eitaa logo
خزینة الجواهر
1.1هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
28.7هزار ویدیو
34.9هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال میز معارف
به همت پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ـ قم، تلخیص برخی از کتب شاخص و تازه های نشر جهت سهولت برای مطالعه اساتید و سروران گرامی تهیه گردیده است. 📕کتاب «عقلانیت در آموزه های اعتقادی تشیّع از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری» 📝مولف: محمود سرافراز 📚ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی امام صادق(ع) 📖تعداد صفحه: 192 🔖تعدا صفحات تلخیص: 55 🖥فرمت: PDF (فایل ضمیمه)⤵️⤵️⤵️
هدایت شده از میثم حبیبی کیان
تلخیص کتاب عقلانیت در آموزه‌های اعتقادی تشیع.pdf
1.02M
📕کتاب «عقلانیت در آموزه های اعتقادی تشیّع از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری» 🖥(فایل ضمیمه) فرمت: PDF
راز چشمان تو و صورت ماه تو چه بود؟ که چنین یک تنه دلداده و دلبر شده‌ای در بلندای نگاه تو در آن لحظه فقط کربلا بود و در این روضه مصور شده‌ای به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید محسن حججی ☑ @ostadrafiei
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
⇦🕊*‌ روضه و توسل بسیار جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حیدر خمسه*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ دمِ تو گرم نبُوَد آدمی نمی ماند نه آدمی که مَلک هم دمی نمی ماند نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست *این یعنی چی ؟ یعنی کربلا دست توِ ... یعنی بازیم نده ... دلت میاد منو سر بدونی؟؟ آدم که رفیقشُ اینقد سر نمی دوانه ... من که به تو بد نکردم ... حسین* نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست اگر تو ناز کنی عالمی نمی ماند ... *هی دارم این در و اون در می زنم قبلِ محرم یه کربلا ... هی دارم به این ور اون ور متوسل میشم،اون اهلِ منبر میگفت علی بن موسی الرضا علیه سلام به آقازاده اش امر کرد پسرم به دِینی که من گردنت دارم کسی رو نزار از درِ خونت بره ... یا جواد الائمه،من کربلا میخوام ... دیگه خسته شدم،تکراری شده خواستم ... من هوایِ بین الحرمینُ میخوام ... من دلم تنگ شده عقب عقب از بالا سر بیام ... دیدی،دستتُ میزاری رو سینه ات هی مگی السَلامُ علیکَ یا ابا عَبدِالله ... حسین ...* به گریۀ شبِ هجران کشیدگان سوگند اگر دمی تو بِخندی غمی نمی ماند *گفت حاج عباس کِشوانیه،تو عراق کلید دارِ حرمِ عباسِ،گفت با یه سیدِ بزرگوار نشسته بودیم کنارِ ضریح،یه عرب پا برهنه درب و داغون خیلی بهم ریخته معلومه از این چادرنشیناست ، بیابونا ، عشایر " راس اومد تو حرم،اومد کنارِ ضریح نشست شروع کرد به حرف زدن .. اومدم بگم،برو یه حمامی بعد بیا زیارت،یهو دیدم پاهاشو آورد چسبوند به ضریح ... حرف میزد این سید بزرگوار هم همینطور نگاش میکرد گفت دیدم اومد عقب بلند شد یه تشکر هم کرد و رفت" دویدیم صداش زدم چکار کردی؟ اول حرف زدی بعد پاتو چسبوندی رو ضریح از کی تشکر کردی ؟... گفت بابا چند وقتی بود پاهام زخم شده بود،هرکاری کردم خوب نشد اومدم حرم به عباس گفتم،گفت بیار پاهاتو بالا ... پاهامو دست کشید مرحم گذاشت ... خوب شد ... پاشدم مگه عباس و نمی بینید شما ؟... گفت زدیم تو سرمون واویلا ... آقا یه عرب پیرِ عشایرِ راه دلت نیومد زخم هایِ پاشو ببینی،مرحم گذاشتی روش ... تو که مرحم داشتی،پاهایِ پر آبله،هرچی زینب مرحم گذاشت خوب نشد ... آخ بمیرم اینقده خار تو پاهاش رفت ...* هزار بار شهادت دهد قبیلۀ طی دیگه برم تو روضه دیگه مدح نمیخونم ... امروز کار کارِ زن هاست برن کاظمین ... برن وسطِ حیاط حرم ضَجه بزنن ... به زن هایِ بغداد بگن یه جوون داره بال بال میزنه نمی خندن ... یه جوون داره جون،میده کسی کف نمیزنه ... بده یکی گریه کنه،صدا گریه شو با رقصیدن پنهان کنند ... ای وای مادرم برات بمیره ... برخیز ای جوان سرِ خود بر زمین نکش تو زخم خورده ای پَر خود را زمین نکش *سیدا برن بیرون من روضه میخوام بگم ...* ای مادر ی تر از همه کم دستُ پا بزن *من دستُ پا زدنِ بغدادُ میگم ... من دستُ پا زدنِ کربلا رو نگفتم ... یه زن بیاد بینِ مردا به برادرش التماس کنه ... کم دست و پا بزن ... الله اکبر ... آقاجان من معذرت میخوام ، من هر وقت برا بچه هایِ زهرا گریه میکنم دلم باز میشه ... هی فک میکنم تو حرمم ... من برات روضه میخونم انگار حرمتم ...* ای مادری تر از همه کم دستُ پا بزن پهلو شبیهِ مادرِ خود بر زمین نکش اسبابِ رقص و شادیِ زنها شدی چرا صورت به پیشِ همسر خود بر زمین نکش *بزار روضه بگم،کنیزه ته دلش هنوز یه خرده رحم هست،اونا می زدن و می رقصیدن. دید صدا نفسایِ آقا خس خس افتاده،گفت من فردا جوابِ مادرشُ چی بدم؟ دوید یه ظرف آب آورد،گفت الان دلِ زهرا رو شاد میکنم ... دمِ در اُم فضل رسید گفت کجا داری؟ گفت آب میبرم براش،بد خندید ... گفت بده خودم براش میبرم ... اومد داخل حجره ... دید دوردونۀ امام رضا رو زمین افتاده،پا رو زمین می کشه یه گه گدار میگه جیگرم،یه گه گدار میگه ای وای حسین ... اما هر کی دیگه بود بابا بی رحم ترین آدم خب آب نمیخوای بدی،چرا این کارا رو میکنی ... ظرفِ آبُ گرفت جلوش ریخت رو زمین گفت تشنته؟ ... نمیزارم یه قطره اش به لبت بخوره ... آقا شما آبُ دیدی،یه جا دیگه هم یه امام صدا نفس هاش خس خس افتاد ... هلال دلش سوخت،سپرشُ آب کرد دیر رسید یه خرده دیر رسید ... دید شمر داره بیرون میاد ... سر تا پاهاش خونی ... گفت دیر اومدی هلال ... الان آبش دادم* حسین ... JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
babolharam khamse.mp3
4.14M
⇦🕊*‌ روضه و توسل بسیار جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حیدر خمسه*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
⇦🕊*‌روضه و توسل _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج مهدی سلحشور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ لب تشنه بود ، تشنۀ یک جرعه آب بود مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود پا می كشید گوشۀ حجره به رویِ خاك پروانه وار غرقِ تب و التهاب بود در ازدحام و هلهلۀ نانجیب ها فریاد استغاثۀ او بی جواب بود یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود آخر شبیه جدِ غریبش شهید شد آری دعایِ خسته دلان مستجاب بود تا سایبانِ پیکرِ نورانیش شود بالِ کبوترانِ حرم را شتاب بود ‌*میگه دیدم یه جایی دیدم این پرنده ها بالاشون به هم دادن سایبون درست کردن .... رو بدن آقا جوادالائمه سایبون درست کردن ، آفتاب به بدنِ عزیز زهرا نتابه ...* اما فدایِ بی کفنِ دشت کربلا .... آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود هم تیغُ نیزه خونِ تنش را مکیده بود هم داغ دیدۀ شررِ آفتاب بود ... JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
babolharam salahshor.mp3
1.03M
⇦🕊*‌روضه و توسل _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج مهدی سلحشور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
⇦🕊*‌ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حسین سازور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ در حجرۀ در بسته تنی در تَب و تاب است جان می دهد و تشنۀ یک جرعۀ آب است ناله ها زند کنج حجره دست پا زند کنجِ حجره ... چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد از لعلِ لبم تا جگرُ سینه بسوزد از جفا شده خون دلِ من همسرم شده قاتلِ من .... (آقا جانم ...) نه مادرُ نه خواهرُ نه همدمُ یاری تا بهرِ من خسته کند ناله و زاری ای هم نفس نا نجیبم کف نزن ببین من غریبم ... *روضه بخونم براتون السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ .... یا علی بن موسی الرضا ... چهل سال امام رضا منتظر بود ، خدا بهش یه جون داد ...ای رفقا اینقدر علی بن موسی الرضا دوسِش داشت جواد الائمه رو ... می فرمود : با برکت تر از این جوان تو اسلام نیومده ... میگن این شب ها هرکی میزه زیارت امام رضا همه باب هایِ دیگر رها می کنن همه از بابُ الجواد واردِ حرم میشن ... آخه وقتی میان بابُ الجواد یه آقازاده آغوش باز کرده ....* مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مداوا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود اینقدر پیشِ چشم کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مَکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته ست صورتت؟ این جایِ تنگ و این قد و بالا نمی شود ... با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود ... خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پایِ کسی به سینۀ تو وا نمی شود .... حسین ...... *در حجره رو بست ، جواد الائمه 25 سالِشه مجلس جوون باید شلوغ باشع ... دمِ در امام رضا ایستاده برا شماها گریه میکنه ... خدا لعنت کنه همه قاتلین آل الله رو ... خدا لعنت کنه جعدۀ ملعونه رو وقتی زهر به امام حسن داد ، میگن تا دستُ پا زدن امام حسن رو دید گریه کرد ، پشیمون شد گفت عجب غلتی کردم ... اما این اُم الفضل نانجیب نمی دونم چه زنی بوده ، همچین که صدایِ نالۀ جواد الائمه بلند شد ، بعضی از کنیزا دلشون به رحم اومد ... رفت همه رو خبر کرد ، گفت: یه عده ای پا بزنند ... یه عده ای دست بزنن ... یه عده ای طشت بزنن ... صدایِ آقا رو کسی نشنوه ... عرضم تمام یا الله ... یه وقت دیدن دیگه صداش نمیاد ... در حجره رو باز کردن دیدن گرد غبار همۀ حجره رو فرا گرفته ... حضرت صورت رو خاک گذاشته ... یه ریسمان آوردن پایِ حضرتُ بستن چند نفر سر ریسمانُ گرفتن از پله ها بردن بالایِ بام ... وای وای وای .... بدنُ بالایِ بام زیر آفتاب گذاشتن ... آخ بنازم به معرفتِ کبوترا ... اومدن بالهاشون باز کردند ... سایبون برا بدنِ عزیز زهرا درست کردند ... این یه بدن بود کبوترا سایه کردن ، لا یوم کَیومکَ یا اباعبدالله .... ای حسین ..... یه جمله روضه بخونم، یه کاری کردن با بدنِ اربابتون ، زینب که نشناخت بماند" دختری که سال ها تو آغوشِِ ابی عبدالله بود یه وقت رو پا بلند شد ، گفت عمه این سر بریده مال کیه ؟ ... عمه چشماش خون آلوده .... دندان هاش خون آلوده .... پیشانیش خون آلوده ... گیسوانش خون آلوده .... جلو چشمِ دختر چوب برداشت .... آی حسین ..... JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
babolharam sazvar.mp3
2.98M
⇦🕊*‌ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حسین سازور*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
⇦🕊روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شب جمعه و ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ 96_سید مهدی میرداماد↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید *آقا! من بمیرم که شما آه نکشی تنهایی تو حجره...* اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید *همش میگن:روضه ی امام جواد شبیه جدش ابی عبدالله است،هر دو تشنه بودن،باز امام جواد یه رمق داشت یه آه بکشه،ارباب ما ابی عبدالله سه ساعت تو خون خودش دست و پا زد،هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیِ؟... امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید....اما ابی عبدالله به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید......* مجموعه ای ز مقتلِ اولاد فاطمه است پس روضه هاش می طلبد گریه ی شدید باید به پای روضه ی این سَرورِ صبور سر را شکست ... گریبان ز غم درید * چرا؟ مگه چی شده؟..* کف می زدند، با نَفَسِ آتشین او چندین کنیزِ پَستِ زنا زاده ی پلید شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام آنقدر ناله زد ز عطش، تا نفس بُرید شاعر:مجتبی روشن روان * چهل شب دیگه،شبِ عاشورایِ حسینِ،اونایی که شب عاشورا ناله میخوان،نفس میخوان.... بگم: یا جواد الائمه! تشنگی سختِ،مادر شهید حججی می گفت: همه صحن های پسرم رو دیدم،هیچ کجا دلم آتیش نگرفت،اسارتش رو دیدم،دست بستنش رو دیدم،حتی سر بریدنش رو دیدم،جیگرم کباب نشد،گفت: یه جا جیگرم سوخت، اونجایی که دیدم پسرم رو دارن سوار ماشین می کنند،دوربین اومد تو صورتش،تا نزدیک شدم دیدم لبای بچه ام خشکِ،فهمیدم بچه ام تشنه است،کاشکی آبش میدادن..." بُنَیَّ! قتلوک، ذبحوک و مِنَ الماء منعوک "* مادرِ آب کجایی؟ پسرت آب نخورد *روضه اینِ:بعضی نقل ها نوشته روز عاشورا ابی عبدالله روزه بوده،تو اون گرما،تیر و نیزه،زخم،خون از بدن برِ آدم تشنه میشه،من نمیدونم اون عطش،چه عطشی بود؟ کسی که هزار و نهصد و پنجاه زخم داره،یه بدن مگه چقدر جا داره که زخم بخوره؟با عقل جور در نمیآد،سید بن طاووس تو لهوفش نوشته... می دونی چه جوری زدن؟ می اومدن می رسیدن به بدن،می دیدن جای سالمی نداره،نیزه تو جای قبلی فرو می کردن،شمشیر تو جای قبلی...زخم تو جای زخمِ قبلی،یه جای سالم تو بدنِ آقایِ ما نذاشتن،حسین....بیخود نبود عمه ی سادات رگها رو بوسید..* این کشته ی فتاده به هامون حسینِ توست این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست این ماهیِ فتاده به دریایِ خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسینِ توست حسین.... JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
@babolharam.ir _Midamad-Shahadat_Emam_Javad1396-001_(www.rasekhoon.net).mp3
3.04M
⇦🕊روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شب جمعه و ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ 96_سید مهدی میرداماد↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از 
نقد مصحف.pdf
1.26M
هدایت شده از 
لغتنامه.pdf
4.55M
هدایت شده از آموزش مداحی معنا 🎤
🌹 #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها: 🔸امام همچون #کعبه است 🔹 که باید به #سویش روند، 🔸نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید 📔بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳ 🌹 #علامه_طباطبایی_ره 🔸امام زمان از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد 🔹اگرچه از چشم جسمانی مردم مستور است، 🔸وجودش پیوسته لازم است. @samad1001
هدایت شده از آموزش مداحی معنا 🎤
و شعر 🔸من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را می‌شناسید؟ 🔹 او هجو سرا است. 🔸علامه می‌فرماید بله می‌شناسم و کتاب شعر او را هم دارم. 🔸سپس علامه می‌فرماید مع ذلک، ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من می‌داد و من را به او  می‌دادم و ادامه می‌دهد: من گمان ندارم کسی که چنین بیتی را راجع به حضرت علی اکبر امام حسین (ع) سروده است، در روز قیامت حضرت سید الشهدا (ع) نسبت به این فرد بی تفاوت باشد. 🔸یکی از شعرای مشهور عصر مشروطه، ایرج میرزا است. 🔹 وی در نقد روابط اجتماعی و اوضاع سیاسی زمانه، اشعاری محکم و فاخر دارد اما بیشتر به عنوان یک شاعر هزل‌سرا شناخته می‌شود. 🔸با این همه، به خاطر سروده‌هایی چند در ذکر مناقب و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، نام وی در دیوان شعرای آئینی نیز به چشم می‌خورد. 🔹درباره یکی از سروده‌های عاشورایی ایرج میرزا، در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی، نقل قولی عجیب از مرحوم علامه طباطبایی (ره)، نویسنده تفسیر فخیم «المیزان» بازگو شده است 🔸که ایشان آرزو کرده‌اند، ای کاش ایرج میرزا ثواب یک بیت از آن شعر را با ثواب تفسیر المیزان معاوضه می‌کرد! چنانکه می‌گوید:  🔸«من خدمت علامه طباطبایی رضوان الله علیه صاحب المیزان رسیده بودم صحبت ایرج میرزا بود. ایشان مطلبی در باره ایشان فرمودند هنوز هم هضمش برایم سخت است. هر چند ایشان شاعر هزل‌گویی بود ولی شعری راجع به حضرت علی اکبر دارد که با این مطلع شروع می‌شود: 🔸رسم است هر که داغ جوان دیده 🔸دوستان رأفت برند حالت آن داغ دیده را 🔹یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا 🔹وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را 🔸 آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند 🔸تا تقویت شود دل محنت کشیده را 🔹مرحوم علامه آقای طباطبایی فرمودند: 🔸 من حاضر بودم تمام کتاب المیزانم را بدهم به ایرج میرزا و این بیت شعرش را بگیرم: 🔸بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد  🔸آتش زدند لانه مرغ پریده را @samad1001