eitaa logo
خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها
322 دنبال‌کننده
613 عکس
279 ویدیو
29 فایل
[خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها ] 📌آداب‌هیئت‌داری‌و‌مدیریت‌هیئت 📌بررسی‌وارائه‌مسائل‌مهم‌جامعه 📌طرح‌وایجادموضوع‌مِن‌باب‌مسائل‌پرکاربرد‌ 📌مرجع‌اطلاع‌رسانی‌مراسمات‌هیئت‌ کمک و هدیه به هیئت 6219861943952407 📲ارتباط‌باادمین @mahdavinekou
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خواص بی خاصیت‼️ 💠 همانا پست فرمانداری برای تو وسيله آب و نان نخواهد بود، بلكه امانتی است در گردن تو، بايد از فرمانده و امامت اطاعت كنی؛ تو حق نداری نسبت به رعيت استبداد ورزی و بدون دستور به كار مهمی اقدام نمایی، در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزيز است، و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری ، اميدوارم برای تو بدترين زمامدار نباشم، با درود. 📜 ، نامه۵ 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
زهد احمقانه.mp3
3.69M
🔈 زهد احمقانه!! - دیانت چه ربطی به سیاست دارد؟ - حق را باید با شاخص هایش پیدا کنی نه اشخاص!! - در طوفانهای آخر الزمان این نهج البلاغه راه نجات ماست!! 🎙 حجت الاسلام 🗓 ۲۵/مهر/۹۹ ⏱مدت زمان: ۳:۵۰ ثانیه 📥دریافت صوت کامل سخنرانی با موضوع: « زندگی در تاریخ تحول جهان ۵ »👇👇 https://eitaa.com/asaremahdavi_arfae/2567 🆔 @rayatolmahdi_qom
1_378779935.mp3
7.03M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / بخش اول ⭕️ بخل 4⃣ 🔺روش برخورد با بخیل در حوزه مدیریتی و مسئولیتی 🎙حجت الاسلام مهدوی_ارفع 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت3 / بخش اول ⭕️ بخل 4⃣ 🔺ر
🌹شرح حکمت3 🔴 بخش چهارم: 🔶6.2 روش برخورد با بخیل در حوزۀ مدیریتی و مسئولیتی 🔸6.2.1 امیرالمؤمنین به ما آموخته‌اند که مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی اولاً به هیچ بخیلی (کسی که بخل ملکۀ وجودی او شده است) نباید مسئولیتی بدهند. در بند 3 خطبۀ 131 فرمودند: «همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آن‌ها حریص گردد»؛ یعنی اگر بخیل حاکم شد، دائماً به مردم فشار می‌آورد تا اموال آن‌ها را تصاحب کند. 🔸6.2.2 نکتۀ دوم اینکه مدیران جامعه حتی حق مشورت‌کردن با بخیل را ندارند. امیرالمؤمنین در بند 6 از نامۀ 53 به مالک اشتر می‌نویسند: «بخیل را در مشورت‌کردن دخالت نده که تو را از نیکوکاری بازمی‌دارد و از تنگدستی می‌ترساند.» 🔸6.2.3 امیرالمؤمنین به مقابله با احتکار بازرگانان بخیل اشاره می‌کنند: «احتکار یعنی حبس‌کردن مایحتاج عمومی در زمانی که مردم به آن احتیاج دارند، با هدف افزایش قیمت.» ایشان در فصل سیمای بازرگانان و صاحبان صنایع از بند 8 نامۀ 53، به مالک اشتر می‌نویسند: «این را هم بدان که در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگ‌نظر و بدمعامله و بخیل و احتکارکننده‌اند، که تنها با زورگویی به سود خود می‌اندیشند.» ✅نکته: اگر بخل واقعاً بخل باشد، در همۀ مصادیق زشت و بد است؛ اما در همۀ زبان‌ها، در کلام فصیح وقتی می‌خواهند از صفت خوبی خیلی تعریف کنند، گاهی آن را به صفتی بد تشبیه می‌کنند؛ مثلاً ممکن است از انسان‌های موفق و خوبی که برای وقت خود برنامه‌ریزی دارند، شنیده باشید که من در صرف وقت خودم خیلی بخیل هستم. یعنی حاضر نیستم وقت تلف کنم. هدرندادن وقت خصلت خیلی خوبی است؛ اما برای نشان‌دادن اوج این خوبی، آن را به یک بدی در ذهن مخاطب، تشبیه می‌کند؛ یا می‌گویند فلان شخص در احترام به پدر و مادر خیلی وسواس دارد. می‌دانیم که وسواس خصلت خیلی بدی است؛ اما منظور این است که در احترام به پدر و مادر خیلی مراقب است و خواسته اوج این خوبی را برساند، آن را در قالب خصلت بدی که در ذهن مردم جلوه کرده است، بیان می‌کند و البته از جنبۀ حساسیت و دقت آن. 🔷با این نگاه، امیرالمؤمنین در حکمت 234 یکی از تفاوت‌های زن و مرد را همین می‌دانند و می‌فرمایند: «برخی از نیکوترین خلق‌وخوهای زنان، زشت‌ترین اخلاق مردان است؛ مانند تکبر، ترس، بخل. هرگاه زنی متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی‌دهد و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند و چون ترسان باشد، از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می‌گیرد.» در این حکمت، بخل به‌معنای بخل بد نیست. اینکه زن در قبال زحمات شوهرش و اموال و دارایی او خیلی حساس است که هرجایی خرج نشود و به هرکسی داده نشود و حیف و میل نشود و هدر نرود، خیلی صفت خوبی است. 🔷اگر بند 6 نامۀ 53 (موضوع مشورت‌نکردن با بخیل) و موضوع حکمت 234 (تفاوت بانوان و آقایان) را کنار هم بگذاریم، به نکتۀ جالبی می‌رسیم: مولا در بند 17 نامۀ 31 به فرزند خودشان امام‌مجتبی(ع) می‌نویسند: «با زنان مشورت نکن.» دلیل آن چیست؟ در بند 6 نامۀ 53 فرمودند: «مدیران با بخیل مشورت نکنند»؛ چون بخیل واقعی تنگ‌نظر است و نمی‌خواهد بگذارد از کنار این مسئول خیری به مردم برسد. 🔷چرا گفته با زن مشورت نکن؟ اولاً منظور مشورت در امور اجتماعی است و ثانیاً زن به‌خاطر عشقی که به همسرش دارد و محافظت بیش از حد از اموال و دارایی خودش و همسرش، اگر مشاور شود ناخواسته طبق طبیعتش عمل می‌کند و این آثار سوئی دارد؛ لذا در حوزۀ کلان با زنان مشورت نکن، مگر زنی که این خصلت خودش را مدیریت کند و در حوزه‌‌های فردی و در جایگاه مناسب خودش به کار ببرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷 🆔 @rayatolmahdi_qom
بسم الله الرحمن الرحیم 💢 السلام علیکِ یا ام الحسنین 💢 📜 اقامه عزای فاطمیه 🥀 💠 سخنران: ⬅️ خطیب توانا استاد 💠 مداحان: ⬅️ حاج محمدرضا ⬅️ حجةالاسلام (شاقلانی) ⬅️ کربلایی ⏱ از جمعه راس ساعت 18 ↩️ ب مدت سه شب (الی شام شهادت) ⬅️ خیابان آذر. کوچه 114. ⬅️ عماریاسر، انتهای کوچه 6، کوچه 5 🚫 ماسک فراموش نشود 🚫 به مکان هیأت توجه داشته باشید 🚫 ماسک فراموش نشود 🚫 هیئت رایةالمهدی عجل الله تعالی فرجه 🆔 @rayatolmahdi_qom
خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت3 / بخش دوم ⭕️ تعریف ترس
🌹 شرح 🔴 بخش پنجم 🔰امیرالمؤمنین در بخش دوم از حکمت سوم می‌فرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»؛ ترسوبودن نوعی کمبود شخصیت است. 🔻تعریف ترس 🔹ما در فارسی معمولاً هم خوف و هم جُبْن را ترس معنی می‌کنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند. اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد، غالباً تعبیر به خوف می‌شود؛ لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «ولِمَن خَافَ مَقامَ رَبّه جَنَّتان»؛ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. اما اگر منشأ ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد، معنای ترس جُبْن می‌شود و جبن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر؛ حال چه خطر واقعی باشد، مثل خطر حملۀ دشمن ( کسی که به‌جای دفاع از دین و ناموسش در برابر حملۀ دشمن، از او می‌ترسد، جبن دارد) چه خطر وهمی باشد، مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانۀ نقص شخصیت است. ⭕️بنابراین جبن یعنی زبونی نفس در برابر خطر، در جایی که باید شجاعت نشان دهد. 🔻ریشۀ ترس 🔹امیرالمؤمنین در بند 6 نامۀ 53، ریشۀ ترس را مانند ریشۀ بخل و حرص، نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال می‌دانند: «همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشۀ آن‌ها بدگمانی به خدای بزرگ است.» 🔻ترس مجاز 🔹لذا در نهج‌البلاغه، تنها ترسی که مجاز و بلکه حسن شمرده شده، ترس از خداست. در بند 3 خطبۀ 160، امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «به‌گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ سوگند که دروغ می‌گوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟! پس هرکس به خدا امیدوار باشد، باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.» 🔻ثمرۀ ترس 🔹 امیرالمؤمنین ثمرۀ ترس به‌معنای جبن را ناامیدی معرفی می‌فرمایند. در حکمت 21 می‌فرمایند: «ترس با ناامیدی همراه است.» یکی از ویژگی‌های بندگان خوب خدا نترسیدن است، در زمانی که ریشۀ ترس الهی نیست. امام وقتی مالک اشتر را برای فرمانداری مصر اعزام می‌کنند، در نامۀ 38 که خطاب به مردم مصر است، دربارۀ ویژگی‌های مالک می‌فرمایند: «در لحظه‌های ترس، از دشمن روی نمی‌گرداند. بر بدکاران از شعله‌های آتش تندتر است.» 🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷 🆔 @rayatolmahdi_qom
▪️السلام علیک یا فاطمة‌الزهرا▪️ سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود آنچه شنیده می شد از من فقط خدا بود یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود طفلان من به جای مردم گُرُسنه بودند افطار خانه‌یِ ما در سفره‌یِ شما بود امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیتِ گدا بود من هیچ شِکوه‌ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه دوست باید آماده‌یِ بلا بود دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود، ذکر علی شفا بود رفتم برای مردم حُجّت تمام کردم او را که می‌کشیدید او حُجّت خدا بود ای کاش می‌شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دستِ بسته وا بود با کفش های خاکی در خانه‌ام قدم زد آن خانه‌ای که فرشش بال فرشته‌ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سَرَم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟!! تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بس که مردن من چون شمع، بیصدا بود از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک‌تر حتی ز بوریا بود ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل‌ها با ما شکسته دل‌ها دنیا که بی‌وفا بود علی‌اکبر لطیفیان 🆔 @rayatolmahdi_qom
01.شرح حکمت 4,قسمت اول.mp3
4.69M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ عجز و ناتوانی 🔺ناتوانی طبیعی وغیر ارادی / ناتوانی ارادی و ممدوح 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت4 ⭕️ عجز و ناتوانی 🔺ناتو
: « الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى» «ناتوانى، آفت و شكيبايى، شجاعت و زهد ثروت و پرهيزكارى سپر نگه دارنده است و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى» 🌹شرح: 🔴 بخش اول: 🔻امیرالمومنین در بخش اول از حکمت چهارم می فرمایند: «ناتوانی آفت است» یعنی انسان را از رسیدن به فرصت هایی که در اختیار دارد و بهره برداری از آن فرصتها محروم می کند. 🔻انواع ناتوانی: 🔷1. ناتوانی طبیعی و غیر ارادی: مثل پیری و ناتوانی جسمی. امیرالمومنین در خطبه ۲۲۱ می فرمایند: «گذشت روزگار توانایی شان را گرفت». یا در همان خطبه می فرمایند: «از ادامه بیماری ها، سست و ناتوان شدند». و درباره خودشان هم در نامه ۳۱ به امام حسن مجتبی علیه السلام می نویسند : « پسرم هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت و توانایی ام رو به کاستی رفت، نامه‌ای برای شما نوشتم». پس یک وقت ناتوانی کاملاً طبیعی است و غیر اختیاری و غیر ارادی است. 🔷2. ناتوانی ارادی و ممدوح : مثل ناتوانی در تشکر از خدا در برابر نعمتها این ناتوانی زیبا و خوب است. این نوع ناتوانی در چند مورد در نهج‌البلاغه آمده است . 🔻انواع ناتوانی ممدوح: 🔹2.1 ناتوانی و عجز در برابر خدا ،اینکه انسان به این معرفت برسد که از شناخت خدا آنگونه که حق خداست ناتوان است . از توصیف خدا ،آنگونه که حق خداست ناتوان است و از شکرگذاری نعمت‌های خدا هم این گونه که حق خداوند است ناتوان است این یک جور درجه و مقام است خیلی معرفت می‌خواهد که انسان به این عجز خودش در برابر خداوند برسد. امیرالمومنین در خط اول از خطبه۱ نهج البلاغه می فرمایند: « سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجز هستند و حسابگران از شمارش نعمت های او و تلاش کنندگان از ادای حق او عاجز هستند.» یا در خطبه ۱۶۰ میفرمایند: « خدایا آنچه را که از آفرینش تو می نگریم و از قدرت تو به شگفت می‌آییم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاییم بسی ناچیز تر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم‌های ما از دیدن آنها ناتوان و عقل های ما از درک آنها عاجز است». از طرفی دیگر در این ناتوانی ممدوح ما تکلیفی هم داریم و آن تلاش بیشتر در طاعت خدا است، اگرچه ما هر چقدر تلاش هم می کنیم آن گونه که حق خدا است نمیتوانیم طاعت کنیم .حضرت در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام می نویسند: « در عمل بکوش آنچنان که همانند تو سزاوار است بکوشد زیرا منزلت آن اندک و توانایی‌اش ضعیف و ناتوانی اش بسیار و اطاعت خدا را مشتاق است». 🔹2.2 ناتوانی وعجز و ضعف در مقابل گناه : امیرالمومنین در حکمت ۳۸۳ می فرمایند: « هرگاه ناتوان شدی پس ناتوانی را در نافرمانی خدا قرار بده» همچنین در حکمت ۳۴۵ می فرماید: «خود ناتوانی از انجام گناه و ممکن نشدن اسباب گناه نوعی عصمت است» 🔹2.3 ناتوانی مذموم و بد : اینکه انسان در مقابل انجام تکلیف عقلی و شرعی و عرفی ناتوان باشد. 🔻عوامل ناتوانی مذموم و بد: 🔸2.3.1 ترس : در خطبه ۳۳ امیرالمومنین می فرمایند:« به خدا سوگند من از پیشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسیدم» 🔸2.3.2 خجالت و شرم بی مورد در حکمت ۲۱ نهج البلاغه می فرمایند: «شرم با ناامیدی همنشین است». 🔸2.3.3 به عهده گرفتن کاری که بیشتر از توان ما باشد. امیرالمومنین در نامه ۶۱ می نویسند: «پافشاری در کاری که از مسئولیت او خارج است نشانه ناتوانی آشکار و اندیشه ویرانگر است». 🔸2.3.4 تنبلی و اهمال کاری است امیرالمومنین در حکمت ۱۲ نهج البلاغه می فرمایند: «ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یابی ناتوان است و از او عاجز تر کسی است که دوست خود را از دست می دهد». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷 🆔 @rayatolmahdi_qom
02.شرح حکمت 4,قسمت دوم .mp3
3.58M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ صبر 1⃣ 🔺جایگاه و اهمیت صبر 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🆔 @rayatolmahdi_qom
خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت4 ⭕️ صبر 1⃣ 🔺جایگاه و ا
🌹شرح 🔴 بخش دوم: 🔻امام علی علیه السلام در بخش دوم از حکمت چهارم نهج البلاغه می فرمایند: «صبر شجاعت است». مطالب بسیار مهم و زیبا و کاربردی در موضوع صبر در نهج البلاغه آمده است که آنها را یکی یکی مرور می کنیم. 🔷1. جایگاه و اهمیت صبر: 🔹1.1 صبر مرکب نجات: امیر المومنین علی علیه السلام صبر را مرکب نجات می دانند یعنی صبوری و پایداری می‌تواند انسان را از موانع و خطرات و مهلکه ها نجات بدهد. در خطبه ۷۶ می فرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که صبر را مرکب نجات خود قرار داد» 🔹1.2 صبر عامل بصیرت و شناخت حق: در فتنه های پیچیده روزگار مخصوصا آن جایی که جبهه حق با محوریت امامت و حاکم حق در مقابل اهل قبله قرار می‌گیرد که خیلی تشخیص تکلیف برای مومنین سخت می شود یکی از ارکانی که باعث می‌شود مومن بتواند پرچم دفاع از حق را محکم در دست بگیرد صبر است. حضرت در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه می فرمایند: «به تحقیق باب جنگ بین شما و اهل قبله باز شده» خوب معلوم است اوضاع خیلی سخت می‌شود «پرچم دفاع از حق را در جنگ اهل قبله نمی تواند حمل بکند مگر کسی که اهل بصیرت باشد پا فشاری و مقاومت و صبوری بکند و جایگاه حق را بشناسد» 🔹1.3 صبر اولین و مهمترین رکن ایمان: بر اساس این نگاه امیرالمومنین علیه السلام صبر را اولین و مهمترین رکن ایمان میداند تا جایی که در حکمت ۸۲ نهج البلاغه می فرمایند: « بر شما باد به صبر که صبر برای ایمان مانند سر برای بدن است و همانطور که بدن بی سر ارزشی ندارد چون حیات و زندگی ندارد ایمان بی‌صبر هم ارزشی ندارد» لذا حضرت صبر را اولین رکن از ارکان ایمان می‌دانند در حکمت ۳۱ نهج البلاغه می فرمایند: « ایمان بر چهار ستون و رکن مستقر شده است». اول صبر را می گویند حتی قبل از یقین و جهاد و می فرمایند: « چهار رکن ایمان این چهارتاست صبر یقین عدل جهاد» و در نهج البلاغه در حکمت ۱۱۳ حضرت هیچ نمودی از ایمان را بالاتر از صبر و حیا نمی دانند و می فرمایند: « و ايمانى چون حياء و صبر نیست» 🔹1.4 صبر موهبت الهی برای قلب مومن: حضرت معتقدند صبر یک موهبت الهی است که خدا به قلب مومن الهام می کند در خطبه ۲۰۵ نهج البلاغه خطاب به طلحه و زبیر یاغی و طغیان گر می فرمایند: « خدا ان شاالله قلبهای ما و شما را بگیرد و به سمت حق هدایت کند و صبر را به ما الهام بکند». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
03.شرح حکمت 4,قسمت سوم.mp3
5.2M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ صبر 2⃣ 🔺ابعاد و ارکان صبر در نهج البلاغه (۱) 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🆔 @rayatolmahdi_qom
خيمه گاه فاطمه سلام الله علیها
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت4 ⭕️ صبر 2⃣ 🔺ابعاد و ارک
🌹 شرح 🔴 قسمت سوم 🔷 1. ابعاد و ارکان صبر در نهج البلاغه: حضرت در نهج البلاغه در حکمت ۳۱ می‌فرمایند: «صبرکه خودش یکی از چهار رکن ایمان است بر چهار شعبه است. شوق ، ترس ، زهد و انتظار. کسی که شوق واقعی بهشت داشته باشد از شهوت های دلش کنده می‌شود و کسی که واقعاً و حقیقتاً ترس از جهنم و آتش داشته باشد از محرمات دوری می کند و کسی که در عین حالی که از دنیای حلال استفاده می کند دل به دنیا نبسته باشد مصیبت های دنیا را کوچک می بیند و کسی که بداند بالاخره مرگش فرا خواهد رسید دائماً در دستیابی به کارهای خیر سرعت می‌گیرد و از دیگران جلو می‌زند». 🔷 2. موقعیت هایی که صبر در آن نمود دارد از دیدگاه امیرالمومنین: 🔹 2.1 در برابر شهوات و خواسته های دل: که راه صبر و مقاومت در برابر آنها شوق بهشت است . 🔹 2.2 در برابر اجتناب از محرمات: که راه مقاومت در برابر محرمات و صبر در این موقف ترس از جهنم است. 🔹 2.3 در مصیبت های مالی و جانی و غیره: که طبیعت دنیا بر انسان تحمیل می‌کند راه صبر و مقاومت و پایداری زهد و بی رغبتی و دل نبستن به دنیا است. 🔹 2.4 در برابر سختی ها و تلخی های ظاهری عبادت ها و حسنات و خدمت ها و خدمت ها و غیره : که راه مقاومت در برابر نفس اماره انتظار مرگ و مرگ آگاهی است. 🔷 3. مواضع صبر از دیدگاه امیر المومنین: امیرالمومنین در حکمت ۵۵ میفرمایند: «صبر بر دو گونه است یکی صبر بر آنچه که خود خوش داری و دیگری صبر در آنچه که دوست نداریم». بنابراین بطور کلی صبر را می توان بر دوگونه تقسیم کرد: 🔹3.1 صبر گاهی در آن چیزی است که دوست داری ولی به صلاح نیست . امیرالمومنین در خطبه ۱۹۳در ویژگی متقین می‌فرمایند: «اگر نفس اماره انسان متقی بخواهد در برابر کاری که به صلاح هست اما نفس خوشش نمی‌آید مقاومت کند، متقی چگونه نفس خود را تنبیه می‌کند؟ در جایی که نفس یک چیزی را دوست دارد انسان متقی آن چیز را به نفس نمی‌دهد». 🔹3.2 گاهی درآن چیزی است که دوست ندارید اما به صلاح است و باید انجام دهیم. در حکمت ۲۸۹ می فرماید: «من علی در گذشته‌ها یک برادر خدایی داشتم که یکی از صفات برجسته او این بود که وقتی بین دو تصمیم مردد می شد، نگاه می کرد ببیند کدام یک از دو تصمیم برای هوای نفس دلپذیرتر است دقیقاً با همان مخالفت می‌کرد» 🔻امیرالمومنین گاهی مصادیق این دو موضع کلی در نهج البلاغه را اشاره می فرمایند. 🔷 4. مصادیق صبر در نهج البلاغه: 🔹 4.1 صبر بر بلا و ابتلا: در خطبه 98 به مردم می فرمایند: « اگر به بلا و گرفتاری مبتلا شدید، صبور باشید». 🔹 4.1.1 یکی صبر بر شدت هاست: در اوصاف متقین در خطبه ۱۹۳ می فرمایند:« یکی از نشانه های اهل تقوا این است که او را اینگونه میبینی، در شدت ها صبور و آرام است». 🔹 4.1.2 یکی صبر بر ناروایی ها: امام علی علیه السلام در خطبه ۸۶ می فرمایند: «پیامبر خدا پیش از کیفر شما را انذار کرد و از عذاب های سختی که در پیش روی دارید ترساند پس باقی مانده ایام عمر خود را دریابید و صبر و بردباری در برابر ناروایی ها پیشه کنید زیرا عمر باقیمانده در برابر روزهای زیادی که به غفلت گذراندید و از پند ها رویگردان بودید بسیار کم است. به خود بیش از اندازه آزادی ندهید که نفس شما را به ستمگری می‌کشاند و با نفس تان سازشکاری و سستی روامدارید که ناگهان در درون گناه سقوط می کنی». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام بصورت داستانی از زبان ایشان 🌹 قسمت اول : «ایام کودکی» 🔰 [من علی فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد در روز سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل در مکه و درون خانه کعبه متولد شدم. پدرم چندین فرزند داشت و در معشیت در تنگنا بود تا اینکه خویشان نزدیک به یاری شتافتند و هرکدام سرپرستی یکی از فرزندان را به عهده گرفتند. از آن میان رسول خدا مرا برگزیدند تا در کنارشان زندگی کنم. رسول خدا پسری نداشتند اما تقدیر الهی چنان بود که از من چونان پدری مهربان نگهداری کنند و در رشد وتربیت من تمام مهر عطوفت پدرانه را به کار گیرند تا آنجاکه:] 🔻مرا در دامان خویش می نشاندند و در آغوش می گرفتند و در بستر مخصوص خود جای می دادند... بوی خوش آن حضرت به مشامم می رسید. حتی گاه غذا را لقمه لقمه در دهانم می گذاشتند. هرگز دروغ و خطایی در گفتار و رفتار من مشاهده نکردند... 🔻[من نیز همانند رسول خدا که در تکفل خداوند و تحت تربیت فرشته اش در راه کرامت و راستی و اخلاق نیکو بود] من نیز همواره با رسول خدا بودم همچون فرزندی که همیشه کنار مادر است... رسول خدا هر سال چند ماهی را در غار حراء سپری می کردند... و در طول این مدت جز من کسی ایشان را ملاقات نمی کرد... 🔻....بعد از وفات پدرم ابوطالب، حضرت اجازه ندادند طعم یتیمی را بچشم و محبت های ایشان به من و خانواده ام کافی بود تا کمبودی احساس نکنیم. اما این همه سخن نیست ؛ بلکه بهره های معنوی و علمی که از رسول خدا برده ام و جایگاه والایی از این رهگذر نزد خدا یافته ام فراتر از آن است که بتوانم بیان کنم . 📗 کتاب علی از زبان علی ↩️ ادامه دارد... ‌..........علی از زبان علی.......... 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
04.شرح حکمت 4,قسمت چهارم.mp3
3.82M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ صبر 3⃣ 🔺ابعاد و ارکان صبر در نهج البلاغه (۲) 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🆔@rayatolmahdi_qom
🌹 شرح 🔴 قسمت چهارم 🔹5.1.3 صبر بر اطاعت خداست: حضرت در خطبه ۱۷۳ می فرمایند: « با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار، نعمت های پروردگار را نسبت به خویش تمام و کامل کنید». 🔹 5.1.4 صبر در نماز است: حضرت در خطبه ۱۹۹ در مورد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «او پی در پی خانواده خودش را به نماز فرمان می داد و خودش نیز در انجام نماز شکیبا بود». 🔹 5.1.5 صبر در جهاد و جنگ با دشمنان است: در خطبه ۱۹۰ حضرت خطاب به سربازان خودشان که عازم جنگ هستند می فرمایند: «محکم به زمین بچسبید، پاهای تان را محکم به زمین بگذارید و بربلای جنگ و شمشیر ها صبور باشید، یک وقت نشود دست و شمشیر شما تابع هوای نفس و زبانتان شود. در چیزی هم که خدا در او تعجیل را روا ندانسته عجله نکنید». 🔹 5.1.6 صبر امیرالمومنین برترین مظلوم مقتدر تاریخ: 🔸🔹 5.1.6.1 صبر در مقابل خباثت های قریش: حضرت در خطبه ۲۱۷ غصه خودشان در مقابل خباثت های قریش را با صبر توصیف می کنند و می فرمایند: «خدایا برای پیروزی بر قریش و یارانشان از تو کمک می خواهم که پیوند خویشاوندی مرا بریدند و کارمرا دگرگون کردند و همه برای مبارزه با من در حقی که از همه آنها سزاوار ترم متحد شدند و گفتند: علی حق را اگر میتوانی بگیر و اگر تو را از حق محروم دارند یا با غم و اندوه صبر کن یا با حسرت بمیر. به اطرافم نگریستم، دیدم که نه یاوری دارم و نه کسی از من دفاع و حمایت می‌کند جز خانواده‌ام، که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد. پس خار در چشم فرو رفته دیده بر هم نهادم و با گلویی که استخوان در آن گیر کرده بود جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم و در فروخوردن خشم در امری که تلخ تر از گیاه حنظل و دردناک تر از فرو رفتن تیزی شمشیر در دل بود صبر کردم».این امیرالمومنین علیه السلام است که اسوه صبر و مقاومت است. 🔸🔹 5.1.6.2 صبر در ماجرای غصب خلافت و سقیفه: یکی دیگر از نمونه های صبر حضرت علی علیه السلام و غصه هایی که به خاطر اسلام و وحدت مسلمانان فرو خورد در خطبه 3 در ماجرای سقیفه و غصب خلافت است. در خطبه ۳ در بند اول می‌فرمایند: « پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کنار گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست خالی برای گرفتن حق خود به پا خیزم یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آورده‌اند صبر پیشه سازم؟؛ محیطی که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد. پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم واستخوان در گلویم مانده بود و با دیدگان خود می‌نگریستم که میراث من را به غارت میبرند». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 👇🏻 🆔 @rayatolmahdi_qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا