May 11
May 11
.
🪞 قدس؛ افق حیات مسلمین
از پوستر «همپای صاعقه»:
📂 eitaa.com/soha_sima/2688
@khatteTa
.
🪞 امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه
از پوستر «عالم طلبگی»:
📂 eitaa.com/soha_sima/2935
@khatteTa
.
🪞 وارستگی
از پوستر «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»:
📂 eitaa.com/soha_sima/2940
@khatteTa
خط تا
. 🪞 امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه از پوستر «عالم طلبگی»: 📂 eitaa.com/soha_sima/2935
امام-خمینی-و-سلوک.jpg
1.88M
.
📥 امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه
@khatteTa
تدوین، یافتن لحظهای ست که چیزهایی که تا قبل کاملا بی ربط بودند و یا ارتباطی ظاهری و بی معنا داشتند بهم میرسند و یکی میشوند. حتی بدین معنا نیست که یکی شاهدی برای دیگری باشد. هر دو یکی میشوند و از این، آن را می بینیم و با آن، این را. هنرمند و یا تدوینگر، بیش ازین اسامی، انسانی ست که متولد میشود و آنقدر صبر میکند تا چیزها خود یکدیگر را بیابند و بهم برسند؛ نه آنکه آنها را بهم ببافد. تدوین، یعنی شب های عملیات، که رزمندگان بی سلاح و تجهیز، آنقدر صبر و استقامت میورزند تا با محور مجاور دست دهند، آن وقت است که خدا تدوین کرده است. همانگونه که خدا خرمشهر را آزاد کرد. ازین روست که شهید آوینی میگفت من دستیار دوم خدا هستم و اولی خود صاحب الزمان است.
خدا جهان را آنقدر که ما میپنداریم بیهوده خلق نکرده است و همه چیز در فطرت و باطن خویش با هم یگانهاند، شاعرانند که این یگانگی را در زبان مییابند. آن هم نه با یافتن عروض و قافیه که با صبری به وسعت شهدا.
@khatteTa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خط تا
. بخشی از سخنرانی حاج قاسم درباره شهدای رفسنجان او آن روز بهانه نیاورد او نگفت این فرمانده تدبیر
.
قصه ی بهانه های ما هم شاید همین باشد
میگوییم او نمی فهمد
به او اشکال میگیریم
شاید هم اصلا اشکالی نمی گیریم
و جنمش را نداریم
اما شاید هم نمیدانیم در پس حرف او چیز دیگری ست
در پس حرف او شهادت خفته است
وقتی می گویند هنر برای تعهد
یامیگویند با فلان موضوع فیلم بساز
در مورد آن عنوان، طرح بزن!
میگوییم نه، هنر برای هنر!
کدام تعهد!
دیگری پر از اشکال است
و نمی فهمد
و نمی فهمیم
نه عنوانش را و نه موضوعش را.
اما کجاست آن کس که به چیزی دیگر ورای همه ی این حرفهای همیشه تکراری فکر کند
و در افق دیگری خیره شود
اگر ما نباشیم و تا انتهای خط نرویم
سنگینی این حرفها برای همیشه بر گرده ی ما می ماند
هنرمند آن است که پای تناقض ها و جنگ ها بماند و آن ها را اول از همه در وجود خودش ببیند با آن زندگی کند و بسازد، آنجاست که چیزی ساخته میشود
اثر حاصل این جنگ است
وگرنه هوش مصنوعی هم میتواند بدون هیچ نزاعی در مورد هر چیزی کاری کند و هنری ببافد!
@khatteTa
هدایت شده از فرصت…
خط تا جلسه بیستم.MP3
35.24M
.
🎙#خط_تا
📌گفت و گو پیرامون مقالاتی از شهید آوینی
🔹تأملاتی با پرسش از ماهیتِ سیر رسانه دیداری
و تطور نقش و جایگاه آن
🔸 تلویزیون،فضای مجازی،رسانه دیداری و تفاوت ماهویشان با سینما
📃 مقاله این هفته:
رمان،سینما و تلویزیون
📆جلسه بیستم،۲۴دی ماه ۱۴۰۲
#باشگاه_دانشجویی_فرصت
@forsat_soha
.
ما دنیای جدید را میخواهیم هر چیز که جدید است را میخواهیم ممکن است کسی بگوید غرب زده ایم و در تمنای غرب هستیم ولی من گمان میکنیم هرچند که ممکن است ما به این راه های فرعی هم قدری رفته باشیم اما به راستی در وجود ما چه چیز وجود دارد و اگر به راستی بخواهیم در همانجایی که اکنون هستیم حاضر بشویم آنجا کجاست. آنجا کجاست که انتطار دنیای جدید دیگر غرب زدگی نیست. شهید آوینی قبل از انقلاب خودش را غرب زده می داند. در این شکی نیست که آوینی با انقلاب تغییر کرد و انقلابی در او پدید آمد اما آیا این انقلاب نفی و انکار دنیای جدید بود؟ پس چرا نریشن های او در روایت فتح تقلید از نریشن فروغ «در خانه سیاه است» است، چرا هنوز بعد از سالها کسی نتوانسته است حقیقت انقلاب را نمایان کند و پرده از باطن آن بردارد. زیرا آوینی بعد از انقلاب هم هنوز غرب زده بود اما غرب زدگی را دگرگون کرد و معنای دیگری به آن داد. او خودش را از آن چیزی که بود کنار نکشید بلکه با امام خمینی توانست آن انتطار دویست ساله ی ما نسبت به غرب را بیابد.
ادامه دارد...
@khatteTa
.
▪️ در انتظار طلوع بشر جدید ۱
وقتی میگوییم احکام دنیای جدید مانند احکام شرعی دین، خالی از هرگونه روح و سختگیرانه اند و در یک عالم و در یک فضا قرار دارند و تفاوتی در سلب آزادی انسان ندارند، عموم مردم این حرف را می پذیرند و آن را می یایند. مردم از سیستم معیوب اداره ها و برورکراسی کاغذها و اسناد و ثبت و... بیزارند و آن را بی فایده ترین کار می دانند. چیزی که ما امروز اصرار زیادی بر آن داریم و از آن کوتاه نمی آییم. اینکه می گویم مردم اینگونه اند دلیلی بر آن نیست که این، یک حرف مشهور است و چون مقبولیت عام دارد بر پذیرشش اصرار دارم، نه! مرادم این است که ما گاهی حرفهایی میزنیم و اعتقاداتی داریم که مردم را با آن بیگانه می یابیم و برای خودمان در گوشه ای تئوری هایی می چنیم و نسبت شرق و غرب عالم را معین می کنیم که در نهایت یا گوشه گیر می شویم و یا اگر وارد میدان سیاست هم بشویم و فریاد ایدئولوژی سر بدهیم می بینیم کسی به حرفمان توجهی نمی کند و به آن وقعی نمی نهد. اینها را آزموده ایم و ازین دست تجربه ها مخصوصا بعد از انقلاب زیاد داشته ایم که یا در گوشه ی انتزاع خود برای خود یک نحوه از تفکری را آماده می کنیم که ما را دچار خطرات نکند و از گزندها در امان دارد و یا اینکه آنقدر بر حرف خود پافشاری می کنیم که دیگر کسی به ما اعتنا نمی کند و ناامید می شویم. اما ظاهرا راه دیگری را باید طی کنیم راهی که مردم را نه در مشهورات و مقبولات عوامانه می یابد و نه مردم را نفی می کند و بی توجه به آن برای خودش و ایدئولوژی اش نقشه می کشد. در حالیکه انقلاب از اول ایدئولوژی نبود بلکه تفکر بود. شهید آوینی در مقاله ی گرافیک می گوید گرافیک هنری ست که در دنیای غرب و با اشاعه مصرف و مصرف زدگی پدید آمد. در کنار گرافیک نقاشی وجود دارد که بر خلاف گرافیک سبقه ای طولانی دارد و در دنیای قدیم در کلیساها متجسم شده و در دنیای امروز در گالری های نقاشی. البته نقاش و نقاشی هایی هم بوده اند که جریان ساز بوده اند و نسبتی با مردم داشته اند مثل نقاشی های عصر رمانتیک و یا انقلاب فرانسه. اما شهید آوینی می گوید آن چیزی که نسبتی با انقلاب اسلامی دارد گرافیک است نه نقاشی، هر چند که گرافیک مربوط به عصر مصرف و مصرف زدگی باشد. در نظر شایع گمان می کنیم انقلاب اسلامی ایران با مصرف نسبتی ندارد و بیشتر انقلاب ما یک انقلاب دینی است و نقاشی است که می تواند نسبتی با آن داشته باشد. در حالیکه شهید آوینی می گوید این گرافیک است که با مردم پیش میرود و شاهدش دیوارنویسی های اول انقلاب است که با ذوقیات مردم سر و کار داشت و مردمی بود و از طرفی دیگر از تعالی و روح انقلاب برخوردار بود. اما نقاشی چه مذهبی و چه آوانگارد و غرب زده، مختص روشنفکران و گالری های نقاشی ست در ادامه شهید آوینی جلوتر می رود و می گوید که گرافیک هر چند مردمی ست اما نظر به قول شایع ندارد. مردمی بودن گرافیک وجهش آن است که یک اثر گرافیکی در نگاه اول باید تمام حرف خود را بیان کند نه آنکه اسیر روشنفکری نقاشی شود که برای متوجه شدنش نیاز است که سوادی خارج از عرف داشته باشی تا از آن سر در بیاوری. گرافیک در همان نگاه اول تمام حرف خود را میزند مثل تبلیغات تلویزیونی اما از سوی دیگر با انقلاب اسلامی نظر به چیزی ورای امروز دارد و میخواهد خبر از جایی دیگر بدهد. خبر از جایی دیگر دادن و خبر از آسمان ها دادن به سادگی در نقاشی جلوه می یابد که هنرمند نقاش باشی تا هپروت سیر کنی و برا خودت ببافی و نشان دهی و وقتی کسی سر در نیاورد بگویی هنر برای هنر است و نیازی به تعهد ندارد. و یا مردم وقتی نمی فهمند بگویی باید سعی کنند تا دریابند که من چه می گویم. بنظر من گرافیک بیش از آنکه یک هنر باشد که مختص فردی خاص باشد نحوه بودنی ست که با حضور در عالم آن انسان در یک نزاع و جنگ قرار می گیرد که باید هم متعهد باشی و هم مردمی. هم مردمی باشی و در یک کلام حرفت را بزنی و هم شعار ندهی و روی زمین راه بروی. امام خمینی بدین معنا اسوه ی همه است و بزرگترین بودن گرافیکی را رقم زده است. ما معمولا کاری به کار تناقض و نزاع نداریم در حالی که هنر مولود تناقض است و باید پای در این عرصه بگذاری و یک بار دیگر با انقلاب متولد شوی تا بتوانی از پسش بربیایی. اگر در موقعیتی گرافیکی نزد شهید آوینی حاضر شویم آنگاه وقتی به مردم نگاه می کنیم حرف آنها را صرفا حرفی توخالی و پوچ نمی بینیم بلکه از پی راهی بر می آییم تا بتوانیم با نگاه به آن حرفی بزنیم که همه ی مردم آنجا حاضر باشند. حرفهای مشهور خصلتشان این است که همه جانبه نیست، سیاسی ست و مربوط به دسته و گروهی از مردم. اما سخن وجود سخنی ست که هم متعالی ست و همه مردمی و همه ی مردم را آنجا می یابد و حاضر می کند این همه را می توان در شخصیت حاج قاسم یافت. آنجایی که سخنش را همه می فهمند و نشانی از خدا و وجود را در آن می یابند.
ادامه دارد...
@khatteTa