eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
38.6هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸عید قربان آمده 🎊ای دوستان شادی کنید 🌸یادی از پیغمبر 🎊توحید و آزادی کنید 🌸او که در راه خدا 🎊از مال و فرزندش گذشت 🌸بنده پاک خدا و پیرو الله شد 🎊نامش ابراهیم بود اماخلیله الله شد #عید_قربان_مبارک♥️ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | خاطره ای کوتاه و شنیدنی از #شهیدهمت♥️ ، فرمانده #لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص) 🔹از زبان سید محمد مجتهدی، فرمانده اسبق #گردان_حمزه🌹 @kheiybar
سلام دوستان خدا قوت عصرتون بخیر خادم جهت پست گذاری و تبادل میخوایم لطفا هرکی میتونه بیاد پی‌وی🌹 @shahiideh
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه و یکم مامان و باباش بعداز یه ساعت رفتن تو حیاط کباب بزنن رضا داشت میخورد یهو بهش گفتم بامن میکنی؟ انگور پرید گلوش رفتم براش آب آوردم گونه هاش مثل دخترا قرمز شده بود خخخخ سرش انداخت پایین هیچ حرفی نمیزد گفتم چیه من دوست دارم همسرم باشه خب ازت خوشم اومده 😁😁😁 هیچی نگفت تا عصر اصلا بهم نگاه نمیکرد،و سرش پایین بود ... آره من چندماه بود رضا بودم فرداش رضا زنگ زد خونمون، بابام که حرفاش شنید داد و فریاد راه انداخت ... بهم گفت ازخونه برو از محرومم کرد از خونه که بیرونم کردن برگشتم خونه خودم یک هفته بعد رضا و مادر و پدرش اومدن با ۱۴سکه و یه سفر به عقدش دراومدم 😍😍😍😭😭😭.... خونه مجردیم به اسم خودم بود خونه فروختم و جهزیه خریدم البته رضا نمیذاشت اما من کار خودم کردم و خونه فروختم و جهزیه آماده کردم رضا نذاشت من مراقبش بشم بازم پرستارا میومدن مراقبش البته خیلی این موضوع اذیتم میکرد...... رضا داشت نماز میخوند ۵روز زندگی شروع شده بود ... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید ... : بانو....ش
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ پنجاه و یکم م
💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه و دوم قیمه گذشته بودم آخه رضا خیلی دوست داشت -رضا جان رضا جان بیا نهار جناب همسر ...😍 بیست دقیقه گذشت صدای نیومد خودم پاشدم برم تو اتاق بهش سر بزنم دیدم سر سجده اس نشستم کنارش -آقا رضا نمیخای تمومش کنی نمازتو آقا؟ هیچ جوابی نداد ترسیدم دستم گذشتم روی دستش یخ یخ بود با جیغ و ترس رفتم بالا ماااااامااااان رضا یخ یخه ....😱 تروخدا بیاید مامان: حاج حسین بدو مامان و بابا که اومدن سریع زنگ زدیم آمبولانس اومد .... آمبولانس که اومد سریع به رضا کپسول اکسیژن وصل کردن و گفتن باید سریع منتقل بشن بیمارستان تا رسیدن به بیمارستان نیم ساعتی طول کشید .... نیم ساعتی که به من پنجاه هزار ساعت گذشت انقدر هول شده بودیم که با دمپایی و کفش لنگه به لنگه رفتیم بیمارستانـ دکتر گفت بخاطر شوکی بهش وارد شده فعلا باید یکی و دو هفته ای تو بیمارستان باشه اون دوهفته من یه پام بیمارستان بود یه پام مزار .... خدا صدای راز و نیازام شنید و بعد از دوهفته رضا از بیمارستان مرخص شد ..☺ خیلی خوشحال بودم فکر میکردم سالیان سال این زندگی ادامه داره .... اما طول زندگی ما خیلی کوتاه بود رضا که از بیمارستان مرخص شد یه چندروزی استراحت کرد یه ذره که حالش خوب شد پیشنهاد داد بریم منو رضا مامان بابا راهی شدیم ... .... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید ... : بانو....ش @kheiybar
. . نگاه هاے شمـا چیزے از جنـس نجـات است! چشمتـاڹ ڪہ بہ گوشہ ایڹ شـهر مےخورد🌱 یادتـاڹ باشد☝️ سخت محتاج گوشہ چشمتاڹ هستیم! ڪمے نـور مهمـانماڹ کنید😔💔 #رفیق‌شهیدم #حاج_ابراهیم_همت @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_زمانم #عطرت میان شهر می پیچید🌀 باهر عبور وپر زدن هایت سه شنبه طعم جمعه را دارد اما پُر است از #آمدن‌هایت۰۰۰😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍃 #سـہ_شنبہ_هاے_مهدوے💚 @Emame_zamanam
. . 🌤صبــح است و بـاز در پی #لبخند و #معجـزہ ام ...🌱 #تقـدیـر را #نگـاه شمـا #تغییـر مےدهـد...♥️ #شهید_ابراهیم_همت #روزتون‌_مزین_به‌نگاه‌شهید☺️🌹 @kheiybar
|•♥️قال امام علـے علیہ السلام:‌ براستۍ ڪہ آسایش در #‌گمنامۍ استـ ـ ـ ـ🌿•| 📚غـررالحڪم حدیث ٣٣٧٥ #حدیـثــ🌸•° #‌همہ_‌چیزدرگمنامـےستــ✨•° @kheiybar