تصمیم جانفرسا: عشق یا ... ؟
سلام عزیزان
تو همین بلاگ دیدیم بعضی ها، زاری می کردن از شکست عشقی و خراب شدن شیرینی اولیه عشق بعد از وصال.
طبق گزینه 《 آدم ها از دور جالبند 》و یا 《 وصال، مدفن عشق است 》، وقتی به هر سختی عشقولانه رو تشکیل دادن و رفت و آمد و حشر و نشر کردن، بعد از مدتی، چیز هایی دیدن که بد ضد حال خوردن. مثل کم محلی، جواب پیام ندادن ، طاقچه بالا، ترشرویی، طرد کردن، کات و...
طوری که بعضا" از آشنا شدن با اون فرد، مثل...چی.. پشیمون شدن.
حالا امکان راه وسطی نیست؟ (منظور برای مجردها ست)
یعنی از اول آشنا نشن، ولی غیر مستقیم طرفش بفهمه ازش خوشش اومده؟ (=کراش)
مثل کسی که از فروشنده ای خوشش بیاد، گهگاهی (نه مکرر) به بهانه ویترین، نگاهی هم به اون بکنه. نگاه عاشق هم غیر ممکنه لو نره.
یا از کارمندی خوشش بیاد، گهگاهی (نه مکرر) در سالن اداره، به عنوان ارباب رجوع، پوشه در دست، چند لحظه بشینه و رد شدن و تلاقی نگاه....
این صحنهها به فواصل نه کوتاه (مثلاً" ماهی یکی دو بار) باشه که تابلو هم نشه برای دور و اطراف.
کات هم مفهومی نداره، چون سرنخ پروژه دست خودشه
در واقع ظاهراً" غریبه ان، ولی دل ها مقداری آشناست!
عیب: عشق، کامل نیست (چون رابطه ای تشکیل نشده)
مزیت: حاشیه امن داره، عاشق احساسش را کامل سرکوب نکرده (چون طرفش موضوع رو گرفته). کنترل اوضاع دست خودشه
سوال : نظرتون در مورد مزایا و معایب این روش، چیه؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19152
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 39
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
میشه عشق قبلی رو فراموش کرد و باز هم عاشق شد؟
سلام دوستان
من پسری ۲۵ ساله و دانشجوی داروسازی هستم، خواستم تجربه خودم با تلفیق دانش شخصی ام از روانشناسی رو در خصوص فراموشی عشق سابق با شما در میان بذارم
چون عشق از نظر علمی، تاثیراتی مثل مواد مخدر داره و اعتیادی قوی هست
وقتی معشوق رو میبینید انگار ماده مخدر مصرف میکنید و وقتی ازش دورید بی تاب می شد، و واقعاً عاشق شدن، هم حس قشنگ هم حس سختی هست، ولی خبر خوب اینه که قابل فراموشی هست
فراموشی به این معنی که حسی دیگه به طرف نداشته باشید، نه اینکه کلاً از یادتون بره
ممکنه باز هم به ذهن تون بیاد، ولی دیگه حسی بهش ندارید
▪️︎ مرحله اول
اول باید از طرف تون نا امید بشید
در واقع ذهن تون نسبت به طرف قطع امید کنه
حالا یا یک رفتار ناشایست ازش ببینید، یا اینکه طرف ازدواج کنه و یا از هم دور بشید
مثلاً خود من، موقعی که عاشق هم دانشگاهیم شده بودم، تصور می کردم دختر رویاهام هست. ظاهری مغرور و جدی هم داشت، ولی بعد متوجه شدم دوست پسر داره و از ذهنم حذفش کردم
قطعاً لحظهای که میفهمید طرف تون با فرد دیگه ای در رابطه ست، لحظه سختیه ولی از همون جا به بعد، روند معکوسی نسبت به طرف تو ذهن شما شروع میشه
اگه نشونه ای یا اطلاعاتی ازش دارید هم پاک کنید
▪️︎ مرحله دوم
بپذیرید که گزینههای بهتر هنوزم هست
یکی از ویژگی های عاشق، فرشته تصور کردن معشوق هست
به طوری که طرف بهترین شخص ممکن از هر لحاظ (زیبایی، اخلاق، ادب، تفکر، شخصیت و...) هست
این حس خیلی خوبه، ولی به شرطی که بعد ازدواج باشه
چون باعث تعهد بین زن و مرد میشه
برای رسیدن به این امر، باید به موارد منفی طرف تون توجه کنید
حتی کوچکترین موارد منفی رو در ذهن تون تداعی کنید
دقیقاً برخلاف عاشق شدن، که کوچکترین خوبیش رو ده برابر بزرگتر تصور میکردید
قبول کنید که گزینههای بهتر از هر لحاظ وجود دارد و طرف تون "فرشته" نیست
▪️︎مرحله سوم
خودتون رو سرگرم کنید
سرگرمی صرفاً برای فراموشی نه
سرگرمی هدفمند، مثل برنامه ریزی برای رسیدن به یک شغل، یا تلاش برای خرید ماشین
چیزی که بهتون انگیزه بده
و مواقع بیکاری هم، خودتون رو با سرگرمی های شاد مثل ورزش، دورهمی دوستانه، یا یک کار هنری مشغول کنید
در این مدت از هرگونه فیلم، رمان و موزیک عاشقانه پرهیز کنید
نگران نباشید، بعد از فراموشی طرف، مجدد می تونید فیلم رمانتیک و موزیک احساسی گوش بدید
▪️︎ مرحله چهارم
اگه قصد آشنایی با فرد دیگه و احیاناً ازدواج دارید، وارد محیط های جدیدتر بشید
اگه شرایط و قصد ازدواج رو دارید، این کار رو انجام بدید
توصیه ام به پسرها اینه، درسته عاشق شدن دست آدم نیست، ولی دامن زدن یا نزدن بهش دست خودتونه
تا وقتی شرایط ازدواج رو ندارید، به عاشقی و این مسائل فکر نکنید
واقعاً عشق یک طرفه، و عاشق شدن بدون حتی کار داشتن، غیرممکن و تلخ هست
جالبه وقتی هم کار پیدا کردیم، از بس سرگرم کار میشیم دیگه عشق برامون اهمیت سابق رو نداره
دوستان، عشق صد در صد قابل فراموشیه
و عاشق شدن هم یک بار اتفاق نمی افته
کتابها، فیلمها و موزیکها با هدف کسب درآمد، به شما این تو هم رو القاء می کنن که عشق اول از دل بیرون نمی ره
قدرت و تاثیر عشق انکار نشدنیه، ولی این احساس، ثابت و همیشگی نیست
به خودتون زمان بدید، در طول مدت فراموشی، اون فرد رو نبینید
امّا بعد از یک تا دو سال که حسش از قلب تون بیرون رفت، ممکنه وقتی او را مجدد دیدید، باز هم حسی بهش داشته باشید ولی این حس دیگه حس سابق نیست و با گذر زمان، همون اندک حس هم از بین میره
مهمترین و کلیدی ترین بخش این پروسه فراموشی، نا امید شدن از خود شخص یا از وصال به معشوق هست
و موارد دیگه تکمیل کننده این پروژه هستند
توصیه دیگه من، درد و دل کردن با افراد کاملاً معتمد مثل مشاور هست
چون حرف زدن باعث تخلیه روانی میشه و از قدرت عشق شما کم می کنه
قطعاً مطلب من ایراداتی داشت و اگه شما هم تجربه ای دارید، خوشحال میشم به اشتراک بذارید
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19149
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 69
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
آیا من تحت تاثیر فیلم ها و قصه ها دچار اشتباه شدم؟
سلام
امیدوارم حال تون خوب باشه، من پسری ۲۷ ساله و مجردم از حدود ۴ سال پیش تصمیم به ازدواج گرفتم و تو این مدت با تعدادی خانوم هم آشنا شدم امّا با هیچ کدوم راه به جایی نبردم.
علت اینکه بعد از ۴ سال هنوز ازدواج نکردم اینه که من بنده عشق هستم، من باور داشتم و دارم که ازدواج قبل از اینکه در دفتر ازدواج ثبت بشه باید تو قلب دو طرف ثبت بشه، با خودم می گفتم باید با دختری رو به رو بشم که دلم رو بلرزونه امّا خب تا حالا که دلم نلرزیده و من در حسرت دیدار محبوبم اشک می ریزم...
حالا به نظر شما ذهنیت من اشتباهه که فکر میکنم ازدواج باید با عشق باشه نه صرفاً تفاهم؟ به نظرم خونه ای که با عشق بنا نشه خونه نیست مسافرخونه س، بی عشق آواز پرندگان زیبا نیست، نسیم صبحگاهی نوازشگر نیست، خورشید درخشان و گرمابخش نیست و ماه تابنده و روشنگر نیست...
حالا به نظرتون باورهای من در مورد زندگی اشتباهه یا نه شما هم حرف هام رو قبول دارید و تاییدش میکنید؟ باید به ازدواج صرفاً بر اساس تفاهم تن بدم یا نه باز هم صبر کنم تا یار گمشده من نقش رخ زیباش رو بر چشم های من بکشه؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19148
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 29
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
ازدواج با یک خواستگار بلاتکلیف درسته؟
با سلام و احترام
دانشجوی دکتری هستم. در دانشگاه تدریس میکنم. کارمند هستم. دوران کارشناسی خواستگاری داشتم. خانواده من راضی بودند امّا ایشان که به نظرم بیشتر به خاطر اصرار مادرشان تشریف آوردند نظرشان منفی شد.
در دوران ارشد جویای احوال من شدند. و از واسطه ما پرسیدن که آیا مجردم یا نه امّا اقدامی نکردند. چند روز پیش دوباره بعد از چند سال مادرشان تماس گرفتند که تصمیم دارند مجدداً به خواستگاری بیایند.
من عرض کردم که اجاره بدهند با مادرم در میان بگذارم بعد اگر خانواده من موافق بودند به همراه خانواده یک جلسه بیرون ملاقاتی داشته باشیم. امّا مادرشان گفتند که پسرم نظرشان اینه که فعلاً با خانواده در میان نگذارید. ولی من مخالفت کردم و عرض کردم بدون اطلاع پدر و مادرم اقدامی نمیکنم.
بالاخره راضی شدند. شرایط پسرشان را پرسیدم گفتم کاری ندارند و دنبال کار هستند. فقط همین. با اینکه تقریباً سی و هفت سال شونه. خانواده ام موافق نیستند. حتی به یک ملاقات حضوری. معتقدند پنهان کاری ایشان و اینکه در این سن با یک لیسانس بی کار هستند محل تردید هست.
مادرم استخاره هم گرفتن گفتن که ترکش بهتر است. جواب منفی بدون ملاقات حضوری به نظر شما منطقی است؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19140
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 47
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
رفتارهای متضاد یک دختر در شبکه اجتماعی می تونه دلیلی بر نخواستن باشه؟
سلام به همه اعضای خانواده برتر امیدوارم حال تون خوب باشه. خیلی خوشحالم که یک بار دیگه از شما عزیزان مشوره میگیرم. چند پست دیگه هم قبلاً پست کرده بودم و شما خوبان مشوره داده بودید و اون حرفاتون خیلی کمک ام کرده. از همه تون پیشاپیش ممنونم.
راستش یه موردی هست که چند وقتیه ذهنم رو درگیر کرده؛ که " آیا رفتارهای متضاد یک دختر خانوم در شبکه اجتماعی می تونه دلیلی بر نخواستن باشه؟ "..!
همه ما احساسات و عواطف داریم؛ این احساسات می تونه در رابطه با خانواده باشه؛ چیزهای مادی مثل پول باشه یا چیزهای کوچکی مثل ماشین، گوشی و غیره... به نظر من مهمترین نوع عواطف یا احساسات وقتیه که شما احساس در مقابل یک فرد داشته باشید. از این جهت میگم که مهمترینه؛ اینکه اگه کنترول نشه تاثیرش نسبت به چیزهای دیگه عمیق تره.
نمی خوام خیلی طولانی بشه؛ راستش منم راجع به یکی یکنوع حس باهاش بودن پیدا کردم. تنها چیزی که می تونم این حس رو توصیف کنم همین حس "باهاش بودن" هست.
خب جزییاتش طولانیه؛ امّا شرایطی بوجود اومد که این حسم رو تو فضای مجازی یا همون شبکه اجتماعی بهشون گفتم. برخلاف همه رفتارهای که حضوری همدیگه رو می دیدیم (همکلاسی و کمک درسی) در شبکه اجتماعی کلاً جور دیگه ای رفتار کردن.
"بلاک؛ بدون جواب! "
فکر کنید شرایط ازدواج یا خواستگاری فعلاً مهیا نیست!
باید چه کار کنم که یک نتیجه بگیرم که آیا این دختر هم دلش با من هست یا نیست!
فکر کنید طرف مقابل یک دختر تقریباً مذهبی، درون گرا، سر به زیر و کم حرفه! (عین خود من).
سن هر دو نفر مون ۲۳ هست. و شرایط جوریه که دیگه نمی تونیم حضوری ببینم شون اگه هم بخوام خیلی سخته!
دختر خانوم های عزیز، خواهرهای مهربون!!!
اگه به یک پسری علاقهای داشته باشید چه چیزهای باعث میشن که این طور رفتار کنید؟!
شرایط؟!
یا که کلاً اون رو نمی خواید؟!
نمی خوام این چیزها خیلی ذهنم رو درگیر کنه. هر چیزی وقتی خوبه که آخرش تقریباً برامون معلوم باشه.
من شخص خودم اگه از یکی خوشم بیاد که اومده آخرین حدش اینه که به خاطرش تلاش میکنم ولی اهل نمی دونم اگه بهش نرسم رگمو می برم و خودم رو می کشم و... نیستم
چون واقعاً بچگانه به نظر می رسه. چون اگه یک حس دوطرفه باشه احتمال بهم رسیدن خیلی بالاست اگه نباشه که تکلیفش معلومه.!
ولی بدترین قسمتش همینه که همه ما آدمها احساسات مون رو از همدیگه مخفی میکنیم!
احساس خودم رو براشون گفتم ولی ایشون نگفتن و بلاک کردن!
فکر کنم طولانی شد، اگه چیزی میپرسید تو کامنت جواب تون رو میدم.
برادرهای که تجربه همچینی داشتن و همه همه همه خواهران که این تجربه رو گذروندم و اگه نداشتن قراره بگذرونن می خوام بهم بگین که اگه قرار باشه این طور رفتار کنید، چرا این کار رو می کنید؟!
ممنونم!
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19136
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 48
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
معیارهای غلط شما درباره ازدواج چی بودن؟
سلام
امیدوارم که در سلامتی باشید و خداوند دعاها و خواسته هاتون رو اجابت کند
از کسانی که در این وبلاگ حضور دارند میخواستم خواهش کنم درباره تجربههای ازدواج شون صحبت کنند. تحت عناوین زیر
۱) مشاوره ازدواج رفتید؟ چند جلسه؟ چقدر براتون تاثیر داشت؟
۲) مدت زمان آشنایی و رفت و آمدهاتون چقدر بود؟
۳) چه معیارهایی در ذهن تون داشتید که بعداً متوجه شدید اشتباهه و یا چه معیارها و نکاتی رو توجه نکردید که بعداً متوجه شدید مهمه و باید بررسی میشدن؟
یه خواهش وتوصیه هم به تمامی اعضا دارم. مطالب این وبلاگ رو مطالعه کردم و بسیار مطالبی دیدم که آقایون معتقدند خانمها فقط دنبال پول هستند و خانمهای بسیاری هم معتقدند آقایون دنبال چهره و اندام هستند و باعث ناراحتی شده بود
بله منکر این موضوع نیستم که درجامعه هستند افرادی که اولویت شون برای ازدواج با خانمها ابتدا چهره و اندام باشه و خانمهایی هم هستند که اولویت شون ابتدا مسائل مالی و میزان ثروت آقا باشه ممکنه تعداد این افراد کم هم نباشه امّا توجه کنید این موضوع رو نمی شه به کل جامعه تعمیم داد. اگر بارها خواستگاری رفتید یا خواستگاری داشتید که در این دسته قرار گرفتند شما رو دلسرد و رنجیده خاطر نکنه.
توکل کنید برخداوند متعال واهل بیت و از اون ها همسر نیکو وشایسته ای بخواهید که سرمایه وجودش و اخلاق و بینشش شما رو سرشار از خوشبختی کنه نه ثروت و ظاهر که با گذر زمان دستخوش تغییرات میشه.
توجه کنیم که اگر خواهان این همسر هستیم خودمون هم باید در راستای کسب فضیلتهای اخلاقی تلاش کنیم.
راستی هرتجربه مهمی که از ازدواج و خواستگاری دارید (مواردی که تحت تاثیر احساسات وجزئیات کم اهمیت نباشند) بیان کنید. نه فقط موارد خاصی که ذکر کردم
هم مجردها وهم متاهل ها
ان شاء الله یه پست جامع باشه درباره ازدواج
موفق و سلامت باشید
منتظر پاسخ هاتون هستم
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19135
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 27
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
نمی خوام تنهاش بذارم، از طرف دیگه می ترسم پشیمون بشم
سلام
من تلاش کردم که مطلبم رو در بخش ارسال مطلب بنویسم ولی انگار امکانش نیست. امیدوارم بشه اینجا به جواب برسم.
دختری ۲۷ ساله هستم با پسری ۳۶ ساله در ارتباطم به مدت ۸ سال. مادرم اوایل متوجه ارتباطم شد و گفتن باید باهاش حرف بزنم تا ببینم کیه و بگم دخترم امانته دستت. مجبور شدم این قرار رو بذارم و صحبت اتفاق افتاد. بعد از مدتی این آقا تصمیم به ازدواج با من رو گرفت.
از بعد از سال اول این آقا یه بیماری داره که من به امید خوب شدنش و آینده مون با هر سختی بود از هر نظر ادامه دادم ولی خوب که نشد بدترم شد.
الآن مامان میگن من در کنارت خیلی صبوری کردم و چیزی نگفتم ولی کافیه و ادامه دادن این رابطه و دیدارتون اشتباهه. داری لطمه به زندگی و ایندنت می زنی.
از طرفی مامان درست میگن از طرفی هم دلم نمیاد تنها باشه با این مریضی. خیلی مرد خوبیه، توی زندگیش کسی رو جز من نداره، نزدیک ترین دوست و عشق زندگی همیم از هر نظر.
شرایط ازدواج که مطمئناً به خاطر بیماری و شرایط مالیش نداره. نمیخوام دلش بشکنه و تنها بشه. دلم نمیخواد هیچ کدوم بریم با کس دیگه ای. ولی نمیخوام خودم هم بعداً پشیمون بشم چرا دنبال زندگیم نرفتم و بدون همدم و همراه زندگی برای همیشه موندم.
هیچ وقت نمیخواستم وسط راه نامردی کنم و تنهاش بذارم. چون واقعاً وابسته و دل بسته همیم. از طرفی هم نمی شه از راه گوشی تماس داشت و مجازی موند همیشه.
مطلب توی این موضوع زیاد خوندم و هر کی کامنت گذاشته زیر این مطالب، همه میگن بعداً هزار تا پشیمونی داری که دنبال زندگیت نرفتی.
نمی دونم چه کار کنم.
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19129
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 89
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
ویژگی مردی که سنتی ازدواج می کنه چیه؟
این مطلب را یک کابر خانم با هویت نامشخص یعنی اکانتش اسم و فامیل نداره ولی دنبال کننده زیاد داره توی شبکه اجتماعی توییتر پست کرد و ۷ کا لایک خورد و ۴۵۰ تا کامنت زیرش نوشته شد و پستش یک اتهام به پسرها و توصیه به دخترها بود.
سمِ ازدواج سنتی اونجاست که پسر، فقط می خواد ازدواج کنه. اینکه طرفش تو باشی یا ده تا دختر دیگه براش هیچ فرقی نداره. همین که دختر باشی کفایت میکنه!
آیا با این حرفی که این خانم درباره ازدواج سنتی زده موافق هستید؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19121
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 37
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
ازدواج سالم از طریق سایت همسریابی
سلام
من در طول زندگیم ی بار حس پاکی رو تجربه کردم نسبت به یه خانوم، که ایشون رد کردن منو. خلاصه ذهنم کلاً درگیر اون خانوم بود. من خیلی سعی کردم دنبال جواب این سوال باشم که چرا ذهنم کلاً درگیره ایشونه؟ که متوجه شدم من تا حالا سعی کردم به گزینه دیگه فکر کنم.
در نتیجه برای فان، رفتم یکی از این سایتهای همسریابی دائم. نظرات تون رو پیرامون این سایتها خوندم که نود و نه درصد مخالفید.
خلاصه موارد زیادی رو چک کردم آشنا شدم دیدیم به درد هم نمیخوریم بی خیال شدیم، تا اینکه یه مورد همین اخیراً پیش اومده. من حس نمیکردم با شرایط من که حدوداً سی سالمه ارشد مهندسی دارم و حدوداً نود میلیون پول نقد دارم کسی حاضر به ازدواج با من باشه.
خلاصه من کاملاً واقعیات زندگیم رو بدون هیچ دروغی گفتم و ایشون هم تقریباً هشتاد درصد اون چیزی هست که من می خوام. الآن من واقعاً گیر کردم البته این دغدغه رو به خودشون هم گفتم.
چون من در مسیر شغلیه حساسی هستم و ممکنه مجبور شم برای ارتقای شغلی چند ماهی بدون در آمد کار کنم. به ایشون گفتم که قطع ارتباط کنیم و وقتی من شرایطم بهتر شد مثلاً یه سال دیگه رسمی اقدام میکنم.
منتهی ایشون اصرار داره تا یه ماه دیگه رسماً با مادران مون بریم سر قرار. برای خود من مهم نیست طرفمو کجا بشناسم تو سایت دانشکاه یا از طریق آشنا معرفی بشیم. چون من مواردی که برام مهمه رو طرح میکنم و جواب سوالاتم رو میگیرم از اون طرف تا ببینم بهم میخوریم یا نه. حالا نظر شما چیه؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19116
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 51
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
چرا مجرد آدم نیست؟!
سلام دوستان امیدوارم حال تون عالی باشه
یکی از همکلاسیهای بنده اواسط کارشناسی بچه دار شد و انتظار داشت کل دنیا با شرایط ایشون منطبق بشه، هر بار میشنیدیم یا میدیدیم کاری کرده که حق ما ضایع شده.
مثلاً برای اینکه امتحان عقب بیفته باید راضیش میکردیم ولی مثلاً میگفت قراره برم تولد نمی تونم دوباره بشینم بخونم تازه من متاهلم تونستم بخونم شما نرسیدین خودتون نخوندین!
من باید بگم با من تنظیم کنید تاریخ امتحان رو نه شما که مجردین! چون باید شوهرداری کنم و ... اینجوری میشد که امتحان سر موعد مقرر برگزار میشد. یا وقتی احتمال میداد پاس نشه به استاد میگفت من متاهلم منو پاس کن! برخی اساتید محترم میگفتن استثنائاً شما اشکالی نداره دیر بیای کلاس!
خب! ایشون شوهرش از صبح تا شب سر کار بود بچه ش هم که مامانش نگه میداشت کلاس هر وقت دوست نداشت نمی اومد، جزوه هم از من میگرفت... اونقدرم وقت داشت که همیشه تو کتابخونه درس میخوند از بس بی خیال زندگی و بچه اش بود. حداقلش اینه اون طور که میخواست زندگی میکرد مشکل رفت و آمد هم نداشت سرویس خصوصی گرفته بود.
حالا چرا باید شرایط این جور شخصی بهتر از ما نباشه؟!
خیلی ببخشید تقصیر بقیه بود که تو دوران دانشجوییش تا پاسی از شب بیدار بود و با همسرش فیلمهای ناجور) طبق گفته خودشون (میدید و مهمونی و تولد میرفت که وقت درس خوندن نداشت؟ ما گفته بودیم بچه دار بشه وسط دانشگاه؟! تو سن ۲۴ سالگی همه چیزش مهیا شده بود! مدرک اون هم با معدل بالا، بچه، خونه بالاشهر، ماشین شاسی بلند، همسری که ازش نه انتظار تحصیلات داشت و نه شغل.
اون وقت ما اندر خم اینکه شب و تا صبح چطور سر کنیم که دست به گناه نزده باشیم مونده بودیم و موندیم!!! دل مون لک زده بود و زده با یکی حرف بزنیم حتی خواستگارم نداریم چه برسه به این چیزها!!!!
مجبور بودیم امتحان مون رو همون روز بدیم با حجمی از درسهای خونده نشده! هیچ بهونه ای هم قبول نبود. با دهها کاری که تو خونه بابامون که مربوط به ما هم نیستن و طوری و جایی زندگی کنیم که نمی خوایم! صبح یک ثانیه دیر میرسیدیم، حتی اگه تو ترافیک کپک زده بودیم کلاس رامون نمیدادن.....
کی گفته کسی که ازدواج کنه افت تحصیلی پیدا می کنه؟! ایشون همه نیازهاش برآورده میشد و هیچ دغدغهای نداشت و اساتید هواش رو داشتن، همیشه نمره هاش بالا بود! نظم کل کلاس رو و گاهاً کل گروه رشته رو به هم زده بود و بر وفق مراد زندگی میکرد... این ما بودیم که داشتیم زیر فشارهای مختلف له میشدیم
اون قدر به متاهلین بها داده شده که انتظارات شون داره روز به روز بیشتر میشه فکر می کنن چون ازدواج کردن مملکت و مجردها باید نوکر و چاکرشون بشن!
چرا مجرد جماعت باید بره بمیره؟!
لطفاً کسانی که می خوان بیان بگن متاهلا ظرف و لباس و دعوا و آشتی دارن و عیال وارن و فلان کامنت ندن چون متاهلین هم حقوق شون بیشتره و هم تو این دوره زمونه تنها کار خونه که هست فقط هفتهای یه بار جارو اتاق خواب و اتو لباس و یه وعده غذا در شبانه روزه هیچ کار دیگه ای نیست همه رو ماشینها انجام میدن!
فقط می مونه مهمونی و پارک و تولد و عشق و حال و فیلم ناجور! من هنوز هنوزه بیرون رفتن هفتهای دو سه ساعتم رو باید با خانواده تنظیم کنم نمی تونم غذایی که دوست ندارم رو نخورم! صبح تا شب تو خونه مون دعواست میدون جنگه باید با این شرایط درسمم بخونم... تازه به چشم عیب دار هم نگامون می کنن که خواستگار نداریم! چقدر پز دادن برخی متاهلین و نگاه ترحم آمیز آدم ها رو تحمل کنیم؟
کاش ما هم قرار بود زنده بمونیم!
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19114
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 58
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
هدایت شده از سیدمحسن خادمی
بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۲۰۱۴، ۳.۶۷۷ نفر که اغلب آنها پسربچههای کمتر از ۱۳ سال هستند، از سوی دستکم ۱.۶۷۰ کشیش مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند.
به مرور، نام تعرض را برای بالای ۱۳ سال گذاشته اند همجنسگرایی و برای زیر ۱۳ سال؛ پدوفیل
حالا هر دو را تبدیل با ارزش کرده اند و در حال هولوکاستیزه کردن این پدیده هستند؛ یعنی تو آزادی یا همجنس گرا باشی یا غلط می کنی همجنس گرا نباشی!
این مدل انحطاط، از مهمترین علامتهای زوال غرب است.
اندیشه جایگزین چیست؟
اسلام
برای همین با هر نمادی از اسلام به شدت مبارزه می کنند
@seyedmohsenkhademi
هدایت شده از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن خانم وزیر|وقتی میفهمی خبری از براندازی نیست!
⭕️ وزیرخارجه بلژیک که ۱۵ مهر به نشانه همبستگی با جنبش «زن، زندگی، آزادی» موهای خود را بریده بود، حالا به دیدار وزیرخارجه کشورمان رفته!
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
هدایت شده از هنر جنگ شناختی | کانال آموزشی- تحلیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماشاء الله 👏👏
🔹 مادر ۸ فرزند که بعد از دو فرزند بزرگ و طلبه و داشتن عروس، با فرمایشات رهبری، اقدام به آوردن ۶ فرزند دیگه کرده و باز هم قصد فرزندآوری داره
💡 هوش سفید| سید علیرضا آلداود
✏️ @aledavood 👈 عضو شوید 🙏
یکی از سوالات رایج کسانی که قصد ازدواج دارن اینه که اگه طرف مقابل مون سابقه ی دوستی با جنس مخالف و ... داشته و توبه کرده، آیا پس زدن اون بر خلاف شرع و عقل محسوب میشه؟
عده ای میگن خدا بخشیده، شما کی هستی که نمی بخشی؟!
در پاسخ باید گفت که:
توبه یه مساله ست بین بنده و خدا
اما ازدواج یه موضوعه بین بنده و بنده ( خدا رو فراموش نکردم!)
مسائل رو با هم قاطی نکنید.
ان شاء الله خدا توبه ی واقعی توبه کنندگان رو خواهد بخشید، اما اگه دختر/پسری دوست نداشته باشه با کسی ازدواج کنه که قبلا روابط غلطی داشته. آیا این خلاف شرع و عقل محسوب میشه؟! خیر
این که در بحث ازدواج روابط غلط گذشته ی کسی رو به بهانه ی توبه سرپوش بذارید، به گسترش اون روابط غلط کمک کردید، چون بعضی ها ممکنه بگن قبل از ازدواج هر غلطی خواستیم می کنیم و بعدش دست روی یه دختر/پسر پاک میذاریم و بهش میگم توبه کردیم. اگه قبول نکرد میگیم مگه تو از خدا بالاتری، من توبه کردم و خدا بخشیده، تو چرا نمی بخشی؟!
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 میگه: یه گربه بیفته توی جوی آب و پاش بشکنه، تقصیر جمهوری اسلامیه!!!
🆘 @Roshangari_ir
🔜 Rubika.ir/roshangari_ir
متنفرم از خواهرم، همه رو عاجز کرده
سلام
دختری هستم حدوداً ۲۴ ساله. حقیقتاً راجع به یک موضوعی از شما راهنمایی می خوام. مشکل اصلی و بسیار بزرگ من و تقریباً می تونم بگم همه ی اعضای خانواده م خواهر بزرگمه. رک بگم از خواهرم متنفرم. نه تنفر یک روز دو روزه. بلکه تنفر واقعی و ابدی. دیگه نمی خوام حتی زنده باشه. حتی چند بار آرزوی مرگش رو کردم.
شاید فکر کنید آدم بدی ام و من مقصرم ولی این طور نیست. الآن سال هاست با خواهرم حتی یک کلمه صحبت نمیکنم. اون مجرد و ۲۸ ساله هست. ریشهی این تنفر از بچگی شروع شده که مادرم بین مون فرق می ذاشت. وقتی هم اعتراض میکردم فقط یک کلمه یاد گرفته بود چون اون مظلوم و ساکته بیشتر سمت اونم.
در صورتی که الآن که بزرگ شده خیلی ببخشید یک تنه پدر همه مون رو داره در میاره. رفتارهایی می کنه که واقعاً آدم رو اتیش می زنه. خودش شاغله و مثلاً نزدیک سی سال سن داره ولی اصلاً چیزی به اسم شعور نداره. من بزرگترین مشکلم این هست که تو خونه اصلاً و ابداً راحت نیستم به خاطر وجود اون.
تو رو خدا یه راهکار بدید که چه کار کنم واقعاً؟ مجبورم شب و روز تو اتاقم بمونم و از اتاق در نیام بیرون. آدم برونگرایی هستم و دلم نمی خواد کنج اتاق بشینم امّا شرایط خانواده متأسفانه منو مجبور به این کار می کنه. مثلاً از اتاق که میام بیرون برم تو آشپزخونه یه لیوان آب بخورم خیلی خیلی واضح که لج منو در بیاره و منو ناراحت کنه پشتش رو می کنه به من و حتی گاهی اوقات زیر لب فحشم میده.
حالا اگه من بخوام جوابش رو بدم مامانم سمت اون رو می گیره. میگه تو مقصری اون خیلی خانومه. فقط نمی دونم دقیقاً کجاش خانومه؟ تو این ۲۸ سال خدا شاهده حتی یک بار یک وعده غذا درست نکرده. پدر مادرم از گل نازکتر بهش نگفتن. روزهایی که سر کار نمیرفت تا ۲ ظهر میخوابید.
ادامه ی متن، مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19111
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 85
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
نیاز عاطفیم باعث شده که همه ی فکر و ذکرم بشه ازدواج
سلام
پسری هستم ۱۹ ساله در یکی از دانشگاههای خوب تهران مهندسی کامپیوتر میخوانم و ترم دوم هستم.
شاید ظاهراً خیلی مذهبی به نظر نیام امّا سعی میکنم از گناه تا حد توانم دوری کنم نماز روزه هم که به جای خود ولی زیاد اهل مستحبات مثل قرآن خواندن و دعا خواندن و روضه رفتن (متأسفانه) نیستم.
نیاز عاطفی که دارم خیلی اذیتم میکند امّا خدا را شکر تا حالا به دوستی با جنس مخالف کشیده نشده ام. اکثر دوستانم یه نفر رو دارند حتی یک بار به خاطر اینکه به همراه آنها به دیدن دوست دختران شان نرفتم تحقیرم کردند.
با خود فکر کردم حالا که دنبال دوستی نیستم حداقل کمی از موانع ازدواج خود را بر طرف کنم، به خاطر همین مشغول تدریس المپیاد شدم شاید ماهی دو تومن درآمد داشته باشم، حتی سعی میکنم گاهی اوقات مهارتهای همسرداری یاد بگیرم. نمی دانم شاید فکر کنید دهنم هنوز بوی شیر میده شاید هم...
با خود فکر میکنم چرا باید تا چند سال دیگر در خودم بسوزم و منتظر باشم تا حداقل لیسانسم تمام شود که بعد شاید بتوانم ازدواج کنم شاید هم بیشتر باید منتظر بمانم، نمی دانم. بعضی اوقات که خیلی حالم بد میشود یاد آن آیه قرآن می افتم که میگوید پاکان برای پاکان هستند و ناپاکان برای ناپاکان امّا بعد با خودم میگویم چه بسا شاید خدا خواست با دادن همسری ناپاک امتحانت کند و حس میکنم دیگر توان آن را ندارم. هدفم از درس خواندن، تدریس و هر کار دیگر که انجام میدهم شده درست کردن موقعیت خوب برای ازدواج
لطفاً برای بیرون آمدن از این موقعیت یا انجام کاری برای تسهیل و یا تسریع ازدواج راهنمایی ام کنید.
التماس دعا
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/18930
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 42
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
چرا دخترهایی که اعتقادات شون حد وسط هست دیده نمیشن؟
سلام وقت بخیر
من یه دختر ۲۹ ساله ام، خانواده نسبتاً مذهبی دارم، دو سال هم کلاس پیانو رفتم که تعریف از خود نباشه نواختنم بد نیست!
از اول راهنمایی تا ۲۲ سالگی به اجبار خانواده چادری بودم ولی بعدش خدا رو شکر فشارها رو کم کردن و من تونستم بالاخره چیزی باشم که واقعاً هستم!
خلاصه اینکه من یه دختری هستم که خیلی خیلی در حد وسط قرار دارم، دختری نیستم که توی جمع دختر و پسر قاطی باشم چون واقعاً احساس راحتی نمیکنم و اینکه مذهبی شدید و محدود هم نمیتونم باشم.
صریح بگم که توی یه برزخ گیر کردم و اگه بخوام از این حد وسطی که هستم خودم رو جابهجا کنم مجبور میشم خود واقعیم رو انکار کنم، سوالم اینه که چرا جامعه دخترهایی که حد وسط هستن و نه میتونن اینوری باشن نه اونوری قبول نداره؟ انگار نامرئی هستیم
چرا من نمیتونم خواستگار داشته باشم؟
چرا توی سن ۲۹ سالگی از شدت تنهایی و فشار جنسی باید یه چشمم اشک باشه یه چشمم خون؟
من نه اون قدر ظاهر مذهبی ای دارم که مورد قبول مذهبیها باشم و نه اون قدر باز و ولنگارم که مورد قبول اون قشر باشم، پس این آدم های حد وسط کجان؟!
اینکه همه ش تکرار میکنم حد وسط منظورم اعتقادات هست و امیدوارم منظورم رو بد برداشت نکنید.
من یه مانتویی نسبتاً شل حجابم ولی نماز می خونم، روزه میگیرم و... چرا دیده نمی شم
لطفاً نگید شرایط اقتصادی بده پس کسی ازدواج نمی کنه چون اگه ابنطور باشه اطرافیان و اقوام چطور دارن ازدواج می کنن؟
و اینکه اطمینان خاطر بهتون میدم که از لحاظ برخورد و ظاهر مشکلی ندارم و خدا می دونه که همیشه برای صحبت با دیگران هم احترام رو رعایت میکنم هم اینکه روی لبم همیشه لبخند هست
لطفاً بهم بگید چی کار کنم از این نامرئی بودن بیام بیرون؟ آیا باید ادای اشخاص دیگه رو در بیارم؟ باید خود واقعیم رو فراموش کنم؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19101
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 89
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
نسبت به بعضی از پسران کشش جنسی و عاطفی دارم
سلام
من یک دختر ۲۹ ساله هستم. خیلی احساس تنهایی میکنم. از بیست و دو سالگی دوست داشتم ازدواج کنم. تا حالا خواستگار نداشتم. شغل ندارم. دانشگاه ادامه ندادم. هیچ جایی نمی رم. هیچ پیشرفتی نکردم. هیچ کلاسی نمی رم. یه جای پرت هم زندگی میکنم که مکانی وجود نداره که دخترانی هم سن و سال ببینم.
متأسفانه یه مشکلی دارم و حس میکنم شاید دچار بیماری روحی روانی شدم. وقتی میرم بیرون اگر جنس مخالفی که جوان باشه و هم سن و سال، وقتی برخورد گرم یا محترمانه انجام میدهد و اگر ظاهرش از نظر من قابل قبول باشه، اول خیالاتی میشم بعد بدنم داغ میشه و یک حس کشش احساس میکنم و دچار عذاب وجدان میشم که چرا چنین حسی دارم.
بعد ممکنه اون فرد رو فقط برای یک بار دیده باشم و شاید دیگه نبینم. برای مدتی بهش فکر میکنم. امّا همین اتفاق هی تکرار میشه. یعنی اگر چند روز بعد یا چند ماه بعد شخص دیگه رو ببینم و خوشم بیاید دوباره همین روال.
یعنی انگار در زمان کم میتوانم از خیلیها خوشم بیاید! همه ش میترسم دچار مشکل روانی شده باشم و احساس میکنم هر سال داره اوضاع من و احوال من بدتر میشه و بیشتر کشش و حس جنسی و عاطفی دارم بهشون.
این احساسات داره منو نابود می کنه. نمی تونم به کسی بگم هم چین مشکلی دارم. نمی تونم بگم که وقتی از یک سری افراد خوشم میاد یک احساس جنسی زیاد سراغم میآید که خودم خجالت می کشم. من با نامحرم و غریبه خشک رفتار میکنم. گفتن این حرفها به مشاور فقط باعث برچسب زدن میشه.
دوست ندارم یه مشاور من رو مسخره کنه، چه طور از این احساس رها بشم؟
مشارکت در بحث و یا خواندن نظرات
https://khbartar.blog.ir/post/19095
تعداد نظرات ثبت شده تا این لحظه: 40
https://eitaa.com/khbartar
#خانواده_برتر
هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
🔺 از دیروز کاربرها این را منتشر کرده و نوشته اند: حکومت توماج صالحی را به آلوچه تبدیل کرده است...
شاید شما بخندید اما بعضی ها همین را باور میکنند 😁😂🤦♂️
پرچم بالاست🇮🇷✌️
@mrtahlilgar1
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
» اینا میخوان شما مدرسه نرید
شما بیاید در اعتراض به این قضیه مدرسه نرید :)
🆘 @Roshangari_ir
🔜 Rubika.ir/roshangari_ir
هدایت شده از خبرگزاری فارس
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
دستگیری عوامل پشتپرده دلار تلگرامی
🔹۳۵ نفر از عوامل داخلی گرداننده کانالهای تلگرامی موثر در تعیین نرخ کاذب ارز در بازارهای غیررسمی داخلی دستگیر شدند.
🔹مرکز اصلی اداره و سیاستگذاری این کانالها بهدست عناصر سرویسهای امنیتی مستقر در افغانستان و ترکیه بوده و تاثیرگذاری مستقیمی در افزایش نرخگذاری کاذب دلار در هفتههای گذشته داشتهاند.
@BisimchiMedia