eitaa logo
خط ناب
101 دنبال‌کننده
717 عکس
281 ویدیو
46 فایل
استفاده از هنر متعالی برای بیان فکر و هدف و نگاه متعالی... 🌷خط ناب»محتوای ناب🌷 ✍️حسن رسولی ✅ جهت ارتباط با ادمین کانال، به آیدی زیر پیام دهید @Hrasuli
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 | به علت اهمیت فوق‌العاده فرزندآوری در این برهه که کشور ما رو به پیری می‌رود از امروز بخش‌هایی از کتاب کندوی عنکبوت را در قسمت‌های متعدد در معرض مطالعه شما کاربران عزیز قرار می‌دهیم! 🔰 نویسنده حجت‌الاسلام روح الله ولی 💠 هر دوشنبه و پنجشنبه همراه ما باشید با بخش‌هایی از کتاب کندوی عنکبوت 📕قسمت اول 📗قسمت دوم 📙قسمت سوم 📘قسمت چهارم 📒قسمت پنجم 📙قسمت ششم ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت 💠 ابراهیم به همسرش می‌گوید: «خانم! مگر همیشه نمی‌گفتی اگر من ده‎تا بچه‌ هم بخواهم، حرفی نداری؟ خودت بارها برای من حدیث پیامبر را می‌خواندی که فرمود هر نوزادی که در امت من به دنیا می‌آید، در نزد او از هرآنچه که آفتاب بر آن می‌تابد، محبوب‌تر است! خب چرا می‌خواهی پیامبر خدا را با این تصمیمت ناراحت کنی؟ در روز قیامت می‌توانی در محضرش سر بلند کنی؟ چرا می‌خواهی مانع زیاد شدن امـت پیامبر شوی؟ مگر نشنیدی که پیامبر فرمود در قیامت به کثرت شما بر دیگر امت‌ها می‌نازم؟» ناراحتی در چهرۀ الهام موج می‌زد. گفت: «گوشم از این حرف‌ها پر شده. بچۀ زیاد برای کسی خوب است که هم توان بدنی و هم دل‎ودماغ نگهداری‌‌شان را داشته باشد!» ابراهیم گفت: «خودت دیدی که دکتر قول داد مشکلی برایت پیش نمی‌آید. سختی زایمان و دوران بارداری یک چیز طبیعی است که برای همۀ زنان وجود دارد. لذت فرزند داشتن و مادری را خدا برای تمام مادران قرار داده، طوری که حاضرند به‎خاطرش سختی‌های بیشتر از بارداری را نیز تحمل کنند.» ابراهیم کمی سکوت کرد و گفت: «اگر با تو چند کلمه منطقی صحبت کنم، حاضری بچه را نگه داری؟» الهام با کمی تأخیر جواب داد: «نمی‌توانی قانعم کنی، ولی حرف‌هایت را می‌شنوم. من تصمیم خودم را گرفته‌ام.» ابراهیم کمی صدایش را پایین آورد و به‎آرامی گفت: «ببین الهام‎خانم! خواهش می‌کنم کمی صبوری کن و بگذار حرف‌هایم را کامل بزنم، بعد از آن هر کاری خواستی بکن.» الهام با حالتی مغرورانه کمی صورتش را به‎سمت دیوار چرخاند و گفت: «جلویت را نگرفته‌ام. هرچه می‌خواهی حرف بزن.» ابراهیم، دخترش ملیحۀ چهارساله را روی پایش نشاند و همان‎طور که به‎آرامی موهایش را نوازش می‌کرد، گفت: «حیف نیست نعمتی به این خوبی نداشته باشیم؟» الهام پرید وسط حرف ابراهیم و گفت: «من از نعمت بدم نمی‌آید، ولی نعمتی خوب است که با آمدنش لذت ببریم و به آسایش ما ضربه نزند، نه اینکه با حضورش به سختی و فلاکت بیفتیم.» 👈ادامه دارد ... 🔰 همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت 👉 بازگشت به فهرست رمان ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرزندانمان را در آینده تنها نگذاریم! 👉 بازگشت به فهرست جمعیت ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت 💠 ابراهیم که دستان کوچک ملیحه را گرفته بود، گفت: «اینکه باید از نعمت خدا لذت ببری، بستگی به نگاه خودت دارد. خدا به ما یاد داده که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز اگر زیبانگر باشیم، شاکر او خواهیم بود و از شرایط خود لذت خواهیم برد. الهام‎جان! چرا قول ‎و قرارمان را فراموش کردی؟ ما همان ابتدای زندگی‌ خواستیم چندتا بچه بیاوریم تا سرباز امام زمان شوند.» الهام به ابراهیم نگاهی کرد و با لبخند تلخی گفت: «سرباز امام زمان؟ خودت هم باورت شده که بچۀ ما می‌تواند سرباز امام زمان شود؟ چیزی بگو که محال نباشد. الکی دلت را به این چیزها خوش نکن!» ابراهیم که از حرف‌های الهام تعجب کرده بود، گفت: «من از تو یک سؤال می‌پرسم؟ آیا می‌توانی قسم حضرت عباس بخوری که فرزند ما نمی‌تواند سرباز امام عصر شود؟ آیا می‌توانیم قسم بخوریم که فرزند ما نمی‌تواند خادم دین خدا و دوست‎داران خدا شود؟ چه افتخاری بالاتر از این که فرزند ما در سایۀ اسلام و قرآن تربیت شود؟» الهام که گویا فقط دنبال شکست دادن ابراهیم بود، گفت: «من هم از تو سؤال دارم. تو می‌توانی قسم بخوری که فرزند ما می‌تواند سرباز امام عصر شود تا دلمان را خوش کنیم و تند و تند بچه بیاوریم؟» ابراهیم لبخند زد و به شوخی گفت: «می‌دانم که سر لج افتادی، اما سؤالاتت خوب است، پس جوابش را هم بشنو!» سپس با چهره‌ای جدی گفت: «بله نمی‌توانم قسم بخورم که فرزندم یاور دین خدا می‌شود، اما یک‎چیز را می‌دانم و آن اینکه تو خودت هم می‌دانی ما اگر نیتمان خیر باشد و با قصدِ تربیت فرزندان قرآنی و امام زمانی تلاش کنیم، یقیناً مأجور خواهیم بود، هرچند فرزند ما هدایت نشود و حتماً در روز قیامت سرمان بالاست، چراکه سعی خود را کرده‌ایم و سنت خدا این است که به ما پاداش پدر و مادرهایی را می‌دهد که فرزندانشان سرباز دین خدا شده‌اند و این برای ما در روز قیامت خیلی حیاتی است، چراکه ما را از منزلگاه‌های هولناک و خوفناک قیامت نجات می‌دهد! الهام‎خانم! مشکل اینجاست که اگر خدای ناکرده ما مانع آمدن فرزندی بشویم که قرار بود یاور دین خدا شود، روز قیامت چه جوابی داریم بدهیم؟ اگر یک درصد هم احتمال بدهیم که فرزند ما قرار است هدایت شود و به درد دین خدا بخورد، ما مسئولیم و اگر مانع تولد فرزندان دیگر شویم، خدا می‌تواند ما را مؤاخذه کند و بگوید چرا برای کمک به دین من تلاش نکردید؟ تکلیف ما این است که با چنین نیتی فرزندانمان را تربیت کنیم تا دِین خود را به اسلام و قرآن و اهل‎بیت ادا کنیم.» ابراهیم که کمی بغض کرده بود، گفت: «چرا ما نباید مثل حضرت زینب نگاهمان را زیبا کنیم؟ خانم‎زینب بعد از آن‎همه مصیبت، در مجلس عبیدالله فرمود: «ما رَأَیتُ إلّا جَمیلا»؛ من هرچه دیدم، زیبا و خوب بود! علت این زیبانگری این است که آرمان و هدف حضرت زینب، مقدس و الهی است. خب ما هم می‌توانیم اهداف زیبا و الهی را در خودمان تقویت کنیم و با نگاه مادی به این مسئله نگاه نکنیم. الهام که مشخص بود هنوز قانع نشده، پا روی پا انداخت و گفت: «نمی‌خواهد برای من روضه بخوانی. این‌ها را خودم هم بلدم، اما ما کجا و اهل‎بیت کجا؟ آن‎ها افراد خاصی بودند که می‌توانستند این‎همه صبوری کنند! ما اصلاً ظرفیت و ایمان آن‎ها را نداریم و نمی‌توانیم مثل آن‎ها باشیم، پس خدا هم از ما چنین توقعی ندارد که خودمان را به‎خاطر بچه به سختی بیندازیم و با این‌همه مشکلات مالی، دست‎وپنجه نرم کنیم.» 👈ادامه دارد ... 🔰 همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت 👉 بازگشت به فهرست رمان ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 به کمتر از سه فرزند، فکر نکنید! 🔻 توصیه می‌کنیم به کمتر از سه بچه فکر نکنید! اما معمولا در برابر این توصیه، دو موضوع مطرح می‌شود؛ اول اینکه ما بچه بیشتر میخواهیم اما خدا نخواسته. دوم اینکه از لحاظ اقتصادی چگونه آوردن بچه زیاد را توجیه می‌کنید؟ ادامه در کلیپ ......... دکتر سعید عزیزی 👉 بازگشت به فهرست جمعیت ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت 💠ابراهیم که از پرسش‌های الهام استقبال می‌کرد، از جایش بلند شد و کنار الهام نشست. با لحنی آرام گفت: «ببین همسرم! تمام سؤالات تو را دین پاسخ داده. اینکه می‌گویی ما کجا و اهل‎بیت کجا و این مقایسه را پوششی برای ترک وظیفه‌ات کرده‌ای، جوابش کاملاً روشن است، چون فرمول خدا در قرآن این است که تکلیف هرکس به‎اندازۀ وسع و ظرفیت و توان اوست. یک مثال ساده می‌‎زنم تا برایت جا بیفتد. اگر در مسابقات المپیک در رشتۀ دو میدانی یک نفر قهرمان شود، به او مدال طلا می‌دهند. درست است؟» الهام با تکان دادن سرش، حرف ابراهیم را تأیید کرد و با حالت کنایه گفت: «خب که چه؟» ابراهیم گفت: «عجله نکن. بعد از مسابقات المپیک، مسابقات پاراالمپیک که مخصوص معلولان است، برگزار می‌شود. در این مسابقات نیز اگر کسی در دو میدانی قهرمان شود، به او چه مدالی می‌دهند؟» الهام که منظور ابراهیم را فهمیده بود، سکوت کرد، اما ابراهیم خودش به‎سرعت جواب داد: «بله، به او هم مدال طلا می‌دهند. الآن سؤال من این است که آیا مدال طلای این فرد معلول که قهرمان شده، با مدال طلای آن قهرمانی که جسمش سالم است، فرق دارد؟ مسلماً جنس هر دو مدال، طلای ناب و واقعی است.» ابراهیم نگاه محبت‌آمیزی به چهرۀ الهام انداخت و گفت: «ببین عزیزم! خدا نیز برای پاداش دادن بندگانش به میزان توانایی و شرایط آن‎ها نگاه می‌کند. اگر در یک کلاس، شاگردی حافظه‌اش خوب باشد و بتواند روزی یک صفحه از قرآن را حفظ کند، ولی روز امتحان نصف آن صفحه را حفظ کرده باشد، نصف نمره را می‌گیرد. حالا اگر در همان کلاس، شاگردی وجود داشته باشد که ذهنش بیشتر از دو خط کِشِش ندارد و در روز امتحان، دو خط خودش را با تمام تلاش حفظ کند، حتماً نمرۀ کامل می‌گیرد. تفاوت این شاگرد با شاگرد قبلی در تعداد خطوط حفظ‎شده خیلی زیاد است، چراکه این شاگرد دو خط حفظ کرده و شاگرد قبلی نصف صفحۀ قرآن را، اما معلم برای نمره دادن به کمیتِ کار آن‎ها نگاه نمی‌کند، بلکه به میزان سعی و همت و توانمندی و ظرفیت آن‎ها نظر می‌کند و به اولی که چندبرابرِ دومی قرآن را حفظ کرده، نصف نمره‌ را می‌دهد.» ابراهیم باز تبسمی کرد و گفت: «خب الهام‎خانم! اگر ما خودمان را با اهل‎بیت مقایسه کنیم و این‎طور نتیجه بگیریم که چون ما مثل آن‎ها توانمند و باایمان نیستیم، پس باید به آن‎ها توسل و تمسک کنیم خوب است، چراکه واقعاً آن‎ها در اوج عصمت و عبودیت و علم هستند، اما این قیاس کردن نباید منجر به ناامیدی شود و نباید بگوییم چون به گرد پای آن‎ها نمی‌رسیم، پس بی‌خیال وظایف خود شویم. نه، این قضاوتِ نادرستی است، چراکه خدای ما این‎قدر مهربان است که در روز حساب و کتاب، حتماً در کنار فعالیت و نیتمان، به وسعت و ظرفیت روحی و جسمی ما نیز نگاه می‌کند و مطابق آن به ما اجر می‌دهد. پس دقت کن که اگر ما با همین ظرفیت موجود، تمام اهتمام و کوشش خود را به میدان بیاوریم و با نیت خالص، عمل صالح انجام دهیم، خدای بزرگ به ما همان مدال طلایی را عطا می‌کند که به اهل‎بیت می‌دهد، بنابراین در مضمون روایات داریم که اگر با تمام توانمان از خدا و اهل‎بیت اطاعت کنیم، در بهشت همنشین و هم‎جوار آن‎ها و اولیای خاص خدا می‌شویم. این یعنی به ما در بهشت جایگاهی را می‌دهند که به خوبان خاص خدا داده‎اند.» ابراهیم همان‌طور که انگشتان دستش را در هم گره کرده بود، گفت: «بله، برای خدا در روز قیامت، عناوین و منصب‌های دنیایی ملاک نیست. ممکن است در روز قیامت یک کارگر ساده و بی‌سواد به‌خاطر نیت خالص و به‎کارگیری تمام تلاشش، از یک عالم باسوادی که در دنیا کلی بروبیا داشته و حتی به کارهای خوب و خیرخواهانه شهرت داشته، هزاران درجه بالاتر برود.» الهام که از سخنان ابراهیم در سکوت عمیقی فرو رفته بود، همان‎طور که گوشی موبایلش را از روی زمین برمی‌داشت، گفت: «ببین ابراهیم! تو با این حرف‌هایت می‌خواهی مرا از سقط بچه‌ای که در شکم دارم، منصرف کنی، اما این قضیه توی کَت من نمی‌رود که چرا من اختیار بدن خودم را ندارم؟» 👈ادامه دارد ... همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت 👉 بازگشت به فهرست رمان ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ آمارها نشان می‌دهند که وجود فرزند باعث می‌شود ریسک طلاق بیش از 40 درصد کاهش یابد؛ فرزند دوم، سوم و بالاتر نیز به‌نسبت ریسک طلاق را بیشتر کاهش می‌دهند به‌طوری که خانواده‌های صاحب سه فرزند و بالاتر پایدارترین خانواده‌‌ها هستند 🌿🍀کیفیت روابط عاطفی بین زوجین با به دنیا آمدن فرزند افزایش محسوسی پیدا می‌کند و کیفیت و عمق بیشتری می‌یابد.♥️♥️  🪆وجود فرزند در خانواده‌ها باعث رشدیافتگی و تکامل شخصیتی والدین می‌شود ‌یعنی بخشی از تکامل زوجین بعد از فرزندآوری اتفاق می‌افتد؛ شما به‌سادگی می‌توانید دو زوج یکی بدون فرزند و دیگری صاحب فرزند را در نظر بگیرید و با هم مقایسه کنید؛ وقتی زوجی صاحب فرزند می‌شوند به‌ویژه وقتی بیش از سه فرزند داشته باشند، تکامل عقلی و فردی پدر و مادر به‌طور معنی‌داری نسبت به زوج‌های فاقد فرزند بیشتر می‌شود. دکتر صالح قاسمی (پژوهشگر جمعیت ) 👉 بازگشت به فهرست جمعیت ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
45.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅♥️کلیپ زیبا از بچه های بانو صادقی 👥☺️😇 مادر نه فرزند یکی از خواص خانواده های پر جمعیت همین جسارت پیدا کردن و اجتماعی شدن بچه هاس 👉 فهرست جمعیت ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت 💠 ابراهیم که از شبهات الهام شاخ درآورده بود، با خود گفت: «خیلی عجیب است! او هیچ‎وقت چنین وسوسه‌هایی در قلبش راه پیدا نمی‌کرد.» گلویی صاف کرد و گفت: «الهام‎خانم! نمی‌دانم این سؤالات از کجا به ذهنت آمده، ولی باشد. سعی می‌کنم جواب مستدلی به تو بدهم.» الهام همان‎طور که نگاهش به صفحۀ گوشی همراهش بود، گفت: «این‎ها شبهه نیست، بلکه واقعیاتی است که یک زن با آن مواجه است و من از آن زن‌هایی نیستم که با حرف‌هایی که می‌زنی، زود قانع شوم. من اختیار بدن خودم را دارم و این اختیار را خود خدا به من داده است.» ابراهیم بلند شد و به آشپزخانه رفت. از داخل یخچال قدری آب نوشید و یک لیوان هم برای الهام آورد. گذاشت روی میزی که جلوی او بود. بدجور به فکر فرو رفته بود. لحظاتی سکوت کرد تا بتواند جواب سؤالات الهام را منطقی و مستدل بدهد. در ذهنش به امام عصر توسل کرد تا بر زبانش جملاتی جاری شود که مورد رضایت ایشان باشد. بالأخره به قلب ابراهیم مطلبی گذر کرد و او با آرامش همیشگی‌اش گفت: «الهام‎خانم! سؤالات تو خیلی کوتاه و خلاصه است، اما اگر بخواهم جواب آن‌ها را بدهم، باید حوصله کنی، چون قدری جوابش مفصل است.» الهام لیوان آب را برداشت و سر کشید، سپس گفت: «تا حالا مگر بی‌حوصلگی کردم؟ حرف‌هایت را زدی و من هم شنیدم. الآن هم اینجا نشستم تا ببینم می‌توانی مرا قانع کنی یا نه؟ گرچه چشمم آب نمی‌خورد.» ابراهیم برخاست و شروع به قدم زدن کرد. همان‌طور که آرام قدم می‌زد، گفت: «ببین عزیزم! من مجبورم به ابتدای ماجرای آفرینش انسان بروم و حرفم را از آنجا آغاز کنم. به نظرم اگر جهان‌بینی خود را تغییر دهیم و نگاهمان را به آفرینش انسان اصلاح کنیم، خیلی از مسائل برای ما حل می‌شود. خانم‎جان! من در دوران نوجوانی خیلی درگیر این مطلب بودم که چرا خدا ما را آفریده است و هدف از خلقت ما چیست؟ نمی‌خواهم سرت را درد بیاورم، چون می‌دانم از حوصله‌ات خارج است، اما همین‌قدر بدان که ما برای این خلق شده‌ایم که به قرب خدا برسیم. نزدیک شدن به خدا بزرگ‌ترین لذتی است که اگر کسی آن را بچشد، هرگز آن را رها نخواهد کرد. مثال ساده‎ای می‌زنم تا برایت جا بیفتد. اگر به من و تو و فرزندمان بگویند قرار است یک سفر خصوصی چندروزه با حاج‎قاسم سلیمانی به کربلا بروید، برای ما لذت این سفر چندین‎برابر خواهد شد، چراکه در جوار حاج‎قاسم هستیم و لذت این سفر بسیار بیشتر از سفری است که خودمان با اتوبوس راهی کربلا شویم. حتی اگر در مسیر از لحاظ تغذیه و تفریح، آن‎چیزی که همیشه نیاز داشتیم فراهم نشود، اصلاً گلایه نمی‌کنیم و لذت همراهی با حاج‎قاسم و رضایت او از ما، تمام کاستی‌های سفر را جبران می‌کند، یعنی به‌خاطر حضور حاج‎قاسم، نواقص سفر به چشم ما نمی‌آید. این مثال ساده را به این خاطر زدم که وقتی خدا می‌گوید هدف از خلقت شما این است که به من نزدیک شوید تا بیشترین لذت را ببرید، معنای آن را بهتر درک کنیم. تازه لذتی که از حضور حاج‎قاسم می‌بریم، بسیار محدود و زودگذر است، اما لذت اتصال به صفات خدا و قرب به او بی‌نهایت است، یعنی نمی‎توانیم در بهشت، حدومرزی برای این لذت متصور شویم و این لذت، بالاترین لذت بهشتیان است. همۀ نعمت‌های بهشتی دربرابر آن کوچک هستند، بنابراین خدا در قرآن می‌فرماید: «وَ رِضوانٌ مِنَ اللهِ أکبَر»، خشنودی خدا از بهشتیان بالاترین لذت در بهشت است و این ثمرۀ قرب و نزدیکی به خداست.» الهام که محو سخنان ابراهیم شده بود، گفت: «این حرف‌ها ظاهر زیبایی دارد، اما چه ربطی به قضیۀ ما دارد؟» 👈 ادامه دارد ... همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت 👉 بازگشت به فهرست رمان ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا کشورهای ثروتمندی همچون دانمارک هم با مشکل فرزند آوری دست و پنجه نرم می‌کنند. 🧐 رابطه انقلاب جنسی و فرزند آوری برشی از قسمت هجدهم مجموعه مستند 👉 فهرست جمعیت ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت 💠 ابراهیم سریع گفت: «اگر کمی حوصله کنی، ربطش را توضیح خواهم داد.» ابراهیم روی لبۀ مبل نشست و گفت: «ببین الهام‎خانم! خدا سازندۀ روح ماست و روح ما سیستمی بسیار پیچیده دارد. با پیشرفت علم بشری، هنوز کسی از ماهیت روح خبر ندارد. این روح آن‎قدر ظرایف و دقایق دارد که فقط خدا می‌داند چه‎چیز برایش مفید است و چه‎چیز مضر. باز مثال می‌زنم تا برایت بیشتر روشن شود. اگر یک اتاقی را با بمب منفجر کنیم و یک بمب هم داخل مخابرات بیندازیم، کدام‎یک برای تعمیرش به زمان بیشتری نیاز دارد؟» ابراهیم بلافاصله خودش جواب داد: «بله، تعمیر و اصلاح مخابرات به زمان بیشتری نیاز دارد، چراکه سیستم مخابرات، پیچیده است. مخابرات دستگاه‌های ظریفی دارد که به همین راحتی نمی‌توان آن را تعمیر کرد. یا به این مثال دقت کن. اگر ما یک سوزن به مادربورد گوشی همراه بزنیم، ممکن است بخش زیادی از مادربورد آسیب ببیند، درحالی‎که اگر همین سوزن را به باطری گوشی بزنیم، ممکن است آسیب جدی به آن وارد نشود. دلیلش واضح است، چون سیستم مادربورد ظریف است و پیچیدگی‌های خاصی دارد که با کوچک‎ترین ضربه‎ای، بیشترین آسیب را می‎بیند. روح از مادربورد گوشی بسیار حساس‎تر است. نمی‌توان برایش درصدی گذاشت که چند درصد ظریف‌تر یا پیچیده‌تر است! روح ما قابلیت اتصال به تمام صفات بی‌نهایت خدا را دارد، یعنی می‌تواند به قدرت بی‌نهایت، به علم بی‌نهایت و دیگر صفات بی‌نهایت خدا متصل شود. این همان روحی است که در بهشت، اراده‌اش به هر نعمت بهشتی که تعلق بگیرد، همان دَم آن نعمت در نزدش حاضر می‌شود. این همان روحی است که در بهشت به‎هیچ‎عنوان خستگی و مرارت به چشم خود نمی‌بیند، چراکه به صفات بی‌نهایت خدا متصل می‌شود. این همان روحی است که در بهشت پرده‌های جهلش کنار می‌رود و به علم بی‌نهایت وصل می‌گردد. پس روح، ماهیت بسیار شگرف و پیچیده‎ای دارد که ما از آن بی‌خبریم و فقط سازندۀ آن است که به تمام ابعاد و کوچه پس کوچه‌های آن عالم است. خب تمام این مطالب را برای این گفتم تا به این نتیجه برسم که ما چون نسبت به ساختار روح جاهل هستیم، خدا به ما لطف بزرگی کرده و برای اینکه این روح، مسیر قرب الهی را طی کند و به لذت بی‌نهایت برسد و به بیراهه کشیده نشود، خودش نسخۀ هدایت و راه مستقیم را برای ما نوشته است، چراکه روح اگر رها شود، به‎خاطر قدرت فوق‌العاده‌ای که دارد، ممکن است دست به کارهایی بزند که در ظاهر شاید جالب و زیبا به نظر بیاید، اما او را به قعر جهنم می‌کشاند، ولی خدا می‎خواهد ما بهشتی شویم. «گناه درواقع عملی است که برای روح مضر است و نقش همان سوزنی را دارد که به سیستم ظریف و پیچیدۀ روح، آسیب مهلکی می‌زند. اگر در روایت داریم کسی که با نامحرم (از روی هوس) شوخی کند، به‎ازای هر کلمه باید هزاران سال در آتش جهنم حبس شود، علتش همین پیچیدگی و ظرافت ساختار روح است که ما از آن بی‌اطلاعیم و این خاصیت طبیعی گناه است که چنان ضربۀ مرگباری به روح می‌زند که برای تعمیر و اصلاح بخشِ آسیب‌دیدۀ آن باید در جهنم که نقش پالایشگاه دارد، سالیان سال بماند تا ترمیم شود.» الهام وسط حرف ابراهیم پرید و گفت: «خب الآن این حرف‌ها ربطش به سؤال من چه بود؟» 👈ادامه دارد ... همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت 👉 بازگشت به فهرست رمان ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐐🦙 همه ما بزها را به عنوان حیوانات شیری می‌شناسیم، اما آیا تا به حال در مورد پرورش بز به عنوان حیوان خانگی فکر کرده‌اید؟ 🐐🦌بزهای ماده دوست داشتنی هستند و به شنیدن اسمشان عکس العمل نشان می‌دهند؟ بزها حیواناتی اجتماعی هستند و بدون داشتن همدمی از نوع خود، بسیار دلتنگ و ملول هستند. بزها با بچه های شما انس میگیرند و بر خلاف سگ‌ها انگل های خطرناک و رفتار تهاجمی در اثر بیماری ندارند . به همین دلیل اخیرا گرایش به نگهداری بز های خانگی بیشتر شده است . فقط شرطش داشتن خانه ای ویلایی است . بز تنها، افسرده می‌شود، بنابراین بهتر است که حداقل با دو بز شروع کنید. ‏ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠کانال سایت 🔅@KHATTENAB