگر رنجیده‌اے مادر ز اولاد گنه کارت گناهان مرا در حشر حاشا می‌کنے یا نه چه شب‌ها تا سحر بودے تو اے مادر سر راهم درون آن سکوت شب شمردے تو قدم‌هایم چه زحمت‌ها که می‌دیدے ز خواهش‌هاے بی‌جایم به هر دردے که گشتم مبتلا کردے مداوایم غم بی‌مادرے را هم مداوا می‌کنے یا نه چه شب‌ها تا سحر بستر نمودم من در آغوشت اگر یڪ ناله می‌کردم جهان می‌شد فراموشت در اینجا که گل شده بستر و خاڪ روپوشت نمی‌دانم در این وحشت‌سرا با لعل خاموشت دعا در حق این اولاد رسوا می‌کنے یا نه نمی‌دانم که می‌دانے شدم آواره و تنها دگر اندر کجا جویم عزیزے چون تو بی‌همتا همه شب می‌کنم روشن به فانوسے اتاقت را نهان گشتے ز دید من تو در قلبم گرفتے جا نمی‌دانم ز احوالم تماشا می‌کنے یا نه @khatmkhanimajma